از مسکو تا مکزیکو،
چانه زنی بر سر تقسیم جهان

• سرنوشت ایران و سوریه و به کمّ و کیف روابط قدرت های درگیر در جنگ سرد
دوم بستگی پیدا کرده است• لاوروف: تلاش برای سرنگونی رژیم سوریه بخشی از یک
بازی ژئوپلتیک است که در نهایت، ایران را هدف قرار می دهد!
پیش از این چندین بار به مناسبتهای مختلف در مقالات و تفسیرهای «کیهان»
نوشتهایم که جنگ سرد دوم عملاً درگیر شده است و این بار، خاورمیانه در
کانون درگیری قرار دارد. یک سو روسیه و چین و در دیگر سو آمریکا و اروپا.
ایران و سوریه در حال حاضر میدانهای اصلی جنگ سرد دوم را تشکیل میدهند.
به همین سبب، سرنوشت دو کشور بستگی به روابط قدرتهای بزرگ پیدا کرده است.
بخشی از کشمکش بین قدرتهای بزرگ بر سر مسائل مربوط به ایران و سوریه در
پشت درهای بسته صورت میگیرد و نتیجۀ آن در نشستهای عمومی انعکاس پیدا میکند.
سفر یک روزه سرگئی لاوروف وزیر امور خارجه روسیه به تهران، چند روز مانده
به شروع مذاکرات مسکو، همان طور که رسماً اعلام شد با هدف مذاکره و تبادل
نظر بر سر وضعیت جاری سوریه و نیز آزمایشهای هستهای ایران صورت گرفت. اما
در هر دو موضوع، کلیات آن برای دستگاه دیپلماسی روسیه و ایران روشن بود و
نیازی وجود نداشت که شخص وزیر خارجه به تهران سفر کند.
چنین سفری را مواضع مبهم و چند پهلوی رژیم در مذاکرات پیشین، ایجاب کرده
بود. نمایندگان جمهوری اسلامی که به اجلاسهای بینالمللی اعزام میشوند
اختیاری از خود ندارند و اکثراً خودشان هم نمیدانند که حرف آخرشان چیست،
چون حرف آخر از «بیت رهبری» دیکته میشود و چنان که پیش آمده است در مواردی
بین نظریات دولت و آنچه مشاوران «رهبر» بر سر زبان وی میگذارند و از سوی
بیت رهبری به هیأتهای اعزامی ابلاغ میشود، اختلاف وجود دارد.
اظهارات صریح «رهبر» که در پاسخ طرفداران مصالحه و برون رفت از بحران هستهای
فرمان « توقف ممنوع» داد و تاکید کرد که جمهوری اسلامی یک قدم از مواضع خود
عقب نخواهد نشست، و متعاقب آن پافشاری علی اکبر ولایتی و علی لاریجانی بر
همین موضع، طبعاً میدان عمل کنفرانس مسکو را محدود میکرد و حال آن که
روسیه نمیخواست چنین اتفاقی بیفتد.
لاوروف به تهران رفت تا شخصاً با مقامات ایرانی، به ویژه مشاوران «مقام
رهبری» گفتگو کند و بر سر خطوط مشخصی به توافق برسند تا مذاکرات مسکو
پیشاپیش محکوم به شکست نباشد.
روسیه میخواهد نقش «داور وسط» را در مناقشات خاورمیانه ایفا کند و این،
میسّر نخواهد بود مگر آن که مهار ایران و سوریه را کاملاً در اختیار داشته
باشد. از طرفی حاکمان تهران و دمشق نیز در وضعی قرار گرفته و تا آنجا کشیده
شدهاند که موجودیت خود را موکول به حمایت روسیه میدانند. همین جاست که
مشکل را پیچیدهتر میسازد زیرا در صورتی که روسیه نتواند با حکمیت در مورد
مسائل ایران و سوریه، آبی بر آتش جنگ سرد بپاشد، امید به حل و فصل بحران از
طریق دیپلماسی ـ که نفع روسیه نیز در آن است ـ از میان میرود.
مذاکره بر سر عدم توافق!.
هفته نامه فرانسوی «ژورنال دو دیمانش» در شماره اخیر خود (یکشنبه ۱۷ ژوئن)
زیر عنوان «براستی پوتین چه میخواهد؟» نوشت: در عرف دیپلماسی معمول نیست
که قبل از آغاز مذاکرات گفته شود ما بر سر «عدم توافق» مذاکره میکنیم و
این چیزی است که وزارت امور خارجه آمریکا، روز جمعه در آستانه دیدار و
گفتگوی باراک اوباما و ولادیمیر پوتین در مکزیک وعده داد!.
روزنامه میافزاید: به اعتقاد کاخ سفید واشنگتن، روسیه راه را برای هر گونه
توافقی از راه فشار بر بشار اسد با هدف کنار رفتن او بسته است. دیپلماتهای
آمریکایی و فرانسوی که هفته گذشته به مسکو رفته بودند خبر آوردند که روسیه
از سیاست نزدیکی با غرب در مورد سوریه دور شده است. روسها مجهزترین وسایل
ارتباطی را در سوریه برقرار کردهاند و صدها مشاور و کارشناس روس به طور
منظم، از نزدیک با سرویسهای امنیتی سوریه همکاری دارند.
معهذا، در تفسیر این خبر با نقل قولی از لوران فابیوس وزیر امور خارجه
فرانسه دایر بر این که «روسها برای مذاکره درباره دوران بعد از بشار اسد
آمادهاند به شرط آن که تصور نشود دستشان را از پشت دیکتاتور برداشتند و او
را دور انداختند»، چنین آمده است: دقیقاً در چنین حالتی است که پوتین و
اوباما به مذاکره میپردازند. مذاکراتی دشوار، با هدف یافتن روش و وسیلۀ
کار که باید برای رسیدن به آن از شیطان مدد گرفت
در همین حال، روزنامه آمریکایی هافینگتون پست مقالهای به قلم سرگئی لاوروف
انتشار داده است که وزیر امور خارجه روسیه در آن مینویسد: «تلاشی که برای
تغییر نظام حاکم بر دمشق جریان دارد و منازعهای که بر سر این مسأله
درگرفته، در حقیقت جزئی از یک بازی ژئوپولیتیک منطقهای است که بیشک توطئهای
برای هدف قرار دادن ایران است. در این توطئه ایالات متحده آمریکا، ناتو،
اسرائیل، ترکیه و برخی کشورهای منطقه دست دارند و میخواهند نقش منطقهای
ایران را تضعیف کنند. در حال حاضر صحبت از حملۀ نظامی به ایران است و ما
بارها تاکید کردهایم که چنین گزینهای عواقب بسیار وخیم در پی خواهد داشت
و باید دانست که مشکلات پیچیده و متراکم با یک اقدام نظامی حل نمیشود و
این اقدامات محکوم به شکست است»..ا
در تهران نیز، لاوروف گوشهای از سیاست روسیه در قبال سوریه و اختلاف نظر
مسکو با واشنگتن را آشکار ساخت.
وی در کنفرانس مشترک خبری که در پایان دیدار با علی اکبر صالحی داشت، به
اظهارات هیلاری کلینتون که گفته بود روسیه مشغول ارسال سلاحهای کشتارگر به
سوریه است، پاسخ داد و گفت «من چند روز پیش هم در یک نشست خبری در مسکو
گفتم در حال حاضر ما سلاحهایی به سوریه میفرستیم که براساس قراردادهای
پیشین فروخته شده و این قراردادها صرفاً به تجهیزات پدافند هوایی ارتباط
دارد. ما نه پیش هیلاری کلینتون و نه هیچ شخص دیگری شرمنده نیستیم و هیچ
قانون بینالمللی را نقض نکردهایم. محمولۀ سلاحهایی که به سوریه تحویل
داده میشود با هیچکدام از قوانین و مقررات بینالمللی مغایرت ندارد. ما
هیچ گونه تجهیزاتی که ممکن است برای سرکوبی تظاهرکنندگان به کار گرفته شود
به سوریه یا کشورهای دیگر تحویل نمیدهیم، برخلاف آمریکا که به طور متداول
چنین کاری میکند و یکی از این محمولهها به تازگی به یکی از کشورهای عربی
خلیج فارس تحویل داده شده است!».ا
هیلاری کلینتون گفته بود: «روسیه میگوید که قصد دارد صلح و ثبات را به
سوریه بازگرداند. میگوید هیچ رابطه خاصی با بشار الاسد رئیس جمهوری سوریه
ندارد. همچنین ادعا میکند که دارای منافعی در منطقه است و میخواهد آنها
را حفظ کند اما باید بداند که هرگاه به شکل مثبت و سازنده عمل نکند تمام
این منافع را از دست خواهد داد»..ا
از آنجا که سخنان لاوروف و مقالۀ او، با چنان دیدگاهی، در آستانه دیدار
پوتین و اوباما و نیز کنفرانس مسکو و اجلاس گروه ۲۰ (G20) ممکن بود جوّ
نامناسبی به وجود آورد و اختلاف آمریکا و روسیه را به مسأله اصلی تبدیل کند،
ساعاتی پس از پخش مصاحبه اعلام شد که ترجمه نادرست از گفتههای آقای لاوروف
منتشر شده است.
عقب نشینی داوطلبانه
هیأت نمایندگی ایران به ریاست سعید جلیلی، یک روز پیش از آغاز گفت و گو با
۱+۵ وارد مسکو شد.
رضا تقیزاده، تحلیلگر سیاسی رادیو فردا، خبر را چنین تفسیر کرد: .ا
ورود سعید جلیلی، مذاکرهکننده ارشد جمهوری اسلامی به مسکو یک روز پیش از
آغاز رسمی گفتوگوهای حساس دو روزه میان ایران و نمایندگان گروه ۱+۵، بهمنظور
ادامه گفت و شنود با مقامهای روسی پیرامون بهترین شرایط ممکن جهت تن دادن
به عقبنشینی «داوطلبانه» صورت گرفته است.
دولت روسیه در ابتدای هفته، با اعزام سرگئی لاوروف وزیر خارجه آن کشور به
تهران، جمهوری اسلامی را قویاً به پذیرش شرایط «عقبنشینی تاکتیکی» در
مذاکرات مسکو تشویق کرده و عواقب غیر قابل پیشبینی شکست احتمالی مذاکرات
روزهای ۱۸ و ۱۹ ژوئن را با حاکمیت ایران در میان گذاشته بود.
یک روز پیش از آغاز مذاکرات مسکو، خبرگزاریهای جهان اظهارات محمود احمدینژاد
در گفت و گوی اختصاصی با روزنامه آلمانی زبان فرانکفورتر آلگماینه مبنی
بر «آمادگی ایران برای برداشتن داوطلبانه گامهای مثبت، مشروط بر اقدام
مشابه طرف مقابل» را انتشار دادند.
ظاهرا حاکمیت سیاسی ایران به این نتیجه رسیده که در صورت یافتن چارچوبی
مناسب برای حفظ وجهه در داخل، و در قالب معاملهای پایاپای، به عقبنشینی
تاکتیکی در مذاکرات مسکو تن داده و زمینه ادامه مذاکرات با گروه ۱+۵ را به
امید پرهیز از شکست تدریجی فراهم سازد.
توصیه دولت روسیه به جمهوری اسلامی، تن دادن به عقبنشینی در جبهه مسکو بهمنظور
پرهیز از شکست در جنگ فرسایشی با جامعه جهانی است.
طی سه سال گذشته، ایران بدون داشتن کمترین فرصت تلافیجویی، ضربات سختی را
در چند جبهه متفاوت «جنگ سرد از نوع تازه» تحمل کرده است.
در کنار از دست دادن چند کارشناس اتمی در نتیجه عملیات بمبگذاری و ترور،
تاسیسات هستهای ایران نیز در سال ۲۰۰۹ هدف حملات سایبری قرار گرفت.
تعطیل موقت کارخانه غنیسازی اورانیوم در نطنز و از میان رفتن بیش از ۱۰۰۰
دستگاه سانتریفیوژ نوع پ-۱ بعد از داخل شدن ویروس موسوم به استاکسنت به
سامانههای رایانهای صنعتی ساخت زیمنس بخشی از صدمات وارده به زیرساختهای
هستهای ایران بود.
در ابتدای ماه جاری روزنامه نیویورک تایمز اطلاعات تازهای را پیرامون
عملیات موسوم به «بازیهای المپیک» انتشار داد که ظاهرا از سال ۲۰۰۸ در
آمریکا بهمنظور وارد ساختن حملات سایبری تدارک دیده شده بود.
حملات سایبری سال ۲۰۰۹ به بعد علیه مرکز غنیسازی اورانیوم در نطنز را به
عملیات «بازیهای المپیک» نسبت دادهاند.
پیش از مبادرت به حمله سایبری، ظاهرا گروه «بازیهای المپیک» نمونههایی از
سانتریفیوژهای مشابه پی-۱ ایران را که بعد از تسلیم برنامه اتمی قذافی در
سال ۲۰۰۳ به ایالت تنسی-آمریکا منتقل شده بود در اختیار گرفته و مدل
کامپیوتری کارخانه نطنز را بازسازی کرده بودند.
در بخش جنگ اقتصادی و در نتیجه اعمال تحریمها، ایران تنها در طول یک سال
گذشته نیمی از قدرت خرید و ارزش برابری پول ملی خود را از دست داده و تا یک
میلیون بشکه در روز محروم از ظرفیت صادرات نفت شدهاست.
منبع : ایران و جهان
_______________________________________________________
توجه کنید . نوشتن یک ایمیل واقعی الزامی است . درغیر این صورت پیام
دریافت نمیشود.
|