تاریخ انتشار: 06.12.2013
رمزگشایی از
پیروزی روحانی
علی افشاری

برخی از مقامات نظام به اصلاحطلبان پیغام داده شده بود که مسائل
سال ۸۸ در انتخابات ۹۲ اتفاق نمیافتد
امروز میتوان بهتر فهمید که آیا حکومت تمایل به ریاست جمهوری
روحانی داشته و چرا به ریاست جمهوری حسن روحانی رضایت داده است.
انتشار و دسترسی اطلاعات جدید کمک میکند تا پازل انتخابات ۹۲
تکمیل شود.
محمدرضا خاتمی در مصاحبه با روزنامه اعتماد فاش کرد که پیش از
انتخابات از سوی برخی از مقامات نظام به اصلاحطلبان پیغام داده
شده بود که مسائل سال ۸۸ در انتخابات ۹۲ اتفاق نمیافتد. این ادعا
در هماهنگی کامل با سخن حسن روحانی در جریان تبلیغات انتخاباتی است
که خطاب به مردم گفت سربسته میگویم مسائلی که در سال ۸۸ رخ داد در
این انتخابات نخواهد بود.
جالب آن است که این حرف روحانی با اعتراض اصولگرایان و نیروهای
نزدیک به رهبری مواجه نشد. نتیجه مستقیم سخنان روحانی که اینک
محمدرضا خاتمی نیز بر آن صحه میگذارد، دخالت حکومت در روند
انتخابات جنجالی دهمین دوره ریاست جمهوری است.
احتمال صحت ادعاهای روحانی و خاتمی بالا است. تا کنون اقتدارگرایان
و محافل اصولگرا واکنشی به این سخن نشان ندادهاند. روحانی نیز
سربسته و مبهم در این خصوص حرف زد.
مجموعهها و فعالان نزدیک به رهبری نیز پیرامون ادعای یاد شده تا
کنون سکوت ورزیدهاند. حتی در حملاتی که اصولگرایان تندرو به
محمدرضا خاتمی داشتند و او را به خاطر برخورد طلبکارانه با نظام
در خصوص اتفاقات سال ۸۸ سرزنش نمودند اما هیچ اشارهای به این ادعا
و نتایج مهم آن نکردند.
رمزگشایی از این موضوع کمک بسیاری به حل فهم پدیده ۲۴ خرداد میکند
و روشن میکند که چرا حکومت به ریاست جمهوری حسن روحانی رضایت داد.
آیا نخواستن مطرح بود یا اینکه حکومت نتوانست فضا را به خوبی
مدیریت کند و در نتیجه مجبور شد خروجی صندوقهای رای در ۲۴ خرداد
را تحمل نماید.
پیام فوق برگ تایید محکمی است که انتخابات ۸۸ از مسیر طبیعی منحرف
شده و شدت دستکاریها و تقلبها آن قدر بوده که حکومت در دوره بعدی
برای تشویق به شرکت در انتخابات وعده عدم تکرار را میدهد.
بنابراین پیغام فوق که علی القاعده باید از سطوح بالای حکومت صورت
گرفته باشد، نشانگر عدم سلامت انتخابات ریاست جمهوری دهم است. آنچه
مهندس موسوی شعبده بازی انتخاباتی نامید.
این موضوع نه تنها به شکل مستند حقیقت مسائل در بحران پر دامنه در
سال ۸۸ را آشکار میسازد بلکه در عین حال پرتوی بر ابعاد ناشناخته
۲۴ خرداد ۹۲ نیز میافکند. پیام فوق نشانگر رضایت و حتی تشوبق
حکومت به رای دادن به روحانی و افزایش شانس پیروزی وی نیز است.
وقتی خامنهای ۴۸ ساعت قبل از انتخابات از همگان و حتی مخالفین
خواست تا در انتخابات حضور پیدا کرده و رای بدهند تقریبا میشود
گفت، ریاست جمهوری روحانی را پذیرفته بود. اما سخن محمدرضا خاتمی و
همچنین ادعای حسن روحانی در روزهای رقابتهای انتخاباتی پذیرش
ریاست جمهوری روحانی از سوی مراکز انتصابی را عقب تر میبرد.
حسن روحانی ادعای فوق را در همان روزهای ابتدائی تبلیغات
انتخاباتی اعلام کرد. در آن زمان وضعیت وی در نظر سنجیها عادی بود
و نشانی از پیروزی وی دیده نمیشد. نتیجه همه نظر سنجیها و
بررسیهای کارشناسی مشخص میسازد که روحانی روند رو به رشدی داشت
ولی در روزهای آخر قبل از انتخابات بود که حمایتها از وی شتاب
بالایی پیدا کرد. بنابراین نمیتوان پیام ادعایی فوق را ناشی از
مطمئن شدن تصمیم گیران اصلی نظام از پیروزی روحانی دانست.
ازاینرو پیامهای هدفمند فوق فرضیه اینکه از ابتدا قرار بوده است
روحانی هفتمین رئیس جمهور شود را تایید میکند اما در عین حال هنوز
مدارک معتبر برای اثبات این فرضیه وجود ندارد و حتی احتمال آن نیز
بالا نیست ولی قابل تامل است. بهخصوص ااطلاعاتی که رضا خاتمی داد،
فرضیه فوق را جدیتر میسازد.
سویه مهم دیگر این ماجرا چرایی ارسال پیام فوق از سوی مسئولین عالی
رتبه نظام و محتملا خامنهای است. این پیام ادعاهای موسوی و کروبی
را تایید مینماید. در حالی که سیاست رسمی نظام و به طور مشخص
خامنهای رد کردن ادعای یاد شده و انتساب اتهامات سنگین به رهبران
نمادین جنبش سبز بوده است. همچنین گیرندگان این پیام نیز از سوی
حکومت متهم به اتهامات مشابه شده بودند. حال چطور شده است که حکومت
حاضر شده چنین پیامی به آنها بدهد که متضمن نفی مدعیات پیشین خود و
حقانیت جریان طرد شده از قدرت در سالیان اخیر است.
این تناقض بر پیچیدگی مسئله میافزاید و طرح تحلیل منسجم و دقیق را
دشوار میسازد. البته بررسی مجدد سمتگیریها و مواضع اصلاحطلبان
روشن میسازد که به احتمال زیاد گیرندگان پیام فوق بیشتر از سید
محمد خاتمی و حسن روحانی بودهاند. چه بسا ممکن است از همان زمان
که عدهای از فعالان اصلاحطلب که به یکباره و در رفتاری
غیرمنتظره از یک سال قبل از انتخابات ۹۲ شروع به بحث پیرامون ضرورت
شرکت در انتخابات و معرفی کاندیدا کردند، پیامها و یا علائم غیر
مستقیمی را دریافت کرده بودند.
اما نتیجه گیری محمد رضا خاتمی که پیام فوق نشانگر تغییر در
سیاستهای حکومت و احترام به رای مردم بوده است، با واقعیتها
تطبیق نمیکند. بهخصوص حوادثی که در چهار ماه اخیر رخ داده است
روشن میسازد که حداقل در عرصه سیاست داخلی، مقاومتها در خصوص
تغییر استراتژیک وجود دارد. در خود انتخابات نیز رد صلاحیت
رفسنجانی و اعمال مهندسی درشکل دهی به فضای انتخابات نیز فرضیه
بازنگری در سیاستهای حکومت و به طور مشخص رهبری را باطل مینماید.
تداوم حصر موسوی و کروبی و تشدید سختگیری بر آنها در ایام
رقابتهای انتخاباتی نیز مجال خوشبینی به پیام فوق نمیدهند.
بنابراین به احتمال زیاد حکومت در کشاندن اصلاحطلبان و بخش بیشتری
از مردم به پای صندوقهای رای چنان منفعتی میدیده است که حاضر شده
تبعات منفی آن نیز بپذیرد.
پیام فوق روشنکننده حقانیت مواضع موسوی، کروبی و رهنورد و مقامت
آنها است. در عین حال آشکار میسازد که حکومت نسبت به تداوم
مشروعیت ستانی از ساز و کارهای قانونی و انتخاباتی نظام هراسناک
بوده و برای جلوگیری از خیزش مجدد جنبش سبز و گسترش رویکردهای
رادیکال حاضر شده قدری عقب بنشیند و ریاست جمهوری روحانی را بپذیرد.
اما این تمهید عملی تاکتیکی است و هدف آن نفی جنبش سبز از این طریق
و بازسازی دوباره اقتدار ولایی است.
در این میان افشاگری فوق مشکل عدم استمرار در مبارزات سیاسی و در
نتیجه فقدان انباشت قدرت اجتماعی را نیز پدیدار میسازد. برخورد
اصلاحطلبانی چون محمدرضا خاتمی که با این حرکت حکومت همراهی کردند
و پشت رهبران جنبش سبز نایستادند نیزشایسته آسیب شناسی است.
علیالقاعده کسانی که در یک حرکت بودند وقتی مواجه با چنین پیامی
میشوند نخست باید صداقت و جدیت طرف مقابل را بسنجند وسپس در یک
حرکت جمعی تصمیم لازم را بگیرند. اگر واقعا حکومت از گذشته درس
گرفته و دیگر بنا نداشت روش سال ۸۸ را تکرار کند، طبیعتا اول باید
از قربانیان آن رویداد دلجویی کرده و حداقل برخورد امنیتی با آنها
را متوقف میساخت. ولی چنین اتفاقی نیفتاد و چشم انداز امیدوار
کنندهای فعلا نیز دیده نمیشود.
در این راستا انتشار و دسترسی اطلاعات جدید کمک میکند تا پازل
انتخابات ۹۲ تکمیل شود. خلق این رویداد با مشارکت اکثریت نسبی مردم
در انتخابات رخ داد. اما نقش حکومت در فرا در فراهم ساختن فرصت مهم
بود.
اطلاعات جدید بیشتر مشخص میسازد که آیا حکومت تمایل به ریاست
جمهوری روحانی داشته و یا حداقل با آن مشکل جدی نداشته است؟
اما بررسی رفتار حکومت نشان میدهد این اقدام در مسیر کاهش شکاف
ملت- دولت نیست بلکه با هدف حل مشکلات خارجی و اقتصادی و جلوگیری
از تغییر موازنه قوا به نفع نیروهای معترض است. البته تحلیل فوق
فعلا در حد گمانه زنی است. دسترسی به دادههای جدید و روشن شدن
ابعاد مغفول ماجرا درستی و یا نادرستی تصور فوق را روشن مینماید.
khodnevis
_______________________________________________________
توجه کنید . نوشتن یک ایمیل واقعی الزامی است . درغیر این صورت پیام
دریافت نمیشود.
|