تاریخ انتشار :29.04.2016
مروری بر فعالیت های مسیح علینژاد
(گزارش سانسور شده در رادیو زمانه)

گزارش جالبی پیرامون فعالیت های معصومی قُمی یا همان مسیح علینژاد
که به جوجه اُردک زشت در بین اپوزسیون معرف شده است.
گفتنی است که این گزارش پس از چند ساعت از تارنمای رادیو زمانه
برداشته شد.
این متن روز گذشته در وبسایت رادیو زمانه و در بخش تریبون زمانه
منتشر شد، اما به دلایلی نامعلوم پس از ساعاتی از خروجی این رسانه
حذف گردید و به دلیل حاکم شدن فضای «سانسور»، برای انتشار در
اختیار «آمدنیوز» قرار گرفته است. طبعا ادعاهای مطرح شده، این متن
میتواند مورد تایید یا رد توسط این پایگاه خبری نباشد، اما «آمدنیوز»
به دلیل پایبندی به اصل «گردش آزاد اطلاعات» آن را منتشر میکند.
صاحبنظران، کارشناسان و خانم علینژاد میتوانند پاسخ خود را در
اختیار این پایگاه خبری برای انتشار قرار دهند.
بعد از دریافت جایزه حقوق زنان، تشکل ژنو برای دمکراسی و حقوق بشر؛
توسط مسیح علینژاد صداوسیمای جمهوری اسلامی در گزارشی به ماجرای
جایزه از این نهاد اسراییلی پرداخت و جالب اینکه تنها گزارشی بود
که مسیح علینژاد هیچ واکنشی به ان نشان نداد. اخیرا هم در جلسهای
در نیویورک در ادامه توهمات خود و شهرت طلبیش گفته داشتن موی زیاد
حتی زیر روسری برای بانوان ایران دردساز میباشد. از همین رو بر آن
شدیم تا بیشتر به کارنامه این خبرنگار سابق پارلمانی جمهوری اسلامی
بپردازیم.
مسیح علینژاد به خاطر نزدیکی به ریس سابق بنیاد شهید و از سران
اصلاحطلب پایش به مجلس ششم باز شد. مسیح علینژاد به خاطر
پرخاشگریاش چندین بار خبر ساز شده است. از آنجایی که مثل بسیاری
از هموطنان قصد زندگی در خارج از کشور را داشت و مجلس ششم را با
توجه به رد صلاحیتهای گسترده رو به افول میدید رایزنی با معاونت
سیاسی صداوسیما را شروع کرد که به عنوان خبرنگار خارجی صداوسیما به
یک کشور اروپایی اعزام شود. این رایزنیها در حال نتیجه دادن بود
تا اینکه به خاطر انتشار فیش حقوقی نمایندگان مجلس هفتم از مجلس
اخراج و کارش به سعید مرتضوی جلاد سابق قوه قضاییه افتاد. البته
نکته قابل توجه این بود که وی چهار سال کامل در مجلس ششم هم کار
میکرد اما به خاطر تعلق خاطر و وابستگی به اصلاح طلبان فیش حقوقی
و مزایای نمایندگان مجلس ششم و یا رشوههای دریافتی برخی از آنان
از شهرام جزایری را افشا نکرد. علاوه بر مهدی کروبی یکی از کسانی
که باعث مطرح شدن این خبرنگار نمای کمسواد شد محسن صفایی فراهانی
بود. این نماینده مجلس ششم علینژاد را به صیغه خود در آورد و
خانهای در میرداماد به قیمت ٣۵ میلیون تومن برایش رهن کرد که
نهایتا علینژاد به خاطر برخی از مسایل مجبور شد شبانه از آن منزل
بگریزد.
نهایتا بعد از درگیریهای زیاد با قوه قضاییه در سال ۸۸ مثل بسیاری
از هموطنان از کشور خارج شد که این خروج مصادف شد با بزرگترین
اعتراضات مردمی بر علیه حکومت ایران یعنی جنبش سبز. مسیح علینژاد
با فعالیتهای بسیار در خارج از کشور سعی کرد جایگاهی ویژه برای
خود درست کند و کم کم از لحاط منبع خبری تبدیل شد به رقیب بسیاری
از خارج نشینان قدیمی مثل علیرضا نوریزاده و بر آن شد تا این
جایگاه را مستحکمتر کند. در آن زمان اشخاص دیگری هم مورد توجه
دوربینهای خبرگزاریها قرار گرفتند که یکی از آنها کاسپین ماکان
بود. دوست پسر سابق ندا آقا سلطان که به خاطر برخی از مسایل سنتی
خود را نامزد وی معرفی کرده بود. با توجه به مظلومیت ندا کاسپین
ماکان مورد توجه هر چه بیشتر قرار گرفت و نهایتا با دعوت کانال ۴
اسراییل به این کشور سفر کرد. اما مسیح علینژاد که جایگاه خود را
در خطر می دید با حملات سیستماتیک و با کمک دوستانش وی را مورد
شدیدترین حملات قرار دادند که چرا به عنوان نماینده جنبش به کشوری
مثل اسراییل که ناقض حقوقبشر می باشد سفر کرده است. بعد از کنار
زدن کاسپین ماکان علینژاد با خیالی راحتتر نسبت به جایگاهش به
کارش ادامه داد.
علینژاد به همین روال ادامه داد تا در تابستان ٩٢ بعد از یک جنگ
زرگری با صداوسیما اعلام کرد که این سازمان از وی شکایت کرده،
ادعایی که هیچ گاه صحت و پشت پرده آن معلوم نشد. علینژاد خود را
محق میداند که از همه سوال کند چون خبرنگار است اما هیچکس اجازه
سوال کردن از وی را ندارد؟؟ علینژاد به عالیترین مقامات نظام زنگ
می زند و با انها گفتگو میکند. نکته قابل تامل اینجاست که بسیاری
از مقامات اگر شماره تماس گیرنده را شناسایی نکنند به خاطر مسایل
امنیتی به هیچ وجه تلفن را پاسخ نخواهند داد چه برسد به انجام
مصاحبه با طرف مقابل. علینژاد فقط هم به اصولگراها و منفورترینها
زنگ می زند و حداقل من به یاد ندارم با اصلاح طلبان با این شیوه
خاص مصاحبه کرده و انها را بازخواست کند. ظاهرا حامیان وی و کسانی
که تلفنها را در اختیارش قرار می دهند قصد دارند همان کاری را
انجام دهند که مرحوم شاپور بختیار نگران ان بود یعنی بیرون کشیدن
یک حکومت به اصطلاح مشروع از دل این حکومت که در ماهیت فرقی با هم
نخواهند داشت.
مسیح علینژاد به درستی قدرت شبکههای اجتماعی را درک کرده و مرتبا
به دنبال کسب سکوها و تریبونهای بیشتر در این شبکهها است. وی
بارها و بارها صفحههای مختلفی به راه انداخت تا علاوه بر دو صفحه
خودش صفحات دیگری نیز در اختیار خودش و دوستانش باشد اما بیشتر
آنها ناموفق بود. من جمله صفحه کروات در سیتی (کروات در شهر) که
مشترکا با کوهیار گودرزی راه اندازی شد. بعد از کروات زدن دکتر
سریع القلم مشاور حسن روحانی در داووس سوییس و اعتراض روزنامه
کیهان مسیح و دوستانش تلاش کردند با نفرت موجود درشبکههای مجازی
بر علیه حسین شریعتمداری این صفحه را به صفحهای پر طرفدار تبدیل
کنند. سبک و سیاق عین صفحه آزادیهای یواشکی بود. افراد با ارسال
عکسی با کروات با جملات مختلف بر آزادی پوشش تاکید میکردند. و
نهایتا بعد از ناکامیهای بسیار برای داشتن صفحهای پر لایک، مسیح
علینژاد اینبار سراغ آزادیهای یواشکی رفت اما حساب شدهتر. از
بوست کردن (خریدن لایک گرفته) تا معرفی این صفحه توسط دوستانش در
بی بی سی فارسی به اسم مقاله. چرا که علینژاد از شبکههای اجتماعی
دقیقا همان استفاده روحانیون تندرو از منابر مساجد و جایگاههای
نماز جمعه را می برد. به عنوان مثال احمد خاتمی بر علیه عدهای از
بهاییان در تریبون نمار جمعه فضاسازی میکند و با شعار نمازگزاران
فضای رعب و وحشت در شهر برای این هموطنان ایجاد میکنند. علینژاد
و دوستانش هم هر کس که باب میلشان نباشد را با همین تاکتیک تحت
فشار قرار می دهند یعنی به جای تریبون نماز جمعه از استاتوس و به
جای شعار از کامنتها برای نشان دادن حامیان خود استفاده میکنند
البته نه به نام دین بلکه به نام آزادی بیان.
سال گذشته هم مسیح علینژاد جایزه حقوق زنان تشکل ژنو را دریافت
کرده است شورایی که چراغ خاموش حامی اسراییل هستند و میخواهند
نشان دهند در همه جای دنیا نقض حقوق بشر اتفاق میافتد و نه تنها در
اسراییل. خانم علینژاد با آب و تاب آن روزها از جایزهاش گفت و به
دروغ اعلام کرد که این جایزه را از سازمان ملل دریافت کرده و
دوستان همیشگی او هم پیامهای تبریک برایش ارسال میکنند اما کاش
دلجویی هم از کاسپین ماکان میشد.
طبق ادعای علینژاد او نماینده جوانان ایران نبود و نباید به
اسراییل، ناقض حقوق بشر، سفر میکرد (طبق ادعای علینژاد). اما
ظاهرا مسیح علینژاد نماینده زنان ایران بوده و میتواند از نهادی
اسراییلی جایزه دریافت کند و بعدا هم بگوید جایزه را از سازمان ملل
گرفته است. موضوع شایان توجه اینکه هر گزارشی که صداوسیمای جمهوری
اسلامی بر علیه وی پخش میکند ظرف چند ساعت با واکنش سریع وی روبرو
می شود اما بهمن سال ٩٣ تلویزیون ایران به اسراییلی بودن این نهاد
و جایزه علینژاد اشاره کرده و با کمال تعجب وی هیچ پاسخی به این
گزارش نداده و نهایتا با کمک دوستان رسانهایش این گزارش را از
یوتیوب حذف کرد.
گرچه سوال اصلی این بود اسراییل همچنان خط قرمز دوستان اصلاح طلب
او در داخل حکومت ایران خواهد بود یا خیر. علینژاد به ندرت از
اصلاح طلبان انتقاد میکند یا خیلی ظریف چه برسد به زنگ زدن و بردن
آبروی آنها. آقای ظریف هم اظهارات زیادی شبیه احمد خاتمی دارد اما
علینژادها هرگز سراغ امثال او نمیروند چرا که هم از توبره
اپوزیسیون و پولهای مراکز گسترش دمکراسی غربی میخورند و هم از
آخور اصلاحطلبان جمهوری اسلامی. البته یکبار با گریهای مصنوعی و
برای مطرح کردن خود به دنبال دروغ جواد ظریف رفت و آن هم به خاطر
اینکه موج عظیمی بر علیه ظریف راه افتاده بود و راهی برای انکار
این اشتباه نوک حمله اصلاح طلبان نبود و مسیح هم که عاشق مطرح شدن
و موج. وگرنه در مقالاتش هم از ظریف تعریف میکند چرا که او قلبا
به اصلاحات داخل نظام وفادار است. در لحظات حساس هم غیر مستقیم از
هم میهنان برای شرکت در انتخابات دعوت میکند. حالا هم که به لطف
حضور در نیویورک و همسر خبرنگارش با برخی از فعالان زنان دیدار
میکند البته به اسم فعال زنان و نه دوست صمیمی مهدی هاشمی که
تلفنها رو به او میداد و حافظ نظام.
facebook
________________________________________________________
توجه کنید . نوشتن یک ایمیل واقعی الزامی است . درغیر این صورت پیام
دریافت نمیشود.
|