تاریخ انتشار:20.10.2013
جنبش بدون
رهبر یا رهبران بدون جنبش؟
دارا ایرانی

صحبتهای محسنی اژهای مبنی بر عدم لغو حبس خانگی موسوی و کروبی و
رهنورد مگر آنکه توبه نمایند آب پاکی را روی دست اصلاحطلبان و
طرفداران روحانی که به امید رها سازی این سه تن از حبس خانگی ریخت.
شایعاتی مطرح شده بود مبنی بر اینکه حبس خانگی موسوی، کروبی و
رهنورد درروز عید غدیر به پایان میرسد، ولی محسنی اٰژهای با
صراحت هرچه تمامتر این مساله را تکذیب کرد و گفت تا اینها توبه
نکنند، از رهایی خبری نیست.
بدین ترتیب، یک بار دیگر با فروکش کردن تب بنفش و بنفشبازی و لایک
زدن درفیسبوک برای ظریف و دنبال کردن روحانی درتوییتر، سرنوشت
رهبران جنبش سبز درمحاق بلاتکلیفی باقی ماند.البته حتی درصورت
آزادی این سه تن از حبس خانگی دو مساله باید روشن شود:
اول اینکه آیا اصلا جنبش سبزی باقی مانده است که اینها رهبرانش
باشند؟ با خاموش شدن شعله تظاهرات خیابانی که منتهی به ۱۸ میلیون
رای برای روحانی به گفته حکومت شد، این پرسش پیش میآید که وقتی ۱۸
میلیون نفر مجددا درهمان انتخاباتی که به نتایجش اعتراض داشتند
شرکت میکنند پس دیگر چه دلیلی برای اعتراض وجود دارد؟ به چه چیزی
باید اعتراض کنیم وقتی خودمان با حکومت درادامه مسیرش همساز
میشویم؟
مساله دوم این است که حقیقتا طرفداران جنبش سبز که زمانی بانگ سبز
و سبز اندیشیشان درهمه جا گسترده بود کجا هستند و چه میکنند؟ آیا
به بنفش تغییر رنگ دادهاند یا آمیزهای از سبز و بنفش را انتخاب
کردهاند و یا اصلا بی رنگ هستند؟
وقتی قرار باشد حکومت به خواسته خود یعنی کشاندن مردم پای صندوقها
و نمایش مشروعیت به دنیا از مقابل دوربینهای تلویزیون برسد و دست
آخر هم یک رقم ۱۸ میلیونی را به خورد همه بدهد بنابراین بودن یا
نبودن موسوی، کروبی و رهنورد در حبس خانگی مشکل خاصی ایجاد نمیکند
چون اساسا جنبشی باقی نمانده است که اینها قرار باشد رهبرش باشند.
اگر چه جامعه مجازی هنوز هم جسته و گریخته یادی از این سه تن
میکند ولی جامعه واقعی بنظر میرسد زیاد دیگر به این مساله اهمیت
نمیدهد یا اصلا آن را به باد فراموشی سپرده است. بهویژه
اصلاحطلبان که هم اکنون با حکومت پشت سر روحانی همصدا شدهاند و
برای حفظ موقعیت خود درنظام سعی میکنند از کنار مساله حبس خانگی
رهبرانشان گذر کنند تا نه سیخ بسوزد نه کباب!
به اعتقاد نگارنده درست مانند تب سبز و سبز بازی و سبزاندیشی
درسالهای اخیر این تب بنفش و بنفشاندیشی نیز با گذشت زمان به
فراموشی سپرده خواهد شد و یک بار دیگر واقعیات تلخ جامعه ما خودش
را نمایان خواهد ساخت. واقعیاتی که همه میدانیم چیست ولی هر از
چند گاهی با لعاب سبز یا بنفش آنها را روپوشانی میکنیم. آنهم
برای جنبشی رهبر ندارد و رهبرانی که جنبش ندارند.
ایمیل دریافتی
_______________________________________________________
توجه کنید . نوشتن یک ایمیل واقعی الزامی است . درغیر این صورت پیام
دریافت نمیشود.
|