تاریخ انتشار :05.06.2020
حکایت همچنان باقی است !
hoshyaresmaeil2017@hotmail.com
چند روز پیش حکومت اسلامی در سایتی داخلی به نام رهیافته ،
اسامی تعدادی از نفرات سابق مجاهدین را منتشر کرد و از وزیر
اطلاعات تشکر کرد که این اعضای سابق را به رویارویی روانی با
منافقین کشانده است ... ولی کافی ندانست !
من هم فکر کردم چه چیزی برای حکومت اسلامی ایران کافی است ؟
در میان اعضای سابق مورد اشاره وزارت اطلاعات 2 مورد وجود دارد ،
اسماعیل وفا یغمایی و ایرج مصداقی ... بقیه سینه زن و مرید و مقلد
و پیرو هستند...
اسماعیل وفا یغمایی وزن و سابقه اش از همه بیشتر است ، ولی اساسا
سیاسی نیست ، از تشخیص لایه های ظریف بازیهای سیاسی همیشه غافل است
والا دوان دوان نمیرفت لندن تا سیاهی لشگر جمع کند برای ساختن
آلترناتیو که بعدشم لیز بخورد ... بیشتر در لج و لجبازی و عصبانییت
مقابل مجاهدین است... یغمایی خودش را بدون هیچ ارده ایی خرج مصداقی
کرد .
ایرج مصداقی هم سیاسی نیست ولی حساب گر است .ازهمان قدم اول با
حساب و کتاب وارد شد ! البته در محاسباتش همیشه خطای حداکثری وجود
دارد. مصداقی خودش نه وزنی دارد و نه جدیتی . ولی تلاش میکند با به
خط کردن بقیه پشت سر خودش موجی ایجاد کند و خودش سوار شود . در
گزارش 200 صفحه ایی هم دنبال سایت دیدگاهها بود و شکار بقیه ...
شعری هم برای خواهران اقبال سرود که عفت را تارج کردند و عاطفه را
یغما کردند ... برای محاسبات پیچیده ریاضی از چرتکه استفاده میکند
!
چرا ناگهان حکومت اسلامی ایران بدون هیچ مقدمه ایی این مجموعه را
سربُرید ؟
به نظر من حکومت اسلامی ایران از دست این جماعت سابق مجاهدین و
کارهای کودکانه شان خسته شد . بعد خلع سلاح مجاهین و تا مدتها فحش
و ناسزا و افشاگری و ضد دموکراتیک بودن و و تروریست بودن مجاهدین و
فرقه و سکت ... باب شده بود و انجام میشد خیلی از نفرات سابق
مجاهدین را خودش صیدکرد و به همین کار مشغولند . ولی بعد از مدتی
بالاخره که چی ؟
حکومت اسلامی دنبال عملکرد جدی با نتیجه مشخص است . شقه کردن
مجاهدین بعد از چیدن بال نظامی در دستور کار مشترک و نانوشته غرب و
حکومت اسلامی ایران بود . سابقه اش هم برمیگردد به زمانی که در
فراخوان دوم پاریس خواستند آلترناتیو بزنند ...
البته نگاه غرب با حکومت اسلامی در هرزمینه ایی از جمله در زمینه
مولفه های سیاسی داخلی تفاوتهای بنیادین دارد . خلع سلاح مجاهدین ،
بازی در خاک عراق ، جواز کشتار اشرف ، خروج از عراق ، دادن مقر در
آلبانی ... آمریکا فقط منافع خودش را دوست دارد. مجموعه اقدامات
غرب درمورد مجاهدین خلق ساکن عراق ،خودش دریک کانتکس جهانی معنی
سیاسی دارد . شاید شروعش با دستگیری اوج آلان بود ، سرکوب خونین
ببرهای تامیل در سریلانکا ، توافق با چریکهای فارک در
کلمبیا...تعیین تکلیف مجاهدین خلق در عراق شاید آخرین حلقه از همین
جنس است . این اشاره را کردم تا یادمان نرود اقدامات غرب درمورد
مجاهدین فقط در منافع کلان کاخ سفید ریشه دارد.
حکومت اسلامی نگاهش متفاوت است . البته ملای حاکم هم منافع خودش را
دوست دارد . ولی از قدیم این منافع را به ایدئولوژی ارتجاعی گره زد
. در داخل ایران بعد از نیم قرن هنوز منافقین بیشترین کاربرد را
درهر زمینه ایی از جمله سرکوب و ترساندن دارند. و حالا باز کردن
این گره کار ساده ایی نیست . مسیر استحاله جدی یعنی همین ...
حکومت اسلامی به نتیجه میرسد که این جماعت فعلی با منبرهای یغمایی
و مصداقی تحت عنوان منتقد اندازه این حرفها و شقه کردن نیستند و
خودشان تبدیل به مانعی شده اند برای خلق آن پدیده رویایی خودش ...
پس بی مهابا و یهویی دفنشان میکند .
من هم با شقه شدن سیاسی مجاهدین از ابتدا مخالف بودم و هستم . چه
آن زمان که آلترناتیوهای دیگر مثل قارچ سبز میشدند و چه هر زمانی
دیگر...
مخالفت من به خاطر نبودن ظرفییت مکفی جهت شقه این پدیده نیست . حتی
اگر جریانی فردا سبز شود که توان شقه مجاهدین را داشته باشد و
واقعا بتواند ... باز هم مخالفم ...
هر گونه شقه ایی در همین مجاهدین موجود ، به هر شکلی دودش به چشم
همه میرود !
در عالم فرضی اگر حکومت اسلامی بالاخره برسد به ابتدای جاده
استحاله جدی...
با مولفه های غیر ایرانی در سطح جهانی و منطقه ای که به هر صورت
نمیتواند بازی در آورد ، اما بقیه مولفه های سیاسی داخلی را به
راحتی روی انگشتش میچرخاند ، به جز همین مجاهدین ... که با تمام
اشکالاتشان ، به اندازه کافی تجربه و قدرت دارند تا حکومت اسلامی
سرشان شیره نمالد و دورشان نزند !
مجاهدین از نظر من یک شاخص جدی استحاله واقعی حکومت اسلامی هستند
اگر با همین فرقه و سکت...در جاده استحاله جدی به توافقی برسند این
تضمینی برای بقیه هم خواهد بود . موفقییت حکومت اسلامی ایران یا
غرب در شقه سیاسی مجاهدین و یا خلق هرتعداد آلترناتیو بیشتر ، فقط
قدرت مانور سیاسی حکومت اسلامی ایران را افزایش میدهد . تضعیف و
شقه مجاهدین ابتدائی ترین نتیجه اش اسکول کردن سیاسی بقیه نیروهای
سیاسی بیرون از نظام توسط خود نظام است .
در زندان تیف عراق که بودیم افسرآمریکایی در جایی گفته بود مجاهدین
در مقابل حکومت اسلامی ایران اندازه پونز هم نیستند ...
حتی اگرهمین جمله مبنا باشد، همان پونز را نیاز دارید تا نقشه
ایران را روی دیوار نگه دارید ! والا با تُف سلطنتی و آروق بقیه
های موجود که نمیشود کاری جدی کرد ...
به نظر من چشم اندازی از تحولات اجتماعی و داخلی یا مردمی نیست ،
قرار است از بالا تحولات سیاسی دوخت و دوز شود و پیش رود . در این
صحنه اندازه و جنسیت و سابقه و ایسم ... کسی مهم نیست ، فقط مهم
است که زیر چتر این مجموعه ، هر فرد یا جریانی چه نقشی ایفا میکند
و یا کجا ایستاده است ؟
البته همه جریانات موجود از پایگاه اجتماعی ونقش اجتماعی حرف
میزنند . ولی در عمل نیروهایی که یک کُسست اجباری نیم قرنی را پشت
سر دارند اساسا نمیتوانند مدعی پایگاه اجتماعی باشند و یا درک
درستی از روحیه و خواستهای نسلهای جدید داشته باشند ... و الا مدعی
یک فراخوان میداد نیمی از جامعه اعتصاب میکرد و دستگاه فلج میشد
...
من اسمش را میگذارم "آتش عقبه" ...
چهاردهه کشتار و قتل عام نیروهای مخالف توسط سیستم ولایت فقیه ،
آتش عقبه اش را فقط مجاهدین تجربه و قدرت کنترلش را دارند !
حکومت اسلامی ایران در مسیر استحاله واقعی ، با مجاهدین خلق ایران
که توانست به توافق برسد یعنی استحاله جدی است . و اگر استحاله جدی
شد بقیه اتوماتیک سهمشان محفوظ میماند !
سازمان مجاهدین خلق ایران با انبوهی ایراد و اشکالات و خطاهای دیگر
قطعا ایده آل نیستند ، ولی در شهر کوران مرسوم است که افراد یک چشم
پادشاه میشوند !
05.06.2020
اسماعیل هوشیار
________________________________________________________
توجه کنید . نوشتن یک ایمیل واقعی الزامی است . درغیر این صورت پیام
دریافت نمیشود.
|