تاریخ انتشار :09.05.2022
هول شد و
دستش خورد! فرار به جلو دیرهنگام پس از دو سال در مورد ایمیلهای
حمید نوری
حسین داعی الاسلام
حمید نوری «دستش میخوره به ایمیل من... و بعد این هول میکنه که
چی شد اینا؟ ۲۸ ثانیه بعد یک ایمیل برای من میاد، سفید. چون این
دستش خورده بوده رو سند...» ( مصداقی در کلاب هاوس ۲۷ فروردین
۱۴۰۱)
دو سال پس از کشف ایمیلهای حمید نوری به ایرج مصداقی توسط پلیس
سوئد، مصداقی در وحشت از بر ملأ شدن
بخشهای بیشتری از مراوداتش، در یک فرار به جلوی دیرهنگام، سناریوی
مضحک و جدیدی برای توجیه ایمیلهای حمید نوری سرهمبندی کرده است.
مصداقی میگوید: «حمید نوری ۱۰ ماه قبل از اینکه بیاد سوئد، به
خاطر اینکه میخواسته سفر خارجی هم به کنه، به موضوعی براش به
موقعی پیش اومده بود به خاطر جدایی دخترخوانده و دامادش، این یه
مقدار ترسیده بود که مبادا براش داستانی بشه. و بعد رفته بود رو
تلفن دستیش. تلفنهای هوشمند. سرچ کرده بود. اسم خودش رو حمید
نوری، حمید عباسی. سرچ کرده بود. بلافاصله مقاله من میاد بالا.
مقاله من رو میخونه. تعجب میکنه. وحشت میکنه. میرسه آخر مقاله.
دستش میخوره به ایمیل من آخر مقاله. از اونجا که تلفن هوشمنده،
بلافاصله ایمیل باز میشه و میره توی بالکش. یعنی اونجا که، ببخشید
میره جایی که سند نمیشه. فرستاده نمیشه. خب؟ و بعد این هول میکنه
که چی شد اینا؟ دستش میخوره ۲۸ ثانیه بعد یه ایمیل برا من میاد.
سفید. چون این دستش خورده بوده رو سند. سفید میاد. ۲۸ ثانیه بعد از
اولی که توی باکس خودش میمونه. یعنی فرستاده نمیشه. ولی دومی ۲۸
ثانیه بعد فرستاده میشه و چون نه نوشتهای داشته، خالی بوده، و بعد
چون آدرسش هم، اون عنوانش هم اون بالا فارسی بوده، این میره تو
اسپم من. و من اصلاً نمیبینم. این داستان رو، خب بلحاظ فنیاش عرض
میکنم که متوجه بشید که این اصلاً چیه و چطوره ممکنه چنین اتفاقی
بیفته»!
معلوم نیست کسی که تا این اندازه به حالات دژخیم و حتی حرکات دست و
هول شدن او آشنا و مسلط است، چرا دو سال صبر کرده تا داستانی را
سرهمبندی کند که مرغ پخته و ناپخته را با هم به خنده میاندازد!
طبق اسناد موجود در پرونده حمید نوری که در گزارش شماره 3 کمیسیون
قضایی شورای ملی مقاومت در ۵ مرداد ۱۴۰۰ منتشر شد، این ایمیلها در
فوریه ۲۰۲۰ توسط پلیس سوئد کشف و مصداقی در ۳۰ مارس ۲۰۲۰ در باره
آنها مورد سؤال و بازجویی پلیس قرار گرفت و پاسخ داد: «نمیتواند
بخاطر بیاورد که ایمیلی از طرف نوری دریافت کرده باشد».
نتیجه:
دادستان: «وقتی آدم کتابهای ایرج مصداقی را میخواند، میبیند که
تمرکز او روی اتفاقاتی است که برای خودش افتاده، افکار خودش و هم
بندیهایی که اعدام شدهاند.
و این کتابها [کتابهای مصداقی] بنابراین فرق دارد با کتاب رؤیایی
که آفتابکاران است که آنجا برعکس بسیار توضیحاتی داده در مورد
پرسنل زندان که آنها چکار میکردند...
بخشهای لازم و منتخب از یک مطلب
________________________________________________________
توجه کنید . نوشتن یک ایمیل واقعی الزامی است . درغیر این صورت پیام
دریافت نمیشود.
|