تاریخ انتشار :05.01.2016
سرنوشت
هاشمی؛ غربالگری که غربال میشود
حمید مافی

حذف هاشمی رفسنجانی از انتخابات مجلس خبرگان امکانپذیر است. اگر
سخنان تند و فرمانهای متعدد اعلام برائت از گذشته نظامیان و
خامنهای و هشدارهای پیاپی در باره «پروژه نفوذ»، مبنای بررسی
صلاحیتها در انتخابات خبرگان باشد، حذف دبیر مجمع تشخیص
مصلحتنظام پیش از انتخابات همچون دو سال پیش دور از انتظار نیست.
نظام جمهوری اسلامی غربالگر است به این معنا که در هر دورهای از
سه دهه گذشته مخالفان و منتقدان خود را از صحنه حذف کرده است و
میکند. اگر در دهه نخست پس از انقلاب حذف مخالفان با برچسبهایی
چون «کمونیست ضد خدا»، «لیبرال غربگرا» و «منافق» و به صورت خونین
و کشتار جمعی صورت گرفت، در دهه ۷۰ جمهوری اسلامی راهی دیگر در
پیش گرفت. پس از قتلهای زنجیرهای و لو رفتن پروژه حذف دگراندیشان،
حذف نرم جایگزین حذف فیزیکی شد.
جمهوری اسلامی در میانه دهه ۷۰ خورشیدی، یکدستی و یکپارچگی در
حکومت را با حضور بخشی از نیروهای درون نظام که پس از مرگ خمینی
حذف شده بودند، در مسند اجرایی و مجلس از دست رفته دید.
نظریهپردازان دوم خرداد با تکیه بر تئوری حاکمیت دوگانه و طرح
نهادهای انتصابی در مقابل نهادهای انتخاباتی، به دنبال آن رفتند
که از قدرت نهادهای انتصابی بکاهند و یا آنان را بیاعتبار کنند و
در مقابل حدود اختیارات نهادهای انتخابی را افزایش دهند. نتیجه این
پروژه البته حذف اصلاحطلبان از ارکان اجرایی و مجلس و محدود شدن
اختیار رئیس قوه مجریه بود.
افزایش فرمانهای خامنهای که به عنوان «حکم حکومتی» جایگاهی
فراتر از قوانین موجود یافتند، رد صلاحیت گسترده اصلاحطلبان در
انتخابات مجلس هفتم، حذف سازمانیافته هاشمی رفسنجانی در انتخابات
۱۳۸۴ و در نهایت انتخابات سال ۸۸ و پیامدهای آن، پروژه حذف «خودیها»
در نظام جمهوری اسلامی را تکمیل کرد.
پروژه حذف مخالفان و منتقدان جمهوری اسلامی از دهه نخست انقلاب تا
میانه دهه ۷۰، هزینه چندانی را بر جمهوری اسلامی وارد نکرد. اتحاد
هر دو جبههای که حول محور روحانیت مبارز و روحانیون مبارز گرد هم
آمده بودند، برسر حذف مخالفان جریان چپ و نهضت آزادی در دهه نخست،
شکافی را در درون نظام به وجود نیاورده بود.
اما پروژه حذف خودیها، بهویژه در دهه ۸۰ و انتخابات ۸۸ حاکمیت را
با یک شکاف بزرگ روبرو کرد. هاشمیرفسنجانی که در همه حذفهای دهه
۶۰ و ۷۰ خورشیدی نقش ویژهای داشت، در دهه ۸۰ در فهرست حذف قرار
گرفت.
سایه سنگین هاشمی و نقش ویژه احمدینژاد
هاشمی آنگونه که خود در خاطراتش روایت کرده، ارتباطی نزدیکتر از
سایر روحانیون بلندپایه با خمینی داشته و در تصمیمگیریهای نخستین
رهبر جمهوری اسلامی، نقش مهمی بازی کرده است. هم او پس از مرگ
خمینی، با روایت یک خاطره از خمینی، امکان رهبری خامنهای را فراهم
کرد.
در دورهای که مدافعان تئوری حاکمیت دوگانه نیز به دنبال تضعیف
نهادهای انتصابی بودند، او که در انتخابات مجلس ششم با تخریب
گسترده جبهه دوم خرداد روبرو شده بود، در نقش مدافع نهادهای
حاکمیتی برآمد و در مجمع تشخیص مصلحت نظام، در نزاع میان مجلس و
شورای نگهبان تا آنجا که توانست جانب شورای نگهبان را نگه داشت.
ستاره اقبال هاشمی در دور دوم انتخابات ریاست جمهوری سال ۸۴
باردیگر طلوع کرد. جایی که اصلاحطلبان میان دوگانه احمدینژاد و
هاشمی، به جبهه هاشمی برگشتند تا شاید اندک روزنه باقیمانده در
قدرت را از دست ندهند. اما همه حمایتها از هاشمی در نماد «قدرت
جمهوری اسلامی» کارساز نشد و او بازی را به احمدینژاد باخت. پس از
آن نیز در نقش رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام، بازی را در قدرت به
احمدینژاد و حامیان پشت پردهاش باخت.
در انتخابات سال ۸۸ و حمایت او از میرحسین موسوی و معترضان و آخرین
نماز جمعهای که اجازه حضور در آن را یافت، جایگاه و اعتبار شکسته
شدهاش در درون حاکمیت را از دست داد. پیش از آن خامنهای در
دوگانه احمدینژاد و هاشمی به صورت مستقیم گفته بود که «دیدگاهی
نزدیکتر به احمدینژاد» دارد.
باور این برای هاشمی که در فردای خرداد ۷۶ از زبان خامنهای شنیده
بود که «هیچکس برای او هاشمی نمیشود» معنای جز این نداشت که در
ساختار قدرت بیت رهبری، دیگر نه اعتبار گذشته را دارد و نه
میتواند همچون گذشته در نقش مشاور عالی تصمیمگیریها و
تصمیمسازیها نقش بازی کند.
حذف از ریاست مجلس خبرگان، رد صلاحیت در انتخابات سال ۹۲ و بازداشت
مهدی هاشمی به اتهام فساد اقتصادی، هاشمی را در شمار رانده شدهگان
از قدرت قرار داد.
سرنوشت غمانگیز هاشمی
حالا انتخابات همزمان مجلس شورای اسلامی و خبرگان رهبری فرصت دیگری
برای حذف بخشی دیگر از نیروهای سیاسی است که ادامه حضورشان برای
هسته سخت قدرت بیت رهبری و همسویان آن تهدید به شمار میآیند. اسم
رمز حذف هم «فتنهگری» و «نفوذ» است. از شهریور امسال که خامنهای
در دیدار با فرماندهان سپاه نسبت به پروژه نفوذ دشمن هشدار داد،
نظامیان و نمایندگان رهبری در نهادهای مختلف بارها نسبت به اقدام
دشمن نفوذ در نهادهای تصمیمگیر و تصمیمساز هشدار دادند و خواستار
هوشیاری نهادهای نظارتی در برابر این پروژه شدند.
علاوه براین برخلاف اینکه نظام در پنج سال گذشته بارها پایان
آنچه که «فتنه ۸۸» مینامد، اعلام کرده است، اما در آستانه این
انتخابات از زبان مقامهای رسمی و سیاسیون همراه، یکی از شروط اصلی
تائید صلاحیت «اعلام برائت از ۸۸» اعلام شده است.
شاید اگر نمایندگان ولی فقیه در سپاه را بخشی از زبان رهبر
جمهوریاسلامی بدانیم، آنگاه اظهارنظر صریح نماینده خامنهای در
سپاه کرمان را میتوان نشانهای از تصمیم شورای نگهبان برای حذف
هاشمی رفسنجانی از انتخابات خبرگان رهبری دانست. او در شش سال
گذشته هرگاه که در برابر پرسشی در باره مواضعش در آخرین نماز جمعه
قرار گرفته، موضع خود را برحق دانسته است.
او حالا با حمله نمایندگان خامنهای در سپاه روبرو و یکبار نیز
صلاحیتش در شورای نگهبان رد شده است و تنها فقهای شورای نگهباناند
که باید در باره صلاحیتش تصمیم بگیرند. آنها که در این ماهها
بارها به عدم مماشات و دوری از رفتار مصلحتگرایانه دعوت شدهاند،
اگر نخواهند مصلحتی را در نظر بگیرند و بر مبنای دوری از وقایع سال
۸۸ اقدام کنند، باید حکم به رد صلاحیت هاشمی بدهند و او را از
مجلسی که ممکن است در باره آینده رهبر جمهوری اسلامی تصمیم بگیرد،
حذف کنند. سرنوشتی غمانگیز برای هاشمی که روزگاری «ذخیره انقلاب
اسلامی» و «استوانه نظام» خوانده میشد و نقشی مهم در حذف دیگران
داشت.
zamane
________________________________________________________
توجه کنید . نوشتن یک ایمیل واقعی الزامی است . درغیر این صورت پیام
دریافت نمیشود.
|