نیش عقرب نه از ره
کینه است
سعيد اطلس (گيل آوا)
می گویند که نیش عقرب نه از ره کینه است، اقتضای طبیعتش اینست.
از آقای کدیور و هم مکتبانش که هنوز غبطهء دوران سیاه خمینی را می خورند، و
از آن دوران نکبت بار بعنوان «عصر طلایی امام» یاد می کنند نباید انتظار
درک واژگان اصیلی مانند حقوق بشر، حق پناهندگی، و دفاع از خود و همنوع داشت.
خمینی یقینا خواهان به راه انداختن حمام خون در ایران و در نتیجه آن لعنت
شدن ابدی از سوی بخش عظیمی از مردم ایران نبود، اما باور او به مکتب جزمی و
خطرناکی که فلسفه وجودیش از خونخوارگی، آزادی کُشی و تحمیل عقیده می گذرد،
از او شخصیت بیرحم و خونریزی ساخت که حتی از پرپر کردن گل عمر نوجوانان
ایرانی و زنان باردار هم نتوانست بگذرد.
میکروب کشنده ای که در هسته این مکتب ارتجاعی و ضد بشری است، به درجه ای از
درجات در اندیشه پیروان خمینی همواره وجود داشته و خواهد داشت. این میکروب
های مهلک در مقاطعی می توانند فعال شوند و شخص حامل را مجبور به کردار و
گفتار و اعمالی کنند که از آنها علائم خمینی گونگی و خمینی صفتی بصورت
روشنی عیان گردد.
آقای کدیور و شرکاء از جمله خمینی صفتانی هستند که از ارباب خونریزشان
همیشه با سلام و صلوات یاد می کنند و در مقابل در هر کجا که زمان و موقعیت
اقتضا کند، نیش های زهرآلودشان را بسان دوران طلایی نسل کشی های دهه 60
امامشان، بر تن مخالفین جدی نظام جمهوری اسلامی وارد می کنند. دشمنی آقای
کدیور و همفکران مکتبی اش تنها شامل یک تشکیلات خاص سرنگونی طلب مثل
مجاهدین نمی شود، بلکه هر آنکس را که خواهان برچیده شدن این نظام منحوس
خمینی ساخته است، نیز شامل می گردد. بنابراین، نباید در مقابل مواضعی (سایت
جرس 8 فروردین 90) که در حریم پناهندگی خارج از کشور تلاشگران سرنگونی طلب
را تروریست تلقی می کنند، سکوت کرد.
سعید اطلس
8 فروردین 1390
_______________________________________________________
|