مقاله

 

 

تاریخ انتشار:18.10.2013


 مذاکرات اتمی: ”رنگ رخسار سخن از راز درون می گوید“

مهرداد هرسيني



پنجمین دور مذاکرات اتمی کشورهای 5 بعلاوه 1 با دیکتاتوری آخوندی پس از دو روز ”بگو و بخند و عکس و تفصیلات“ قلابی، عصر امروز بدون دستیابی به نتیجه ملموسی به پایان رسید.

علائم ناكامي ایندور از مذاکرات را نخست میتوان در برگزاری کنفرانس های جداگانه مطبوعاتی کاترین اشتون و محمد جواد ظریف، بدون نام بردن از محتوی و روند احتمالی گفتگوها و یا چشم انداز آن در آینده نزدیک، بخوبی دریافت. فضا و چشم انداز مذاکرات بقدری تیره و تار بود که برای نمونه کاترین اشتون حتی از خواندن بيانيه پايانی اين مذکرات خودداری کرد وفقط به این اکتفا نمود که وی بيانيه را در وب سايت خود خواهد گذاشت.


خانم اشتون در ادامه اضافه کرد ”توافق حاصل شده است که در مورد جزئيات صحبتی نشود“. همچنین روز گذشته عباس عراقچی، معاون وزیر خارجه حکومت آخوندی علائم بارز این ناكامي را اینگونه بیان کرده بود: ”البته تغيير لحن آنها مثبت بوده اما رويکرد مثبتي هنوز از آنها نديده ايم. به مذاکرات اميدواريم و قضاوت زود هنگام نمي کنيم“.
خبرنگار فارس از عراقچي درباره اظهارات مايکل مان مبني بر اينکه ايران بايد گام اول را بردارد و درباره برنامه هسته اي خود شفاف سازي کند، سوال کرد و پرسيد آيا سخنان وي در تضاد با طرح پيشنهادي ايران است.
عراقچي پاسخ داد: ”آقاي مايکل مان از فضاي مثبت مذاکرات سخن مي گويد اما اظهارات او نااميد کننده است“.( خبرگزاری حکومتی فارس 23 مهر 1392)

برخلاف مذاکرات پیشین و به درخواست رژیم آخوندی، طرفین تلاش زیادی نمودند تا ”بسته پیشنهادی ایران“ به بیرون درز نکند. وحشت ولی فقیه از انتشار و بیرون زدن گوشه هائی از این بظاهر بسته پیشنهادی در طبعیت آن نهفته است. ولی فقیه که در بن بست اتمی گیر افتاده، بویژه شقه و شکافی که در درون رژیم بر سر نوشیدن ”جام زهر“ میان خامنه ای و رفسنجانی براه افتاده، آن روی سکه ی استصیال رژیم است که هیچ چشم اندازی برای عبوراز این بحران متصور نیست. در این رابطه كيهان خامنه اي در سرمقاله سه شنبه 23 مهر زير عنوان « گل به خودي در آستانه مصاف ژنو»، نوشت: براي دقايقي خودتان را جاي رصدگران اطلاعاتي در آمريکا و غرب بگذاريد. ناگهان مي‌بينيد موجي درباره لزوم مذاکره با آمريکا راه مي‌افتد و يک سياستمدار شناخته شده در ايران، از نامه‌اي محرمانه خبر مي‌دهد که 6-25 سال پيش براي خميني نوشته است و ميگويد «من در سال‌هاي آخر عمر حيات امام نامه‌اي را خدمتشان نوشتم، تايپ هم نکردم براي اينکه نمي‌خواستم کسي بخواند و خودم به امام دادم... يکي از مسائل رابطه با آمريکا بود»، اين رفتار- بخوانيد خودزني- علامت مهمي در آن سوي مرزهاست و بوي تند کم آوردن مي‌دهد“.

در چنین صحنه ئی که بقول معروف ”رنگ رخسار سخن از راز درون می گوید“ مذاکره کننده اتمی از سوی رژیم آخوندی بخوبی میدانند، که چنته رژیم در تمامی زمینه ها، هم داخلی و نیز هرآنچه که جامعه بین الملل در چهارچوب تحریم ها از آنان طلب میکند، بسیار خالی و میدان مانوری برای رژیم متصور نیست. اما آنچه که تا کنون به بیرون درز پیدا نموده، خود سخن از ”مشت نمونه خرواری“ است که با آن رژیم قفل شده آخوندی در تلاش است تا با خرید وقت، آنهم برای ”یک سال“ به مطامع و بلند پروازی های اتمی اش دست یابد.


بازی با کارت زمان آنهم برای خرید وقت، تاکتیکی ناكامي خورده است. بر سیاق این دکترین، محمد جواد ظریف، وزیر خارجه ی ولایت فقیه در حاشیه اجلاس ملل متحد در نیویورک با کاترین اشتون در ماه سپتامبر، نه تنها خواهان یک سال فرصت“ برای ”شفاف سازی کامل“ !! شده بود، بلکه حتی فراتر از آن از طرف مقابل خواسته بود تا طرف مقابل همان پیشنهادات نیم بند آلماتی را نیز بکناری گذاشته و ”فضای کاملا جدیدی“ را با ولایت فقیه و مطامع اتمی و تروریستی اش، آغاز نمایند.


سخن از تاکتیکی است که به یمن سیاست مماشات، دیکتاتوری آخوندی توانسته از سال 2003 تا به امروز فرصت خریده، آبشارهای اتمی، پروژه آب سنگین در اراک، قریب 200 کیلواورانیوم غنی شده 20 درصدی، سایت فردو، سایت پرچین، و کار روی چاشنی های اتمی را براه بیاندازد. همچنین در سایه این سیاست است که رژیم آخوندی اکنون قریب 18 هزار سانتریفیوز را برای غنی سازی بالای 20 درصد براه انداخته است. با چنین ماحصلی و در حالیکه کارشناسان رژیم بکرات از غنی سازی بالای 60 درصد نیز سخن رانده اند، اکنون باید گفت که بواقع این تاکتیکی پوسیده و رنگ باخته ای بیش نیست و انتظار میرود که اینبار از سوی جامعه بین الملل رد شود. در این رابطه ديويد آلبرايت مدير مؤسسه علوم و امنيت بين المللی در واشنگتن، در مورد برنامه اتمی رژيم می گوید: ”در دنيای واقعی، ما يک سال وقت نداريم. مذاکره کنندگان غربی خواهان اين هستند که همين الان گامهای مهم برداشته شود.


وی افزود، استراتژی مذاکره آنطور که از سوی مذاکره کنندگان رژیم تهران مطرح شد، خطر افزايش تنش را در بردارد“.
آنچه که مسلم است اگر چنین ”پیشنهادی“ از سوی متولیان سیاست مماشات پذیرفته شود، یقیننا کمتر از یک سال ما شاهد ”نخستین آزمایش اتمی“ ولی فقیه خواهیم بود. چنین سناریوئی سخن از همان استراتژی ”برد- برد“ را دارد که دیکتاتوری تروریستی آخوندی بدنبال آن است. خبر گزاری آلمان به نقل از محمد جواد ظریف در این رابطه گزارش میکند: ”در مورد جزئیات مذاکرات صحبت نخواهد کرد. وی با بیان اینکه غنی سازی حق ایران است و این کشور از این حق کوتاه نخواهند آمد، از الگوی برد-برد به عنوان تنها راه حل دستیابی به موفقیت یاد کرد“.

دلیل دیگر ناكامي مذاکرات را نیزعدم توافق برامضاء پروتکل الحاقی ارزیابی کرد. پروتکل الحاقی همان سیستم کنترل و منیتورینگ از سوی آژانس بین المللی انرژی است که بر سیاق آن ”بازرسی حق آژانس است و نیازی به‌تصویب شورای حکام (برخلاف بازرسی ویژه) ندارد. از طرف دیگر، آژانس در بازرسی‌های خود برمبنای پروتکل الحاقی حق دارد به هرمکانی که برای انجام وظایف خود ضروری می‌داند، دسترسی پیدا کند“.


این شیوه بازرسی که برپایه ”عدم اعتماد“ به طرف مقابل استوار شده، به آژانس امکان بازرسی های ناگهانی را در هرزمان میدهد. همچنین عدم حضور وزاری خارجه کشورهای طرف مذاکره با رژیم آخوندی در مذاکرات این دور و تعیین قراری برای ” نشست های کارشناسی هسته ای“ که قرار است در روزهای هفتم و هشتم نوامبر برگزار شود، از دیگر علائم ناكامي مذاکرات است. اختلافات طرفین بر سر بازرسی سایت های اتمی رژیم، که یقیننا جمله سایت های نظامی مانند فردو، پرچین و لویزان را نیز شامل خواهند شد، به اندازه ئی مشهود بود که مایکل مان، سخنگوی کاترين اشتون مسئول سياست خارجی اتحاديه اروپا در گفتگو با تلويزيون يورونيوز در این رابطه آشکارا گفت: ”آنچه رژيم تهران بايد انجام دهد اين است که جامعه بين المللی را مطمئن سازد برنامه هسته ایش دارای مقاصد نظامی نيست. برای اين کار نيز ضروری است به بازرسان اجازه داده شود به بازديد از تاسيسات اتمی بپردازند“.


در این رابطه نیز عضو مذاکره کننده از سوی رژیم آخوندی، عباس عراقچی در راستای سیاست ”برد- برد“ دسیابی به توافقی بر سر پروتکل الحاقی را به آینده ئی بسیار دور حواله می دهد، و می گوید: ” پروتکل الحاقی بخشی از پایان بازی است. روی میز قرار دارد، ولی نه فعلا. پروتکل الحاقی بخشی از گام نهایی است“.


در چنین تابلوئی بخوبی میتوان ناكامي ایندوراز مذاکرات درک کرد. مذاکراتی که ولی فقیه طلسم ناكاميه با ”مثبت“ خواندن آن در تلاش است تا در نبود یک سیاست منسجم برای مقابله با جاه طلبی های آخوندی، با هرچه طولانی تر نمودن آن به مقاصد شوم خود دست یابد.


24 مهرد 1392

 


________________________________________________________

  Share

توجه کنید . نوشتن یک ایمیل واقعی الزامی است . درغیر این صورت پیام دریافت نمیشود.

: اسم
: ایمیل
پیام

 

مقاله ها   |    نظریات   |    اطلاعیه   |    گوناگون    |      طنز     |      پیوندها    |    تماس

-----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه تیف) مانع ندارد