مقاله

 

 

تاریخ انتشار :01.11.2020

هشت آبان !

هژیر بلاسچی

درست روز هشت آبان دو بیانیه هم‌زمان منتشر شد. یکی بیانیه‌ی اعلام اعتصاب غذای ۷۲ زندانی قیام آبان و دیگری بیانیه‌ی دعوت به همبستگی با پیمان نوین رضا پهلوی. خواندن این دو بیانیه در کنار هم به سادگی آشکار می‌کند پیکار واقعی در کجا اتفاق می‌افتد و مجموعه‌ی تحرکات اپوزیسیون «برانداز» تا چه اندازه پرت و بی‌ربط و جعلی است.


مبارزان زندانی قیام آبان در بیانیه‌ی خود نوشته‌اند: «از امروز اعتصاب کردیم. این اعتصاب در اعتراض به نقض حقوق زندانیان سیاسی و اصرار بر به زنجیر کشیدن مردم عدالت‌خواه در این شرایط اسفناک بهداشتی و در این زندان دورافتاده و فاقد استانداردهای لازم برای نگهداری انسان است. اصل مطلب این است که هیچ‌یک از ما مجرم نیستیم و اعتراض حق ماست. مجرم آنها هستند که باعث گرانی و اوضاع فاجعه‌بار اقتصادی شدند. ما حقوق خود و مردم آسیب‌دیده را مطالبه کردیم. ما زندگی را مطالبه کردیم و محکوم به مرگ تدریجی در این تبعیدگاه شده‌ایم. جایی که فاقد امکانات اولیه برای زیستن انسان است.»


و در بیانیه‌ی همبستگی می‌خوانیم: «ما امضاکنندگان زیر؛ جمعی از کنشگران سیاسی و اجتماعی هستیم که اکثراً از اعضا و هواداران پیشین احزاب و سازمان‌های چپ شرکت‌کننده در انقلاب ویرانگر ١٣۵٧ بوده‌ایم. ما حمایت خود را از “پیمان نوین” شاهزاده رضا پهلوی اعلام می‌کنیم و با اهداف این “پیمان” که می‌تواند همه‌ی آزادی‌خواهان را در برگیرد و مبنای همبستگی نیروهای دمکرات مخالف ادامه‌ی حکومت ضدبشری جمهوری اسلامی باشد، همسو هستیم. برای ما، جمهوری‌خواه یا طرفدارمشروطه‌ی پادشاهی، نه شکل نظام جایگزین جمهوری اسلامی، بلکه محتوای غیردینی و دمکراتیک آن که بر پایه‌ی رعایت کامل اعلامیه‌ی حقوق بشر و منضمات آن استوار باشد در اولویت است.از این رو، ما با ایرانیانی که در تحقق این دریافت از “پیمان نوین” می‌کوشند و مسئولیت چنین انتخابی را می‌پذیرند، هم‌پیمانیم.»


اینک دو بیانیه روبه‌روی ماست. یکی از زندان و زیر تیغ جلاد و دومی در خارج از کشور و دنیای «آزاد». اولی مبشر پیکار است و دومی مروج تسلیم. آنها که بیانیه‌ی اول را امضا کرده‌اند خود از آزمون آتش گذشته‌اند، «زندگی» را مطالبه کرده‌اند، بر حق اعتراض همگان تاکید می‌کنند و مجرم اصلی را نه با انگشت اشارت که با صراحت تمام نشان می‌دهند: «آنها... که باعث گرانی و اوضاع فاجعه‌بار اقتصادی» شده‌اند. آنها از جایی آمده‌اند که پدران و مادرانشان از دادیار ناظر زندان پرسیده‌اند: «چرا نان‌آوران ما را محبوس کرده‌اید؟» و پاسخ شنیده‌اند: «باید از گرسنگی بمیرید.»


امضاکنندگان بیانیه‌ی دوم اما چیزی در مورد اینها نمی‌گویند. لام تا کام در مورد گرانی، وضعیت فاجعه‌بار اقتصادی، در مورد مردمی که با محبوس شدن نان‌آورانشان باید از گرسنگی بمیرند حرف نمی‌زنند. دلیل آن البته روشن است. شاهزاده‌ی بی‌تاج و تخت از همین حالا نقشه‌ی راه اقتصادی‌اش را روشن می‌کند و پایبندی خودش را به اصل مقدس مالکیت و سرمایه‌گذاری نشان می‌دهد. او وعده می‌دهد در ایران فردا «حقوق مالکیت و سرمایه‌گذار» تضمین شود و برای ضمانت خود وعده‌ی نظارت آژانس چندجانبه‌ی تضمین سرمایه‌گذاری را نیز وجه‌الضمان می‌گذارد. قیام‌کنندگان آبان اما درست همان‌هایی هستند که حق زیست روزمره‌ی آنها برای تضمین حقوق مالکیت و سرمایه‌گذاری صاحبان سرمایه سلب شده است. درست به همین دلیل است که این دو بیانیه دو سمت متضاد را نشان می‌دهند. بیانیه‌ی اول بیانیه‌ی سلب مالکیت‌شده‌گان است و بیانیه‌ی دوم فراخوانی به همبستگی با نیرویی که تداوم سلب مالکیت عمومی را با نظارت بین‌المللی تضمین کند.


چنین است که در بیانیه‌ی اول آن سرفرازی نهان را می‌بینیم و در بیانیه‌ی دوم آن سرشکستگی آشکار را. بیانیه‌ی اول بیانیه‌ی مبارزان زندانی‌ای است که بر موضع خود ایستاده‌اند و بیانیه‌ی دوم بیانیه‌ی «فعالان» آزادی که توبه کرده‌اند. بیانیه‌ی اول بیانیه‌ی آنهایی است که می‌روند تا پیروز شوند و بیانیه‌ی دوم بیانیه‌ی آنهایی است که از اعلام شکست پرچم تفاخر می‌سازند. آنها که در آبان قیام کردند و اینک می‌نویسند: «هیچ‌یک از ما مجرم نیستیم و اعتراض حق ماست. مجرم آنها هستند که باعث گرانی و اوضاع فاجعه‌بار اقتصادی شدند. ما حقوق خود و مردم آسیب‌دیده را مطالبه کردیم. ما زندگی را مطالبه کردیم» در همین جملات ساده بر تداوم پیکار رهایی‌بخش پافشاری می‌کنند و آنها که دیگران را به همبستگی با پیمان نوین شازده فرا می‌خوانند تجربه‌ی چهل سال شکستِ اتحاد و شورای ملی و جبهه‌ی متحد و ائتلاف را به دوش می‌کشند، بی‌آنکه نه خودشان و نه شازده‌ی قهرمانشان حتا یک‌بار گزارشی از علت تمام آن شکست‌های گذشته داده باشند.

 

چنین است که در روند مبارزه‌ی جاری مردم اعماق متحد می‌شوند و اینها که پیش از این چهار دهه در اتحادهای بی‌فرجام روزگار سپری کرده‌اند و هی متحد شده‌اند و هی متفرق شده‌اند، این روزها با سرعت بالا حول آلترناتیوهای جعلیِ از راه دور از هم می‌گسلند و به هم می‌پیوندند بی‌آنکه این گسستن‌ها و پیوستن‌ها معنایی داشته باشد. اتحادی اگر راهی به رهایی بگشاید این اتحادهای جعلی منتظران قدرت نیست که حول پیمان نوین و شورای مدیریت گذار متحد می‌شوند تا از بالا دیگران را رها کنند، اتحادی اگر باشد که راهی به رهایی بگشاید اتحاد سازمان‌یافته‌یی است که از درون محله‌ها و کارخانه‌ها، از خانه‌ها شکل می‌گیرد و اینک شمایی از آن را در زندان دیده‌ییم، در نامه‌ی نان‌آوران زندانیِ گرسنه‌گان.
 

facebook

 

 

 

________________________________________________________

  Share

توجه کنید . نوشتن یک ایمیل واقعی الزامی است . درغیر این صورت پیام دریافت نمیشود.

: اسم
: ایمیل
پیام

 

 

مقاله ها   |    نظریات   |    اطلاعیه   |    گوناگون    |      طنز     |      پیوندها    |    تماس

-----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه تیف) مانع ندارد