مقاله

 

 

درگذشت مهدی افتخاری ( فرمانده فتح الله )

hoshyaresmaeil@yahoo.com

 

 

یادش تا همیشه گرامی است . نفرین بر تمام قدسین عالم که ارزش انسان را در زیر مجموعه ایدئولوژی ارتجاعی و پوسیده خودشان قرار میدهند .

 قبل از اینکه اولین بار او را از نزدیک ببینم فقط از او شنیده بودم . در سال 1360 و فضای سنگین امنیتی در تهران ، فرمانده فتح الله در کمترین زمان ، توانسته بود طراحی و اجرای عملیاتی را به سرانجام برساند که طی آن عملیات آقای بنی صدر و آقای مسعود رجوی با یک هواپیمای شکاری از تهران به پاریس پرواز کردند و از همان زمان نام مهدی افتخاری با فرمانده فتح الله گره خورد !

 من او را اولین بار در نشستهای طعمه ( تابستان 1380 ) دیدمش که رهبر عقیدتی در حضور جمع 5 هزار نفره به زعم خودش او را در چشم بقیه با بدترین الفاظ خرد کرد...میدانید چرا ؟ چون نه آن انقلاب منگل ساز ایدئولوژیک را قبول داشت و نه قداست و امام زمانی مسعود رجوی را ...و خوب میدانست که استراتژی مرده ارتش آزادیبخش در مسیر ناکجا آباد دیریست ( 1367 ) تمام شده و در بن بست است ! آقای مسعود رجوی در آن نشست خطاب به تمام جمع اینچنین گفت : این فرمانده فتح اللهی که در ذهن شما هست ، اولا خیلی ترسو است همان زمان 1360 هم ترسیده بود و من خودم فرماندهی عملیات شکاری را به عهده گرفته بودم !!

دوما این فرمانده فتح اللهی که در ذهن همه شما است دزد هم هست و میرود غذا میدزدد و یواشکی میخورد !

راستش همه جملات دقیقا در ذهنم نیست ؛ اما نهایتا حرف دل مسعود رجوی یادم مانده است . بعد از اینکه مقداری از همین صفات مثلا خرد کننده و کوچک ائمه جاکش را به فرمانده فتح الله نسبت داد نهایتا گفت : این فرمانده فتح اللهی که در ذهن همه شماست در ضمن خیلی هم از مرحله پرت است چون تحلیل کرده که امریکا روزی به عراق حمله میکند و صدام سرنگون میشود ..... حالا همه با هم بخندید !

تمام آن حرفها و غضب مسعود فقط به خاطر همین حرف و تحلیل خطی فرمانده فتح الله بود .

بعد هم آقای رجوی شخصی به نام فرید را که در قسمت سیاسی بود صدا کرد و به او گفت که برای جمع تشریح کند که تحلیل فرمانده فتح الله بیخود است و جنگی در راه نیست و فقط تحلیل و نظر من درست است ....!

کمتر از 2 سال بعد تحلیل فرمانده فتح الله درست درآمد . و این گناهی نابخشودنی در دستگاه توحیدی رهبر عقیدتی است . در قانون اساسی انقلاب ایدئولوژیک هم یک بند تپانده بودند به نام " قطب شدن ممنوع !"

قطب فرد یا افرادی هستند که از مسعود بیشتر میفهمند ، بیشتر زندان بوده اند ، شجاعترند ، قدرت تشخیص بهتری دارند ، ....و خلاصه در همه زمینه ها از مسعود رجوی یا همان رهبر عقیدتی بالاتر هستند ! و این جرم و گناه است و جزای این گناه فرمانده فتح الله ماندن و همانجا دفن شدن است بقیه شیرجه زدند به زیر دامن بورژوازی و مشغولند ! والموفون به‌الفرار إذا پاریس فی‌ مقدسنا و ملنگنا والضّرّاء وحین الفرار أولـئک الّذین مشنگ وأولـئک هم دونگ.....

در فکرم بود که با شروع جنگ امریکا و صدام ، که درستی نظر و تحلیل فرمانده فتح الله را  ثابت کرد ، اگر مسعود رجوی و کلا دستگاه عقیدتی توحیدی ، چنین ظرفیتی را  داشت تا مهدی را صدا کند و صراحتا اذعان کند که حرف مهدی درست بود و من  و بقیه اشتباه کردیم و بعد از نظرات استفاده انسانی و درستی کند....

آخ ببخشید چنین فکری به ذهنم زد که اگر چنین ظرفیتی وجود داشت سرنوشت هزاران انسان به چنین گندابی کشیده نمیشد . اینکه طرف در صحنه سیاسی مثل اسب شیهه میکشد و مدعی است هر کس بهتر بود ما زانو میزنیم ..... از اولش هم خالی بندی بود . که تو در درون چه کردی که برون خانه آیی !؟ کم نبودند و نیستند انسانهای مثل فرمانده فتح الله که صلاحیت و توانایی بسا بیشتری از مسعود رجوی دارند .  اما خدای ماده روی زمین و اینکه فقط مسعود رجوی صلاحیت دارد و میتواند هر شب با ائمه جاکش نشست بگذارد و ......با زور تبدیل شدن به چهره ای ....
 

 و بالاخره آخرین بار شش ماه بعد از آن نشست کذایی طعمه ، در سوله زرهی دیدمش که مشغول انجام کاری بود ظاهری شکسته و خمیده و مثل همیشه در فکر هم بود . خیلی آرام گفتم کمک نمیخواهی ؟ خیلی آرام لبخندی زد و گفت : نه . این وسایل را باید ببرم آنطرف . بعد از ناهار هم برگردانم همین طرف....

و از تنظیم رابطه گرم و صمیمی بقیه نفرات فهمیدم که رهبر عقیدتی ( حاج مسعود رجوی ) تیرش بد جور به خطا رفته بود . قلبی که فرمانده فتح الله با رفتار و کردار انسانی اش در آن جا میگرفت رهبر عقیدتی با زور و ضرب و تبلیغ و نشست و قدیس بازی و امام زمان بازی ..... میخواست واردش شود . زهی خیال باطل !

 

اسماعیل هوشیار

ژنو

16 . ژوئن. 2011

26 خرداد 1390

 

 


_______________________________________________________

توجه کنید . نوشتن یک ایمیل واقعی الزامی است . درغیر این صورت پیام دریافت نمیشود.

: اسم
: ایمیل
پیام

 

 

با درود و خسته نباشید!

اعلام درگذشت مهدی افتخاری, یکی از اعضای قدیمی و استخواندار و از اعضای هیئت مرکزی سازمان مجاهدین خلق, برای من در این برهه از زمان تازگی نداشته و ندارد! چرا؟ به این دلیل که من از مرگ مهدی افتخاری چند سال پیش بعنوان یک فرد و عضو مسئله دار و منتقد با سیاستهای جاری و غلط رهبری فردی مسعود رجوی بر این سازمان, مطلع بودم و حتی در گفتگویی که با یکی از دوستانم بنام رضا, که حدس میزنم اولین کسی که در زیر اعلان و درخواست شما در این رابطه اظهار نظر کوتاه فرمودند, جریان در گذشت مهدی را اعلام داشتم که این دوست باور نداشت و برای اولین بار از درگذشت مهدی افتخاری را از زبان من شنید, اکنون از اعلام مرگ و یا درگذشت مهدی افتخاری از جانب شما من تعجب میکنم!!!

دوست گرامی اسماعیل هوشیار!

ایکاش شما به منبع اطلاعاتی خود در مورد درگذشت مهدی افتخاری, و تاریخ و روز درگذشت این مبارز مسئله دار و مخالف سیاستهای غلط و فرقه ایی رجوی ایستادگی کرد, اشاره دقیقی میداشتی که متاسفانه این کمبود و نقص در اعلام شما میتواند برای عده ایی از جمله خود من ایجاد شبهه نماید!

البته ناگفته نماند که بنده هم هیچ فاکت و یا منبع قابل استناد بجز شنیده های خودم از اعضای جدا شده اسبق این سازمان  را مانند افرادی مثل شما نداشته و ندارم. در هر صورت اگر شما منبع و یا تاریخ و چگونگی درگذشت مهدی افتخاری را اعلام بدارید بی تردید اگر صحیح و درست باشد من به منبع خبری چند سال گذشته خودم شک و تردید میکنم و بدنبال تصیح آنخواهم بود.


از این که بگذریم من حدود سه چهار بار و شاید هم بیشتر مهدی را در قرارگاه موسوم به اشرف (که امروزه به اسارتگاه بیش از سه هزارو پانصد نفر از بچه های مبارز و صادق مجاهدین گردیده)و همچنین در نشست جمعی و غیره از نزدیک دیده بودم که در اغلب موارد او را با در دست داشتن اورکت بر شانه خود مانند افراد داش مشدی با وجود و با معرفت میدیدیم!

من جدا شیفته این رفتار او در روابط بودم که دلالت بر مسئله دار بودن او هم نسبت به خط جریان حاکم یعنی رجوی داشت. گذشته از این برادر کوچک مهدی افتخاری هم در سال 61 و 62 برای مدتی با من در اوین هم بند و در اسارت جمهوری اسلامی بودیم.

حدس میزنم که برادر مهدی هم در آن سالها توسط جمهوری و نظام آدمکش اسلامی و زن ستیز کشته شده باشد! در هر صورت جا دارد از همینجا یاد تمام جانباختگان راه آزادی و نجات مردم گرفتار از دست جمهوری کثیف و آدمکش را گرامی بداریم و یادی از آنها بکنیم. فارغ از نوع ایدئولوژی تمامی آنها که این دوستان و هموطنان در وحله نخست بخاطر دگر اندیشی و مخالفت با اندیشه و رفتار حاکمیت آخوندی و اسلامی و الهی توسط حاکمیت و همین پس مانده های رژیم خمینی و بقایای آن کشته شدند. یاد همه این عزیزان گرامی و همیشه سبز باد!

با سپاس / تورج


حیف این سازمان که رجوی نابودش کرد

مهیار


آیا این اسطوره سازی از یک مجاهد نیست ؟

هاشم



آیا مهدی افتخاری از داخل سعی‌ بر اصلاحات در درون سازمان میکرد یا کلا به سازمان اعتقادی دیگر نداشت؟

سیروس

راستش دقیق نمیدانم . چون امکان صحبت مکفی سر چنین مسائلی نبود . ولی دیگرانی میشناختم و میشناسم که معتقدند باید سازمان را نجات داد . البته از نظر شخص من واقعی نیست و اساسا نجات چه چیزی ! ؟

اسماعیل هوشیار


خیلی دوست دارم راجع به شخصیت مهدی افتخاری بیشتر بدانم

مسعود


متاسف شدم . ای کاش مهدی افتخاری زنده میبود تا در آینده خیلی از حقایق را فاش کند

رضا


سلام عرض کردم . خواستم دررابطه بامهدی افتخاری حرف بزنم زمانیکه من درعلوی بودم مهدی هم درعلوی بود روزهایکه من تحت امر نانوای بودم هرروز بامهدی حرف میزدم دررابطه با مسئله داخلی اشرف.... چون برخوردهای منو بامسئولین دیده بود درضمن برادرش توی زندان بامن بود درسال 67 اعدام شد همیشه دررابطه بابرادرش مسعود ازمن سئول میکرد یاد هردوآنها گرامی باد

سپهر

هفدهم ژوئن 2011

 

 

مقاله ها   |    نظریات   |    اطلاعیه   |    گوناگون    |      طنز     |      پیوندها    |    تماس

-----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه تیف) مانع ندارد