مقاله

 

 


خود خوارگي، مهم ترين دشمن حکومت اسلامی!


تقی روزبه



تنگ شدن بيش از پيش فضای تنفس حتی برای خودی های سطح بالا در جمهوری اسلامی که درگيرجنگ قدرتی همه جانبه هستند*، کار را بجائی رسانده است که همسريکی از چند بنيان گذاردست اول نظام بانوشتن نامه ای سرگشاده* متوسل به حربه افکارعمومی شده است. به راستی چه دريای بيکرانی است اين افکارعمومی که هرکسی ولو از تباراليگارشی حاکم که افکارعمومی زخم خورده ومنزجر از همه رقمِ آن است، زمانی که از مقابله با زورگوئی باندهای رقيب و فرادست ناتوان می گردد، برای گشايش درکار گره خورده خود به آن پناه می برد!
وقتی اهرم های چانه زنی در بالا از کار می افتد و قانون چماق جايگزين چماق "قانون" می شود، و ديگرمعجره ای و يا بهتراست بگوئيم بخاری ازآن ها برنمی خيزد؛ و وقتی برای گشودن قفل قلعه قدرت به اهرم فشارهای فراحکومتی نياز پيدا می کنند به آن - افکارعمومی- متوسل می شوند.

 البته پناه بردن به سنگ صبوری چون افکارعمومی درحالی که خود شکايت برنده در روزگاری نه چندان دور و به وقت عروج قدرت نمک برزخم هايش می پاشيد و لاجرم دل پرخونی از آن دارد، البته در نوع خود شاخص جديدی است از مرتبه انحطاط و استخوانی شدن يک نظام ضدمردمی. با اين همه چنان که درمورد اصلاح طلبان دوم خردادی شاهد بوديم، بازی با افکارعمومی و تکيه برجامعه مدنی و امثال آن در نزد اين حضرات بيش از هرچيز بيانگر نگاه ابزاری به اين دريای بيکران ومواج به قصد بکارگيری آن درخدمت اهداف و منافع باندی وجناحی خويش است، تا برسميت شناختن آن با مطالبات و ذخايربی کران و ظرفيت های نهفته در خود. دراين رابطه رويکرد به افکارعمومی توسط خانواده رفسنجانی اما حاوی چندين نکته است:

الف- قبل ازهرچيز متن نامه و نحوه نگارش آن حاکی از ترس خانواده و شخص رفسنجانی نسبت به زيرپاگذاشتن قول وقرارهای قبلی اصحاب قدرت، مبنی بر برخورد "قانونی" با مهدی پس از بازگشت به کشور است. رفسنجانی قبل از ورود مهدی دراين باره گفته بود که آماده برخورد قانونی هستيم و گرفتن چنين قول وقرارهائی علی الظاهر شرط موافقت وی با بازگشت مهدی بوده است، قول و قرارهائی که قاعدتا بايد درسطوح بالا از جمله با رئيس قوه قضائيه و حتی تأييد شخص خامنه ای صورت پذيرفته باشد. اما بی قراری مادر مهدی هاشمی بيش ازهرچيز ناشی از بی خبری از وضعيت فرزند و آگاهی از رواج شکنجه در خلوت سلول های انفرادی است. اين واقعيت دارد که با رواج واژه کهريزکی شدن در ادبيات سياسی عامه درطی سال های اخير، تجربه ای که از قضا رانت فرزند يک دولتمرد بودن نيز نتوانست مصونيتی در برابر دژخيمان مأموربه ادای وظيفه فراهم سازد، موجب پراکندن ترس و بيم ناگفته ای حتی در صفوف بالائی هايِ معترض به وضعيت شده است. چنان که دراين نامه خانم مرعشی می نويسد: "با خود می گويم، آن چه بر سر ديگران آمد، آيا بر سر فرزندم هم خواهد آمد درون جانم آتش می گيرد، همان طور که چندی است اين سوز رهايم نمی کند".

درهرحال، ممنوع الملاقات بودن و ققدان هرنوع تماس با خانواه و وکيل مهدی هاشمي، اعضاء اين خانواده سرشناس جمهوری اسلامی را نگران ِاعمال فشار برای گرفتن اقرارهای ناخوشايند کرده است. البته برکسی پوشيده نيست که در نزد بازجويان، ار مدت ها پيش پرونده قطوری از اتهامات و هم چنين ناگفته هائی که متهم بايد "بطور داوطلبانه" پرده از روی آن ها بردارد وجود دارند، که نهايتا بايد با امضاء خود برحقانيت آن ها صحه بگذارد. متن نامه سرگشاده نشانگرآن است که اعضاء اين خانواده بيش از هرچيز نگران معجزه های رايج خلوت سلول ها هستند برای گشودن پرونده ای که ديگر پرونده يک فرد نيست بلکه کيفرخواستی عليه بخشی از رقبا و مدعيان قدرت است. در اين جا فرزند بطور مطلق در زيرسايه پدرقرار دارد و سرنوشتش به سرنوشت او گره خورده است. با اين همه رفسنجانی قاعدتا کسی نيست که بی گدار به آب زده باشد. هرچه باشد دادن فرزند به دست گرگ های گرسنه ای که او بيش ازهمه برگرسنگی آن ها وقوف دارد و درعين حال انتظاراين که ندرند، حاوی ريسک بالائی است و انتظارپاکدامنی از سوی گرگ نسبت به گله ای که در تيررس آرواره هايش قرار دارد، بلاهت بزرگی محسوب می شود که البته از جانب اين خانواده معروف به سياس بودن نامعقول بنظرمی رسد.

ب- تاجائی که به رفسنجانی برمی گردد ريسک آمدن مهدی به ايران درصورتی می توانست و می تواند درخدمت سترون ساختن دستاويزهای افراطيون در اعمال فشار به او و مانع سنگ اندازی پيش پای او بشود که خط قرمزهای وعده داده شده به وی درمورد برخورد "قانونی" زيرپا گذاشته نشود. و گرنه اگر قرارباشد مهدی هاشمی در دنيای راز آميز و پرسکوت زندان انفرادی به امان خدا رهاشود، آنطور که رفسنجانی بهنگام وداع درگوشش زمزمه کرد و به خدايش سپرد، چيزی جز شليک بخود و اهداء طعمه ای گران به رقبای خود نخواهد بود. از همين روست که با ديدن برخی نشانه های ناخوش آيند، افراد خانواده و هرکدام به شيوه خود، برای درهم شکستن اين توطئه سکوت و خنثی کردن ترفندهای حريف دست بکارشدند و نامه سرگشاده نيز بخشی از اين اقدامات است. رفسنجانی هم به نوبه خود تهديد کرد اگر رفتارغيرقانونی صورت بگيرد اقدام خواهد کرد. باين ترتيب معلوم شد که رفسنجانی اگر حزب و تشکيلات(رسمی) ندارد اما خانواده همبسته و فعالی دارد که هرکدام بخوبی می دانند در چه نقشی بايد ظاهرشوند.


نتيجه اين ضد حمله آن شد که حريفان ناچارشدند که رابطه تلفنی مهدی و خانواده را فعلا برقرارکنند. و او دراين تماس ها در گفتگو با پدر وضعيت خود را عادی توصيف کرده است. با اين وجود ناگفته نماند که يکی از شگردهای شناخته شده رژيم آن بوده است که از زبان زنداني، عادی بودن وضعيت خود را به گوش خانواده و ديگران برساند تا با خام و خوش خيال کردن آن ها بهتربتوانند خر مراد را به پيش راند. انتظار شکنجه نکردن از شکنجه گران حرفه اي، انتظاری برخلاف طبيعت ثانوی آنان است، بخصوص اگرسوژه در چنگ باندی با اهداف سياسی عليه باندی ديگر باشد و اگر که شکنجه گشاينده صندوقچه رازی سربه مهر و سرشار از غنائم باشد. بديهی است که در اين کشاکش دوسويه بعيد است باند فرادستی که غنيمت درچنگ اوست حاضرشود به نتيجه ای کمتر از برد- باخت تن بدهد و دراين ميان تبرئه مهدی هاشمی و يا ايراد اتهامات سبک و نظايرآن ضعيف ترين شقوق ممکن هستند، وتلاش خانواده رفسنجانی هم در بهترين حالت خود تنها می تواند در ممانعت از اعتراف گيری و صحه نگذاشتن متهم به آن چه که آن ها ديکته می کنند باشد. به تجربه ديده ايم، معمولا آن چه که قدرت های مسلط و فرادست بگويند و ببافند ولو حتی بخشا هم صحت داشته باشد، درجامعه ايران از اعتبار اجتماعی لازم برخوردارنيستند.

ج- رويکرد نامه سرگشاده به افکارعمومی و ادعای مادرهمه زندانيان و صدای آن ها بودن و رنجشان را احساس کردن ( البته پس از دستگيری دو فرزند)، تناقضی با سياست های رفسنجانی که معطوف به چانه زنی و بده وبستان درون حکومتی است ندارد و در شرايط کنونی که گوش رژيم به هيچ تنابنده ای بدهکارنيست ابزارمکملی در تحرکات سياسی به حساب می آيد.

د-نکته آخر آن که وقتی شتربگيروبه بند به درخانه رفسنجاني، يعنی کسی که در عروج خامنه ای به ولايت فقيه نقش کليدی داشت، می رسد حاکی است از آن است که بيماری ويژه تمرکزقدرت يعنی خوره "خود خوارگی وخود ويرانگری"، به مرحله تازه ای رسيده است. جمهوری اسلامی دشمنی مهم تر از خود و نهفته درخود، که دايما هم بازتوليدی می شود ندارد. با اين همه اين فقط يکی از ريل هائی است که که درکار نابودی حکومت اسلامی است!

http://www.taghi-roozbeh.blogspot.com


http://www.irangreenvoice.com/article/2012/oct/09/29373


http://www.kaleme.com/1391/07/19/klm-115625


25 مهر 1391



_______________________________________________________

  Share

توجه کنید . نوشتن یک ایمیل واقعی الزامی است . درغیر این صورت پیام دریافت نمیشود.

: اسم
: ایمیل
پیام

 

مقاله ها   |    نظریات   |    اطلاعیه   |    گوناگون    |      طنز     |      پیوندها    |    تماس

-----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه تیف) مانع ندارد