مگسان دورسفره حقوق بشر

دروغ سیزده یا "ماهی اول آوریل" این است که صبح بیدار می شوی و می بینی باز جایزه حقوق بشری دادند به این خانم کوچولو با پرونده ای خالی! البته به جایزه بگیری خاندان مخملباف و سبزپوش های سیار عادت کرده بودم ولی این بار جایزه برای فیلم!
مگه کارگردان بوده؟
مگه بازیگر بوده؟
مگه تهیه کننده بوده؟ - اینش مهم نیست. مهم اینست که "خود گویی و خود خندی" و سیرک حقوق بشر در خارج از کشور به صورت سیار در گردش است و این بار این خانم جایزه را برای رفع آلزایمز به خاطره نویسی جامعه ایرانیان تقدیم کرده است.


شادی صدر، از جمله افرادی است که با کارنامه ای خالی در دوره ریاست جمهوری خاتمی علم شد و او را به جایزه بستند و با وجودی که معلومات روزنامه نگاری اش از سطح همان ماهنامه سروش نوجوان فراتر نمی رود مدام بالا بالایش کردند و او را با یک کارنامه تهی به جوایز جهانی حقوق بشری بستند و هر کلام کودکانه اش توسط ده ها و صدها سایت تکثیر و پخش می شود! شاید روزی از روابط پنهانی و علت این قرابت جوایز و از سوی دیگر علت حمایت رژیم از ایشان باخبر بشویم و شاید هم نسبت ها و خویشاوندی های ایشان با رژیم منحوس برای همیشه در پرده ابهام باقی بماند، این را فقط زمان نشان تواند داد

.
شیوا نظرآهاری در زندان است و در اعتصاب غذاست جایزه را می دهند به این؟ این شیرینک هم با سخاوت می شود و یا برای فرار از مالیات است جایزه اش را به شیوا تقدیم می کند؟ چه بزرگوارانه! اصلاً هیچ معلوم نیست چی به چی است دیگر! و کی به کی است دیگر!
این خانم اخیراً تصادفاً مقاله ای نوشته بود و آب پاکی را روی دست همه عدالت خواهان و عدالت جویان و مدافعان عدالت ریخته بود که هرگز عدالتی در کار نخواهد بود و بیخود زحمت نکشید

.
به مقاله اش نگاه کنید، سیاست و حکومت و جنایت دولت هیچ نقشی ندارد بلکه "ذهن جامعه"و "مردم شریف و بردبار ایران" مقصر است که دچار بیماری فراموشی است. تراوشات ذهن کثیفش را با رنگ قرمز مشخص کرده ام تا به وضوح ببینید چه راحت و پاستوریزه بدون این که از حکومت قاتل اسمی به میان بیاورد جامعه را محکوم به حواس پرتی و فراموشکاری می کند و حالا جایزه اش را برای "خاطره نویسی" تقدیم می کند.



اصلاً یکی نیست بپرسد چرا به شما جایزه دادند؟ مگر چه کرده بودی؟ و مگر تو همانی نیستی که اول می خواستی قانون سنگسار را اصلاح کنی و در مورد قطع سنگها با حکومت و آیت الله شاهرودی جان وارد مذاکره بشوی؟ و مگر شما نبودید که می گفتید سنگسار جزو اسلام است و نمی توانیم با آن مخالفت کنیم؟ و باز مگر شما نبودی که پارسال شال و کلاه کردی و رفتی شمال و از مردی که حکم سنگسار داشت وکالت و رضایت گرفتی که اعدامش کنند و وقتی اعدامش کردند با بوق و کرنا اعدام او را به عنوان یک قدم به پیش در راه "اصلاح قانون سنگسار" در سایت های خبری جهانی تان اعلام نکردید؟

آیا دستهای تو به خون آن مردی که بالای دار فرستادی آغشته نیست؟ این را به همان استدلال نهایی خودت رجوع می دهم. اگر عدالتی وجود داشته باشد روزی به جای اهدای جوایز حقوق بشری به شما مگسان زرد دور جسد حقوق بشر، باید نام تان در کنار قاتلان دولتی قرار بگیرد و در دادگاه خلق محاکمه بشوید. بیش از این در مورد این موجود پوک با عبارات و رفتار خردسالانه و وقیحانه حرفی نمی زنیم. افتخارش مال چپ متعفن ایران که دنبال هر کسی که حزب را به قدرت نزدیک تر کند راه افتاد. تراوشات ذهن کثیف دلاله حقوق بشری را بخوانید . ببینید چطور با تظاهر به روشنفکری، مسایل را قاطی و داخل و واخل می کند و "نبودن عدالت" را مانند حکمی قطعی از سوی نظام، به خوردمان می دهد تا به پروژه خاطره نویسی و انشا نویسی برای سرگرم کردن مردم نجیب ایران برسد

.
لازم به یادآوری است که وقتی جوانان مبارز ایران قادر نیستند حتی جان خود را نجات بدهند این خانم در حال حاضر توانست کامپیوتر و گوشی موبایلش را از دادستانی پس بگیرد... پس بهتر است پیش از هر چیزی، شما پیدا کنید پرتقال فروش را؟


***

پررنگ کردن و قرمز کردن مطالب این زن فرهیخته از بنده است
 

مهستی شاهرخی
____________________________________
 

_______________________________________________________