تاریخ انتشار :27.08.2023
نمایش خانه امن جمهوری اسلامی وسط
سلطنت طلبها!
مهرنوش موسوی

۱.نمایش خانه امن فقط یک اثر هنری دوزاری نیست. ارائه پلتفرم رضا
پهلوی و سلطنت طلبان به شیوه هنری است. کاری که جمهوری اسلامی با
سریالها و فیلم های خود میکند. قهرمان داستان این نمایش یک بازجو
است. بازجوی خوب. آدم امنیتی خوب سپاه! همانهایی که رضا پهلوی قول
همکاری با آنها را میدهد. انقدر داستان این نمایش تابلوست که
خبرنگار صدای آمریکا هم طاقت نیاورده به امیر قاسمی میگوید «
مخالفین شما که این نمایش را در لس انجلس دیدند میگویند میخواهید
نمایش بدهید که گره کار به دست نیروهای امنیتی باز میشود. به نوعی
انگار نگاه اصلاح طلبانه در کار است. امید دارید به عوض شدن
نهادهای امنیتی! » امیرقاسمی که رسوای عالم و آدم است الان
نمایشنامه نویس این ملیجک بازی است. او در جواب این سوال میگوید «
به قول شاهزاده رضا پهلوی ما نمیتوانیم همه را با یک چشم نگاه
کنیم» سپس شروع به نصیحت میکند که بعله در حکومت جمهوری اسلامی و
نهادهای امنیتی هم آدم خوب وجود دارد! امیر قاسمی میگوید در انقلاب
۵۷ هم همین اتفاق افتاد. یعنی چی؟ یعنی خمینی با کمک فرماندهان
ارتش شاه و بخش مهمی از ساواک قدرت را گرفت.
سناریوی نمایش خانه امن مال جمهوری اسلامی است. این را همه
میدانیم. قهرمان اصلی این نمایش مثل آژانس شیشهای است. مثل
اخراجیها یا مارمولک است. تولید خود نظام که تماشاگر را با خنده
سرگرم میکند اما در انتها، قهرمان داستان جمهوری اسلامی است، در
این نمایش هم که دقیقن از روی همین سناریوها ساخته شده، ضمن سرگرمی
مردم، در نهایت این بازجو، شکنجه گر، قاتل و جانی وزارت اطلاعات
است که تطهیر میشود. با این نمایش به مردم میگویند تو هیچ کاره
ایی، آینده ایران در دست خود عوامل جمهوری اسلامی است. نمایش خانه
امن صف مخالفان را یک عده آدم مستاصل و بیشعور و بی اختیار جلوه
میدهد، عوضش بازجو آدم قهرمانه نمایش است.
سوال ما این است مگر
مجموعه سقوط که فرخ نژاد آن را بازی کرده غیر از این است؟ سناریوی
آدم خوبه امنیتی و سپاهی است که با داعش میجنگد. همین الان جمهوری
اسلامی از قصد دارد پدر گواردیولا را نشان میدهد، طوری که فرخ نژاد
به رادیو فردا میگوید این یک شیطنت است. چرا شیطنت؟ چون جمهوری
اسلامی میخواهد بگوید این بابا از خود ما میلیاردی گرفته همین
سناریوی خانه امن را بازی کند. همان است. قصه همان است. هدف همان
است. بازیگر هم همان است. تصورش را بکنید وسط یک انقلاب خونین
دارند سناریو میچینند، به شیوه گل منگلی و هنری که قصاب ترین،
جنایت کارترین بخش این حکومت که نیروهای امنیتی و سپاهی و بازجو
باشند را خوب جلوه بدهند. تصورش را بکنید تئاتر درست کردند که
بازجویی یک عده آدم را بازجویی میکند، قهرمان این داستان است. عوضش
ستار بهشتیه که دستش را قپانی میکنند یک آدم بیخود است. اصلاح طلبی
که مشکلات جنسی هم دارد. قهرمان، آن سپیده قلیانی که به صورت بازجو
تف میکند نیست، سپیده قلیان شده مهناز افشار که نقش فمینیست بی
عقلی را بازی میکند، عوضش بازجویش یک ذبیح پور قهرمان است. احوال
آن بازجوه در مرکز این نمایش است. چرا؟ چون پلتفرم سیاسی رضا پهلوی
همکاری با این بخش نظام است. برای همین نشست کمپ راست در جرج تاون
را هم به شکست کشانید چون حامد اسماعیلیون یک خط در میان میگفت
سپاه باید در لیست تروریستی برود. همین سپاهی که الان سناریوی خوب
بودنش را امیر قاسمی نوشته و بازیگر حرفه ای تاکنونی سریالهای
وزارت اطلاعات هم بازی اش میکند.
۲.نمایش خانه امن، بستر سازی هنری برای چیدمان جدید پیشخوان دور
رضا پهلوی است. چیدمانی از آدمهای منفور جامعه ایران. آدمهای زیر
سوال و شک برانگیز. با رضا پهلوی دیگر بعد از جرج تاون، شخصیت
سیاسی معمولی مخالف نظام حتی در کمپ راست حاضر به ائتلاف نیست.
برای همین دارند پیشخوان جدید جور میکنند طوری که مهناز افشار در
این نمایش به جای مسیح علینژاد، نقش فعال حق زن را بازی میکند. از
تونل کار هنری افرادی را که بعضن مثل امیرقاسمی یا مهناز افشار در
نزد مردم منفور هستند، یواش یواش با سرود ای ایران و جاوید شاه
وارد لیگ رضا پهلوی میکنند. در یک تصویر قرار میدهند. مهناز افشار
را مردم در آلمان در تظاهرات راه ندادند. مساله فقط حمایت فعال این
آدم از جمهوری اسلامی پای صندوقهای رای تا آخرین لحظه ممکن نیست.
مردم میگویند با ماجرای شیرخشک ها به هزینه مسمومیت کودکان مردم
کاسبی کردید. مهناز افشار را با پررویی تمام از طریق این نمایش به
عنوان حامی رضا پهلوی جلو مردم گذاشتند. وقتی مهناز افشار را می
آوردند قشنگ میدانستند منفور است. از قصد آوردند. دیل هنری کردند.
چون نمیشود شما سناریو بنویسی که بازجوی شکنجه گر آدم خوبه هست،
بعد این بابایی که مردم در تظاهرات راه ندادند را بازی نگیری! باید
در عمل نشان بدهی که از نفرت مردم برای نقد کردن سازش خونین ات
نمیترسی. مهناز افشار علامت این دیل است. حمید فرخ نژاد علامت
دیگرش هست. طرف تا پله کان هواپیما در سریال های امنیتی سپاه بازی
کرده و ماله به این حکومت کشیده است. با این حکومت در عمارت هنری
اش همکاری کرده است، فرخ نژاد ترانه علیدوستی نیست که زندان رفت!
هنرمند زنی نیست که حجاب از سر کشیده، روی همبستگی با مردم
ایستاده، بعد الان به عنوان مجازات فرستادند میت شویی کند!
حمید فرخ نزاد همان هنرمند منفوره حکومت است که با حساب کتاب در
آخرین لحظه از کشور خارج و دارد همان کاری را که در داخل با جمهوری
اسلامی میکرد، الان در خارج میکند. چه فرقی دارد نقش ایشان در این
نمایش با پدر گواردیولا یا سقوط؟ نه واقعن فرقش چیست؟ هزینه ای که
نداده هیچ، از این دست به آن دست شده. تو گویی آن بخشی از عمارت
هنری نظام که فروریخته در داخل کشور به دریای مردم سرریز شد، در
خارج کشور به درون باتلاق سلطنت طلب که به همان حکومت چشمک میزند.
۳.یک هفته پیش که سپیده قلیان با رشادت تمام در دادگاه جمهوری
اسلامی به صورت بازجو خبرنگار تف کرد، بزرگان جنبش سلطنت سکوت
کردند، بدنه سلطنت طلب شروع به همکاری با مزدوران سایبری کرده،
سپیده قلیان را زیر سوال برد. به جای اینکه خوشحال باشند ناراحت
شدند. همین جنبش اما نمایش درست کرده که بگوید بازجوی خوب هم در
جمهوری اسلامی هست. انقدر هی نگویید نه میبخشیم نه فراموش میکنیم!
سوال من این است ایرانیهای شریف در خارج کشور، همان صد هزار نفری
که در برلین علیه نظام و به حمایت مردم بلند شدند در مقابل این
نمایش چه خواهند کرد؟ آیا صرفن بایکوت کردن و نرفتن کافی است؟
برای ده درصد این حرفها ما رفتیم در کنفرانس
برلین تن های شکنجه شده خودمان را لخت کردیم و گذاشتیم جلوی اصلاح
طلبانی که برای ماله کشی آمده بودند. بعد الان درست وسط یک انقلاب
نشستید نگاه میکنید که برای قهرمان کردن بازجویی که زندانی قهرمان
به صورتش تف کرده نمایش درست کنند؟ با سناریوی وزارت اطلاعات و
سپاه؟ مگر همکاری با جمهوری اسلامی شاخ و دم دارد؟ خبرنگار صدای
آمریکا میگوید این سناریوی اصلاح طلبان است. نه آقا کجا اصلاح
طلبان؟ سناریوی خود نظام است! میخواهند بگویند مردم هیچ کاری از
دستشان ساخته نیست. انقلاب بیخودی است. بشینید تا بازجوها خودشان
یک کاری بکنند. همین الان مردم در داخل کشور به این سریال های
جمهوری اسلامی تف میکنند. به اعتقاد من در هر شهری که این سناریو
را در خارج نمایش بدهند و مخالفین نظام در ان شهر سکوت کنند، باید
سرشان را پایین بگیرند. باید از سپیده قلیان خجالت بکشند که
گذاشتند شهرشان بشود سکوی قهرمان ساختن از بازجوها و شکنجه گرها.
این نمایش پرده دوم بلند کردن عکس پرویز ثابتی است. حواستان هست؟
________________________________________________________
توجه کنید . نوشتن یک ایمیل واقعی الزامی است . درغیر این صورت پیام
دریافت نمیشود.
|