«مذهب» و داستان «ظهور امام زمان»؟! (بخش هفدهم) بهرام رحمانی
«شفا نیوز»، همان طور که از نامش پیداست، یکی از سایت های خرافی وابسته به حکومت اسلامی ایران است که در تاریخ 26 تیر ماه 1390 برابر با 17 یولی 2011، مطلبی را تحت عنوان «زنان در حكومت امام زمان علیه السلام» را منتشر کرده است. احتمالا هدف نویسنده «شفانیوز»، این است که به زنان ایران، «نوید» دهد اگر در حال حاضر و در حاکمیت جمهوری اسلامی حق و حقوقی ندارید، همواره با سرکوب سیستماتیک و آپارتاید جنسی نیز روبرو هستید، غصه نخورید و تحمل کنید! چرا که هنگام ظهور امام زمان، زنانی همراه «آقا» خواهند بود که آن «زنان»، حق و حقوق لگدمال شده شما را از «ظالمان» خواهند گرفت. این ظالمان و ستم گران نیز نه حکومت اسلامی، بلکه کفار و بی دینان و خدا نشاسان و آته ئیست ها و کمونیست ها و به طور کلی مردم آزاده ای هستند که تابع هیچ دین و مذهبی نیستند و به قدرت اجتماعی خود و دستاوردهای انسانی باور دارند. کسانی که هنگام ظهور امام زمان، با او همراه خواهند شد نه زندگان، بلکه همگی مردگانی هستند که 1400 سال دور و بر محمد پیامبر اسلام و حکومت اسلامی او بودند، مرده اند. آن ها، هم زمان با خود امام زمان، از گورهای خود بیرون می آیند و مانند آدم های آهنین که در فیلم های تخیلی هالیوودی دیده ایم تمام دنیا را زیر و رو می کنند و جهان دیگری می سازند که مذهب حرف اول و آخر را بزند. بنابراین، بر اساس تحلیل و فاکت های تاریخی نویسنده شفانیوز، زنان ایران، هرگز نباید نگران سهم خود در حکومت تخیلی امام زمان باشند؛ سهم آن ها از هم اکنون محفوط است! همان طور که حکومت اسلامی که برای ظهور امام زمان، شبانه روز خون کارگران و مردم فقیر را می مکد؛ میلیون ها دلار از درآمدهای کشور از منبع فروش نفت خام، به جیب حکومتیان و روحانیون دولتی، آقازاده ها و تبلیغات اسلامی می ریزد؛ مساله دست یابی به بمب اتم را با جدیت تمام دنبال می کند؛ و در این راه هرگونه مخالفت را به شدیدترین شکلی در نطفه خفه می کند؛ در زندان هایش، زندانیان را گروه گروه شکنجه و اعدام می کند؛ مگر چند زن وزیر و وکیل و مشاور نداریم؟ پس چرا نباید در حکومت تخیلی امام زمان چند نقش آن هم نه به زنان زنده، بلکه به زنانی که در صدر اسلام اسم و رسمی داشتند، داده شود؟ به این ترتیب، این مشکل بزرگ و تاریخی زنان ایران نیز در حکومت اسلامی حل شده و نگراین بی جاست! اما آن چه که اکنون مهم است شهروندان ایارن از زن و مرد و بزرگ و کوچک دندان روی جگر گذاشتن و مشکلات مختلف را تحمل کردن و درگیر نکردن حکومت با مسایل و خواست های پیش پا افتاده اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی اسنت. چون که مهم ترین و اصلی ترین مساله و وظیفه حکومت اسلامی، زمینه سازی پیگیر برای ظهور امام زمان است! این سایت، برای برطرف کردن نگرانی های «بانوان»، می نویسد: امروز بانوان همانند بسيارى از مردم به آينده مى انديشند؛ به يك انقلاب جهانى و يك حكومت موعود، كه چگونه در برابر قدرت هاى بزرگ غلبه پيدا مىكند! آيا برنامه هاى او چيست؟ چه كسانى با او همكارى مى كنند و زنان در آن زمان چه نقشى دارند؟ دشمنانش چه كسانى اند و راز و رمز موفقيتش در گرو چيست؟ ما در اين نوشتار كوتاه نقش زنان در ايام غيبت و ظهور امام زمان، عليه السلام، را مورد بررسى قرار مى دهيم.
نقش زنان در دوران غيبت صغرى شفا نیوز، می نویسید: در دوران سخت غيبت صغرى، در روزهايى كه شيعيان پس از دويست و شصت سال با يك آزمايش بزرگ روبرو بودند و مى بايست با غيبت امام خو كنند، يك زن به عنوان مفزع و پناه معرفى مى شود و آن مادر بزرگوار امام حسن عسكرى، عليه السلام، است. در اين دوره، اگر چه امام هادى و امام حسن عسكرى، عليهما السلام، زمينه غيبت را از پيش فراهم كرده بودند و شخصيت هاى مورد اعتمادى همانند عثمان بن سعيد عمرى و پسرش محمد بن عثمان را به عنوان وكيل معرفى كرده بودند، به دلايلى از موقعيت مادر امام حسن عسكرى، عليه السلام، معروف به جده، استفاده شد و وى پناه شيعه معروف گرديد. از فتگوى احمد بن ابراهيم با حكيمه دختر امام جواد، عليه السلام، برمى آيد كه پس از گذشت دوسال از رحلت امام حسن عسكرى، عليه السلام، هم چنان بسيارى از كارها به دست مادر بزرگوار امام حسن عسكرى، عليه السلام، انجام مى شده است ولى در حقيقت از طرف حضرت حجهبن الحسن، عليه السلام، و به فرمان آن حضرت صورت گرفته است. شيخ صدوق، رحمه الله عليه، از احمد بن ابراهيم نقل كرده است كه در سال ۲۶۲ ق. بر حكيمه دختر امام جواد، عليه السلام، وارد شدم و از پس پرده با وى سخن گفتم و از او درباره اعتقادش به امامان پرسيدم. او همه آن ها را يكايك شمرد و آن گاه حجهبن الحسن بن على را نيز نام برد... از او پرسيدم: اين فرزند كجاست؟ گفت: در پس پرده غيب است. گفتم پس شيعه به چه كسى پناه ببرد؟ گفت: به جده، مادر امام حسن عسكرى، عليه السلام. سپس افزود: اين دستور از سوى امام حسن عسكرى، عليه السلام، و بهپيروى از امام حسين، عليه السلام، صورت گرفته است. زيرا امام حسين، عليه السلام، در ظاهر براى حفظ جان فرزندش امام سجاد، عليه السلام، به خواهرش زينب كبرى، عليه السلام، وصيت كرد و در نتيجه تا مدتى هر آن چه از امام زين العابدين، عليه السلام، صادر مى شد به حضرت زينب، عليه السلام، نسبت داده مى شد تا امر پنهان باشد (۱)و حساسيت ها نسبت به امام سجاد، عليه السلام، كم تر شود. اين امتياز براى جده باقى بود تا آن كه كسانى مانند عثمان بن سعيد و ديگر سفرا و نايبان خاص امام زمان، عليه السلام، در بين شيعيان شناخته شدند و منزلت يافتند. پس از شهادت امام عسكرى، عليه السلام، يك بانو، نظر دستگاه خلافت بنى عباس را نسبت به تعقيب امام زمان تغيير داد. نوشته اند پس از گزارش جعفر كذاب، كه در خانه امام حسن عسكرى، عليه السلام، فرزند خردسالى از آن حضرت باقى مانده است، آن ها به خانه امام هجوم بردند و پس از دستگيرى صيقل (يكى از كنيزان امام) فرزند خردسال را از او مطالبه كردند. او نخست انكار كرد و آن گاه براى اين كه موضوع براى آن ها پوشيده ماند، گفت من حامله هستم. از اين رو آن كنيز را به دست ابى الشوارب، قاضى وقت، سپردند تا از او مراقبت كند. در مدتى كه صيقل زيرنظر قاضى نگهدارى مى شد دستگاه خلافت با مرگ عبيد بن خاقانى و شورش صاحب الزنج روبهرو شد و صيقل از وضعيت آشفته سود جست و فرار كرد. (2)
نقش زنان در دوران ظهور نوسنده ایم مطلب ادامه می دهد: حال سزاوار است بدانيم زنان در حكومت قائم آل محمد، عليه السلام، چه مى كنند؟ چه كسانى هستند؟ چند نفرند؟ از كجا مىآيند و چه مسئوليتى برعهده دارند؟ براساس برخى از روايات، حضور و نقش اين زنان از نظر زمان و موقعيت، چهارگونه است: الف) حضور پنجاه زن در بين ياران امام اولين گروه از زنانى كه به محضر امام زمان مى شتابند آن هايند كه در آن ايام مى يسته اند و همانند ديگر ياران امام، عليه السلام، به هنگام ظهور در حرم امن الهى به خدمت امام، عليه السلام، مى رسند. در اين باره دو روايت وجود دارد: روايت اول: ام سلمه ضمن حديثى درباره علايم ظهور، از پيامبر روايت كرده است كه فرمود: يعوذ عائذ من الحرم فيجتمع الناس إليه كالطّير الوارده المتفرقه حتّى يجتمع إليه ثلاث مأه و أربعه عشر رجلاً فيه نسوه فيظهر على كلّ جبّار و ابن جبّار... (3) در آن هنگام پناهنده اى به حرم امن الهى پناه مى آورد و مردم همانند كبوترانى كه از چهار سمت به يك سو هجوم مى برند بهسوى او جمع مى شوند تا اين كه در نزد آن حضرت سيصد و چهارده نفر گرد مى آيند كه برخى از آنان زن مى باشند كه بر هر جبار و جبار زاده اى پيروز مىشود. (4) روايت دوم: جابربن يزيد جعفى، ضمن حديث مفصلى از امام باقر، عليه السلام، در بيان برخى نشانه هاى ظهور نقل كرده كه: و يجيىء واللَّه ثلاث مأه و بضعه عشر رجلاً فيهم خمسون امراه يجتمعون بمكه على غير ميعاد قزعاً كقزع الخريف يتبع بعضهم و هىالآيه الّتى قال اللَّه: أينما تكونوا يأت بكم اللَّه جميعاً إنّ اللَّه على كلّ شى قدير... (5) به خدا سوگند، سيصد و سيزده نفر مى آيند كه پنجاه نفر از اين عده زن هستند كه بدون هيچ قرار قبلى در مكه كنار يكديگر جمع خواهند شد. اين است معناى آيه شريفه: هرجا باشيد خداوند همه شما را حاضر مى كند. زيرا او بر هر كارى توانا است.
پنجاه زن از سيصد و سيزده نفر! نكته شگفت در اين دو روايت اين است كه مى فرمايد: سيصد و سيزده مرد گرد آيند كه پنجاه نفر ايشان زن هستند! دوم آن كه: در روايتى كه نام ياران برشمرده شده است نام هيچ زنى وجود ندارد. (6) در پاسخ اين شبهه مى توان گفت: اين چند نفر در زمره همان سيصد و سيزده نفر هستند. زيرا اولا امام، عليه السلام، مى فرمايد: فيهم؛ يعنى در اين عده پنجاه زن مى باشد. دوم: شايد تعبير مردان بدين سبب باشد كه بيش تر اين افراد مرد هستند و اين كلمه از باب فزونى عدد مردان، چنين ذكر شده است. سوم: اگر مقصود همراهى خارج از اين عده بود امام مى فرمود: معهم، نه اين كه بفرمايد فيهم، زيرا اين سيصد و سيزده نفر مانند عدد اصحاب بدر برشمرده شده اند و همه ياران و فرماندهان عالى رتبه و از نظر مقام و قدرت درحد بسيار بالايى هستند كه برخى با ابر جابه جا مى شوند و اين ها بدون شك با بقيه مردم آن زمان فرق بسيار دارند. بنابراين، اگر بگوييم آن ها جزو همان سيصد و سيزده نفر هستند براى آن ها رتبه و موقعيت ويژه قائل شده ايم و اگر بگوييم در زمره ياران ديگر حضرت باشند از امتياز كم ترى برخوردارند. ب) زنان آسمانى دسته دوم چهارصد بانوى برگزيده هستند كه خداوند براى حكومت جهانى حضرت ولى عصر، عليه السلام، در آسمان ذخيره كرده است و با ظهور آن حضرت به همراه حضرت عيسى، عليه السلام، به زمين مى آيند. ابوهريره از پيامبر، صلّى اللَّه عليه و آله، روايت كرده كه: ينزل عيسى بن مريم على ثمان ماه رجل و أربع مائه امرأه خيار من على الأرض و أصلح من مضى. عيسى بن مريم به همراه هشتصد مرد و چهارصد زن از بهترين و شايسته ترين افراد روى زمين فرود خواهد آمد. آيا اين زنان از امت هاى پيشين هستند يا امت اسلامى زمان پيامبر، صلّىاللَّهعليهوآله، و معصومين، عليهم السلام؛ يا از دوران هاى مختلف؟ آن ها از چه زمان و به چه علت به آسمان برده شده اند و براى عهده دارى منصبى در حكومت حضرت مى آيند يا براى مسايل ديگر؟ اين ها پرسش هايى است كه اين حديث از آن ها چيزى نمى گويد. ج) رجعت زنان سومين گروه از ياوران حضرت بقيه اللَّه، عليه السلام، زنانى هستند كه خداوند به بركت ظهور امام زمان آن ها را زنده خواهد كرد و بار ديگر به دنيا رجعت خواهند نمود. اين گروه دو دسته اند: برخى با نام و نشان از زنده شدنشان خبر داده شده و برخى ديگر فقط از آمدنشان سخن به ميان آمده است.
در منابع معتبر اسلامى نام سيزده زن ياد مى شود كه به هنگام ظهور
قائم آل محمد، صلّىاللَّهعليهوآله، زنده خواهند شد و در لشكر
امام زمان به مداواى مجروحان جنگى و سرپرستى بيماران خواهند
پرداخت. همراه قائم [آل محمد، صلّىاللَّهعليهوآله] سيزده زن خواهند بود. گفتم آن ها را براى چه كارى مى خواهد؟ فرمود: به مداواى مجروحان پرداخته، سرپرستى بيماران را به عهده خواهند گرفت. عرض كردم: نام آن ها را بفرماييد. فرمود: قنواء دختر رشيد هجرى، ام ايمن، حبابه والبيه، سميه (مادر عمار ياسر)، زبيده ام خالد احمسيّه، ام سعيد حنفيه، صيانه ماشطه، ام خالد جهنّيه. (7) صيانه ماشطه در زمان حضرت موسى مىزيسته است و مادر عمار ياسر در ابتداى بعثت به شهادت رسيد. حبابه در زمان على، عليه السلام، و قنواء در زمان امام حسن و امام حسين، عليه السلام، و بقيه در زمان هاى ديگر زندگى مى كرده اند. اين گروه سيزده نفرى رجعت خواهند كرد و خداوند براى قدردانى از آن ها، به بركت امام زمان آن ها را زنده خواهد كرد. در اين روايت امام صادق، عليه السلام، از آن سيزده زن فقط نام نه نفر را ياد مى كند. در كتاب خصايص فاطميه (8) به نام نسبيه، دختر كعبه مازينه، و در كتاب منتخب البصائر به نام وتيره و احبشيه اشاره شده است. (9)
زنان سرافراز اينك به اختصار به شرح حال برخى از زنان نام برده اشاره مى كنيم. ۱. صيانه ماشطه او يكى از همان سيزده بانويى است كه در دولت حضرت مهدى، عليه السلام، زنده شده، به دنيا باز مى گردد. وى همسر حزقيل، پسر عموى فرعون، و شغلش آرايشگرى دختر فرعون بود. او همانند شوهرش به پيامبر زمان خود، حضرت موسى، ايمان آورده بود اما هم چنان ايمان خود را پنهان مى كرد. نوشته اند: روزى وى مشغول آرايش دختر فرعون بود كه شانه از دستش افتاد و بى اختيار نام خدا را برزبان جارى ساخت. دختر فرعون گفت: آيا نام پدر مرا بر زبان آوردى؟ گفت: نه، بلكه نام كسى را بر زبان آوردم كه پدر تو را آفريده است. دختر فرعون ماجرا را نزد پدر بازگو كرد و فرعون صيانه را احضار كرد و گفت: مگر به خدايىِ من اعتراف ندارى؟ گفت: هرگز! من از خداى حقيقى دست نمى كشم و تو را پرستش نمى كنم. فرعون دستور داد تا تنور مسى برافروزند و همه بچه هاى آن زن را در حضورش در آتش افكنند. چون نوبت به طفل شيرخوارش رسيد صيانه مى خواست به ظاهر از دين برائت جويد كه كودك شيرخوارش به زبان آمد و گفت: مادر صبر كن كه تو بر حق هستى! فرعونيان آن زن و بچه شيرخوارش را در آتش افكنده، سوزاندند و خداوند دراثر صبر و تحمل آن زن در راه دين، او را در دولت امام مهدى زنده مى گرداند تا هم به آن حضرت خدمت كند و هم انتقام خود را از فرعونيان بگيرد. ۲- سميه، مادر عمار ياسر وى هفتمين نفرى بود كه به اسلام گرويد و بدين سبب دشمن سخت به خشم آمد و بدترين شكنجه ها را براو روا داشت.(10) او و شوهرش ياسر در دام ابوجهل گرفتار آمدند و او نخست آن ها را اجبار كرد كه پيامبر خدا را دشنام دهند، اما آن ها حاضر به چنين كارى نشدند. او نيز زره آهنى به سميه و ياسر پوشانيد و آن ها را در آفتاب سوزان نگه داشت. پيامبر كه گاه از كنارشان عبور مى كرد آن ها را به صبر و مقاومت سفارش مى نمود و مى فرمود: صبراً يا آل ياسر فإنّ موعدكم الجنه. اى خاندان ياسر، صبر پيشه سازيد كه وعده گاه شما بهشت است. سرانجام ابوجهل برهريك ضربتى وارد ساخت و ايشان را به شهادت رساند. (12) خداوند اين زن را به پاداش صبر و مجاهدتى كه در راه اعتلاى اسلام نشان داد و بدترين شكنجه را از دشمن خدا تحمل كرد، در ايام ظهور مهدى آل محمد، صلّىاللَّهعليهوآله، زنده خواهد نمود تا تحقق وعده الهى را ببيند و در لشكر ولى خدا به ياوران آن حضرت خدمت كند. ۳ - نسيبه، دختر كعب مازنيه
او
معروف به امعماره و از زنان فداكار صدر اسلام است كه در برخى از
جنگ هاى پيامبر اسلام، صلّىاللَّهعليهوآله، شركت جسته و مجروحان
جنگى را مداوا كرده است. او در جنگ احد بهترين نقش را ايفا كرد. با
ديدن صحنه فرار مسلمانان و تنها گذاشتن پيامبر به دفاع از جان شريف
پيامبر پرداخت و در اين راه بدنش زخم هاى فراوان برداشت. پيامبر
عزيز اين فداكارى را ستود و به فرزندش عماره چنين فرمود: پس از فروكش كردن جنگ، نسيبه با سيزده زخم ۱۳ سنگين به همراه ديگر مسلمانان به خانه برگشت و به استراحت پرداخت. با شنيدن فرمان پيامبر خدا، صلّىاللَّهعليهوآله، كه فقط مجروحان جنگ بايد به تعقيب دشمن بشتابند، نسيبه از جاى برخاست و آماده رفتن شد، اما به علت شدت خونريزى نتوانست شركت كند. همين كه پيامبر از تعقيب دشمن برگشت، پيش از آن كه به خانه برود، عبداللَّه بن كعب مازنى را براى احوال پرسى نسيبه و سلامتى وى به نزد او فرستاد و چون از سلامتى وى آگاه گشت شادمان موضوع را به پيامبر خبر داد. (14) نسيبه از كسانى است كه براى يارى امام مهدى، عليه السلام، زنده خواهد شد. (15) ۴. امّ ايمن
از
زنان پرهيزكار و خدمت كار حضرت رسول، صلّىاللَّهعليهوآله، است.
پيامبر به او مادر خطاب مىكرد و مى فرمود: اين زن، باقى مانده اى از خاندان من است. وى همواره در كنار زنان مجاهد، در جبهه جنگ به مداواى مجروحان مى پرداخت. (17) ام ايمن، از شيفتگان خاندان امامت بود كه در ماجراى فدك، حضرت زهرا، عليه السلام، او را بهعنوان شاهد معرفى كرد. وى پنج يا شش ماه پس از پيامبر از دنيا رفت. (18) خداوند به بركت مهدى آل محمد، عليه السلام، به هنگام ظهور، او را زنده مى گرداند تا در لشكرگاه امام به خدمت گماشته شود. ۵. امّ خالد در روايت دو بانو بدين نام مشهور شده اند: ام خالد احمسيه و ام خالد جهنّيه. شايد مقصود ام خالد مقطوعه اليد (دست بريده) باشد كه يوسف بن عمر، پس از بهشهادت رساندن زيدبن على بن الحسين در كوفه، دست او را به جرم شيعه بودن قطع كرد. در كتاب رجال كشى درباره شخصيت و مقام اين زن فداكار از امام صادق، عليهالسلام، مطلبى ذكر گرديده كه حايز اهميت است. ابوبصير گويد: در خدمت امام صادق نشسته بوديم كه ام خالد مقطوعه اليد از راه رسيد. حضرت فرمود: اى ابابصير، آيا ميل دارى كه كلام امّ خالد را بشنوى؟ من عرض كردم: آرى اى فرزند رسول خدا، با شنيدن آن شادمان مى گردم... در همان موقع ام خالد به خدمت امام آمد و سخن گفت. ديدم وى در كمال فصاحت و بلاغت صحبت مى كند. سپس حضرت پيرامون موضوع ولايت و برائت از دشمنان با او سخن گفت. (19) ۶. زبيده مشخصات كاملى از او نقل نشده است. احتمال دارد زبيده زن هارون الرشيد باشد كه شيخ صدوق، رحمه اللهعليه، درباره اش گفته است: وى يكى از هواداران و پيروان اهل بيت است. هنگامى كه هارون دانست از شيعيان است قسم خورد كه طلاقش دهد. زبيده كارهاى خدماتى بسيارى داشت كه يكى آبرسانى به عرفات است. هم چنين نوشته اند وى يك صد كنيز داشت كه پيوسته مشغول حفظ قرآن بودند و هميشه از محل سكونت او صداى تلاوت قرآن شنيده شد. زبيده در سال ۲۱۶ ق. رحلت كرد. (20) ۷. حبّابه والبيّه از زنان والامقامى است كه دوره زندگى هشت امام معصوم را درك كرد و پيوسته مورد لطف و عنايت ايشان قرار داشت. در يك يا دو نوبت به وسيله امام زينالعابدين و امام رضا، عليهم االسلام، جوانى اش بهاو باز گردانده شد. اولين ملاقات وى با امير مؤمنان، عليه السلام، بود كه از آن حضرت دليلى بر امامت درخواست كرد. حضرت در حضور وى سنگى را برداشت و بر آن مهر خود را نقش كرد و اثر آن مهر در سنگ جاى گرفت و به او فرمود: پس از من هر كه توانست در اين سنگ چنين اثرى برجاى بگذارد او امام است. از اين رو حبابه پس از شهادت هر امامى نزد امام بعدى مى رفت و آنان مهر خود را بر همان سنگ مى زدند و اثر آن نقش مى بست. نوبت كه به امام رضا، عليه السلام، رسيد حضرت نيز چنين كرد. حبابه نه ماه پس از رحلت امام رضا، عليه السلام، زنده بود و پس از آن بدرود حيات گفت. (21) روايت شده است كه وقتى حبابه به خدمت امام زين العابدين رسيد يك صد و سيزده سال از عمرش سپرى شده بود. حضرت با انگشت سبابه خود اشاره اى نمود و جوانى اش بازگشت. (22) هم چنين نوشته اند: صورت حبابه از زيادى سجود سوخته و از عبادت همانند چوب خشكيدهاى شده بود. (23) ۸. قنواء دختر رشيد هجرى، يكى از شيعيان و پيروان على، عليه السلام، و خود از ياران باوفاى حضرت امام جعفر صادق، عليه السلام، است۲۴. وى دختر بزرگ مردى است كه در راه محبت و دوستى امير مومنان به طرز دل خراشى بهشهادت رسيد. از گفتار شيخ مفيد برمىآيد كه قنواء به هنگام ورود پدرش نزد عبيداللَّه بن زياد شاهد قطع دو دست و دو پاى پدر خود بوده و به كمك ديگران بدن نيمه جان پدر را از دارالاماره بيرون آورده و به خانه منتقل كرده است. روزى قنواء به پدرش گفت: پدرجان، چرا اين همه خود را بهرنج و مشقت عبادت مى اندازى! پدر در جواب گفت: دخترم، پس از ما گروهى خواهند آمد كه بينش دينى و شدت ايمانشان از ما، كه اين همه خود را به زحمت عبادت انداخته ايم، بيش تر است. (25) د. بانوان منتظر چهارمين گروه ياوران امام زمان بانوان پرهيزكارى هستند كه پيش از ظهور حضرت بقيه اللَّه، عليه السلام، رحلت كردهاند. به ايشان گفته مى شود: امام تو ظاهر گشته است، اگر مايلى مى توانى حضور داشته باشى. آنان نيز به اراده پروردگار زنده خواهند شد. رجعت زنان مربوط به گروه خاصى نيست و هر بانويى خود را با خواسته ها و شرايط زندگى در حكومت مهدى آل محمد، عليه السلام، تطبيق دهد ممكن است در آينده از رحمت خداوندى بهره مند گشته، براى يارى امام زنده شود. يكى از آن شرايط خواندن دعاى عهد است كه در فرد، نوعى آمادگى براى پذيرش حكومت آخرين ذخيره الهى ايجاد مىكند. به فرموده امام صادق، عليه السلام: هر كه چهل صبح دعاى عهد را بخواند از ياوران قائم ما باشد و اگر هم پيش از ظهور آن حضرت از دنيا برود خداوند او را از قبر بيرون آورد تا در خدمت آن حضرت باشد... (26)
انتظار فرج يكى از شرايط حضور در حكومت بقيه اللَّه و توفيق ديدار با آن حضرت انتظار فرج است؛ يعنى آمادگى كامل براى پذيرش حكومت حق و آراستن به آنچه كه مهدى، عليه السلام، مى گويد و مى خواهد. انتظار فرج يعنى نفى هرگونه سلطه از بی گانگان و مبارزه با افكار انحرافى و فساد اخلاق و در يك كلام، انتظار فرج يعنى بی زارى از دشمنان خدا و پيامبر و معصومين، عليهم السلام. بى سبب نيست كه انتظار از بهترين اعمال شمرده شده است، بلكه فرد منتظرِ دولت مهدى همانند كسى است كه در پيش روى رسول خدا شهيد گشته و در خون خود غلتيده است و اگر بر همان حالت انتظار از دنيا برود بسان كسى باشد كه در خيمه مهدى فاطمه، عليهم السلام، مى باشد. ابوبصير از امام صادق روايت كرده كه آن حضرت روزى فرمود: آيا شما را خبر ندهم به چيزى كه خداوند عملى را بدون آن از بندگانش قبول نمى كند؟ گفتيم: آرى. فرمود: شهادت بر وحدانيت خدا و رسالت پيامبر، صلّىاللَّهعليهوآله، و اقرار به آن چه كه خداوند فرموده، از دوستى ما و بی زارى از دشمنان و اطاعت و پيروى از ما. نيز داشتن ورع و پرهيزكارى و انتظار كشيدن براى قائم، عليه السلام. آنگاه فرمود: به درستى كه براى ما دولتى است، خداوند آن را هر زمانى كه اراده كند برقرار مى سازد. سپس افزود: هركس كه دوست دارد از ياران قائم، عليه السلام، باشد بايد در انتظار به سر برد و خود را به ورع و محاسن اخلاق بيارايد، و اگر در همان حال بمی رد براى او اجرى همانند كسى است كه آن حضرت را درك كرده باشد. (27)
کسی چه می داند شاید «بانوان» با خواندن این مطلب سایت «شفا نیوز»، هم دردها و رنج هایشان شفا پیدا کند و هم نگرانی هایشان از وضعیت زنان در حکومت جهانی «امام زمان» برطرف گردد. همی چنین زنان در حاکمیت جمهوری اسلامی، این قدر ادعا نداشته باشند چون به قول رییس جمهور امام زمامی، محمود احمدی نژاد، این حکومت نیامده است که آزادی و رفاه بیاورد و یا در دانشگاه ها دانش تدریس شود؛ وظیفه اصلی این حکومت جاده صاف کنی برای ظهور امام زمان است. این همه فیلم، سایت اینترنتی، کتاب و سخن راین و حوزه های علمیه، تازه کفاف این جاده صاف کنی را نیم دهند و اکنون باید دانشگاه ها نیز همین وظیفه سنگین دولت را به دوش بکشند و آموزش های مذهبی و امام زمانی را جایگزین علوم انسانی و اجتمایع کنند که حدود 500 یا 600 سال قدمت دارد و غربی است. مهم تر از همه به قول رهبر، این علوم در افکار دانش جویان نسبت به اسلام و خدا و امام زمان و قرآن و غیره شکاکیت ایجاد می کند. از این رو، حکومت موظف است هر چه زودتر با اسلامی کردن دانشگاه ها و تدریس کتاب های یزدی، مطهری، کنی و خمینی و...، هم چنین جزوات قرآنی و احادیث و رساله های روحانیون شیعه و کتاب هایی که درباره خلقت و آفرنیش انسان توسط خدا و غیره وجود دارد، دانش جویان شکاک را از شک و تردید خارج کند تا به «آغوش گرم اسلام عزیز» بر گردند؟ چرا که علوم انسانی و اجتماعی، علوم جهان شمول هستند و براساس معیارهای علمی و تحقیقی و دستاوردها و کشفیات دانشمندان جهان تدوین شده اند، به درد دانشگاه های حکومت اسلامی نمی خورند. چون که برای حکومت اسلامی، علم و دانش و دستاوردهای علمی جهان شمول، بی ارزش هستند. بنابراین، معیار و ارزش برای تمام دم و دستگاه کشوری و لشکری خکومت اسلامی از جمله دانشگاه ها، این است که در همه زمینه ها، برای «ظهور امام زمان» فعالیت شود؟! اخیرا خبرگزاری های داخلی و خارجی، خبر توزع رایگان کتاب «در جستوجوی عرفان اسلامی» آیت الله مصباح یزدی را منتشر کرده اند که قرار است با تیراژ 140 هزار نسخه از سوی وزارت ارشاد و جهاد دانشگاهی به صورت رایگان منتشر شود. یزدی، یکی از کهنه پرست ترین و جانی ترین عنصر حکومت اسلامی است. در حالی که شمارگان انتشار کتاب در ایران، به طور میانگین از سه هزار نسخه فراتر نمی رود، کتاب «در جستوجوی عرفان اسلامی» بر اساس تفاهم نامه وزارت ارشاد و جهاد دانشگاهی به صورت رایگان با شمارگان 140 هزار نسخه منتشر و توزیع می شود. این کتاب قرار است در کتابخانه های دانشگاه ها و مراکز علمی و آموزشی سازمان ها و نهادهای مختلف توزیع شود. در کشوری که صدها هزار صفحه از کتاب ها و اشعار نویسندگان و شعرای سرشناس کشور در وزارت ارشاد اسلامی، خاک می خورند و دچار تیغ سانسور شده اند؛ در حالی که کتاب های نویسندگان معروف کشور چون صادق هدایت، احمد شاملو، فروغ فرخزاد و... از نمایشگاه های کتاب توسط مامورین سانسور حکومت جمع آوری می شوند؛ آن وقت کتاب های خرافی مذهبی، با تیراژ بسیار بالایی با بودجه های کلان دولتی چاپ و منتشر می گردند که به معنای واقعی نه ارزش تاریخی، نه ارزش علمی، نه ارزش سیاسی، نه ارزش اجتماعی و نه ارزش فرهنگی دارند و فراتر از همه، برای جامعه و به ویژه جوانان بسیار هم مضر و خطرناک هستند. همان طور که از نوشته شفا نیوز و فاکت هایی که آورده است، برمی آید در زمان ظهور امام زمان، همه زنانی که در حکومت امام زمان جای می گیرند زنانی هستند که 1400 سال پیش در حکومت اسلامی محمد، زنان یاران و اقوام او بودند و مرده اند. اما با ظهور امام زمان، زنده خواهند شد و زنان جهان را در این حکومت تخیلی نمایندگی خواهند کرد. همه فاکت هایی که نویسنده سایت «شفانیوز» به آن ها به عنوان سند تاریخی اتکا کرده که در همان دوران خلفای اسلامی پس از محمد، نوشته شده اند. حال خود این اسناد و نوشته های نویسندگان آن دوره، با گذشت زمان چقدر تحریف شده و به شکل امروزی درآمده است، کسی خبر ندارد. بنابراین، همه این داستان ها و حکایت ها، از خدا تا امام زمان و قرآن و غیره ساخته و پرداخته حکومت اسلامی محمد و خلفای پس از او و نویسندگانی ست که به حکومت های آن دوره نزدیک بودند. بعلاوه دعوا و درگیری های شدیدی که پس از مرگ محمد، بر سر تقسیم قدرت و ثروت بین یاران و جانشینان او راه افتاد و حکومت های خود را با ترور و توطئه علیه همدیگر پیش بردند. عمر، ابوبکر، عثمان و علی، پس از مرگ محمد، برای جانشینی او برای حاکمیت با همدیگر به حدی جنگ و جدل و کشمکش داشتند به طوری که حتی همدیگر را ترور کردند. از این رو، هر کدام از آن ها و نویسندگان بارگاه های آن، تاریخ خود را نوشته اند. حتی قرآن که در دوره حاکمیت خود محمد وجود خارجی نداشت در واقع فتواها و فرمان های حکومت اسلامی او بودند که بعدها توسط خلفای مختلف به ویژه عمر و نزدیکان وی جمع آوری و چاپ شدند که امروز به عنوان «کتاب آسمانی» از آن یاد برده می شود. در صورتی که این کتاب کاملا زمینی است و در واقع جوهر و اساس آن، مانیفست حکومت محمد بوده است. بعلاوه قرآن چندین منبع مختلف دارد. بنابراین، این سئوال ساده در مقابل مذهبیون قرار دارد که چرا محمد، آخرین پیامبران و امام زمان آخرین امامان و قرآن آخرین کتاب آسمانی بوده است؟ چرا از 1400 سال به این سو، هیچ پیغمبری و امامی و قرآنی ظهور نکرده است که تمام صفاتی که به محمد و علی و خدیجه و غیره نسبت داده می شود، داشته باشند؟ پس کجاست آن معجزه هایی که آن ها از خود نشان می دادند؟ برای مثال، داستان های محمد در غار حرا و یا به معراج رفتن او برای دیدار با خدا در آسمان هفتم، آن هم با حیوانی که کوچک تر از اسب و بزرگ از قاطر بود و پایاهایش به بغل باز می شد و سریع تر از موشک نیز قدرت پرواز داشت و در مقابل تغییرات جوی و فشار هوا مقاوم؟! آیا آگاهی گام به گام بشر و دستاوردهای دانشمندانی چون داروین در رابطه با تکامل انسان و کشف موجودات و انسان اولیه که گاها تاریخ آن ها به دو برابر تاریخ ظهور محمد و خدا و قرآنش می رسد، دیگر جایی برای این خرافات باقی نگذاشته است؟ بنابراین، همه مذاهب قبل از اسلام و خداپرستی پس از اسلام، همگی داستان سرایی، افسانه سازی هایی هستند که عموما ریشه در کسب قدرت و حاکمیت و ثروت اندوزی دارند. محمد، علی، عمر، عثمان، ابوبکر، حدیجه و...، همگی آدم های قدرت طلبی هم چون خمینی، هیتلر، موسولینی، صدام حسین، قذافی، احمدی نژاد، خامنه ای و... بودند که برای قدرت گیری و حفظ آن به هر جنایتی متوسل شده اند. بعلاوه مهم تر از همه، هر چه در آن زمان، یعنی دوران جاهلیت بشر نگاشته شده اند از قرآن تا نهج البلاغه و بعدها رساله های روحانیون شیعه و سنی و غیره، کتاب های تاریخی دورا نجالیت بشر هستند و خواندن آن ها، شاید برای هر تاریخ نویس و محقق و نویسنده ای مهم است اما به معنای واقعی، آن ها، آن طوری که خرافه پرستان مذهبی در قدرت و یا بی قدرت می گویند به درد هیچ بنی و بشری نمی خورند و برای درد هیچ درمندی نیز شفابخش نیستند. اما آن چه که در آن دوران واقعیت دارد قدرت گیری محمد با جنگ و کشتار و غارت و هم چنین کشورگشایی جانشینان او است و بقیه ماجراها از کشف خدا در غار حرا توسط محمد، قرآن به عنوان «کتاب آسمانی» و غیبت امام زمان و داستان سازی ها برای ظهور آن، همگی ساخته و پرداخته حاکمان مذهبی و غیرمذهبی برای حفظ حاکمیت و نفوذ روحانیونی است که از این راه ثروت های کلانی به جیب می زنند و مفت و مجانی و انگل وار زندگی بی دغده ای می گذارند. برای مثال، خرافات محمدرضا شاه، کم تر از خرافات خامنه ای نبود. تنها ظاهر لباس پوشیدن شان و برخی مواضع سیاسی شان فرق در اداره حکومت فرق می کرد. شاه قدرت مطلق داشت و خامنه ای هم قدرت مطلق دارد. شاه هم در مصاحبه با «اوریانا فالاچی»، ادعا کرده که دو بار امام زمان او را از خطر نجات داده؛ در جایی دیگر گفته که کمربسته امام رضا است و...، خود را رهبر شیعیان جهان معرفی می کرد. نمایندگان خامنه ای نیز می گویند که او هم امام است و هر بار مشکلی پیدا می کند به مسجد جمکران و بیابان های اطراف تهران می رود و در ملاقات با امام زمان، کلید حل مشکلات خود را از او می گیرد و برمی گردد و مشکلات کشور را حل می کند؟! بنابراین، در طول تاریخ ایران، همواره دربار و روحانیت همدیگر را تقویت کرده و هوای همدیگر را داشته اند. سران حکومت اسلامی، برای این که بقای حکومت خود را تضمین کنند، علاوه بر کشتار وحشیانه مخالفین و حیی منتقدین، به خرافات مذهبی نیز متوسل می شوند تا طرفداران خود را با تحریک احساسات مذهبی، هم چنان پشت سیاست های خود به عنوان سیاهی لشکر و مدافع حکومت، نگاه دارند. از این رو، هر کسی با حاکمیت آن ها مخالفت می کند او را مخالفت با خدا معرفی می کنند و به عنوان «محارب با خدا» می کشند. در واقع بازتولید این خرافات و اختصاص میلیاردها دلار بودجه به تبلیغ و ترویج آن ها چه در حکومت های گذشته ایران و چه اکنون، تلاش هایی ست برای حفظ و بقای حاکمیت و قدرت و ثروت. بنابراین، سران و مقامات و مسئولین حکومت اسلامی، قدرت خود را مدیون این خرافات و در عقب نگاه داشتن توده های مردم می دانند. تولید خرافت مذهبی، غلاوه بر جنبه های سیاسی آن، جنبه اقتصادی نیز دارد و اماکن مذهبی بازار بزرگی برای روحایون محسوب می شود. برای مثال، بر اساس آمارهای منتشر شده در رسانه های حکومت اسلامی، سالانه درآمدهای هفتگی و به ویژه در روزهای مذهبی چون «نیمه شعبان»، «عید فطر»، «عاشورا و تاسوعا» و...، عاید مراکز مذهبی می شود. میلیون ها نفر به زیارت مسجد و چاه جمکران در بیابان های شهر قم، قبر یوقیه در قم، امام رضا در مشهد و هم چنین هزاران امام زاده و مسجد در شهرها و حتی روستای دوردست کشور که فاقد جاده، آب لوله کشی، برق و درمانگاه هستند، اما مسجد دارند، برای زیارت و پرداخت خمس و زکات و نذری و گرفتن شفا و... می روند. مقامات دولتی پیش بینی کرده بودند که در نیمه شعبان سال ۱۳۹۰ در جمکران، سه میلیون نفر شرکت کنند. دولت احمدی نژاد، سهم بسیار قابل توجهی در ساختن تاسیسات و گسترش و رونق مسجد جمکران داشته است. (29) غیر از بودجه های رسما اعلام شده از سوی دولت احمدی نژاد، با خرید کتاب یا روش های دیگر مثل هزینه کردن در راه سازی و پارکینگ (آماده سازی ۱۳۰ هکتار پارکینگ و پارک) به این تاسیسات کمک مالی کرده است. (30) حکومت اسلامی، علاوه بر ایران، حتی پس از سقوط صدام حسین با شیعیان عراقی هم فکر خود، میلیاردها دلار برای برای ساختن و بازسازی امام زاده های این کشور اختصاص داد. نظیر سرمایه گذاری برای گنبدهای طلا، مساجدی با صحن های بسیار بزرگ و موقوفات عظیم؛ بودجه بازسازی عتبات عالیات تنها در سال ۱۳۹۰، ۱۰۰ میلیون دلار، یعنی مساوی با بودجه وزارت ورزش و جوانان بوده است. (31) شیعیان برای تاسیس این نهادها برای آن دسته از امامانی که مدفن آن ها در عربستان است با مخالفت شدید وهابیت مواجه هستند.
به گزارش سایت رسمی مسجد جمکران، «بیش از هزار سال پیش در شب سه
شنبه ۱۷ ماه مبارک رمضان، فردی صالح به نام «حسن مثله جمکرانی» به
دستور امام زمان فرا خوانده می شود. وی در همین مکان فعلی مسجد،
حضرت را با جمعی از همراهان ملاقات کرده و دستور بنای مسجد با
تشریفات خاص را دریافت می کند.» این سایت، هیچ منبع موثق تاریخی
برای این نقل قول و ادعایش معرفی نکرده است. بازار جمکران، به حدی برای روحانیت شیعه رونق دارد که حتی سیدعلی خامنه ای نیز در سفر رسمی به قم در سال ۱۳۸۹، در این محل حضور پیدا کرد تا از قافله عقب نماند. علاوه بر خامنه ای، بسیاری از روحانیون حکومتی، گاه و بی گاه راهی مسجد جمکران می شوند و با بازدیدهای مکرر تلاش می کنند هم بازار آن جا را هم چنان داغ نگاه دارند و هم سهم خود را از درآمدهای کلان آن جا، دریافت کنند. عموما همه امام زاده ها و مکان های مقدس مثل چاه و مسجد جمکران، ابتدا به عنوان خواب این آخوند و یا آن آدم مذهبی در جامعه تبلیغ می شوند و سپس تاسیسات مجهزی در آن جا برپا می کنند و برای جذب «زوار»، از هر امکان تبلیغی نیز بهره می جویند. در گزارشی آمده است که در ۳۰ سال گذشته به طور میانگین ۳۰۰ امام زاده به امام زاده های کشور افزوده شده است. این سایت با ابراز نگرانی از افزایش «امام زاده های دروغین» در ایران نوشته که «تعداد امام زاده ها در اوایل انقلاب ۱۵۰۰ تن بوده که متاسفانه به ۱۰ هزار و ۵۰۰ تن» افزایش یافته است. (33) به نوشته این سایت «بیش از پنج هزار تن از امام زادگان مدفون در ایران را به نام امام موسی کاظم نسبت می دهند.» به گزارش سایت «سیاست نامه»، استان اصفهان، به دلیل شرایط آب و هوایی و تعدد مناطق روستایی یکی از پر امام زاده ترین استان های کشور پس از استان های شمالی محسوب می شود. به نوشته این سایت، «تنها در یکی از شهرستان های استان اصفهان به نام خوانسار حدود پنج امام زاده وجود دارند که دو تن از آن ها دو سال پیش یعنی در سال ۸۸ طی اتفاقی نادر کشف شدند.» این سایت در ادامه گزارش خود، به نحوه کشف دو امام زاده که گفته شده دختران «امام کاظم» هستند اشاره کرده و از روند افزایش امامزاده های «جعلی» در ایران ابراز نگرانی کرده است. گزارش این سایت و احتمالا نگران آن، حاکی از آن ست که در این عرصه نیز همانند دیگر عرصه های اقتصادی و سیاسی کشور، آخوندها با همدیگر در حال رقابت هستند. چرا که اداره هر امام زاده ای به عهده آخوندی است که یک دست شان نیز در دست حکومت است. البته ناگفته نماند که غیر از این همه امام زاده های ثابت، اخیرا امام زاده های سیار نیز «ظهور» کرده اند که به محلات مختلف شهرها و حتی به روستاهای دوردست می روند و از این طریق نیز کسب سود می کنند. هم چنین براساس آمار رسمی سازمان اوقاف و امور خیریه حکومت اسلامی٬ در ایران بیش از هشت هزار امام زاده وجود دارد که زیر نظر این سازمان که رییس آن از سوی سیدعلی خامنه ای منصوب می شود٬ اداره می گردند. در چنین شرایطی، بر هیچ کس پوشیده نیست که دین و مذهب، همین امروز نیز ابزار مهمی در دست حاکمیت ها و گروه های مذهبی، برای سرکوب مردم آزادی خواه و برابری طلب و عدالت جوی کشورهای مختلف، به ویژه ایران است. به همین دلایل نیز طبیعی ست که هر نوع دین و مذهبی، باید به طور مستمر و پیگیر و در بطن مبارزه سیاسی، اجتماعی، فرهنگی مورد نقد و روشنگری همه جانبه قرار گیرند.
پى نوشته ها: ۱. سوره تحريم (۶۶)، آيه ۱۱؛ ۲. صدوق، محمد بن على بن الحسين، كمال الدين، ج ۲، ص۵۰؛ الطوسى، محمد بن الحسن؛ الغيبه، ص ۱۳۸؛ ۳. همان منبع، ص ۴۷۶؛ ۴. الهيثمى، نورالدين على بن ابى بكر، مجمع الزوائد، ج ۷، ص ۳۱۵؛ معجم احاديث الإمام؛ المهدى، ج ۱، ص ۵۰۰؛ ۵. همان منبع؛ ۶. المجلسى، محمد باقر، بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۲۲۳؛ ۷. الطبرى، محمد بن جرير، دلائل الامامه، ص ۳۱۴؛ ۸. همان منبع، ص ۲۶۰؛ ۹. رياحين الشريعه، ج ۵، ص ۴۱؛ به نقل از خصايص فاطميه؛ ۱۰. چشماندازى از حكومت مهدى، عليه السلام، ص ۷۴؛ بهنقل از بيان الائمه، ج ۳، ص ۳۳۸؛ ۱۱. ابن الاثير، على بن ابى الكرم، اسدالغابه، ج ۵، ص ۴۸۱؛ ۱۲. رياحين الشريعه، ج ۴، ص ۳۵۳؛ ۱۳. الواقدى، محمد بن عمر، مغازى، ج ۱، ص ۲۷۳؛ ۱۴. همان منبع، ج ۲، ص ۲۶۸؛ ۱۵. همان منبع، ج ۱، ص ۲۷۰؛ ۱۶. رياحين الشريعه، ج ۵، ص ۴۱؛ به نقل از خصايص فاطميه؛ ۱۷. چشم اندازى از حكومت مهدى، عليه السلام، ص ۷۶؛ تهذيب الكمال، ج ۳۵، ص ۳۲۹؛ ۱۸. طبسى، محمد جواد، نقش زنان مسلمان در جنگ، ص۲۰؛ ۱۹. قاموس الرجال، ج ۱۰، ص ۳۸۷؛ ۲۰. المامقانى النجفى، عبدالله محمد حسن، رياحين الشريعه، ج ۳؛ ص ۳۸۱؛ به نقل از تنقيح المقال؛ ۲۱. همان منبع، ج ۳، ص ۷۸؛ ۲۲. القمى، شيخ عباس، سفينه البحار، ج ۱، ص ۲۰۴؛ ۲۳. همان منبع؛ ۲۴. جامع الرواه، ج ۲، ص ۴۵۸؛ رجال شيخ طوسى، ص ۳۴۱؛ ۲۵. المفيد، محمدبن محمدبن النعمان، الاختصاص، ص ۷۳۰۷۲؛ ۲۶. القمى، شيخ عباس، همان، ج ۲، ص ۲۹۴؛ ۲۷. القمى، شيخ عباس، منتهىالآمال، ج ۲، ص ۴۸۶؛ به نقل از: النعمانى، محمد بن ابراهيم، الغيبه؛ 28. سایت الف، ۱۵ تیر ۱۳۹۰؛ 29. اختصاص بودجه یک میلیارد تومانی برای سال ۱۳۸۵: آفتاب، ۲۲ شهریور ۱۳۸۴؛ 30. مهر، ۲۸ تیر ۱۳۹۰؛ 31. آینده نیوز، ۱۸ اردیبهشت ۱۳۹۰؛ 32. سایت جمکران، بخش چاه عریضه؛ 33. سایت محافظه کار «سیاست نامه»، روز شنبه اول مرداد ماه 1390.
جمعه یازدهم شهریور 1390 – دوم سپتامبر 2011
ادامه دارد
توجه کنید . نوشتن یک ایمیل واقعی الزامی است . درغیر این صورت پیام دریافت نمیشود.
|
مقاله ها | نظریات | اطلاعیه | گوناگون | طنز | پیوندها | تماس
-----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه تیف) مانع ندارد