ماراتُن مبارزه و مفسّران عجول
در رابطه با برگزاری مراسم 22 بهمن امسال از سوی رژیم و انجام
تظاهرات و اعتراضات جنبش آزادیخواهانه مردم، نظرات مختلف و بعضاً
دلسرد کننده ابراز شده است این نوشته بیشتر در رابطه با نظراتی است
که در جمع و تفریق ها و انتظارات پیش ساخته خود، رژیم را تلویحاً
پیروز میدان آزادی و جنبش را مطابق توقعات خود، ناموفق ارزیابی
نموده اند!
در این میان شاید باشند کسانی که مبارزه، آنهم با رژیمی همچون رژیم
آخوندها را، با سریال و یا فیلم های مملو از اکشن و زدوخورد اشتباه
گرفته و برگزاری تظاهرات در پناه پلیس در اروپا و آمریکا را با
تظاهرات در زیر حکومت نظامی آخوندها و در محاصره هزاران نظامی و
لباس شخصی مسلح به سلاح گرم و سرد یکسان فرض کنند! اینگونه ناظران
و مفسّران عجول، غافل از فراز و نشیب ها و افت و خیزهای مبارزه،
جنبش آزادیخواهانه مردم ایران را-حداقل موقتاً- شکست خورده قلمداد
میکنند!
هر چند در اینجا انصافاً نباید شروع شگرف انگیز و رشد برق آسای
جنبش در 7-8 ماه گذشته را در ایجاد انتظارات غیر واقعی و خوشبیانه
و سهل الوصول نادیده گرفت که گویی همزمان در سالروز قیام بهمن قرار
بود که زندان اوین و سایر سیاهچال ها توسط مردم فتح و رژیم آخوندها
از منبر قدرت جارو شوند!
در حالیکه با اندک شناخت از سرشت و ساختار رژیم کافیست تا بدانیم
که آخوندهای فربه بیدی نیستند که با اینگونه تظاهرات بلرزند مگر
آنکه اینگونه خیزش ها در مسیر رشد و گسترش هر چه بیشتر به طوفان و
سونامی آخوند برانداز تبدیل گردند! در مسیر سرنگونی آخوندها،
تظاهرات و اعتراضات مردم-علیرغم فضای شدیداً نظامی رژیم-تنها میان
پرده و خوانی از هفت خوان خونین و گذار از پیچ و خم های مبارزه
است!
مبارزه با رژیم دوی صد متر و یا چند صد متر نیست بلکه ماراتُنی است
سخت و طاقت فرسا و پر از فراز و نشیب و پیچ و خم های خطرناک! در
پروسه رشد نوزاد به سخن گفتن میگویند کودک در ابتدا و بدون
برخورداری از قدرت تکلم برای بیان مقصود خود اغلب حرکات و علامات
اضافی بکار میبرد کم و بیش همچون حالتی نیز در مورد رشد جنبش های
اجتماعی نیز صادق است که در مسیر رشد خود بیشک از پروسه آزمون و
خطا و تصحیح خواهند گذشت تا در آخر خواست نهایی خود را در خلاصه و
مفیدترین شکل-شعار-بیان و برای انجام و استقرار آن متشکل و کوشش و
جانفشانی کند!
با توجه به وقایع 22 بهمن و اینکه رژیم عملاً کوچکترین نشانه ای
دال بر توجه به حداقل خواسته های موسوی و کروبی و سایر جریانات
موسوم به سبز، از خود نشان نمیدهد طبیعی است که اینان نمیتوانند بی
تفاوت و بدون باز اندیشی همچنان به کوتاه آمدن در برابر خواسته های
تسلیم طلبانه ولایت فقیه ادامه دهند جنبش سبز-بعنوان بخشی از جنبش
آزادیخواهانه مردم ایران-در مسیر رسیدن حتّی به کف خواسته های خود،
خواهی نخواهی بیش از پیش با چراغ قرمز و مناطق ممنوعه رژیم روبرو
خواهند شد! رهبران جنبش سبز که در عکس العمل به تقلب و کودتای
انتخاباتی رژیم و عکس العمل شجاعانه و غیرقابل تصور مردم به
رویارویی ناخواسته با خامنه ای و احمدی نژاد کشیده شدند روز بروز
امکان یک دل و دو دلبر خواستن و بازی در زمین و محدوده قانون اساسی
آخوندها، برای آنها محدود و کمتر میشود! براستی اگر در چهارچوب
قوانین رژیم ولایت فقیه میشد به دستاورد و تغییرات مثبتی رسید
اصلاً چه نیازی به شهادت و اسارت و تحمل شکنجه و تجاوز بود!
بیشک روند قضایا و اهلی نشدن و اصلاح ناپذیری رژیم روز بروز رهبری
جنبش سبز را به تعیین تکلیف نهایی نزدیکتر میکند که یا بنا بخواست
خامنه ای، خوار و ذلیل و زبان بسته به دست بوس دژخیم بروند و یا با
عبور از چراغ قرمز های رژیم یکدل و یک زبان و برای همیشه به جنبش
آزادیخواهانه مردم بپیوندند مردمی که خواسته آنها پس دیگر گرفتن
رای پایمال شده خود و برکناری احمدی نژاد نیست و به چیزی کمتر از
پس گرفتن حاکمیت از آخوندها رضایت نخواهد داد و در میانه مبارزه
تمام عیار با رژیم، حواله دادن پی گیری خواسته های مردم در چهارچوب
قانون اساسی رژیم و یا تاسیس حزب و گروه و یا بسیج برای انتخابات
آینده و . . همه بیشتر وعدۀ سرخرمن دادن و مردم را دنبال نخود سیاه
فرستادن میباشد! تا آنجا که به رژیم برمیگردد بر آن است که وضعیت
فعلی را بطور فرسایشی و به امید ناامید کردن و کاهش توان و انرژی
مبارزاتی مردم کش دهد تا شاید بدینوسیله بتواند از بختک سرنگونی
محتوم خود بگریزد!
کسانی که موفقیت نسبی رژیم را در جمع و جور کردن تظاهرات 22
بهمن-آگاهانه و یا ناآگاهانه-بزرگنمایی میکنند توجه ندارند که
اوّلاً برگزاری اینگونه تظاهرات فرمایشی با مخارج میلیونها دلار و
با استفاده از چماق و قند و شیرینی و . . در رژیمهای
توتالیتر-بخصوص نوع مذهبی آن-اصلاً و ابداً چیز عجیب و غریبی نیست
که بتوان انجام آنرا پیروزی رژیم و عقب نشینی و یا شکست مخالفان
بحساب آورد! بستر اصلی رودر رویی مردم با رژیم به شکلی است که در
آن اوّلاً گذشت زمان بزیان رژیم بوده و ثانیاً کلیه اقدامات بعضاً
موفقیت آمیز رژیم در کادر دفاع از موجودیت نامشروع آخوندهاست که با
بودجه ای که بایستی صرف آسایش و بهبود زندگی مردم ایران گردد برای
نمایش پایگاه و مشروعیت مردمی نداشته خود خرج میکند! این نمایش نه
علامت موفقیت که نشانه اوج عجز و درماندگی رژیمی است که بعد از سه
دهه حکومت هنوز مجبور است برای نمایش اقتدار فرو ریخته خود از
مزدوران خود در روز 22 بهمن دیوار گوشتی برای محافظت تظاهرکنندگان
و مزدوران خودی درست کند تا از رخنه مخالفان و تظاهرات آنها
جلوگیری کند! رژیم در چنان موقعیت دفاعی و متزلزلی قرار دارد که
هنوز بلای 22 بهمن را از سر نگذارنده بایستی برای شعله های سوزان
خشم جوانان در چهار شنبه سوری تدارک و تدابیر های لازم را پیش بینی
و چاره اندیشی کند. بخصوص اینکه بر خلاف سالروز انقلاب ضد سلطنتی
نمیتواند اقشار ناآگاه مردم را برای بزرگداشت چهارشنبه سوری با
اتوبوس از دورترین دهات و شهرهای کوچک ایران به تهران بیاورد تا از
روی آتش خشم و نفرت مردم بپرند! آتشی که بیشک روزی از همین روزها و
مناسبت ها عبای آلوده و خونین آخوندها را خواهد گرفت!
محمّد هادی-آمریکا
|