تاریخ انتشار :11.10.2019
در عراق چه
میگذرد و کمی بیشتر
حمید محبی

چنانچه نوشتهی پیشین با عنوان « در عراق چه میگذرد؟ » را
خواندهاید یا نخواندهاید، اینجا میتوانید بیشتر بخوانید.
نخست اندکی از پیشینهی داستان.
- یازدهم سپتامر سال جاری که همان بیستم شهریور ماه باشد:
مقدی صدر به ایران رفت و با علی خامنهای، قاسم سلیمانی و دیگر
طرفهایش گفتگو کرد. او نمایندهی بخش بزرگی از شیعیان عراق است. وی
همچنین روابط گستردهای با جناحهای گوناگون غیر شیعی مستقر در عراق
دارد.
لینک از بی بی سی فارسی:
https://www.bbc.com/persian/iran-49660816
وی پس از مراسم عاشورا به عراق بازگشت.
در گفتگوهای مقتدی صدر با طرف حسابهایش در حکومت آخوندی، مسائل و
مطالبی مطرح شده که بین خودشان ماند و به بیرون درز نکرد.
او درخواستی داشت که بی پاسخ ماند؟
او دستوری دریافت کرد که از آن سرباز زد؟
به او مأموریتی داده شد؟
او ناراضی به عراق بازگشت و سر به اعتراض گذاشت؟
او پس از بازگشت، خط مشخصی را در عراق، در پیش گرفت؟
پاسخ این پرسشها در رفتار او پس از بازگشت به عراق قابل بررسی است.
مقتدی صدر کیست؟
او یک آخوند بنیادگرا و پر قدرت عراقی از خانوادهی معروف صدر است.
او یک نیروی میلیشیای مسلح در اختیار دارد که در صورت ضرورت وارد
صحنه و درگیری میکند. اگر اخبار سالهای گذشتهی عراق را دنبال کرده
باشد میدانید که پس از اشغال عراق توسط ارتش آمریکا، نیروهای مسلح
مقتدی صدر، هفتهها در شهرک صدر ( مدینه الصدر ) که در میانهی
بغداد قرار دارد، با یکانهای ارتش آمریکا درگیر و آنها را مستأصل
کرده بودند. شهرک صدر یکی از مراکز اصلی خانواده صدر است. این شهرک
پیشتر در ضدیتی که حکومت پیشین با آخوندهای شیعه داشت، شهرک صدام (
مدینه الصدام ) نامگذاری شده بود.
سرانجام، آن درگیریها با امتیازاتی که مقتدی دریافت کرد، خاتمه
یافت.
- دوم اکتبر جاری:
یک سلسله تظاهرات در چند شهر عراق بطور همزمان، شکل گرفت و به سرعت
گسترده شد.
لینک گزارش وقایع روزانه از الجزیرهی عربی:
https://www.aljazeera.net/…/العراق-بغداد-تحركات-احتجاجية-مظ…
یکی از هستههای اصلی راه اندازنده و شکل دهندهی این سلسله
تظاهرات، نیروها و هواداران مقتدی صدر بودند. این نیروها را
میتوانستید با پرچمهای « یا حسین » و « الله اکبر » در تظاهرات
ببینید.
ناظران بیطرف و گاهی بی اطلاع در ابتدا آنرا قیام مردم عراق
نامیدند، این سلسله تظاهرات، با کمی روشن شدن واقعیت، قیام شیعیان
عراق نام گرفت.
مجموعه تظاهرات هشت روزه عراق تا اینجا اگر به انتها رسیده باشد،
دهها کشته و صدها مجروح بر جای گذاشته است.
- هفتم اکتبر جاری:
دنالد ترامپ و بدنبال آن خانه ( کاخ )* سفید اعلام کردند که
نیروهای آمریکا از شمال سوریه خارج خواهند شد.
لینک از ) CNNانگلیسی( :
https://edition.cnn.com/…/six-questions-syria-us…/index.html
مدیای جهانی در حال گزارش امکان تهاجم ترکیه به مناطق کرد نشین
شمال سوریه هستند.
این امکان درست است. رجب طیب اِدوغان اعلام کرده است که در صدد
برپایی یک منطقهی امن به عمق سی کیلومتر و با طول مرز ترکیه با
کردستان سوریه است.
آیا داستان به همین جا ختم میشود؟
خیر.
یکم اینکه کردستان سوریه بخشی از خاک سوریه محسوب میشود. در صورت
خارج شدن نیروههای ارتش آمریکا از آن منطقه، یکی از نیروهایی که
میتواند دست به پیشروی بزند، ارتش سوریه است. حاکمیت قانونی آن
منطقه، مطابق قوانین بینالملی به دولت کنونی سوریه تعلق دارد.
حکومتی که پیشتر، دولت آمریکا و تعدادی از شرکای اروپاییش از
براندازی آن دم میزدند ولی اکنون پس از حل معادلاتی با روسیه (
پوتین ) کوتاه آمدهاند.
حال بر کردهای شمال سوریه چه خواهد گذشت، داستانی تکراری است و از
آنجا که این نیروها اساس کارشان را بر همکاری با نیروهای آمریکا
میگذارند، ادامه کارشان هم بیشتر به خودشان و همان آمریکا ربط
خواهد داشت. تنها میماند جنبهی انسانی داستان و باید دید خواهد
شد و چه میتوان کرد تا مردم عادی در امان بمانند.
دوم اینکه مطابق اظهارات و اخبار غیر رسمی منابع گوناگون و منجمله
مقامات آمریکایی، چیزی حدوود دوازده هزار تن از نیروهای داعش در
زندانها و کمپهای گوناگون در همین منطقه نگهداری میشوند. و تعداد
زیادی هم گویا پس از پاکسازی به عالم غیب نقل مکان کردهاند یا
داده شدهاند.
از جمله سرکردگان این جریان.
ترامپ در اظهاراتی گفته است که بسیاری از آنها از اروپا آمدهاند.
اروپاییها خودشان مسئولیت نگهداری و محاکمهی آنها را بر عهده
بگیرند.
اگر اخبار تلویزیون های اروپایی را دنبال کرده باشید از بحثهای
گوناگون مدیا و مقامات آنها در مورد احتمال بازگشت این افراد و
ایجاد تهدید و خطر برای شهروندان اروپایی اطلاع دارید. اگر نه بدون
لینک، اینجا خواندید. (برنامهی تلویزیونی لینک ندارد که
بگذارم.)
- هشتم اکتبر سال جاری:
تظاهرات در شهرهای عراق فروکش کرده است. صدها تظاهر کننده در شهرک
صدر تجمع نموده، شعار میدهند.
دولت و پارلمان عراق هم، همزمان در حال قول دادن و بررسی برای
اصلاحات هستند.
خبرهای پراکنده از حل شدن برخی درخواستها حکایت دارد. باور کردن
آنها بسیار دور از واقعیت مینماید.
لینک عربی از :France 24
https://www.france24.com/…/20191009-العراق-مظاهرات-احتجاجات…
چنانچه تظاهرات فروکش کرده باشد، آیا تنها بدلیل قول و قرارهای
نسیهی دولت و پارلمان عراق فروکش کرده است؟
آیا داستان به همین جا ختم میشود؟
خیر.
به دو پارامتر زیر توجه کنیم.
یکم. در دور پیشین، هسته نخستین داعش در اروگاههای آمریکا شکل
گرفت.
دوم. در همان نخستین ساعات تهاجم وحشیانهی داعش به عراق، هم
نیروهای ارتش عراق و هم نیروهای پیشمرگهی تحت امر سران کردستان
عراق، پا به فرار گذاشتند و شهرهایی مانند موصل و تکریت و
روستاهایی مانند سنجار یا شنگال را تسلیم نیروهای مهاجم کردند.
حکومت عراق برای بیرون راندن داعش از کمکهای گستردهی مالی و نظامی
به ویژه زمین آخوندهای حاکم بر ایران و از کیسهی مردم غارت شدهی
ایران برخوردار بود. در آنزمان کشوری حتی آمریکا حاضر نشد کمکی
برای نیروی زمینی عراق بفرستد. گویا اینرا به حاکمیت آخوندی و
بودجه مردم محروم ایران سپرده بودند.
حال در صورت سقوط حکومت تحت نفوذ ایران در عراق و تکرار داستان
مجدد داعش در عراق، چه کسی به حکومت احتمالی بعدی عراق که قدرت
نظامی کافی نخواهد داشت کمک خواهد کرد؟
حال از دو دید گوناگون به داستان مینگریم.
- بخش روی داستان:
مردم عراق از ستم حکومت عراق که وابسته به ایران است به جان آمده و
دست به قیام زدهاند.
بسیاری از ایرانیان جنگجوی مجازی هم وقایع عراق را قیام مردم عراق
نامیدند و بدون دیدن ترکیب نیروهای شرکت کننده در سلسله تظاهرات
عراق، بطور تمام عیار به پشتیبانی برخاستند.
انتظار این بود که آمریکا هم با توجه به تضادهای اوج گرفتهاش با
آخوندها، دست به حمایت بزند و شّر آخوندهای مستقر در ایران و
نیروهای نظامی سرکوبگرشان را از سر مردم عراق کوتاه کند.
اما چه شد؟
شاید فرصت خوبی باشد به پاسخ یک پرسش در چند جملهی معترضه*.
پاسخ به آندسته از غیرمذهبیها، طرفداران حکومت پادشاهی و افرادی در
همین طیفها به ویژه نسل پس از قیام سال پنجاه و هفت بدنیا آمده که
از تظاهرات روزهای گذشتهی عراق بدون چون و چرا پشتیبانی کردند.
چنانچه شما هم میپرسیدید که چگونه مردم ایران در سال پنجاه و هفت،
با وجود شناخته شده بودن آخوندها، از آنها پشتیبانی کردند.
پاسخ این است:
به همین گونه که شما در روزهای اخیر، علیرغم دیدن پرچمهای « یاحسین
» و « الله اکبر » در دستان تظاهر کنندگان عراقی، از آنان پشتیبانی
تمام عیار کردید.
به همین سادگی.
به همین پیچیدگی.
- آیا داستان، پشت صحنه هم دارد؟
اگر در سلسله تظاهرات عراق، داستان را تنها تضاد بین مردم به جان
آمده و حکومت شیعی تحت حمایت ایران در عراق ببینیم، البته که نه.
این فیلم در جایی تمام شده است یا خواهد شد یا شاید بشود. پس در
انتظار بنشینید تا داستان بعدی.
اگر خیر و تحولات منطقه را در تمامیت آن ببینید، به پرسشهایی
خواهید رسید.
یکم.
چرا درست در شرایطی که در ظاهر آخوندهای حاکم بر ایران و
نیروهایشان در عراق، تحت فشار بودند، دولت آمریکا علیرغم تضادهای
بازهم به ظاهر اوج گیرندهاش با حکومت آخوندی ایران، جانب مردم
عراق را نگرفت و با عقب کشیدن از شمال سوریه، احتمال بروز دیگر بار
داعش را بر زمین عراق انداخت تا نگرانی آن و نیاز به پشتیبانی بر
تظاهرات سایه بیفکند؟
دوم.
عقب کشیدن نیروهای نظامی آمریکا از شمال سوریه، دست چه کسانی را
باز خواهد کرد؟
حکومت اِدوغان در ترکیه، یا همزمان حکومت اِدوغان در ترکیه و
حاکمیت بشار الاسد که ایران شریک اصلی اوست؟
یعنی در یک کلام هدف در بازی با جبههی آخوندهای حاکم بر ایران در
منطقه چیست؟
سقوط؟
ضربه زدن؟
امتیاز دادن؟
امتیاز گرفتن؟
رام کردن؟
براه آوردن؟
نظری در این مورد نخواهم نوشت.
برداشت با شما.
اما چیزی دیگر مینویسم.
به گمان من، تمام زنان و مردانی که چه در عراق و چه در ایران، برای
رهایی از حاکمیت دزد و جنایتکار در این دو کشور مقاومت و مبارزه
میکنند در یک جبهه قرار دارند. چه بدانند و چه ندانند.
حساب این افراد با کسانیکه قصدشان درگیری فرقهای و به قدرت رساندن
جناحهایی از جنس همان حاکمیت است، جداست.
بنابراین یاد تمامی آنها که طی روزهای گذشته زندگیشان را در عراق
برای عدالت اجتماعی و دموکراسی از دست دادند گرامی.
در سوی دیگر، بودند و هستند، وابستگان و تبلیغاتچیهایی که،
تلاش دارند، تضاد بین مردمان ایران و عراق با حکومتهای دیکتاتور
حاکم بر این دوکشور را به تضاد ایرانی و عراقی یا ایرانی و عرب
تبدیل کنند و به درگیری نژادی بکشانند.
تلاش دارند، در آب گل آلودی که ایجاد میشود، به نفع ارتجاع و
سرمایهداری جهانی تور ماهیگیری بگسترانند.
تلاش دارند در پوش مخالفت با ارتجاع آخوندی، یک جبههی فرعی بین
مردم عادی کشورها و مناطق که دشمن یکدیگر نیستند، ایجاد شود.
جای اینها هرگز در میان مردم نیست.
کجاست؟
میدانید.
هر سادهای که پیچیده نباشد،
میتواند یک پیچیدهی ساده باشد.
نه بیشتر.
بهداد محبی
09-10-2019
___________________________________________________________
پانوشت ـ
یکم.
در انگلیسی به این مکان مقدس برای پیروانش، میگویند: White house
که میشود خانهی سفید.
در عربی میگویند: « بیت الابیض » یعنی همان خانهی سفید.
در فارسی میگویند: « کاخ » سفید.
من هم نوشتم خانهی سفید.
دوم.
جملهی معترضه : جملهی خارج از بحث
________________________________________________________
توجه کنید . نوشتن یک ایمیل واقعی الزامی است . درغیر این صورت پیام
دریافت نمیشود.
|