مقاله

 

 

 کابينه روحاني و بازندگان "برد، برد"!

مصطفي صابر


انترناسيونال ٥١٧



تنفيذ و تحليف روحاني به سلامتي طي شد. خامنه اي گفت ايشان "آزموده" است، حکم را امضاء کرد و از همه خواست از او حمايت کنند. جناب پرزيدنت يک مصاحبه مطبوعاتي گذاشت که علاوه بر صدا و سيما، امثال بي بي سي فارسي هم برايش رله کردند. مدياي فارسي و غير فارسي در مورد کانتراست لحن و بيان رئيس جمهور جديد با روش هاي وحشي و حزب الهي احمدي نژاد با آب و تاب و بدرجه اي ذوق زده صحبت کرد. "کابينه اميد" هم بدون فوت وقت معرفي شد و خيل مفسرين، اعم از بسم الله گو و غير بسم الله گو، در بي بي سي، وي.او.اي، و غيره، عليرغم برخي ملاحظات در مجموع اطمينان خاطر دادند که خيلي "مجرب" و کار کشته است. سخنگويان آمريکا و اتحاديه اروپا هم رضايت خود از اولين رفتارها و وجنات روحاني را اعلام کردند و به ملت ايران تبريک گفتند. بدين ترتيب تا اطلاع ثانوي همچنان فضاي روحاني "برد، برد" بر کشور حاکم است.

با آمدن روحاني ظاهرا اغلب نيروهاي دخيل در اوضاع سياسي ايران احساس "برد" کرده اند؛ يا دستکم چنين وانمود ميکنند. خامنه اي خوشحال است چون انتخابات را به اندازه کافي مهندسي کرده و مردم نتوانستند به بهانه آن به خيابان بريزند و انقلاب کنند. رفسنجاني خوشحال است چون کانديدهاي آقا شکست سختي خوردند و بعوض دست پرورده ايشان از صندوق بيرون آمده و حالا او ميتواند تجديد قوا کند. غرب خوشحال است چون فکر ميکند تحريم ها اثر خودش را گذاشته است و خامنه اي از امثال جليلي کوتاه آمده و به روحاني رضايت داده است. مردمي هم که در انتخابات شرکت کردند و معادلات و پيش بيني ها را بهم زدند، وضعيت جديد را ثمره تحرک خود مي دانند و مترصدند ببينند کي و کجا ميتوانند دخالت کنند و خواسته هاي خود را پيش ببرند.

مساله عجيب تر ميشود وقتي توجه کنيم که اين نيروها خود نيز بخوبي ميدانند اين حس "برد برد" و فضاي "اميد و اعتدال" کاذب است. متظاهرانه و موقتي است. در پس آن يک دنيا جنگ و تقابل خوابيده است. از جمله: نزاع دستجات دروني جمهوري اسلامي بويژه خامنه اي و رفسنجاني؛ تقابل جمهوري اسلامي با غرب و همينطور با مدعيان منطقه اي؛ جنگ مردم (حتي آنها که بطور تاکتيکي به روحاني راي دادند) با کل رژيم اسلامي؛ و غيره. مناقشاتي که تقريبا به اندازه عمر جمهوري اسلامي قدمت دارد. مشحون از آشتي ناپذيري و لاعلاجي، سرشار از اعتراض و مبارزه و خون و خونريزي و داغ و درفش و ترور اعدام و زندان و فقر و سيه روزي است. گاه تا سرحد جنگ و تقابل نظامي و يا برپا کردن انقلاب و سنگر بندي در خيانانها پيش رفته است.

در نتيجه موقعيت کساني که اين فضاي کاذب و شکننده را جدي گرفته اند، به آن دامن ميزنند و ميکوشند به آن تداوم بخشند، مضحک و ابلهانه است. منظور البته جريان موسوم به اصلاح طلبي است. اين ها کساني بودند که در دهه اول جمهوري اسلامي در رکاب خميني اين ماشين کشتار و تحميق اسلامي را ساختند و با پايان جنگ کنار گذاشته شدند. در دوره خاتمي هشت سال براي جمهوري اسلامي عمر خريدند و از جمله همراه با خامنه اي خيزش ۱۸ تير را عقيم و سرکوب کردند. در سال ۸۸ و در برابر انقلاب مردم عليه جمهوري اسلامي با شعار برگشت به "دوره طلايي امام" عملا بعنوان مکمل کهريزک و کشتارهاي خياباني نظام عمل کردند و پاداشي جز زندان و حصر و تبعيد نگرفتند. حالا همين ها بار ديگر کاسه داغ تر از آش جمهوري اسلامي شده اند و با رقت تمام در تزيين و توجيه روحاني سنگ تمام ميگذارند.

از جمله تلاش اين حضرات براي فروختن کابينه روحاني در هفته گذشته تماشايي بود. ضمن اينکه ميکوشيدند به اصطلاح انتقاداتي (براي مثال چرا يک زن در کابينه نيست، و يا چرا عارف در آن شرکت ندارد) به آن داشته باشند، اما گاه در توجيه کردن آن چنان پريشان گويي ميکردند که به سرگرمي مي مانست. نظير اينکه مفسر محترمي ضمن اعتراف به اينکه "اين امينتي ترين کابينه" در تمام طول حيات جمهوري اسلامي است، بلافاصله توضيح ميداد که: چون آقاي روحاني خودشان سالها امنيتي بوده و بيشتر با آنها حشر و نشر داشته و چون امنيتي ها بلدند چطور فرا جناحي عمل کنند، خوب انتخاب ها بيشتر امنيتي شده است! در مورد انتخاب جلاد مشهور"پور محمدي" بعنوان وزير دولت اميد و اعتدال هم گفتند که ايشان وزير دادگستري است و خيلي کاره اي نيست! در مورد تيم اقتصادي کابينه هم گفتند که از دوربري هاي رفسنجاني هستند و ظاهرا روحاني ميخواهد بطور جدي با مساله اقتصاد بطور جدي در بيفتد. در عين اينکه به روي مبارک نياوردند که وزير کار دولت اميد و اعتدال "علي ربيعي" از کار کشته ترين امنيتي هاي جمهوري اسلامي و از بنيانگذاران وزارت اطلاعات است. خيلي معلوم است که سروسامان دادن به اقتصاد به معني دنبال کردن "رياضت کشي" و سياست هاي بانک جهاني از يکسو و طبعا سرکوب اعتصابات و اعتراضات کارگري از سوي ديگر است...

همين يک تصوير هم به اندازه کافي موقعيت مضحک و در عين حال تلاش ارتجاعي و جنايتکارانه توجيه کنندگان روحاني را منعکس ميکند. واقعيات سرسخت اوضاع سياسي ايران، تناقضات و بن بست هاي داخلي و بين المللي جمهوري اسلامي که سرانجام خود را بصورت تشديد روز افزون فقر و فلاکت و گراني و اختناق از يکسو و خشم و نفرت و اعتراض و اعتصاب و تظاهرات مردم از سوي ديگر نشان ميدهد، سريعتر و زير و رو کننده تر از آنچه تصورش را بکنيم اوضاع را تغيير خواهد داد. بزودي و با قدرتي دو چندان بار ديگر معلوم خواهد شد جمهوري اسلامي هيچ علاجي ندارد. بايد از سر راه جامعه کنار رود و مردم سرنوشت خود را بدست گيرند. اولين بازندگان دوره مستعجل "برد، برد" و "اميد و اعتدال" قبل از همه کساني خواهند بود که در آن دميدند، خود فريبي کردند تا شايد بتوانند مردم را بفريبند. در واقع آنچه که شاهد هستيم کوبيدن ميخ ديگري بر تابوت جريان اصلاح و استحاله جمهوري بدست خود حضرات مدافع آن است.

 (۸ آگوست ۲۰۱۳)



_______________________________________________________

  Share

توجه کنید . نوشتن یک ایمیل واقعی الزامی است . درغیر این صورت پیام دریافت نمیشود.

: اسم
: ایمیل
پیام

 

مقاله ها   |    نظریات   |    اطلاعیه   |    گوناگون    |      طنز     |      پیوندها    |    تماس

-----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه تیف) مانع ندارد