رفتیم مبارزه کردیم و انتقاد.... !
روز گذشته شورای حقوق بشر سازمان دولتهای متحد درژنو، قطعنامه صادرکرد . این شورا اعلام کرد که به حکومت اسلامی انتقاد دارد . بعضی از مفسرین این لحن دولتهای متحد را خشونت آمیز تلقی کردند و متقابلا اعلام کردند : انتقاد وارد نیست . سرکوب مخالفان و اعدام و بازداشت و محاکمه در سراسر دنیا سنتی دیرین است . بنابراین نباید به نمایندگان الله در ایران به این شدت انتقاد کرد . ما هم که رفته بودیم جلوی مقرسازمان این دولتها ، تا اعتراضی کنیم به نقض حقوق بشر ......متوجه این موضوع شدیم . یعنی راستش فقط من نبودم . اصغرو اکبرو تقی و نقی و کبری و.....اینا هم بودند . یه چند نفری که معلوم بود مدنی نیستند داد زدند مرگ بر دیکتاتور.....! آقا غوغایی شد و بقیه حاضران در محل چنان اعتراضی به این شعارهای ساختارشکنانه کردند که ترسیدیم و سریع خودمان را با شرایط انطباق دادیم و شعارهای مدنی را سرلوحه قرار دادیم . از جمله شعارهای ممنوعه در جلوی مقردولتهای ملل متحد در شهر ژنو شعار " مرگ بر دیکتاتوری بود ! " مشابه این شعار از طرف " یه کمیته ایی " تزریق شده بود : دیکتاتوری نمیخوایم ! خبرنگار رادیو فردا هم بود وازمراسم مدنی گزارش تازه و داغ میداد . خواستیم از یکی بپرسیم چه فرقی بین این 2 شعار هست ولی کسی نمشنید چون صدای مبارزه خیلی بلند بود . خواستیم بگوئیم که شعار مرگ بر دیکتاتور حرف مردم داخل ایران است ، و اینجا هم باید حرف مردم ایران انعکاس داده شود . ولی گفتند : اینجا که داخل ایران نیست اینجا نباید با خشونت حرف زد باید به آرامی و لطافت و ظرافت موزیک گوش کرد . شعار "مرگ بر دیکتاتور" از سبد مبارزه خارج از ایران باید حذف شود ! باید مدنی باشی تا مبارزه را بتوانی بکنی ! حالا این دیکتاتور و دیکتاتوری کیه و چیه.... که در شهر ژنو بین انبوهی کارشناس مدنی اختلاف ایجاد کرد که بالاخره بدیم یا ندیم ؟ ما که نتوانستیم به یک دید همه جانبه برسیم . کمیته ایی هم که شعار مرگ بر دیکتاتور را ممنوع کرده بود ، دارای دید کافی بود ، فقط مثل شورای سبز امید ، که اعضایش همه در فاز مخفی زندگی میکنند معلوم نبود کجا هستند و از چه وقت هستند و چرا هستند و کلا چه تفاوتی هست بین اینکه بگی مرگ بر دیکتاتوری و یا بگی دیکتاتوری نمیخوایم ؟ بعد یک استادی که معلوم بود مدنیت را آموزش میدهد و همچون گوسفندی مدنی ، مشغول تشریح موضوع مدنیت بود توضیح داد که وقتی دیکتاتوری وجود ندارد شعار " مرگ بر دیکتاتوری " هم موضوعیت ندارد ! راستش اولش کف کردیم ولی بعد کفمان خوابید و تب کردیم . دیکتاتور کجا بود ؟ این جماعت مشهور مثل قذافی و مبارک و بن علی و خامنه ای و سعودی و بقیه ........هرچیزی هستند و استعداد شدن دارند به جز دیکتاتور . زبانمان را گاز گرفتیم و به خودمان و مردم ایران انتقاد جدی کردیم که چرا وقتی اساسا دیکتاتوری وجود ندارد باید شعار ساختارشکنانه داد !؟ بنابراین ما شورای مدنی مبارزه و اسکول و شاسکول و اینا.....به آقای بانکی مون انتقاد داریم که چرا لحن بیانیه شورای حقوق بشر دولتهای متحد را تعدیل و مدنی نکرده است و انتقاد ساختارشکنانه اساسا وارد نیست به همان دلیل ساده که گفتیم . دیکتاتوری وجود نداره ! به مردم ایران انتقاد وارد است که مستمر از شعار " مرگ " استفاده میکنند . به من انتقاد وارد است که جلوی این زبان و قلم را نمیگیرم و خلاصه حاضر نیستم کبک قصه های برفی بشم . به رسانه های که سانسور و خود سانسوری ندارند انتقاد وارد است ، به زمین انتقاد وارد است ، به زمان انتقاد وارد است . به سونامی ژاپن انتقاد وارد است . به چهارشنبه سوری انتقاد جدی وارد است که از آتش به عنوان سمبل استفاده میکند . آتش سمبل خشونت است . باید از دسته گل یا دست خر استفاده کرد ..... بانکی مون ضمن انتقاد به هرچی منتقده......اعلام کرد که هر انتقادی که گردو نیست ! البته موارد استثنا ئی فهم باید بشود ، لیکن .... اگر کسی انتقادی به موجودی ایدئولوژیک دارد که از موضع قدرت و نقطه قوت آن موجود ایدئولوژی است ....صحیح نیست ..وارداست...انتقاد جواب ندارد.....مرحبا دارد...لیکن....فراخوان... جناب ایدئولوژی ، به شما انتقاد خیلی بزرگ وارد است که چرا هیچ نقطه ضعفی نداری و یه قلمبه نقطه قوتی !؟ دولولویا....بر وزن هالولویا... معادله پیچیده ای نیست . جریان و یا فردی که به انتقاد جواب نمیدهد 2 حالت دارد . یا مادون تضاد است و یا همان موضع قدرت ! ولی اگه توی دنیای انسانی امروز کسی یا جریانی مدعی شد که از نقطه قوتش به انتقاد جواب نمیدهد پس قطعا یک حالت بیشتر ندارد . مادون تضاد و پرت است ! استاد بز در خدمت ما هستند و به سوال ما دراین زمینه پاسخ میدن : استاد بز: بله ، کاملا حق با مشتری بید . شما وقتی از شعار " مرگ " استفاده میکنی اولین تاثیر مخرب آن بسته شدن این دکان است . در این دکان وقتی مدنی باشی رونق گرفتن مجاز است . شما میدونی که من خودم سالهاست ازهمین دکان مشغول بلند کردن هستم من در هر مبارزه ای و چنین مکانهای یه دوست دختر جدید پیدا میکنم . شعار " مرگ " هیچ سنخیتی با پیدا کردن دوست دختر و هیجان مطرح شدن و اضافه حقوق و مزایای مستقل بودن .....ندارد ! استاد بز میشه مدنیت را کمی تشریح کنید لطفا : استاد بز: مگه من گوسفندم ؟ ببخشید استاد قصد توهین نداشتم . پس اگه میشه لطفا یه چیزی برامون تعریف کنید . استاد بز: بله با کمال میل و با اجازه بانکی مون و بزرگترا ......
روزی بزی داخل چاله ای افتاد و بسیار دردش آمد ...یک روحانی او
را دید و گفت :حتما گناهی انجام داده ای ! یک دانشمند عمق چاله و
رطوبت خاک آن را اندازه گرفت! سپس فرد بیسوادی شاخ بز را گرفت و او را از چاله بیرون آورد ! آنکه می خواهد ، انجام می دهد و آنکه نمی خواهد ، تئوری می بافد. ( یعنی حرف مفت میزند ) جرج برناردشاو
اسماعیل هوشیار 15 مارس 2011 ژنو 24 اسفند 1389
غلامرضا محبی
16 mars 2011
|
مقاله ها | نظریات | اطلاعیه | گوناگون | طنز | پیوندها | تماس
-----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه تیف) مانع ندارد