«مذهب» و داستان «ظهور امام زمان»؟! (بخش شانزدهم) بهرام رحمانی دشمنی مذهب با آزآدی بیان و قلم و اندیشه! همه مذاهب با آزادی بیان، قلم، و اندیشه و هم چنین آزادی های فردی و جمعی و برابری سر خصومت و دشمنی تاریخی دارند. به همین دلیل دستگاه سانسور، همواره در افکار آن ها اهمیت ویژه و جایگاه خاصی دارد. حتی آخوندها ریز و درشت نیز دایما در بالای منابر به آن آزادی بیان و قلمی که در خدمت اسلام نباشد، می تازند. فتوای نویسندگان سکولار، آته ئیست، چپ و کمونیست را صادر می کنند. حرمت و حقوق و آزادی های فردی و اجتماعی بشر، اصولا باید در راس همه مسائل اقتصادی، سیاسی و اجتماعی قرار گیرد و هیچ گونه مصلحت و منفعت سیاسی نباید ناقص حرمت انسانی و حقوق و آزادی باشد. اما در برخی کشورهای عقب نگاه داشته شده و در حال توسعه، فرقه های اسلامی سیاسی و حاکمان قداره بند سنن و قوانین ارتجاعی دوران بربریت و جاهلیت 1400 سال را پیش را بالاتر از آزادی های فردی و اجتماعی، آزادی بیان و قلم و اندیشه بی حد و حصر برای همگان و جان و حرمت انسان های آزاده می دانند. بر این اساس، دولت ها از هر فرصتی استفاده می کنند تا این آزادی های انسان ها را که حاصل مبارزه پیگیر و انقلابات شان در تاریخ است را پس می گیرند. در چنین شرایطی، هنگامی که چند سال پیش، یک کاریکاتوریست دانمارکی چند کاریکاتور خود را گه گفته می شد درباره محمد، پیامبر مسلمانان است را در یکی از روزنامه های این کشور متشر کرد. با انتشار این کماریکاتورها نخست گروه های اسلامی در کشورهای مختلف اروپایی دست به تظاهرات زدند، سپس دولت های به ظاهرا دمکراتیک اروپایی و دولت های دیکتاتوری قاره های دیگر جهان، هم زبان با گروهای تروریستی اسلامی، «قیامتی» به پا کردند! تظاهرات ها و کنفرانس های مطبوعاتی راه انداختند و خواهان دستگیری و زندانی کردن این کاریکاتوریست و دست اندرکاران روزنامه ای که آن را منتشر کرده بود، شدند؛ تعرض همه جانبه ای را علیه آزادی بیان و قلم و اندیشه آغاز کردند؛ گروه های اسلامی، پا را فراتر گذاشته و کاریکاتوریست دانمارکی را به مرگ تهدید کردند. نهایتا چنان جنجالی بر پا کردد که انگار تمام مشکل و معضل مردم جهان در این چند کاریکاتور و تنبیه کاریکاتوریست نهفته است؟ به طوری که هر انسان آزاده ای متحیر شده بود و این سئوال ذهنش را گرفته بود که چرا دولت ها و احزاب و سازمان ها و غیره چنین حرکت هایی در دفاع از حرمت انسانی علیه دولت هایی مانند ایران که با اتکا به قوانین اسلامی و سنن محمدی دست و پا می برد؛ مرد مرتجع اسلامی بر اساس سنت محمد و ماجرای ازدواج او با دختر بچه ای به نام «عایشه»، به کودکان دختر تجاوز می کنند؛ چشم درمی آورند؛ دست و پا می برند؛ دستهدسته زندانیان سیاسی را اعدام می کنند و جوخه های مرگ را برای آفریدن رعب و وحشت و ترور به وجود میآورد، راه نمی اقتد؟! به این ترتیب انتشار کاریکاتورهای محمد در یک روزنامه دانمارکی سبب شد که دولت های سرمایه داری رقابتها و معاملات اقتصادی و سیاسی خود را به این بهانه پیش ببرند تا امتیازاتی از هم بگیرند. دولت های به اصطلاح دمکراتیک و مدافع حقوق بشر، در شرایطی به فکر منافع اقتصادی و سیاسی و نظامی خود هستند و آمریکا و متحدانش تحت عنوان برقراری «دمکراسی» در خاورمیانه، افغانستان و عراق را به اشغال نظامی خود درآورده اند و جمهوری اسلامی دل خواه خود را در این دو کشور برپا کرده اند و مردم را در معرض ناامنی های دایمی جانی و مالی قرار داده اند اکنون نیز یا لشکرکشی به لیبی، انقلاب مردم این کشور را به انحراف برده و به این کشور جزو غنایم جنگی شان می نگرند. این وضعیت برای مردم آزاده جهان غیرقابل قبول و تحمل است و تنها منافع سرمایه داری جهانی و در راس همه آمریکا و متحدانش را مدنظر دارد. در این میان هزاران، صدها هزار و میلیون ها انسان قربانی می شوند و به فلاکت و بدبختی کشیده می شوند، کم ترین اهمیتی برایشان ندارد. بنابراین، سرمایه داری جهانی و گرایشات عقب مانده مذهبی و ناسیونالیستی و فاشیستی آن، در مقابل انقلاباتی که به «بهار عربی» و یا «نان و آزادی» معروف است، طرح ها و نقشه های خود را پیاده می کنند. در حالی که خود جهان عرب نیز شدیدا دچار بحران های فراینده اقتصادی خودش است. در هر صورت کاریکاتورهای محمد، به دستاویزی در دست دولت ها و فرقه های اسلامی تبدیل شده است و آن چه در این میان قربانی شد آزادی بیان و اندیشه بود. اما در مقابل این تعرض راست و دولت ها به آزادی بیان و قلم، جنبش قدرت مندی شکل نگرفت و ضعیف بود. در عصر روشنگری کم نبودند سازمان ها و روشنفکرانی که در مقابل حاکمیت مختنق کلیساها ایستادند؛ خدا را از آسمان به زمین کشیدند و از جان و زندگی شان مایه گذاشتند تا به آزادی بیان و اندیشه برسند. هم چنین در طول تاریخ کم نبودند حاکمانی که به بهانه توهین به «مذهب» و «ملیت»، انسان ها بالای دار بردند؛ با گیوتین گردن زدند؛ در مقابل جوخه های مرگ قرار دادند و آزادی بیان و اندیشه را به مسلخ بردند. بی شک سخن راندن و نوشتن و به طور کلی روشنگری و آگاهگری درباره خرافه ملی و مذهبی، جزو وظایف دایمی روشفنکران برابری طلب و آزادی خواه است. باید هر نوع برتری و نابرابری، از سوی هر مذهب، دولت و هر حزب و نهادی را باید عمیقا زیر سئوال برد و بر برابری اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی تاکید کرد تا چنین تحولاتی به نفع کل جامعه بشری منجر گردد. بنابراین، به دلیل این که کلیه مذاهب، به حقوق و آزادی های فردی و اجتماعی انسان، به ویژه زنان تعرض می کنند و آشکارا جنگ، جهالت، خشونت، تبعیض و نابرابری را تبلیغ می نمایند، نباید اجازه دخالت در دولت و آموزش و پرورش داشته باشند. زیرا گرایشات مذهبی، عامل تفرقه و تبعیض و نابرابری و سرکوب و کشتار هستند. از این رو، مذهب باید امر خصوصی افراد تلقی شود و نباید برای هیچ رهبر مذهبی و کتاب های به اصطلاح «آسمانی» قدوسیتی قایل شد.
ماجرای کاریکاتورهای محمد و موضع گیری های مربوط به آن انتشار 12 كاريكاتور در روزنامه دانمارکی «ییلاند پستن»، از محمد پيغمبر اسلام، دستاویزی شد برای سازمان دهی تظاهرات خشونت بار هدف مند و حمله بر علیه آزادی بیان و اندیشه. اين 12 كاريكاتور، در دهم ماه سپتامبر 2005، در روزنامه ییلاند پستن منتشرشده بود كه اعتراضات محدودى را به دنبال داشت. این روزنامه یکی از روزنامه های قدیمی دانمارک است که در دوران حکومت هیتلر از فاشیسم دفاع می کرده است و اکنون نیز یکی از روزنامه های راست این کشور به حساب می آید. اما پس از گذشت بیش از پنج ماه، چاپ دوباره این کاریکاتورها در یک روزنامه نروژی «ماگازينت» که صاحب آن خود گرایش مذهبی دارد، این سوء ظن را تداعی کرده است که چه هدفی در پشت چاپ مجدد این کاریکاتورها و راه افتادن عناصر وابسته به فرقه های اسلامی سیاسی در خیابان ها و مقابل سفارت خانه های دولت های غرب و عکس العملل دولت های مرتجع و دیکتاتور خوابیده است؟! چاپ این کاریکاتورها با هر هدفی صورت گرفته باشد، یک فرصت طلایی را برای فرقه های اسلامی سیاسی و دولت های ارتجاعی اسلامی مانند عربستان سعودی و جمهوری ایران اسلامی، برای پیش برد رقابت های اقتصادی، سیاسی و نظامی شان به وجود آورده است. به دنبال چاپ مجدد اين كاريكاتورها و حمله به سفارت خانه های دانمارک و غیره، چند روزنامه در کشورهای فرانسه، آلمان، ايتاليا و اسپانيا، با هدف دفاع از آزادی بیان، دامنه اعتراضات را گسترده تر کرد. روزنامه فرانسوی «فرانس سوار»، كاريكاتور پيغمبر را همراه با بودا،عيسى و موسى، و در بالاى آن ها خدا را چاپ كرد و از قول خدا به محمد گفت: «از كاريكاتورهاى خود نگران نباشيد، امروز همه ما كاريكاتور شده ايم.» گفته می شود صاحب امتياز اين روزنامه، فردى مذهبى است و بعد از چاپ كاريكاتورها سردبير آن را بركنار كرده است كه با اعتراض ديگر روزنامه هاى فرانسوی روبه رو شد. هم چنین سردبیر اخراج شده از اقدام خود دفاع کرد. پخش اين كاريكاتورها توسط روزنامه های اروپایی و تظاهرات خيابانى همراه با خشونت و به آتش كشيدن پرچم ها و سفارت خانه ها در كشورهاى عربى، خاورميانه و اندونزى، لیبی، پاکستان و...، به درگیری های خونینی منجر گردید و ده ها كشته و صدها مجروح برجای گذاشت. اين وضعیت بار ديگر مساله آزادى بیان و عقیده، حدود و ثغور آن، نقش مطبوعات آزاد، برخورد دولت ها به آزادی بیان و عقیده و... را به مساله روز تبديل كرده است. این مساله حتا به به عرصه های اقتصادى و ديپلماتيك نيز كشيده شده است. برخى از كشورهاى عربی، كالاهاى دانماركى - سوئدى و... را تحریم کردند. با وجود اظهار تاسف نخست وزير دانمارك از پخش كاريكاتورها و دیدار وی با سفراى دولتهاى اسلامی و هم چنین اظهار تاسف از تلویزیون العربیه، برخی از سفرای حکومت های اسلامی، اين اقدام را كافى ندانستند و خواهان تعقیب قانونی کاریکاتوریست دانمارکی و محدود کردن آزادی بیان و اندیشه در این کشور هستند. جمهوری اسلامی، با تاخیر و با هدف سوار شدن به این موج اعتراضات مانند ماجرای سلمان رشدی، وارد معرکه گردید و دولت دانمارك را كه ریيس دوره اى اتحاديه اروپا است تهدید به قطع روابط اقتصادی کرد. نیروهای بسيجى و اطلاعاتی جمهوری اسلامی، با تجمع در مقابل سفارت خانه هاى خارجى با پرتاب سنگ و کوکتل مولوتوف و به آتش کشیدن پرچم دولت های غرب، دست به خشونت می زنند. این نیروهای دولتی خشونت طلب، در برابر سفارت خانه های دانمارک، نروژ، اتریش، بریتانیا، فرانسه و...، دست به تجمع می زنند و با شکستن شیشه ها و آتش زدن پرچم ها خشونت و بربریت حکومت شان را به نمایش می گذارند. شعارهای تجمع کنندگان از جمله بر علیه آزادی بیان و قلم، دمکراسی و انکار هولوکاست، تاکید بر نابودی روزنامه هایی که کاریکاتور محمد را چاپ کرده اند، اعلام حمایت از رهبر حکومت اسلامی و سیاست های دولت در زمینه فعالیت های هسته ای و اعلام آمادگی کامل برای رویارویی با کشورهای اروپایی و آمریکا و اسراییل، شعارهای اصلی عوامل و عناصر مهاجمین به سفارت خانه ها در تهران بوده است. یکی از حزب الهی ها در جریان تهاجم به سفارت اتریش، گفت: «ما امروز درسی به اروپا می دهیم که دیگر جرات نکنند به ساحت پیغمبر ما اسائه ادب کند و به اروپا، رژیم اسراییل و آمریکا هم اعلام می کنیم مردم ایران مثل سوریه و لبنان نیستند که سفارت های شما را آتش بزنند، بلکه آن ها را بر سر شما خراب خواهند کرد.» همین عناصر در تظاهرات در برابر سفارت دانمارک و حین آتش زدن پرچم این کشور شعار می دادند: «سکوت هر مسلمان خیانت است به قرآن» و «خونی که در رگ ماست هدیه به رهبر ماست.» این فرقه های سازمان دهی شده با شکستن شیشه ها و پرتاب مواد آتش زا و مواد محترقه و بالا رفتن از دیوار سفارت نروژ و پایین کشیدن تابلو و آتش زدن آن خواستار تعطیلی این سفارت و اخراج سفیر نروژ از تهران شدند. این مهاجمین، در تجمع خود در مقابل سفارت انگلیس نیز شعار میدادند: «انرژی هسته ای حق مسلم ماست.» همین افراد روز جمعه 10 فوریه در مقابل سفارت فرانسه نیز همین شعارها را سر دادند. آنان با آتش زدن محوطه سفارت فرانسه، خواستار تعطیلی آن و اخراج سفیر فرانسه از ایران شدند. خبرگزاری کار ایران «ایلنا» نیز روز شنبه 22 بهمن 1384 - 11 فوریه 2006، طی گزارشی از تظاهرات نیروهای بسیجی جمهوری اسلامی، در مقابل سفارت فرانسه نوشت: « تجمع کنندگان با شعارهای «مرگ بر آمریکا»، «مرگ بر اسراییل»، «مرگ بر فرانسه»، «یا حسن»، «الله اکبر» و «لاالهالاالله» مراتب اعتراض خود را نسبت به چاپ کاریکاتورهای توهین آمیز در روزنامه های اروپایی ابراز کردند. در این تجمع «معترضان» با پرتاب سنگ، مواد آتش زا و بمب های صوتی دستساز به سفارت یورش بردند و بخشی از سفارت را به آتش کشیدند. نیروهای انتظامی و پلیس در این تجمع هماهنگ با معترضان ندای اللهاکبر سر دادند...» اکبر هاشمی رفسنجانی، ریيس مجمع تشخيص مصلحت حکومت اسلامی نیز، در خطبه های نماز جمعه (3 فوريه) که شرکت کنندگان آن عليه چاپ کاريکاتورهای پيامبر اسلام دست به راه پيمايی زدند خطاب به دولت های اروپايی گفته است: «اگر آزادی بيان برای شما تا اين مقدار است که مقدس ترين موجود دنيا را مورد اهانت قرار دهيد، آزادی برای فرد فرد مسلمانان است که عليه شما در تمام جهان وارد عمل شوند.» دولت های اسلامی، از جمله حکومت اسلامی ايران نيز با ارسال نامه به دولت های دانمارک، سوئد و نروژ و احضارهای اعتراض آميز سفيران آنان در اين اعتراض ها شرکت جستند. بدین ترتیب، با اتکا به گزارش «ایلنا»، به صراحت می توان گفت که ارگان های سرکوبگر حکومت اسلامی، این حرکتهای خشونتبار حمله به سفارت خانه های دولت های غرب را سازمان دهی و هدایت می کنند. از این رو روشن است که حمله به سفارت خانه ها ربطی به مسلمانی که احیانا از کشیدن کاریکاتور محمد و چاپ آن در روزنامه ای ناراحت شده اند، ندارد. در میان این هیاهو، دولت های اروپایی، ضمن انتقاد از مطبوعات كه «جنجال راه نيندازند» بر آزادى بیان و عقیده، از موضع تدافعی و ضعف با قيد و شرط هایی دفاع كرده اند. این واقعیت نشان می دهد که دولت ها همواره منافع اقتصادى و سياسى خود را بر آزادى بيان و عقیده ترجيح مى دهند. در اين ميان فقط دولت فرانسه، با قاطعیت با اتکا به قوانین لائيك این كشور، از آزادى مطبوعات دفاع کرده است. دولت هاى دیکتاتوری آسیا که مستقیما با برقراری خفقان و سركوب و شکنجه و اعدام، دشمن آزادی تشکل مستقل، بیان و قلم و اندیشه هستند به بهانه دفاع از «مقدسات»، حمله خود به آزادی های نیم بند موجود نیز یورش بیش تری برده اند و مانند همیشه به سرکوب آزادی های فردی و اجتماعی و دفاع از جهل و خرافات برخاسته اند. سه روزنامه در اردن و يمن، كه كاريكاتورهای محمد را چاپ كرده بودند توقيف و امتياز آنان لغو شده است. سردبير يكى از آن ها نیز زندانی شده است. محمد یعقوب قریشی، وزیر دولت ایالت اوتراپرادش در شمال هند، در جریان تظاهراتی که روز گذشته پس از برگزاری نماز جمعه در اعتراض به انتشار«کاریکاتورهای محمد» برگزارشد، در مقابل تظاهرکنندگان گفت: «من 510 میلیون روپیه (11.5 میلیون دلار) و هم وزنش طلا برای سر هر یک از کاریکاتوریست ها جایزه می دهم.» قریشی، که وزیر امور مالی و حج ایالت اوتراپرادش می باشد در سخنان خود خاطرنشان کرد که این پول توسط مردم میروت پرداخت خواهد شد. دولت ایالتی هند نیز در واکنش به اظهارات وی، آن را آرزوی شخصی خواند و ناقض قوانین دولتی ندانست. هم چنین روزنامه آفتاب، 4 اسفند 1384 خود نوشت: «یک دادگاه اسلامی در شمال هند، اعلام کرد که فتوایی صادر کرده است که بر طبق آن، 12 کاریکاتوریستی که کاریکاتورهای محمد را به تصویر کشیده اند را به قتل برسانند.» یک روحانی پاکستانی، یک میلیون دلار و یک خودرو برای سر کاریکاتوریست های «توهین کننده» جایزه تعیین کرد. ملا دادالله، یکی از رهبر طالبان در افغانستان، برای کشتن هر دانمارکی یکصد کیلوگرم طلا جایزه تعیین کرد. در اين ميان موضع دولت آمريكا، جالب و شنیدنی است. وزارت خارجه ایالات متحده، با انتشار اطلاعيه ای رسمى، آب به آسياب فرقه های اسلامی ريخته است. وزارت خارجه آمريكا، در اطلاعيه خود، «چاپ كاريكاتورها را اهانت آميز خوانده و تحريك احساسات مذهبى و قومى را غيرقابل قبولبيان كرده است.» اين موضع ریشه در افکار مذهبی رییس جمهور آمریکا جورج بوش دارد. او، در سخن رانى سالانه خود به عنوان ریيس جمهور، در برابر اعضاى مجالس سنا و كنگره، بين دمكراسى در شرق و غرب تمايز قائل می شود و می گوید: «دمكراسى در شرق بايد ويژگی هاى اين كشورها را مد نظر داشته باشد.» ويژگى دمكراسى بوش و متحدانش که به مردم افغانستان و عراق به ارمغان آورده اند، به رسمیت شناختن اسلام به عنوان دین رسمی این کشورها در قانون اساسی و عدم مغایرت قوانین رسمی کشور با قوانین اسلام، یعنی برپایی جمهوری اسلامی است. روشن است که قوانین اسلامی را زیربنای قانون اساسى قرار دادن، آشکارا به معناى نفى آزادى عقيده و بيان و سیستم سکولار، لائیک و دمکراتیک است. ما چنین حکومتی را 27 سال است که در حاكميت جمهورى اسلامى، با به مسلخ بردن آزادی های فردی و اجتماعی و اعدام ده ها هزار انسان و به اسارت کشیدن نیمی از جامعه، یعنی زنان از فعالیت های اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی مدرن، انسانی و برابری طلبانه و عادلانه است. در عربستان سعودى، هنوز به سبک حکومت اسلامی محمد و علی و با تبعيت از قوانین اسلامی گردن انسان ها را با شمشير از بدنشان جدا می کنند. در ایران، با اتکا به قوانین اسلامی، دست و پا می برند و چشم درمی آورند. بنابراین، تقسيم «دمكراسى به شرقى و غربى» توسط بوش، به معناى رسميت دادن دين در دولت است. در حالی که خواست جدايى دين از دولت دهه هاست که در اروپا و آمريكا، كانادا، استراليا و بسيارى کشورهای دیگر با مبارزه کارگران، مردم آزادی خواه، نویسندگان سکولار و آته ئیست و برابری طلب و به طور کلی گرایش چپ جامعه، به رسميت شناخته شده است. بنابراین، هدف بوش و متحدانش از طرح «دمكراسى شرقى»، این است که به جدايی هاى ملى، مذهبى و تفرقه در میان انسان ها اتکاء کنند تا اهداف اقتصادی، سیاسی و نظامی خود را در خاورمیانه پیش ببرند. برپایی حکومت هایی که به روابط و مناسبات دمکراتیک و جدایی دین از دولت و آموزش و پرورش و عدم دخالت قوانین اسلامی در زیست و زندگی بشر، به ضرر سیاست های بوش و متحدانش است. از این رو خود به اصطلاح دولت های دمکراتیک غرب، با حمایت از دولت های ارتجاعی و دیکتاتوری منطقه بحرانی خاورمیانه، مانع بزرگی در مقابل مبارزات رهایی بخش و آزادی خواهانه مردم این منطقه محسوب می شود. وضعیت کنونی افغانستان و عراق، و پیاده کردن «دمكراسى شرقى» چه خانه خرابی و مصیبت بزرگی برای مردم این کشورها به وجود آورده است، در مقابل چشم مردم جهان قرار دارد؟! بی جهت نیست که ایالات متحده آمریکا، در مقابل حرکت های خشونت بار حکومت ها و فرقه های اسلامی سیاسی بر سر چاپ کاریکاتورهای محمد چنین موضعی را اتخاذ می کند. در چنین شرایطی، نباید کسی شک داشته باشد که اهداف اقتصادی و سیاسی و نظامی آمریکا و متحدانش در اشغال افغانستان و عراق، فقط در جهت منافع اقتصادی، سیاسی، نظامی و استراتژی های امپریالیستی بوده است و هیچ گونه ربطی به حقوق و آزادی های مردم آزادی خواه و رنج دیده این کشورها و برقراری دمکراسی و آزادی و رفاه و عدالت ندارد. اگر داشت چرا مردم این کشورها هر روز بیش از روز گذشته در میان جنگ و ترور دولتی اشغالگران و فرقه های وحشی اسلامی سیاسی و ناسیونالیست ها بهای سنگین و غیرقابل جبرانی میپردازند؟ کشور عراق، پس از اشغال نظامی این کشور توسط آمریکا و متحدانش به مرکز خونین ترین ترورهای دولتی، جریانات ناسیونالیستی و مذهبی تبدیل شده است. روزی نیست که صدها نفر از مردم بی دفاع و مردم و ستم دیده عراق، توسط ارتش های اشغالگر و جریانات ناسیونالیستی و مذهبی جان خود را از دست ندهند. سال هاست که خونین ترین درگیری های فرقه های مذهبی شیعه و سنی در عراق شاهد هستیم. شيعيان و سنی ها در این گشور، با خشونت بی سابقه ای دست به تلافی و ترورهای متقابل می زنند. سازمان عفو بین الملل، با صدور بیانیه ای نظر خویش را درباره جنجال کاریکاتورها و آزادی بیان و اندیشه ابراز داشته است که یک نوع عقب نشینی در مقابل ارتجاع محسوب می شود. متن بیانیه عفو بین الملل به شرح زیر است: «آزادی بیان بار مسئولیت برای همگان را به همراه دارد: ... سردبیران روزنامه ها انتشار کاریکاتورهایی را که به نظر بسیاری از مسلمانان اهانت آمیز محسوب می شود، با استناد به این که آزادی بیان هنری و انتقاد از نظرات و باورهای دیگران در جامعه دمکراتیک ضرورت اساسی دارد، توجیه می کنند. از سوی دیگر، مسلمانان در بسیاری از کشورها این کاریکاتورها را توهین شدید به باورهای مذهبی خویش و سوء استفاده از آزادی بیان تلقی می کنند. در شماری از موارد، تظاهرات بر علیه کاریکاتورها به اعمال خشونت آمیز انجامیده، و در همین حال بیانات علنی برخی از تظاهرکنندگان و رهبران اجتماعی آتش خشونت و دشمنی را شعله ور می سازد. حق آزادی عقیده و بیان باید به عنوان یکی از پایه های اساسی هر جامعه ای باشد. حق آزادی عقیده و بیان شامل آن است که فرد «از داشتن عقايد خود بيم و اضطرابی نداشته باشد و در کسب اطلاعات و افکار و در اخذ و انتشار آن، با تمام وسائل ممکن و بدون ملاحظات مرزی، آزاد باشد.» (اصل 19 از اعلامیه جهانی حقوق بشر). بیش از چهل سال است که عفو بین الملل از این حق در مقابل تلاش دولت ها در سراسر جهان برای خفه کردن اختلاف مذهبی، مخالفت سیاسی، و خلاقیت هنری دفاع کرده است. اما حق آزادی بیان مطلق نیست، و نه برای آفرینندگان اثر و نه برای منتقدان آن. این حق همراه با مسئولیت است و از این رو می تواند به نام حمایت از حقوق دیگران مورد محدودیت هایی قرار گیرد. به طور مشخص، هرگونه تبلیغ تنفر ملی، نژادی یا مذهبی که باعث برافروختن تبعیض، دشمنی یا خشونت گردد، نمی تواند استفاده مجاز از آزادی بیان تلقی شود. بنا بر استانداردهای بین المللی، این گونه «بیان نفرت» بایستی توسط قانون منع شود...» کوفی عنان، دبيرکل سازمان ملل متحد نیز خواستار آرامش بر سر بحران کاريکاتورهای پيامبر اسلام شده است. آقای عنان گفته است، با مسلمانان که از اين کاريکاتورها برآشفته شده اند احساس هم دردی می کند، اما از آنان خواست پوزش نشريه دانمارکی را که اول بار آن ها را چاپ کرده بود، بپذيرند. کوفی عنان، افزوده است که «من هم چنين برای حق آزادی بيان احترام قايلم، اما قطعا آزادی بيان هيچ گاه مطلق نيست. آزادی بيان مستلزم مسئوليت پذيری و داوری صحيح است.» عفو بین الملل و آقای کوفی عنان، دبیرکل سازمان ملل، در این اطلاعیه های خود موضع بسیار ضعیفی در مقابل سازمان دهندگان تظاهرات های خشونت بار و وحشیانه فرقه های مذهبی سیاسی از خود نشان داده اند. چنین موضع گیری ضعیف از یک سو، فرقه های سیاسی مذهبی خشونت طلب و تروریست را در حمله به آزادی بیان و عقیده گستاخ تر می کند و از سوی دیگر این نگرانی را در نزد افکار عمومی مترفی دامن می زند که سازمان ملل و دولت ها محدودیت های تازه ای را برای آزادی بیان و اندیشه وضع کنند. در واقع مساله آزادی بیان و عقیده، این پایه ای و جهان شمول ترین حقوق ابتدایی هر انسانی را یکبار دیگر در سطح بین المللی به خطر افتاده است. فرقه های اسلامی، به سفارت خانه های کشورهای اروپایی که در آن کشورها، برخی روزنامه ها کاریکاتور محمد را چاپ کرده اند، حمله میبرند و دست به تخریب می زنند. این مساله سبب شده است که دوباره احتمال از سرگیری جنگ داخلی فرقه های اسلامی و مسحیی و شیعه و سنی در لبنان و عراق شعله ور شود. این فرقه ها علاوه بر خواهان اخراج سردبیر روزنامه هایی که کاریکاتورهای محمد را چاپ کرده اند، حتی خواهان محاکمه و اعدام کاریکاتوریست هایی شده اند که کاریکاتورها محمد را کشیده اند. با نگاهی به تعداد شرکت کنندگان در این تظاهرات ها با شمشیر و چماق و کوکتل مولوتف و شعارهایشان، به سادگی می توان حدس زد که تظاهرکنندگان به طور خودجوش و یک گروه انسان مذهبی خرافی نیستند که گویا احساسات مذهبی شان خدشتهدار شده است، بلکه فرقه های اسلامی سیاسی و حکومت های اسلامی این تظاهرات ها را برای پیشبرد رقابت هایشان سازمان می دهند. مثلا در تهران 12 میلیونی در چند فقره تظاهرات در مقابل سفارت خانه ها، به طور میانگین 200 تا 600 نفر شرکت داشتند که اکثریت آن ها اعضای سپاه پاسداران، نیروهای بسیج و عناصر حزب الله و اطلاعاتی بودند و در رابطه با اعتراض به ارجاع پرونده ایران به شورای امنیت سازمان ملل، طرح نابودی اسرائیل و افسانه خواندن کشتار بهودیان در دوران فاشیسم توسط محمد احمدی نژاد، رییس جمهوری ایران شعار می دادند. فرقه های اسلامی سیاسی، به ویژه پس از 11 سپتامبر 2001، تحت فشار قرار داشتند و در افکار عمومی نیز منزوی شده بود، اکنون فرصتی پیدا کرده اند که در میادین شهرهای اروپا و مساجد و مراکز اسلامی، تجمع کنند و به شیوه های ناشایست و چندشآوری علیه آزادی بیان اعتراض کنند. سخن گویان فرقه های اسلامی، به رادیو و تلویزیون ها دعوت می شوند تا از «جریحه دار» شدن احساسات «مسلمانان» و در رابطه با خرافات 1400 سال پیش سخن بگویند. فرقه های اسلامی سیاسی، در مساجد و مراکز فرهنگی اسلامی و غیره در تمام جهان با برخورداری از امکانات مادی و معنوی حکومت های مرتجع و با استفاده از سیاست های احزاب، سازمان ها و دولت های غرب در چارچوب «نسبیت فرهنگی»، مبالغ هنگفتی دریافت می کنند و با تبعیت از اوامر محمد و علی، مسلمانان را به جهاد و آماده شهادت می کنند. جوانان را شستشوی مغزی می دهند و ذهنیت آن ها را برای عضویت در سازمان های تروریست اسلامی آماده می کنند. بنابراین، فرقه های اسلامی سیاسی از یک سو مورد حمایت مادی و معنوی حکومت هایی مانند جمهوری اسلامی و عربستان سعودی قرار دارند و از سوی دیگر دولت های غرب نیز در جهت منافع اقتصادی و سیاسی خودشان با این دولت ها و سیاست های «نسبیت فرهنگی» شان، زمینه را برای ابراز وجود فرقه های اسلامی سیاسی مساعد ساخته اند. بعلاوه جدا کردن خارجیان و در حاشیه شهرها مورد تحقیر قرار دادن نیز نقش بسیار مهمی در کشیده شدن جوانان خانواده های مسلمان به سوی این فرقه ها شده است. اعتراض جوانان حاشیه نشین بی کار شهرهای فرانسه دو سال پیش و اخیرا انگلستان، اعتراضی تحقیر و تبعیض و بی کاری و حاشیه نشینی است. امروز جوامع بشری با این واقعیت روبه رو است که چرا نهادهای بین المللی، دولت ها و رسانه های رسمی، نه تنها کاری به این ندارند که محمد، رییس اولین حکومت اسلامی بدوی و قرآن هم برنامه آن حکومت بود، بلکه از مردم نیز می خواهند که به آن احترام هم بگذارند. حکومتی که به زور شمشیر و قتل و کشتار و غارت به مردم شبه جزیره عربستان، تحمیل گردید. صفحات بسیاری از قرآن، به جهل، جنایت، جنگ و خونریزی، شکنجه و اعدام، فتوا و ترور، تبعیض و نابرابری، مردسالاری و محرومیت مطلق زنان اختصاص یافته است، به جای این که بینانگذار چنین حکومت وحشی و متجاوز به جان و مال مردم، محکوم شود، بر عکس آن چنان قدوسیت پیدا می کند که دستاوردهای دو قرن گذشته بشر، از جمله در عرصه آزادی بیان و اندیشه زیر سئوال برده می شود؟! بنابراین، همه مذاهب و کتاب های عهد عتیق و قرون وسطایی مانند قرآن، انجیل و تورات بسیار مضر هستند. اگر قرار است چیزی هم قدوسیت داشته باشد حرمت و موجودیت انسان است که همواره در طول تاریخ توسط گرایشات مذهبی، ناسیونالیستی و فاشیستی سرمایهداری لگد مال شده است. همه این کتاب ها براساس دوران بربریت و با تفکرهای ارتجاعی و خرافی، به ویژه ضدزن و ضدآزادی تدوین شده است. بسیاری از مطالب این کتاب ها جهل و جنایت و مردسالاری و بردگی ابدی بشر را ترویج و تبلیغ می کند و برخی مطالب دیگر آن نیز به دنیای پس از مرگ می پردازد تا با ترساندن مردم عقب نگاه داشته شده و خرافی پایه های اجتماعی خود را از دست ندهند. فرقه های اسلامی سیاسی، از مردم عفب نگاه داشه مذهبی، به عنوان سیاهی لشکر در راستای اهداف و منافع اقتصادی، سیاسی و حاکمیت خود سوءاستفاده میکنند. از این رو، روشنگری درباره مذهب، همواره در تاریخ با تهاجم و وحشی گری فرقه های اسلامی سیاسی و حکومت های اسلامی مواجه و مرعوب می گردد. حدود بیست و سه سال پیش، یعنی در 25 بهمن ماه سال يكهزار و سيصد و شصت و هفت، آیت الله روح الله خمینی، بنیان گذار حکومت جهل و جنایت اسلامی، خطاب به «مسلمین جهان»، فتوای قتل سلمان رشدی را صادر کرد. آیات شیطانی، رمانی از سلمان رشدی است که توسط انتشارات «پنگوئن» منتشر شده است، با مخالفت ها و تظاهرات های مذهبیون در پاکستان، هند، عربستان سعودی و دیرتر ایران روبه رو شد. خمینی، برای سوار شدن بر موج اعتراضات و پیش بردن سیاست ها و رقابت هایش فتوای قتل سلمان رشدی را صادر کرد. حکومت اسلامی، برای کشتن سلمان رشدی چندین میلیون دلار جایزه نیز تعیین کرده است. اگر آن موقع جوامع بشری در مقابل این فرمان ترور خمینی می ایستاد، شاید امروز ترور کارگردان هلندی، تهدید کاریکاتوریست هایی که کاریکاتور محمد را کشیده اند و...، شاید رخ نمی داد. خمینی، به عنوان بینان گذار حکومت اسلامی، الگوهای حکومت اسلامی محمد را در پیش گرفت. کشتار مردم ترکمن صحرا، خوزستان، کردستان را صادر کرد؛ فتوا قتل عام زندانیان سیاسی را داد و...، اما این جنایات حکومت اسلامی، متاسفانه با اعتراض گسترده و بایکوت سیاسی جوامع جهانی روبه رو نشد، بنابراین امروز دور از انتظار نیست که دوباره کسانی در جهان، جرات صدور فتوای ترور کاریکاتوریست دانمارکی را به خود دهند. روزنامه همشهری، روزنامه شهرداری تهران، پنج شنبه ۲۷ بهمن 1384 خود، گزارشی را درباره اقدامات دولت های اسکاندیناوی و سازمان ملل، چاپ کرده است که اگر این گزارش واقعی داشته باشد، فاجعه بزرگی برای آزادی بیان و اندیشه، در جهان محسوب خواهد شد. روزنامه همشهری به نقل از ایسنا، نوشت: «يادداشت اعتراض ايران به نمايندگان ۱۷ كشور اروپايي ارائه شد.» «تحرك ديپلماتيك كشورهای اسلامی برای جلوگيری از اهانت به مقدسات دينی» «۵۷ كشور اسلامی در نامه ای به سازمان ملل خواستار تصويب قانون منع اهانت به اديان آسمانی شدند.» «سازمان ملل اعلام كرد، ۵۷ كشور اسلامی درج طرح ممنوعيت اهانت به اديان آسمانی را در شورای حقوق بشر وابسته به این سازمان خواستار هستند. سازمان ملل متحد، اعلام كرد: به دنبال انتشار تصاوير موهن از رسول اكرم (ص) ۵۷ كشور عضو سازمان كنفرانس اسلامی خواستار درج اين پيشنويس در طرح قانونی شدند كه شورای حقوق بشر را جايگزين كميسيون حقوق بشر سازمان ملل كرده است. در اين پيش نويس عنوان شده است، تمام مواردی كه در جهت عدم پذيرش ديگران، تبعيض و اعمال خشونت كه در راستای تلاش های ضددينی و اهانت به پيامبران و اعتقادات دينی صورت می گيرد، حقوق بشر و آزادی ها را تهديد می كند. در اين پيش نويس اهانت به اديان و پيامبران مخالف آزادی بيان تلقی شده و آمده است: تمام كشورها، سازمان ها و رسانه های گروهی مسئول احترام و پذیرش ارزش های دینی و فرهنگی هستند.» بی شک در چنین شرایطی، هرگونه تعرض به آزادی بیان و قلم و اندیشه، تعرض به حرمت و کرامت انسان و آزادی های فردی و جمعی شهروندان است! یک شنبه ششم شهریور 1390 - بیست و هشتم آکوست 2011 ادامه دارد
توجه کنید . نوشتن یک ایمیل واقعی الزامی است . درغیر این صورت پیام دریافت نمیشود.
|
مقاله ها | نظریات | اطلاعیه | گوناگون | طنز | پیوندها | تماس
-----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه تیف) مانع ندارد