مقاله

 

 

 

قدرت یکدستی که به لاشه مسابقه بز کشی تبدیل شد


منصور امان

انتقاد شدید آیت الله جنتی در نماز جُمعه، یک تریبون رسمی حُکومتی از "مُذاکره با آمریکا" یک بار دیگر روشن کرد که با وجود هزینه گزافی که آیت الله خامنه ای و باند او تاکنون در راه یکدست سازی دستگاه قُدرت و تصفیه رُقبا پرداخته اند، زیر سقف خیمه ی جارو زده "نظام"، در به روی همان پاشنه قدیمی می چرخد.

رییس دایمی شورای نگهبان و از رهبران باند ولی فقیه در این رابطه گُفت: "من نمی دانم چرا عده ای زمانی که به آمریکا می رسند، شُل می شوند؟"

وی در حالی که تلاش می کرد هدفهای حمله ی خود را با اسم مُستعار "فتنه گران" بنامد، ادامه داد: "فتنه گران بسیار علاقمندند که اگر بشود، راه را برای مُذاکره با آمریکا باز کنیم... آیا خیال می کنید آمریکاییها آدم شده و عوض شده اند؟ آنها همان هستند و اگر بتوانند از کارهای خود دست برنمی دارند و اگر چراغ سبزی هم نشان دادند، نشان از حُقه بازی و دغل بازی آنها است."

سُخنان آقای جنتی اهمیت خود را نه از مضمون ظاهری اش بلکه، به خاطر چارچوبی که در آن قرار گرفته کسب می کند. او نشان داده است که سُنت جا اُفتاده ی تصفیه حساب باندهای رقیب در رینگ بوکس سیاست خارجی و به ویژه در گوشه رابطه با آمریکا همچنان پا برجاست.

در دستگاه قُدرت جمهوری اسلامی، مساله مُناسبات با "شیطان بُزُرگ" همواره کارکردی دوگانه داشته است، به این ترتیب که در همان زمانی که برای یک باند، کارت برنده در راه تقویت و ارتقا جایگاه خود به حساب می آمده برای باند دیگر نقش دگنگ به منظور اخراج رقیب یا باجگیری از او را ایفا می نموده است. این خیمه شب بازی که در آن رُل بازیگران به دفعات جا به جا می شود، اگر چه سنگ گرانی در تعیین توازُن نیرو است اما همزمان مانعی جدی در مسیر جوش خوردن بند وبستهای کلان در سیاست خارجی نیز به شمار می رود.

از سر راه برداشتن قطعی این مانع، یکی از آماجهای مُهم سیاست یکدست سازی آقای خامنه ای و همدستان را تشکیل می داد؛ میدان گُشاده ای که در آن گاری ولایت بدون هراس از گُذاشته شدن چوب لای چرخهایش می توانست به سوی هر سایزی از "شیطان"، بُزُرگ یا کوچک، مانور بدهد و از روی چاله ی نداشتن مشروعیت داخلی بپرد.

اکنون آقای جنتی از این زاویه نیز تایید کرده است که هزینه اشتباه استراتژیک آقای خامنه ای، بسا سنگین تر از قُدرت تحمُل او و باندش برای شانه دادن زیر آن است. رینگ بوکس از ازدحام حریفان آشتی ناپذیری که جُملگی از اُردوی ولایت می آیند، خود را نمی تواند نجات بدهد. آقای احمدی نژاد، گُماشته ولی فقه بر مسند ریاست جمهوری "مرد و مردانه" آقای اوباما را به "مُناظره" دعوت می کند تا بی درنگ با حمله شدید فراکسیون رقیب روبرو گردد که او را به پایمالی "عزت ملی" و "التماس" مُتهم می کند، یا آقای ولایتی، مُشاور امور بین الملل رهبر جمهوری اسلامی که توپ "آمادگی برای گفتگو با آمریکا" را در کرد تا ساعاتی بعد شتابزده گفته ی خود را تکذیب کند و آن را پس بگیرد.

در همین راستا می توان از جنجال بر سر همآوردن دلالهای روابط خارجی در تهران که دامنه آن اینک به ستاد مُشترک نیروهای مُسلح هم رسیده و یا در جدیدترین تحول، اعزام سفیر و فرستادگان جُداگانه از سوی فراکسیونهای رقیب باند ولایت به کشورهای مُختلف یاد کرد.

موضوع مُناسبات خارجی در یکی از حساس ترین دوران طرح خود، همچنان در جایگاه ابزار پیشبُرد نزاعهای داخلی باقی مانده است. آیت الله خامنه ای در این پهنه نیز نه تنها نتوانسته حتی یک گام به جلو بردارد بلکه، قُدرت "یکدست" او به لاشه مُسابقه بُز کشی فرو کاسته است.
 

 

_______________________________________________________

: اسم
: ایمیل
پیام

 

مقاله ها   |    نظریات   |    اطلاعیه   |    گوناگون    |      طنز     |      پیوندها    |    تماس

-----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه تیف) مانع ندارد