کدام ترکیه؟ کدام پکک؟
هیمن سیدی

در پی ترور سه زن فعال سیاسی کرد در پاریس، گمانه زنیهایی در رسانههای
جهان در مورد انجامدهندگان و اهداف این ترورها صورت گرفته که خود اهداف
مختلفی را دنبال میکنند.
بعضی گمانهزنیها مواردی خاص را برجسته کرده و بعضی دیگر مواردی مهم را
نادیده میگیرند. مثلا آنهایی که منشا این ترور را در داخل ترکیه میدانند،
گزینه دولت را نادیده میگیرند و بیشتر بر عناصری غیر دولتی تاکید میکنند.
عدهای دیگر هم با نادیده گرفتن قدرت سرویسهای جاسوسی که در موارد مشابه
سابقه همکاری با هم را داشتهاند، انگشت اتهام را به سوی خود پکک دراز
کرده و البته در مورد چنین احتمالی، به تحلیل پیامدهای آن نمیپردازند.
در این نوشته، بررسی احتمال دست داشت کشورهای همسایه در این ترور (گمانه
خارج از اراده دو طرف متخاصم) به مجالی دیگر سپرده میشود و بیشتر به چهار
گزینه ترکیهای بودن منشا ترور و همچنین گزینه داخلی بودن منشا ترور
پرداخته میشود و پیامدهای این گزینه آخر بررسی میگردد.
کدامین ترکیه؟ این سوال را معمولا در مورد کشورهایی مطرح میکنند که دارای
انسجام سیاسی نیستند و چندین مرکز تصمیمگیری در آنها فعال است. بر خلاف
ظاهر دمکراتیک ساختار سیاسی ترکیه، این کشور هم گرفتار تعدد و حتی تضاد
مراکز تصمیمگیری است. این ناهمگونی در مورد برخورد با مساله کردها تشدید
هم شده است. چهار مرکز مختلف در این مورد تصمیم میگیرند که احتمال دست
داشتن هیچ کدام از این مراکز در ترورهای اخیر، کاملا منتفی نیست.
- دولت اردوغان: گزینهای که در گمانهزنیها کمترین اشاره به آن شده است.
دولتی که در ماههای اخیر در مورد چگونی برخورد با مساله کردها بسیار غیر
قابل پیشبینی عمل کرده است. از مواضع و عملکرد متناقص شخص اردوغان گرفته
تا نحوه برخورد دستیاران و مقامات ارشد حکومتش. فراز و فرود دولت اردوغان
در یک سال اخیر بسیار بیشتر از سالهای قبل بوده که نوعی عدم شفافیت یا
سردرگمی در حل مساله کردها را از سوی دولت نشان میدهد.
البته این تغییر مواضع و غیر قابل پیشبینی بودن اردوغان تنها محدود به
مساله کردها نبوده است. او در روابطش با رئیسجمهور (عبدالله گل)، در
برخورد با مساله روزنامهنگاران زندانی، در مواضعش نسبت به کشورهای منطقه،
در مذاکرات و ادامه روابط با اسرائیل و کلا در سیاستهای داخلی و خاورمیانهای
دولتش، رفتارهای متناقضی را از خود نشان داده است.
- دستگاه میت ترکیه:
سازمان اطلاعاتی ترکیه در مواردی خود به منشا تصمیمگیری تبدیل میشود و
حتی بارها سیاستهای داخلی و خارجیاش را به دولتهای متعدد ترکیه تحمیل
کرده یا آنها را در برابر عمل انجام شده قرار داده است. بزرگترین عاملی
که در پی حمله اسرائیل به کشتی مرمره، مانع از قطع کامل روابط ترکیه و
اسرائیل شد، دستگاه اطلاعاتی این کشور و روابط پیچیدهای بود که با موساد
داشت. در اوج تنشهای اخیر بین ایران و ترکیه بر سر مساله سوریه هم، هفته
قبل سفیر ایران در آنکارا از عمق روابط دستگاهای اطلاعاتی ایران و ترکیه به
خصوص در مورد همکاری برای ضربه زدن به پکک خبر داد. سفیر آمریکا در
آنکارا هم چندی پیش پیشنهاد داده بود که با همکاری دستگاهای اطلاعاتی دو
کشور، عملیاتی مشابه ترور بنلادن را در مورد رهبران پکک انجام دهند.
مجموعه این روابط وسیع خارجی و شبکهای، چنان قدرتی به دستگاه امنیتی ترکیه
بخشیده است که میتواند هرگاه سیاستهایش توسط دولت مورد تائید قرار نگیرد،
خود مستقلا عمل کند. داغترین پرونده قضایی سال گذشته در ترکیه، بررسی
اتهام کشته شدن رئیسجمهور وقت این کشور (تورگوت اوزال) توسط دستگاه امنیتی
کشور بود که بررسی آن کماکان ادامه دارد. اوزال رئیس جمهوری بود که میخواست
گامهایی جدی برای حل مشکلات با کردها برداشته شود. در مورد ربودن اوجلان
از کنیا هم که با همکاری موساد اسرائیل و سیای آمریکا صورت گرفت، بلند
اجویت نخستوزیر وقت ترکیه، تنها پس از قطعیشدن کامل اجرای عملیات، از آن
مطلع شده بود.
– ارتش ترکیه:
ارتشی که برای تقویت جایگاه خود در ساختار سیاسی ترکیه، شصت سال پیش حاضر
بود نیروهای خود را به جنگ شبهجزیره کره هم بفرستد. ارتشی که در چند دهه
گذشته هیچ موفقیتی یا عملیاتی خارجی نداشته، اما چهار کودتا و سی سال جنگ
با پکک را در کارنامه خود ثبت کرده است. در هر دو عرصه نیز ناکام بوده
است. در دهه اخیر، شرایط کودتا یا اعمال فشار بر دولتها به تدریج برای
ارتش دشوار و دشوارتر شده است و عملیاتهایش علیه پکک بر خلاف ادعاهای
مکررش به نابودی این سازمان منجر نشده است. حال با پایان یافتن دوران کودتاها،
ارتش ترکیه پایان احتمالی جنگ با پکک را در واقع پایان کامل دوران طلائی
خود میداند. دورانی که برای چندین دهه، علیرغم همه بحرانهای اقتصادی و
سنگینی فشارها بر مردم و دولتهای ترکیه، بودجه ارتش و خریدهای تسلیحاتی آن،
کماکان روال صعودی خود را طی میکرد.
- ناسیونالیستهای افراطی ترکیه:
پیش از نود سال اعمال سیاستهای یکدستسازی در ترکیه و انکار کامل هویت کردها،
مخصوصا با حمایتها یا سکوتهایی که از سوی قدرتهای بزرگ جهانی در مورد این
سیاستهای ترکیه اعمال میشد، چنان توان و قدرتی به این قرائت خاص از
ناسیونالیزم ترکیه داده است، که هر گونه تغییری در آن در کوتاهمدت بسیار
دشوار خواهد بود و با واکنشهای تند طیف افراطی آن مواجه خواهد شد. فشار
این نیروهای ناسیونالیست چنان زیاد است که شاید بتوان ریشه بسیاری از
تناقضات در سیاستهای اردوغان را در آن یافت.
چندی پیش وی برای تهدید کردن و وارد کردن فشار بر نمایندگان کرد در پارلمان
ترکیه از اعمال مجدد قانون اعدام – شعار ناسیونالیستها- سخن گفته بود که
اشارهای مستقیم به اعدام اوجلان داشت. طبعا اعمال مجدد این قانون به نفع
ترکیه و شخص اردوغان نخواهد بود. نه تنها به این دلیل که خود او اکنون برای
حل بحران به اوجلان متوسل شده است، بلکه به این دلیل هم که اعمال حکم اعدام
در کشوری با این آینده پیچیده که شاید خود اردوغان را هم در در جایگاه متهم
قرار دهد، پشیمانی برای او به همراه خواهد داشت.
بخشی از این ناسیونالیستهای افراطی در گذشته، مستقل از دولت و میت، خود بارها
اعمالی را مرتکب شدهاند که هم دولت و هم میت را به دردسر انداختهاند. این
طیف در خارج از ترکیه فعالتر هم هستند و بارها در تجمعات و مناسبتهای
مختلف، کشورهای اروپایی شاهد رویارویی آنها با کردها بودهاند.
– کدام پکک؟
گزینه دیگر احتمال درون تشکیلاتی بودن این ترورها است. گزینهای که دشواریاش
در آن است که اگر بعدها تحقیقات مستقل عکس آن را ثابت کند، دامن زدن به آن
بسیار تلخ خواهد بود. سازمانی که این ضربه بزرگ بر پیکر آن وارد شده است و
سه عنصر فعال و از جمله یکی از بنیانگذارانش را از دست داده است، حال باید
با این اتهام هم روبرو شود که خود چنین ضربهای را بر پیکر خود وارد کرده
است.
اما به هر حال این احتمال را هم نمیتوان نادیده گرفت، مخصوصا اگر ثابت شود
این ترور توسط گروهی خودسر نبوده بلکه کاملا سازمانی صورت گرفته است. در آن
صورت تحولی عظیم در جنبش کردها در ترکیه صورت خواهد گرفت: تدام جنبش،
منهای پکک. اثبات چنین اتهامی به مرگ سیاسی و معنوی پکک در میان کردها
منجر خواهد شد، اما به مرگ میراث آن یعنی جنبشی که هماکنون در ترکیه در
جریان است، منجر نخواهد شد. واقعیتی است که در سی سال اخیر، تجدید حیات ملی
کردها در ترکیه که در دوران شصت ساله قبل از پیدایش پکک کاملا انکار شده
بود و اکنون بیست میلیون انسان خود را دارای آن هویت میدانند، حاصل
فعالیتهای سیاسی، نظامی و بخصوص فرهنگی پکک است.
حال اگر فرض کنیم در پی صحت این اتهام، این سازمان به ضد فلسفه وجودی خود
تبدیل شده باشد، در واقع با این کار، خود را به تاریخ میسپارد و تداوم
جنبش را به مردم. مردمی که اکنون حرکت خود را در مرحلهای غیر قابل برگشت
میبینند و خیابانهای دیاربکر و آنکارا را تا زندانها و پارلمان ترکیه و
قلب پایتختهای اروپا به میدان حقخواهی خود تبدیل کردهاند.
در صورت صحت این اتهام، مردم وارد مرحلهجدیدی از مبارزات خود خواهند شد و
پس از شوکی کوتاهمدت، با سبکبالی بیشتری مبارزات خود را کاملا مدنی خواهند
کرد. در صورت تبرئه پکک از این اتهام نیز، هم بر وزن و اعتبار آن در میان
مردم کرد افزوده خواهد شد و هم برای حل مساله کردها با ترکیه، نقش کلیدی
آن، بخصوص نقش رهبر دربندش، اوجلان پررنگتر خواهد گشت.
بی بی سی
_______________________________________________________
توجه کنید . نوشتن یک ایمیل واقعی الزامی است . درغیر این صورت پیام
دریافت نمیشود..
|