مقاله

 

 

 
اسکار2011، آخوند مکار ومردم ساده دل!

بصير نصيبي



بار ها شنیده ایم وخوانده ایم که دیگر مردم گول شگرد های نظام را نمی خورند ، بارها وسالها شاهد بوده ایم که این مردم که خودشان تصور می کرده اند دیگر گول نمی خورند ویا ما هندوانه زیر بقلشان گذاشته ایم که دیگر فریب نیرنگ های ج. اسلامی را نمی خورند، بار دیگر فریب این دغل کاران را خورده اند ونا خواسته برای نظام مقدس وقت بقا خریده اند، آنها که در داخل ایران هستند گاه بر این تصورند که چون در داخل هستند حتما برای تحلیل مسایل داخلی محق ترند .پس ما که سال ها از آن محیط دور بوده ایم باید ساکت شویم واستنباط ها وتصمیم های آنهارا بی چون وچرا بپذیریم ، با اینکه خود شاهد بوده ایم که گاه ودر بسیاری مواردما بهتر ودقیقتر مسایل را شکافته ایم ،نمونه ها بسیار است من فقط به نقل گوشه هایی از استنباط خودم بسنده می کنم ،یک نمونه ملموسش همین خیمه شب بازی سال 88 بود زیر عنوان انتخابات رقابتی ،خیلی ها بر این تصور بودند که دیگر بعد از دو دوره افتضاح آمیز باند خاتمی دیگر مردم عادی وفریب خورده که 30 سال نیرنگ وحیله آخوند را تجربه کرده بودندو منافعی در ج. اسلامی ندارندپای صندوق های رای نمی روند، شبه انتخابات سال 88 از طرف اپوزیسیون ( این واژه بیچاره اپوزیسیون هم معنای گسترده ای پیدا کرده تا آنجا که وابستگان بخش مغلوب نظام که به منافع باندشان لطمه وارد آمده هم خودشان را اپوزیسیون قالب می کنند ، این ها مرتبط با آن بال کنده شده نظام مقدسند ومد نظر ما نمی توانند باشند) وآن گروه هایی که خارج از حیطه قدرت ملاها فعالیت میکردند بایکوت شد. اما مردم داخل پای صندوق رفتند ،یعنی خیلی راحت گول ماسک سبز ،عوامل سرکوب 30 ساله را خوردند، این بار عوارض سنگینی را چه جانی وچه عاطفی (سرخوردگی ویاس )تقبل کردند.

آیا حق با ما واقلیتی بود که در ایران به این بساط ودکان جدید زیر عنوان جنبش سبز بی اعتنا ماندند و این نظام فاسدمافیایی را اصلاح ناپذیر می دانستندویا آنها که به امید های واهی دلخوش کردند و برای نظامی که دریک قدمی سقوط قرار داشت فرصت بازسازی وقدرت گیری دوباره ساختند؟ همه تلاش ها در جهت رهایی ،خلاصه شد به گردش عصرانه درسکوت ،شبیه یک سآنس سینما 6 تا 8 بعد از ظهر آنهم در پیاده رو واین آخرین ضربه ی کار سازی بود که کسانی از نوع امیر ارجمند از ستاد موسوی با کمک سربازان گمنام امام زمان به جنبش مردمی سال 88 وارد کردند.در این مورد هم سرنگونی طلبان واقعی خارج کشور ، شرایط داخل را دقیقتر ودرست تر ارزیابی کردند. چنان این پروژه رسوا شد که یک موجود دیگر با عنوان واحدی از ستاد کروبی را با ادعای عبور از اصلاح طلبی وارد بازار کرده اند.

در مورد استفاده سیاسی از سینما وسینمای سیاسی هم که مربوط به ما وکار ما می شود ، هرچند این مسئله مهم در خارج از کشور هم به خوبی جا نیفتاده حتا کسانی هستند که با کلیت نظام در افتاده اند اما قادر به تحلیل درست این موارد نیستند، (البته جمعی هم واقعیت را در می یابند اما خودشان رابه آن راه میزنند) اما بهر صورت هسته اصلی گرایشی که نسبت به این شگرد نظام به آگاهی رسیده در خارج از مرز های ایران شکل گرفته است والان کم نیستد کسانی در داخل( بیشتر از میان جوانان عاصی از یک نظام ارتجاعی وبسته) که همان حرفها ونظرهای مارا اشاعه می دهند. می دانیم که مقامات وزارت ارشاد به دلیل یکی دو نکته انتقاد آمیز اصغر فرهادی اورا تنبیه کرد وجلوی ادامه ساخت فیلم جدایی نادر از..را گرفت وبعد از پوزش رسمی اصغر فرهادی از مستر پرزیدنت دکتر محمود احمدی نژاد بود که فرهادی دو باره اجازه فیلمبرداری یافت، وقتی هم کارش تمام شد وروانه برلیناله اش کردند،از تبلیغ گسترده ای که دولت پادگانی برای اصغر فرهادی به راه انداخت معلوم بود که اینها قصد دارند فرهادی را جانشین عباس کیارستمی مهره سوخته شده بکنند آین بود که من بی آنکه نیاز باشد غیبگو باشم ! در یاداشت روز دیدگاه نوشتم :

"برای اینها چه اهمیت دارد که مردم یک شهر بزرگ چند سال اصلا سینما نداشته باشد اما این مهم است که با صرف هزینه های هنگفت برای فیلم اصغرفرهادی پخش کننده گردن کلفت بیابند وبا نفوذی که در آکادمی اسکار و با دعوت ازرئیس آکادمی وهیات همراهش در دوران اول ریاست احمدی نژادکسب کرده اند مقدمات کسب یک اسکار ویژه در 2011 را فراهم کنند تا دیگر فتنه !گران هنوز فتنه گر مانده ادعا نکنند در دوره احمدی نژاد هنر مرده است بله یک مجسمه اسکار برای کسب وجهه پرزیدنت مردم گرا خیلی مهم است »

من نه غیب بین هستم ونه غیب گو، دستمایه بیشتر مطالب من همان مسایلی است که در مطبوعات حکومتی منتشر می شود.من هم مثل خیلی های دیگر که نسبت به مسایل ایران حساس هستند یکی دوساعت از وقت روزانه ام را صرف مطالعه سایت ها و وبلوگ ها می کنم والبته به ضرورت نیاز کارم روی مطالب مرتبط با سینما به قول سینمایی ها زوم می کنم . نطری که من در باره تصمیم نظام برای کسب یک مجسمه اسکار از طریق نمایش گسترده جدایی ... و به شهرت رساندن اصغر فرهادی ارائه کردم را هم از لابلای همان مطبوعات بیرون کشیدم وقتی روزی نامه امنیتی/ حکومتی رجا نیوز با صراحت نوشت:

« فیلم "جدایی نادر از سیمین" از طرف معاونت سینمایی به‌عنوان نماینده ایران در اسکار تعیین شد و دوباره این پرسش خودنمایی کرد که نسبت فیلم فرهادی با حاکمیت جمهوری اسلامی چیست؟ البته حکومتی بودن صفت بدی نیست اما همه هنرمندان مایل هستند ژست مستقل بگیرند؛ به‌ويژه روشنفکرها.

وبعد اضافه کرد:

«بی تردید حمایت‌هایی که فرهادی از سوی دولت دریافت کرده آن اندازه استثنایی و منحصر به‌فرد است که مجموع آنها به سختی نصیب فیلم دیگری در تاریخ انقلاب شده باشد؛ از جوایز مهم جشنواره تا نمایندگی اسکار- ماجرا از اینجا شروع می شود که پس از سخنان سیاسی فرهادی و لغو موقت پروانه ساخت فیلمش، خیلی زود این تصمیم ملغی و کان لم یکن می شود تا تولید فیلم به موقع تمام شده و به جشنواره برسد. شب اختتامیه جشنواره بیست و نهم فیلم فجر است و همه نگران اینکه جایزه ها چگونه تقسیم می شود. اتفاقی که حدس زده می شد، می افتد. بهترین جایزه های جشنواره بیست و نهم فیلم فجر یعنی "جایزه بهترین کارگردانی" و "جایزه بهترین فیلمنامه" به فیلم فرهادی اهدا می شد»

خوب آدم باید خیلی نسبت به قضایا بیگانه باشد که قصد ونیت نظام را از بالا کشیدن وکسب اعتبار کاذب برای فرهادی درک نکند اینها را روزی نامه ای می نویسد که در کنار کیهان شریعتمداری یک نشریه ی امنیتی؛ دولتی وذوب در ولایت است. البته به روال همیشگی آخوندها باند های حکومتی برای از میدان بدر کردن رقبا دست همدیگر را رو می کنند، این روش آخوندها در طول عمر این نظام دوام داشته تا آخوند ها حکم میرانند ادامه خواهد داشت .

بقیه اطهار نظر رجا نیوز را بخوانید:

«جالب‌تر اینکه، رئیس بنیاد فارابی حقیرانه روی سن اختتامیه جشنواره، سعی می کند اولین کسی باشد که این گزارش را با موبایلش به فرهادی در برلین گزارش کند. بالاخره پس از یکی دو بار قطع و وصل موبایل، موفق می شود و پس از تبریک، گوشی را به سمت سالن می گیرد تا جیغ شادی هواداران فرهادی در سالن را یک‌سره به برلین منتقل کند»

بعد رجا نیوز دلایل دیگری را برای حمایت از فیلم فرهادی ،آماده کردن فضا برای هر چه مشهور تر شدن فیلم ارائه می دهد ومی افزاید:

«فیلم به راحتی سهمیه اکران نوروزی پیدا می کند و کسی نمی پرسد که با حمایت کدام گروه و چگونه سهمیه اکران نوروزی -که یا برای پرفروش‌هاست و یا برای صاحب نفوذها- در رقابت نفس گیر امسال به فرهادی هم می رسد»

همین طور از حمایت ویژه صدا وسیمای ج. اسلامی پرده برمیدارد ومی نویسد:

«تنها برنامه سینمایی تلویزیون یعنی هفت، در طول چند هفته اکران "جدایی..." آن‌قدر که برای این فیلم سنگ تمام می گذارد و گزارش و رپرتاژ و آگهی و آمار می رود، برای هیچ فیلمی نمی رود»

وبعد می افزاید:

«در برنامه نظرسنجی انتخاب بهترین فیلم تاریخ سینما در سیمای دارابی و صداوسیمای ضرغامی، یک کارشناس سینما برای اینکه مردم را قانع کند به "جدایی..." رای بدهند این فرصت را می یابد که این فیلم را بهترین فیلم تاریخ سینمای پس از انقلاب اعلام کند»

جالب است که رجا نیوز هم صدا وسیما را صدا وسیمای ضرغامی می نامد نه صدا وسیمای جمهوری ی اسلامی.

اما رجا نیوزسرانجام وبعد از کلی مقدمه چینی طرح وبرنامه جمهوری اسلامی برای کسب یک اسکار در دوران درخشان احمدی نژاد را بر ملا می کند و می نویسد:

«حالا تصور کنید درصورتی که فیلم فرهادی در بخش غیرانگلیسی اسکار، جایزه بیاورد و باز هم آقای رئیس بنیاد فارابی مجبور بشود که نیمه شب برود فرودگاه امام خمینی(ره). این بار چه حمایت و تجلیلی از وی صورت خواهد گرفت»

ایا باز هم شک دارید که جمهوری اسلامی برای کسب یک اسکار در دوران پر افتخار احمدی نژاد سرمایه گذاری کرده است؟

ایرانیان شیفته افتخارات این چنینی آماده باشند تادر جشن و سرور کسب نخستین جایزه اسکار به سینمای جمهوری اسلامی در دوران پر افتخار ریاست دکتر! محموداحمدی نژاد شرکت کنیم ومشت محکم دیگری به پوزه امریکا جهانخوار واستکبار جهانی فرود آوریم . فقط ما نفهمیدیم سبزالهی ها چرا بی دلیل شایع کرده بودند که در دوران احمدی نژاد هنر مرده است؟این همه جایزه و دیپلم به سینمای دولتی میدهند که هنر در دورانش مرده است ؟ بله بیشترین امتیاز در طول عمر ننگین جمهوری اسلامی به فیلم فرهادی در برلیناله در همین دوران اهدا می شود به قول گزارشگر صدا وسیمای ارتجاع فیلم فرهادی در برلیناله جایزه باران شد ودر همین دوران است که فیلم افساید که در دوره خاتمی توقیف بود آزاد ودر برلیناله خرس نقره ای را اسیر می کند به شیفتگان هنر در دوره دولت پادگانی ، کودتایی، مافیایی، رای دزد وغیر قانونی مژده بدهیم که این دولت مردمی هم خوب زمینه چینی کرده است تا یک اسکار هم به هنر مرده دوره احمدی نژاد اهدا شود پس با پوزش از دولت عدالت پرور و مهرورز همه با هم این شعار را تکرار می کنیم مرگ بر ضد ولایت فقیه، احمدی ، احمدی، حمایتت می کنیم

هنر نزد ایرانیان است وبس..



بصیر نصیبی



23/9/2011

www.cinemaye-azad.com
 




درهمین ارتباط یادداشت میلاد مختوم همکار ما در دیدگاه را بخوانید



http://www.didgah.net/maghalehMatnKamel.php?id=26386در

 





_______________________________________________________

  Share

توجه کنید . نوشتن یک ایمیل واقعی الزامی است . درغیر این صورت پیام دریافت نمیشود.

: اسم
: ایمیل
پیام

 

مقاله ها   |    نظریات   |    اطلاعیه   |    گوناگون    |      طنز     |      پیوندها    |    تماس

-----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه تیف) مانع ندارد