نگاهی ژرف به جدايی
نادر از سيمين
مردو آناهید

هر کس که دَمی آزادانه، جدا از عقيده و
ايدئولوژی، يعنی خردمندانه انديشه کند در میيابد که خشونتهای شريعت اسلام
با جهان امروز سازگار نيستند. از يک سو شمار مسلمانان پيوسته رو به فزونی
است. از سويی ديگر جهانداران برای پيشرفت، از آزمندی، راه سازش و بندگی را
با عربهای نفت فروش برگزيدهاند. از اين روی جهانداران برآنند که خشونتهای
اسلام را در پوشش دروغ پنهان کنند تا جهانيان و آزادگان به زشتیهای احکام
شريعت پی نبرند و در ناآگاهی مسلمانان را بر خود بپذيرند.
جهانداران اميدوار هستند که مسلمانان، با اسلام بزک شده، از کشتار ِ
نامسلمانان، در اروپا و آمريکا، پرهيز کنند.
در اين برنامهها، اسلام فروشان را، به ويژه زنان ِ مسلمانی را ستايش
میکنند که آن زنان خود را در شريعت اسلام آزاد بپندارند و در بردگی
سرافراز باشند. چنين اسلامفروشانی را، به نام ِ آزاديخواه، با جايزهی
نوبل، قلم، خرس، روباه و آفتابهیِ زرين نشانه گذاری میکنند.
اگر تی وی (تلویزیون) زدگان، اکبر گنجی، آن اسلامفروشِ خودفروخته، را
فراموش کردهاند يا اين که آن شيرين عبادی، تلخ سرشتِ مسلمان، را به ياد
ندارند، دستکم زنان مسلمانی را میشناسند که به تازگی نوبل نشان گشتهاند.
زنانی که برای حکومت الله و اجرای احکام شريعت، در مصر و تونس فرياد
زدهاند.
اين زنان، از آن روی، ستايش شدهاند که آنها مسلمان هستند و حقوقی را برای
بشر خواهان هستند که در احکام پوسيدهی 1400 ساله، يعنی در احکام بردگی،
پيشنويس شدهاند.
با اين پيشگفتار شگفتی نيست که فيلم ِ " جدايی نادر از سيمين" ستاره باران
بشود. زيرا اين فيلم زشتیهای شريعت را میپوشاند و انديشهی بانوانِ
آزاديخواه را واژگون نشان میدهد.
پوشاندن ِ زشتیهای حکومت اسلامی، در اين فيلم، بسيار زيرکانه پيش میرود،
بدانگونه که بيننده بدون ژرفنگری به کژنمايی فيلمساز پی نمیبرد.
در اين فيلم، کورانديشی و نادانی را ارجمند میدارند که ايمان به اسلام، به
ويژه ايمان به امامان شيعه، مردم را از دروغ و تبهکاری دور میدارد. راضيه
نمیداند که اسلام از راه راهزنی و کشتار پا گرفته است. او نمیتواند
بداند، که جهاد، حکم به کشتار و دزديدن ِ داريی ِ نامسلمانان است.
ولی هرکس، اگر اندک زمانی، بدون ِ تی وی زدگی، با خرد خودش انديشه کند، در
میيابد که ايرانيان، از راستکاری و نيک انديشی، گرفتار بلاهای اسلامی
شدهاند، پس از 1400 سال، هنوز هم گرفتار ِ جهادگران انسان ستيز و دزدان
ايران ستيز هستند.
افزون بر اين که الله و اسلام تنها از راهّ ستمکاری و راهزنی نيرومند
شدهاند، دارايیی همهی شريعتمداران، بسيجيان، سپاه پاسداران و کاسه ليسان
که اکنون در بيداد بر ايرانيان حکم میرانند، با کشتار ِ دگرانديشان
گردآوری شده است.
سخت ترين ستمی که بر ايران رفته است اين است که خرد و وجدان آنها را در
تاريکخانهی اسلام زندانی کردهاند.
از اين روی، تا زمانی که آنان خرد و وجدان خود را از زندان ِ ايمان آزاد
نسازند، ايرانيان نمیتوانند به درستی و آزدگی انديشه کنند و تا زمانی که
ايرانيان نتوانند با خرد خويشتن بينديشند پيوسته در بردگی به نازندگی زيست
خواهند داشت.
_______________________________________________________
توجه کنید . نوشتن یک ایمیل واقعی الزامی است . درغیر این صورت پیام
دریافت نمیشود.
|