نحوه دستگیری در
کشورهای مختلف جهان !
علیرضا رضایی

آلمان : هشت نفر با بیل و کلنگ (کاملاً بیل و کلنگ) به شما حملهور میشوند
. شما بشدت کتک میخورید و حداقل یک دست و هر دوتا پایتان میشکند . شما را
با همان حالت به طرف مرکز پلیس دقیقاً خرکش میکنند و در آنجا شلوار و شورت
شما را حتماً درمیآورند و به محتویاتتان نگاه میکنند . سپس از شما دعوت
میکنند که شلوارتان را بپوشید و بهتان یک کاغذ میدهند که بر اساس آن اگر
مایل باشید میتوانید بروید از پلیس شکایت بکنید . شما از همین لحظه آزاد
محسوب میشوید ولی بلافاصله توسط یک پیرزن نود و سه ساله و شوهر صد و
چهارده سالهاش که بعنوان خود اشتغالی از پشت پنجره شما را زیر نظر
داشتهاند لو میروید و دوباره پلیس با بیل و کلنگ به شما حملهور میشود .
ایتالیا : یک ماشین آلفارمئوی مدل 1964 پلیس به کنار ماشین فیات 2012 شما
میآید و تمام هشتاد و چهار سرنشین آن یکدفعه برمیگردند به شما نگاه
میکنند . شما هم به آنها نگاه میکنید . دویست متر جلوتر یکی از آنها از
پشت شیشه با کله از شما میپرسد «چیه ؟» هفتصد متر جلوتر شما هم از پشت
شیشه با کله میگوئید «هیچی» . هزار و سیصد متر جلوتر یکی دیگر از آنها با
کله از شما میپرسد «پس چرا نگاه میکنی ؟» دو هزار و صد متر جلوتر شما با
کله میگوید «خودت چرا نگاه میکنی ؟» این کله تکان دادنها آنقدر ادامه
پیدا میکند که شما و پلیس و رهگذران همگی مطمئن بشوید که قضیه هرچی که هست
به مافیا ارتباط دارد . به این طریق شما هفتاد کیلومتر فرار کردهاید و
پلیس شما را تعقیب نموده است . در پایان این تعقیب و گریز یکی دیگر با کله
میگوید «ولی نگاه کردی ها» . شما بیخیال میشوید و میخواهید به مسیر
اولتان که هشتاد و پنج کیلومتر از آن دور شدهاید برگردید ولی نمیتوانید
چون بنزین ماشینتان تمام شده . تمام هشتاد و چهار سرنشین آلفارمئوی پلیس
هرهر به شما میخندند و میافتند دنبال یک ماشین دیگر .
سوئیس : هشت پلیس از روبرو قدم زنان بسمت شما میآیند . شما خودتان را به
ندیدن میزنید و راهتان را به سمت چپ کج میکنید . پلیس هم خودش را به
ندیدن میزند و راهش را به سمت راست کج میکند .
سوئد : پلیس از شما سوال میکند «آیا برایتان امکان دارد که دستگیر بشوید ؟»
شما میگوئید «نخیر» . این پاسخ در سوئد بصورت یک فرهنگ نهادینه میشود و
از آن به بعد همه برای احترام گذاشتن به پلیس و سایر اقشار جامعه همینطور
بیخودی به همدیگر میگویند «نخیر» .
بلژیک : شما درحالیکه دارید راه میروید و به این فکر میکنید که بلژیک یا
اصلاً پلیس ندارد یا اگر دارد در حال جدا کردن اعضاء هیئت دولتش از همدیگر
است یکدفعه توسط تعدادی پلیس مورد ضرب و شتم قرار میگیرید . شما فرصت
نمیکنید بفهمید کی شما را کتک میزند چون بر اثر جراحات وارده کشته
میشوید . سپس پلیس بوسیلهی کابل و سیم بکسل و تسمه پروانه شما را از چهل
و هشت قسمت مختلف بدن مورد بسته بندی قرار میدهد و این موضوع عبرت دیگران
میشود و تا یکماه هیچکسی در بلژیک خلاف نمیکند .
امریکا : دوازده پلیس درحالیکه با شات گان شما را نشانه رفتهاند و تمام
سوابق تجاوز و دزدی و جاسوسی و آدمفروشی شما در دستشان است از تمام جهتها
به شما نزدیک میشوند . تمام خیابانهای اطراف و اتوبانهای ورودی و خروجی
شهر و بزرگراههای کالیفرنیا به تگزاس مسدود شده و چهل و هشت هزار موشک
تمام نقاط حساس موجود در کره زمین را نشانه میرود . دو ناو هواپیمابر وارد
خلیج فارس میشود و نیروی هوائی امریکا به حالت آماده باش درمیآید . شما
دستگیر میشوید و بدون ارائه هیچ مدرکی در طول راه برای پلیس خالی میبندید
که دبیرکل جنبش دانشجوئی ایران هستید و قوه قضائیه حکم تیر شما را داده است
و اگر اراده کنید حکومت ایران سه ساعته سرنگون میشود . پلیس فوراً باور
میکند و دولت امریکا برای مدیریت مخالفین جمهوری اسلامی به شما هفتصد هزار
دلار بودجه میدهد . شما با ده دلار یک سایت در حمایت از جمهوری خواهان
امریکا راه میاندازید ولی از شانس گهتان دموکراتها در انتخابات برنده
میشوند . دولت صد و بیست هزار دلار دیگر به شما بودجه میدهد که ایندفعه
در حمایت از یکی دیگر با ده دلار سایت راه بیندازید . شما یک ویدئوی مفتی
در یوتیوب منتشر میکنید و برای ملت ایران پیام میفرستید و دوباره بودجه
میگیرید .
فرانسه : مطابق قانون سال 1618 چهارصد و پنجاه و سه پلیس که هر کدام
بتنهائی به اندازه کل ستاد جنگ ارتش ایالات متحده بهشان تجهیزات جنگی
آویزان است شما را محاصره نموده و مطابق قانون سال 1844 منتظر میمانند تا
سیگارتان تمام بشود . در همان لحظه تمام تحرکات شما توسط چهارده ماهواره در
سطح فضا ضبط گردیده و هشتصد و دوازده اپراتور پای کامپیوتر در حال بیرون
آورده شجره مورچهی شما هستند . پلیس مطابق قانون سال 1780 از شما خواهش
میکند که دستگیر بشوید . شما ته سیگارتان را روی گه یک سگ که مطابق هیچ
قانونی حتماً در سی سانتی متری شما در کنار پیادهرو وجود دارد خاموش
میکنید و دستگیر میشوید .
پلیس به شما یادآوری میکند که مطابق قانون
سال 1846 میتوانید از این لحظه پاسخ هیچ سوالی را ندهید . شما پاسخ هیچ
سوالی را نمیدهید . پلیس عکس شما با یکنفر دیگر را درحالی که دستهایتان را
دور گردنش حلقه زدهاید و دارید ماچش میکنید به شما نشان میدهد و بشدت
تذکر میدهد که مطابق قانون سال 1762 شما میتوانید بگوئید که او را هرگز
نمیشناسید . شما همینرا میگوئید . تمام اداره پلیس جمع میشوند و مطابق
قانون سال 1837 از اینکه وقت با ارزشتان را به آنها دادهاید از شما تشکر
میکنند و شما به خانه میروید . در این فاصله سیصد و دوازده هزار و چهارصد
و هشتاد و سه برگ نامه برای شما ارسال شده که شما مطابق قانون 1903 موظفید
در مربع خالی صفحه دویست و نود و سه هزار و هفتصد و دوازده آن یک ضربدر
بزنید و تمام آنرا از طریق پستی که مطابق قانون 1712 هزینه آن قبلاً پرداخت
شده پس بفرستید .
ده روز بعد شما مطابق قانون 1829 بدلیل
لجنمال کردن شرافت پلیس در زمان دستگیری ، عدم پاسخگوئی به سوالات پلیس در
زمان بازجوئی ، عدم اهراز هویت کسی که با او عکس جان در جانی دارید و عدم
ارسال بموقع نامه برای پلیس جمعاً به سی و دو میلیون یورو جریمه نقدی و
دوازده سال زندان محکوم میشوید و بلافاصله مطابق قانونی که قرار است در
سال 2015 تصویب بشود بانک چهارده یورو کارمزد از حساب شما برمیدارد . شما
میتوانید مطابق قانون سال 1784 این حکم را قبول نکنید ولی در عوض مجبورید
تا پایان آن دوازده سال روزی پنجاه و سه مرتبه با پلیس ، شهرداری ، بیمه ،
آتشنشانی و اداره مترو نامهنگاری کنید و مطابق قانون سال 1802 اگر فقط
جواب یکی از نامهها را دیر بدهید باید روزی سیزده ساعت در صف یک ادارهای
(به انتخاب خودتان) بایستید و در پایان دوازده سال دوباره تمام اتفاقات
بالا برایتان تکرار میشود .
شما بعداً که متوجه میشوید که در زندانهای
فرانسه به شما امکاناتی تعلق میگرفته که در هتل هیلتون نمیگرفته از اینکه
عمرتان را حرام کردهاید سرخورده میشوید و با مراجعه به سفارت جمهوری
اسلامی خودتان را تحویل پلیس ایران میدهید و بعد از اینهمه بدبختی تازه
بهتان تجاوز هم میشود !
_______________________________________________________
توجه کنید . نوشتن یک ایمیل واقعی الزامی است . درغیر این صورت پیام
دریافت نمیشود.
|