"کمیسیون سه جانبه" و نقش آن در سیاست
استمالت و سازش با رژیم آخوندی (1)
علیرضا یعقوبی

زیبیگینیو برژینسکی مشاور امنیت ملی دولت کارتر و از بنیاگذاران "کمیسیون
سه جانبه" (1) اخیرا طی مصاحبه ای با تلویزیون NBC آمریکا که در آن ریچارد
هاس رئیس "شورای روابط خارجی آمریکا" و دیوید ایگناتیوس ستون نویس مشهور
روزنامه "واشنگتن پست" هم شرکت داشتند حوادث اخیر در سوریه و جنایات رژیم
اسد در آن کشور را مسئله ای داخلی کشور سوریه قلمداد کرد و جامعه جهانی را
از دخالت در آن برحذر داشت!. او در این مصاحبه عنوان نمود که نباید اوضاع
داخلی سوریه را به یک مسئله منطقه ای و حتی جهانی تبدیل کرد و افزود: "عواقب
چنین اتفاقی این خواهد بود که در صدر تمام مشکلات جانبی شاهد شکست مذاکرات
با ایران خواهیم بود و ..." برزینسکی مسئله داخلی سوریه به زعم خود را با
مسائل مذاکره اتمی با رژیم و همچنین نقش حرب الله لبنان و حماس گره زد و
خود بر خلاف ادعای اولیه در این مصاحبه به آن نقش منطقه ای داد. براستی
برژینسکی کیست و نقش او در سیاست استمالت و سازش با رژیم آخوندی چیست؟
مسئله از آنجا که به منافع ملی ما ایرانیان بر می گردد قابل ذکر و پیگیری
می باشد.
زیبیگینیو برژینسکی در 28 مارس 1928 در ورشو - لهستان بدنیا آمد. پدرش از
پارتیزانهائی بود که علیه حضور نظامی روسیه در کشورش مسلحانه می جنگید و
بعدها وارد دستگاه دیپلماسی لهستان شد و در سال 1939 که هیتلر و استالین
لهستان را میان آلمان و شوروی تقسیم کردند سفیر لهستان در کانادا بود.
زیبیگینیو در سال 1946 وارد دانشگاه مکگیل مونترال کانادا شد و در مقاطع
لیسانس و فوق لیسانس در آن دانشگاه تحصیل نمود و سپس به آمریکا رفت و از
دانشگاه هاروارد در مقطع دکترا در رشته علوم سیاسی فارغ التحصیل شد. در سال
1958 تبعه آمریکا شد و وارد حزب دمکرات آن کشور گردید و در انتخابات ریاست
جمهوری 1960 از جان اف کندی حمایت نمود و در حل مسئله استقرار موشکهای اتمی
شوروی در کوبا به کندی مشاوره داد. او متخصص امور شوروی و اروپای شرقی بود
. او در سال 1973 بهمراه دیوید راکفلر بانکدار معروف آمریکائی و صاحب "چیس
مانهتان بانک "کمیسیون سه جانبه" را بنیاد گذاشت که بعدها این کمیسیون طی
جمعبندی از مسائل و چالشهای پیش روی دنیای سرمایه داری و خطراتی که موجودیت
و آینده آن و دیکتاتوری های وابسته به آن را در اوج جنگ سرد با شوروی تهدید
می کرد دکترین معروف "جلوگیری از هرج و مرج (بخوانید انقلاب) و انداختن آن
در کانالهای قانونمند (بخوانید رفرم)" را ارائه نمود.
این تز انقلاب در کشورهایی با حاکمیت دیکتاتوری های
وابسته با توجه به شدت و حدت تضادهای داخلی و بیرونی موجود در آنها و در
غلتیدن احتمالی آنها به دامن بلوک شرق را محتمل و حتمی می دید و لذا با
ارائه تز "رفرم" خواهان نغییر قانونمند و کنترل شده و انتقال از حاکمیت
دیکتاتوری وابسته به جریانات "ملی - مذهبی" (به تعبیر کنونی) با توجه به
بافت داخلی آن کشورها بود. همزمان در رقابت با بلوک شرق و به انزوا کشاندن
آن تز معروف "انتقاد از وضعیت حقوق بشر در کشورهای بلوک شرق" بعنوان مکمل
دکترین "کمیسیون سه جانبه" تئوریزه شد. کارتر بادام فروش جورجیایی و
فرماندار ناشناس جورجیا با قبول تز و دکترین "کمیسیون سه جانبه" در آمریکا
به قدرت رسید و در راستای اجرائی کردن دکترین "کمیسیون سه جانبه" بطور
موازی انتقاد از وضعیت حقوق بشر در بلوک شرق و فشار بر دیکتاتوری های
وابسته برای ایجاد رفرم در سیستم اداری کشور را شروع کرد. بازتاب این عمل
در ایران همانا با ایجاد "فضای باز سیاسی" سقوط رژیم شاه بود. بعدها وقتی
شاه در مکزیک در تبعید بسر می برد و به دنبال کشوری برای قبول پناهندگی اش
می گشت دیوید راکفلر و نیسکون رئیس جمهور آمریکا با او دیدار کردند و در
این ملاقات اعلام داشتند که "سقوط رژیم شاه سرآغاز نغییر در نقشه جغرافیای
سیاسی منطقه خاورمیانه می باشد." (2). اما "کمیسیون سه جانبه" چیست و مبانی
تحلیل آنها از اوضاع چیست؟
کمیسیون سه جانبه و استراتژی آن:
برژینسکی در کتاب خود بنام "بین دو عنصر: نقش آمریکا در عصر تکنولوژیک"
(1971) می نویسد:"دولت - ملت" به عنوان واحد بنیادین زندگی سازمان یافته
دیگر مهمترین قدرت خالق به شمار نمی آیند چرا که هم اکنون بانک های بین
المللی و شرکت های چند ملیتی حاملان و معماران واقعی اند".
در یک کلام دولت باید برخاسته و حامل منافع تراست ها و کارتل های بین
المللی باشد نه برخاسته از متن جامعه و منتخب مردم. این شاه بیت تئوری و
دکترین "کمیسیون سه جانبه" است. برای حفظ منافع "حاملان و معماران خالق
قدرت" و بقای آن به بهانه حفظ دمکراسی موجود باید تغییرات اساسی در روابط
بین المللی در اوج جنگ سرد به وقوع بپیوندندد تا مبادا منافع استراتژیک این
خالقان قدرت مورد تهدید و خطر قرار بگیرد. در همین رابطه یعنی انتقال قدرت
از "دولت - ملت" به "تراست ها و کارتل ها" بعنوان حاملان و معماران خالق
قدرت برژینسکی مقاله ای در نشریه "سیاست خارجی" نوشت:"....نظام آمریکا
مجبور است به تدریج خود را با مشکلات و روابط در حال ظهور جهانی هماهنگ
سازد و از ایالات متحده می خواهد که برای مذاکره و ضمانت و تا حدودی حفاظت
از موارد مختلفی بکوشد تا امکانات تجارت خارجی در نقاط مختلف دنیا را بوجود
آورد. اکنون شرکت های چند ملیتی نیازمند یک رئیس جمهوری هستند که بتواند
بعنوان مذاکره کننده ضامن و حافظ مشغله های آنها باشد آنها دیگر نمی توانند
انتخاب رئیس جمهوری را به شانس و به فرایند دمکراتیک محول کنند..." در یک
کلام رئیس جمهور ایالات متحده آمریکا نباید برخاسته و منتج از انتخاب مردم
و "فرایند دمکراتیک" باشد بلکه باید برخاسته از میل و نظر و رای و خواسته
شرکتهای چند ملیتی بوده و در این راستا باید مطبوعات و وسائل ارتباط جمعی
هم احساس مسئولیت کنند وگرنه حدود فعالیت آنها نیز محدود گردد و در مواقع
خاص از افشاگری های آنها جلوگیری بعمل آید!.
بر همین اساس در سال 1975 "کمیسیون سه جانبه"کتابی تحت عنوان "بحران
دمکراسی" به چاپ رساند که به عنوان "کتاب مرجع " و یا دکترین این کمیسیون
مبدل گردید.
بر مبنای این تز و دکترین "کمیسیون سه جانبه" توسط برژینسکی و دیوید راکفلر
در سال 1973 بنیان گذاشته شد و هم اکنون این کمیسیون عملا مسئولیتی عظیم در
وضعیت کنونی جهان دارد. این کمیسیون سازمان خصوصی است که به ابتکارگروه "بیلدربرگ"
و "شورای روابط خارجی" از جمله "دیوید راکفلر" "هنری کیسینجر" و "زیبینگیو
برزینسکی" تاسیس گردیده است و اعضای آن صدها تن از برجسته ترین و
پرنقوذترین شخصیت ها (سرمایه دار - سیاستمدار) و تصمیم گیرندگان اروپای
غربی آمریکای شمالی و منطقه آسیا - اقیانوس آرام تشکیل می دهند. کشورهائی
که اغلب در شمار اعضای "سازمان همکاری و توسعه اروپا" نیز قرار دارند.
ارتباط میان سه گروه "بیلدربرگ" "شورای روابط خارجی" و "کمیسیون سه جانبه"
به قدری نزدیک است که بسیاری از اعضای هریک را در گروه دیگر نیز می بینیم.
باراک اوباما رئیس جمهوری آمریکا طی ده روز نخست ریاست جمهوری خود یازده
مقام بلندپایه از اعضای "کمیسیون سه جانبه" در پست های کلیدی بکار گمارد.
امروز کمیسیون سه جانبه حدود 160 عضو اروپائی 115 عضو آمریمائی کانادائی و
مکزیکی و 110 عضو از منطقه آسیا - اقیانوس آرام و از جمله 75 عضو ژاپنی 11
کره جنوبی 7 استرالیائی و نیوزلندی و 15 عضو "آسه آن" (اندونزی- مالزی-فیلیپین-سنگاپور
و تایلند) دارد.گروه جدید آسیا - اقیانوس آرام همچنین 5 کرسی به هنگ کنگ و
4 کرسی به جمهوری چین (تایوان) اختصاص داده است.
مسلم است که چنین مجموعه ای نقش عظیم و حساسی در تبیین و تدوین سیاست های
بین المللی در قبال کشورهای مختلف دارند. کارشناسان امور سیاسی به دار
آویخته شدن ذوالفقار علی بوتو در پاکستان اشغال افغانستان توسط ارتش سرخ
قتل فیصل پادشاه عربستان سعوی ایحاد بلو و آشوب در ترکیه و کودتای نظامی در
آن کشور گسترش جنگ داخلی در لبنان سرنگونی شاه در ایران فرمانروائی در اوپک
ایجاد خکومت اسلامی در ایران و ایجاد جنگ 8 ساله بین ایران و عراق اشغال
افغانستان و عراق بعد از حوادث 11 سپتامبر توسط آمریکا و انگلیس و جنگ
اسرائیل و حزب الله لبنان را از برنامه ریزهای کمیسیون سه جانبه ارزیابی می
کنند که با این طرحها سودهای کلان از فروش اسلحه و افرایش قیمت نفت را
عایدشان می سازد.
در بحث آتی به احلیل و نقش این تشکیلات عظیم در قبال مسائل مختلف جهانی و
ارتباط آن با منافع ملی ایران و نقش این کمیسیون در پیشبرد سیاست مماشات و
استمالت از رژیم آخوندی می پدارزیم.
1- کمیسیون سه جانبه از آن جهت بدین نام مشهور شد که این کمیسیون
استراتژیست های آمریکائی و اروپائی و ژاپنی را در بر می گرفت.
2 - بر گرفته از کتاب خاطرات فریده دیبا مادر فرح پهلوی.
________________________________________________________
توجه کنید . نوشتن یک ایمیل واقعی الزامی است . درغیر این صورت پیام
دریافت نمیشود.
|