مقاله

 

 

 تاریخ انتشار :24,07,2024

گفتار بسیجی !

هژیر بلاسچی

یکی از دلایل هر بسیج فاشیستی، گفتاری است که به مرور و با شیوه‌های گوناگون در جامعه تبدیل به گفتار غالب می‌شود و سرانجام مابه‌ازای مادی خودش را در هیولایی می‌یابد که تنوره می‌کشد و بسیج می‌شود. بنابراین تا پیش از نمایان شدن آن بسیج فاشیستی، که آنقدر رذالت و نکبت در آن موج می‌زند که هر کسی نمی‌تواند با آن همراه شود، ملغمه‌ای از کارشناسان و «روشنفکر»ان و تولیدکنندگان فرهنگی هم وجود دارند که بستر ظهور فاشیسم را مهیا کرده و البته زمانی که فاشیسم سرانجام در شمایل واقعی خودش ظهور کرد گاهی، و فقط گاهی، از آن اعلام برائت می‌کنند و گاه البته با کمال میل به آن سر می‌سپارند. چنان‌که پدیده‌ی ترامپ در آمریکا، علاوه بر ده‌ها دلیل دیگر، از جمله محصول مستقیم هالیوود و کرور کرور فیلم و سریالی است که سال‌ها تولید کردند و اکنون که در پدیده‌ی ترامپ متجلی شده است اغلب اهالی همان هالیوود ابرو گره می‌کنند و در مورد ظهور ترامپ هشدار می‌دهند.


یکی از یاوران خوش‌سیمای بسیج فاشیستی در ایران عباس میلانی و برنامه‌ی ایران‌شناسی دانشگاه استنفورد است که در سالیان اخیر هر آنچه در امکان داشته برای چپ‌ستیزی به انحای گوناگون انجام داده و بودجه‌ی یامفت دشت کرده. از آن‌جمله هیاهویی که «استاد بهرام بیضایی»، که نان برنامه‌ی ایران‌شناسی می‌خورد و مهمان مادام‌العمر «برنامه» است، بر سر شاهنامه‌ستیزی چپ‌ها راه انداخت و بعد که برخی به او و اسپانسر مالی-سیاسی‌اش یادآوری کردند از زور کینه و عداوت توجه نکرده که برخی از مهم‌ترین آثار مربوط به شاهنامه‌پژوهی را چپ‌ها نوشته‌اند (فارغ از این‌که کار خوبی کرده‌اند یا نه) استاد و اسپانسر با هم سکوت پیشه کردند و به امورات دیگری پرداختند.


اکنون در سالگرد درگذشت احمد شاملو به یاد بیاوریم رپرتاژ-آگهی مشترک عباس میلانی و خبرگزاری مهر را برای کتابی بی‌مایه از فردی به نام بهرام گرامی که بنا بوده است «اسطوره‌ی شاملو» را نابود کند. با استناد به چه؟ این‌که اجداد شاملو افغانستانی بوده‌اند و دلیل ایران‌ستیزی او این بوده و در ضمن شاملو زبان خارجی نمی‌دانسته است. چنین است که میلانی و خبرگزاری مهرِ وابسته به سازمان تبلیغات اسلامی با کشف موجود ابلهی به نام «دکتر بهرام گرامی» از «محققین برجسته‌ی کشاورزی» که اثر به یاد ماندنی و درخشانش «گُل و گیاه در هزار سال شعر فارسی» است (و مگر کاری بیهوده‌تر از این داریم؟) او را جلوی دوربین و روی خروجی می‌برند تا نشان دهد «اسطوره‌ی شاملو» دروغین است. چه طفلکی می‌بود بهرام گرامی اگر شاملو هنوز زنده بود و کتاب «درخشان» شخمی‌اش به دست بامداد می‌رسید. چه منظره‌ی مفرحی درست می‌شد از هیکل گرامیِ دکتر.


شاملوستیزی، ساعدی‌ستیزی و انواع ستیزی‌های دیگرِ مد روز اما نه از دغدغه‌ی ذهن منتقد علیه «اسطوره‌ها»ست و نه محدود به همین لاطائلات می‌ماند. اسطوره‌ستیزان ولایی و سطلی جایگزین‌هایی برای اسطوره‌ها دارند: ولایت و سلطنت. ولایت که حاکم است و از مقام قدرت در بیش از چهار دهه در حال افشای «نیمه‌ی پنهان» روشنفکران سازش‌ناپذیری نظیر شاملو و ساعدی است، مابه‌ازای رپرتاژ-آگهی عباس اما خودش را در سیمای مهدی رستم‌پوری می‌یابد که از اسناد وزارت اطلاعات و اعترافات اجباری زیر شکنجه علیه ساعدی استفاده می‌کند، در پرویز ثابتی‌ای که برای توجیه شکنجه و در دفاع از جنایت جلوی دوربین می‌نشیند و سالومه سیدنیایی که افتخار می‌کند در خانه‌ی پدری‌اش از کتاب‌های شاملو و ساعدی خبری نبوده است و شوت بودن در آنها میراثی خانوادگی است اما با همین فهم نازل به سلبریتی سلطنتی تبدیل می‌شود و حاصل همه‌ی اینها در یک سو تبدیل به هشتگ «اخراج افغانی مطالبه ملی» می‌شود و در سوی دیگر اوباشی می‌شوند که از دیسکوها و پرشین‌پارتی‌ها در خیابان‌های جهان رها شده‌اند، هر کدام با کیری در دست و در مغز و آرم ساواکی بر سینه. «اسطوره‌ستیزان» بی‌گناه منطبق با ذائقه‌ی روز پدران خوش‌سیمای فاشیسم‌اند، «روشنفکر»ان متعفن اسطوره‌ستیز که چکمه‌ی فاشیسم را برق می‌اندازند.

 

 

________________________________________________________

  Share

توجه کنید . نوشتن یک ایمیل واقعی الزامی است . درغیر این صورت پیام دریافت نمیشود.

:

اسم

:

ایمیل

پیام


 

 

مقاله ها   |    نظریات   |    اطلاعیه   |    گوناگون    |      طنز     |      پیوندها    |    تماس

-----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه تیف) مانع ندارد