رمان بحران
میشل کولن شبکۀ فرانس 2 را تحلیل می کند
ترجمه توسط حمید محوی

http://www.youtube.com/watch?v=AQWqrf3t59g
http://www.youtube.com/watch?v=6zUAbphYUWI&feature=relmfu
«رمان بحران» مستندی است که پی یر آردی تی هنرپیشۀ فرانسوی برای بررسی
بحران معاصر برای شبکۀ پر بیننده تلویزیون فرانس 2 تهیه کرده بود. میشل
کولن این فیلم مستند را مورد بررسی قرارمی دهد.
پلان 1
Investigation’action
Michelcollon ;info
پلان 2
00.06
تحلیل «رمان بحران»
فرانس 2
توسط میشل کولن
پلان 3
00.13
11 ژانویه 2012
ساعت 20.30
شبکۀ تلویزیونی فرانس 2
می خواهد
«بحران را برای فرانسوی ها توضیح دهد»
پلان 4
00.19
پول، سقوط ارزش ها و بدمستی
با پی یر آردیتی
دانیل کوهن و اریک اورسنا
پلان 5
(توضیحات گویندۀ تلویزیون)
در این جا شب استثنائی را با همکاری «پاریزین» به شما پیشنهاد می کنیم.
کلاس درس اقتصاد نیست، تاریخ کاملا تازۀ ما است که توسط پی یرآردیتی به شما
نشان داده خواهد شد، کمی شبیه یک رمان با شخصیت ها و پیچ و خم های داستانی
آن ، تنها با این تفاوت که تمام آن واقعیت دارد.
پلان 6
دقیقۀ 0.34
میشل کولن : تعداد زیادی از شما دیدگاه ها و نظریات و واکنش هایتان را
دربارۀ این برنامۀ تلویزیونی پیرامون موضوع بحران برای ما فرستاده اید ، که
تماشاچیان بسیار زیادی داشته است، که باید گفت خیلی خوب تهیه شده. اولین
پرسشی که باید مطرح کنیم، این است که هاردی تی برای اینکه بحران را برای ما
توضیح دهد به چه کسی مراجعه کرده است؟
پلان 7
دانیل ، دانیل کوهن، شما اقتصاددان خیلی شناخته شده ای هستید، به من توضیح
دهید
پلان 8
دقیقۀ 0.55
میشل کولن : آقای آردیتی کمتر به اختصار موضوع اقتصاددان شناخته شده را
مطرح می کند. او باید به ما معرفی می گفت که مشخصا دانیل کوهن کیست؟
او مشاور امور بانک امور تجاری «لازار» فرانسه- آمریکائی است. این بانک به
دارائی های ثروتمندان رسیدگی می کند، به ثروتمندان کمک می کند که ثروتمندتر
شوند. این بانک متخصص خصوی سازی، ادغام شرکت ها، بازسازی ...که به شرکت های
فرانسوی اجازه داد که در دهۀ گذشته تقویت شوند، و به همین ترتیب دانیل کوهن
یکی از نزدیکان دومینیک تروستکان که مدیریت صندوق بین المللی پول را به
عهده داشت، و مصیبتهای بسیاری را به کشورهای جهان سومی تحمیل کرد. پرسشی که
در این جا مطرح می شود این است که چرا شما فردی را دعوت می کنید که به
زندگی اش از طریق خدمت به ثروتمندان تأمین می کند که ثروتمند تر شوند، و نه
اقتصاددانان منتقد دیگر مثل رائول جنار، هانری هوبن، میشل هوسون...
پلان 8
1.39
در نتیجه، همه چیز باب هشت آغاز می شود
پلان 9
فرانسه در سال های 50 با این اعتقاد عمومی زندگی می کند که آیندۀ درخشانی
در پیش است.
کشور دوران فوق العاده ای را می گذراند
پلان 10
بگویید چرا گذاشتیم فرصتی که بهشت به نظر می رسید از چنگمان بگریزد؟
پلان 11
میشل کولن : بهشت. باید یادآوری کنیم که بستگی به دیدگاه ما دارد، در سال
های 50 و 60 سال های جنگ کثیف علیه الجزایر، و جنگ ویتنام است. یعنی سال
هایی که جهان سوم تحت فشار نظام استعماری از گرسنگی می میرد و مجبور است
برای آزادی اش اسلحه به دست گیرد. چرا جهان سوم را باید به مستعمره تبدیل
کردند؟ چون که استیلای قهرآمیز بر آنها منافع زیادی در بر داشت، مواد اولیه
را نمی پرداختند، نیروی کار رایگان بود، رهبران را خریداری می کردند، در
نتیجه ثروت در یک طرف انباشت می شد. ثروت به این طرف می آمد و فقر در جهان
سوم باقی می ماند.
نکته ای که در این فیلم آزارم می دهد این است که خیلی روی فرانسه و یک می
روی ایالات متحده تمرکز پیدا کرده. یک نفر از سه نفر در حال مردن است،
کاملا از توضیحات برنامه تلویزیونی حذف شده.
پلان 12
(آردیتی و دانیا کوهن)
2.24
یک عامل دیگر وجود دارد، در آن دوران، در سال های 50 و 60 انرژی ارزان است
. در سال های 70 در سال 73 برای اولین بار قیمت بشکۀ نفت چهار برابر می شود،
در سال 78 قیمت نفت برای بار دوم، دو برابر شود. تمام این موارد قیمت ها را
بالا می رود.
پلان 13
3.5
سال های 70 نخستین شوک نفتی را به خوبی به یاد می آورم. اوضاع زندگی ناگهان
سخت تر شد.
پلان 14
3.9
میشل کولن : هاردیتی، کوهن از مدافعان سر سخت اسرائیل هستند. از این فرصت
استفاده کردند تا تقصیر را به گردن اعراب بیاندازند، که نفت را گرانتر
فروخته اند .در واقع باید گفت که پیش از این نفت را نمی پرداختند. و بی
گمان عامل موفقیت و به طوری که آر دی تی می گوید، عامل بهشت فرانسوی بود.
3.32
البته کاملا صحیح است، برای توضیح بحران باید به دورتر از 2008 بازگشت، ولی
بحران از سال 73 شروع نشده، بلکه پیش از این تاریخ شروع شد.
3.38
ولی باید پرسید که چگونه بحران را توضیح دهیم؟
3.41
در تمام این برنامه، یکسو بدطینت ها هستند، ریگان که حقوق ها را کاهش می
دهد و مخالف سندیکا است، «گلدن بوی» ها که دلشان می خواهد در بورس خیلی پول
دربیاورند.
3.51
خوب ها هم هستند که گاهی مرتکب اشتباهاتی می شوند
3.56
ولی توضیح بحران، به موضوع بسیار بنیادی تری باز می گردد، و نه به صرف چند
شخصیت، بر خلاف آن چه هاردی تی تصور می کند و در آغاز برنامه مدعی می شود.
4.07
از خودم می پرسم چگونه شد که من دنیای خوب کودکی ام را با این دنیائی که در
آن زندگی می کنیم مبادله کردم. و سرانجام به چیزی پی بردم.
4.16
می بایستی طمع کاری و ساده دلی خیلی زیادی در کار بوده باشد که به این جا
انجامیده است.
4.20
افراد حریص و ساده دل، و یا بی صبر که ما را وارد بحرانی ساخته اند که از
پایان جنگ دوم جهانی نیز وخیم تر است.
4.30
میشل کولن : این حرص و طمع چند شخصیت نیست که به بحران دامن زده است
4.39
در واقع حرص و طمع موتور سیستم است. این موضوعی است که به هیچ عنوان در
برنامۀ تلویزیونی روشن نیست
4.43
در واقع تمام این برنامۀ تلویزیونی، شبیه این است که به شیر بگویند، شما می
توانید گوشت بخورید ولی یک بار در هفته.
4.53
می توانیم در نظام سرمایه داری طمع داشته باشیم ولی نه زیاد.
4.56
نه، طمع موتور این نظام است
5.02
با خواست قوی برای به دست آوردن پول خیلی خیلی زیاد
5.06
چیزی که من می خواهم، آنها را بگیرم، وقلبشان را بیرون بکشم و بخورم، پیش
از آن که بمیرند
5.12
اصول کارکرد سرمایه داری کدام است؟
5.17
سرمایه داری ازد یدگاه اقتصادی دارای سه اصل اساسی است.
5.20
اولا، مالکیت خصوصی دارائی های اقتصادی، یعنی یک قشر کوچک از جامعه تصمیم
می گیرد چه چیزی راباید تولید کرد، کجا، به چه قیمتی، چه کسی چقدر باید پول
ببرد و غیره
5.33
ثانیا، سرمایه دارها بین خودشان در مبارزۀ بسیار وحشیانه ای هستند، نه تنها
برای این که چه کسی برنده خواهد شد، بلکه چه کسی به زندگی ادامه خواهد داد
5.42
چون که آنهایی که می بازند، به سادگی حذف می شوند
5.46
در نتیجه، دومین اصل، یعنی رقابت حداکثر
5.50
و سومین اصل، سود حداکثر. یعنی برای حذف رقبا، شما باید
5.55
نباید به سود متوسط یا عادی بسنده کنید. شما مجبور هستید خیلی بیشتر از
آنها درآمد داشته باشید
6.02
پرسش این است که سود حداکثر چگونه ممکن می گردد؟
6.6
از آن جایی ثروت را کارگران به وجود می آورند،
6.8
ولی در واقع با پرداخت حداقل ممکن به کارگران می توان ثروتمند شد
6.10
تمام این موارد
6.15
اخراج حداکثر کارگران، و به کار گرفتن کمترین تعداد و پراخت حقوق در حد
حداقل ممکن
6.20
به عنوان مثال، در فرانسه، طی بیست سال گذشته حقوق کارگران و کار مندان در
آن چه که مجموعا در کشور تولید می شود 9 درصد کاهش داشته است.
6.30
9درصد از درآمد کارگران به درآمد سرمایه دارها تعلق گرفته است. یعنی با
کاهش حقوق مردم
6.35
فرانسه کشوری است که به طور متوسط 1800 میلیارد یورو در سال تولید می کند
6.41
یعنی تقریبا 100 میلیارد یورو از جیب کارگران به جیب سرمایه داران سرازیر
شده است
6.47
بعد می ایند و می گویند در بیمه های اجتماعی یا بازنشستگی 12 میلیارد کم
آمده
6.54
روشن است که وقتی 100 میلیارد یورو به ثروتمندان هدیه می کنند روشن است که
کم می آورند
6.56
حالا از چه کسی انتظار دارند این کم بود را جبران کند
6.59
از آنهایی که به آنها کادو داده اند؟نه از آنهایی که کادو را پرداخته بودند،
و حالا برای دومین بار دوم باید کمبود را بپردازند
7.04
همان سیاستی که در آمریکا پیاده کردند، در اروپا هم به اجرا گذاشتد
7.10
حقوق ها را کاهش دادند، بازنشستگی را کاهش دادند، قابل انعطاف ساختن کار
7.15
بازی کردن روی بی کاری، کاهش دادن درآمد بی کاران
7.18
سرمایه دار بودن یعنی کاهش دادن سهم حقوقی که به کار تعلق می گیرد
7.23
ولی بعد شما با مشکل بزرگی مواجه می شوید
7.25
به چه کسی می خواهند بفروشید؟
7.28
اگر فرجام سرمایه داری دامن زدن به فقر کارگران است
7.31
به چه کسی می خواهند کالاهائی را بفروشند که بیش از پیش قادر به تولید آن
هستند؟
7.34
در نتیجه، تضاد بنیادی که بحران را توضیح می دهد از سال 65 همین بوده است
7.37
که خیلی خزنده بود، سعی کردن با دوام آن را پنهان سازند،
ولی این بحران همان بحرانی است که از سال 65 شروع شده
7.45
ثروتمندان ثروتمند تر شده اند و بیش از پیش قادر به تولید می باشند
و دیگران فقیر تر شده اند و نمی توانند بخرند
چون که آنها را به فقر کشانده اند
7.55
اگر بخواهیم طنز تلخی دراین جا به کار ببریم
مشکل این جا است که ثروتمندان خیلی ثروتمند هستند
7.59
هاردیتی : نتیجۀ اخلاقی این داستان این است که بازار قادر به هر کاری نیست
8.02
که بازار بتواند به تنهایی اداره شود، یک جادو خواهد بود
8.08
می بینیم که به نیازمند دولت است که قانون را مشخص کند
8.11
میشل کولن :
در واقع دولت ها قدرتشان را از دست ندادند، از دولت برای خدمت به سرمایه
های بزرگ استفاده کردند
8.18
بهترین گواه، در سال 2000 دولت های اروپائی ، با اکثریت سوسیالیست در
لیسبون جلسه تشکیل دادند
8.25
تصمیم گرفتند از الگوی ایالات متحد ه تقلید کنند
8.29
کاهش حقوق ، افزایش طول کار، فشار روی بازنشسته ها، فشار روی بی کاران
8.38
سری خصوصی سازی های مهم
8.41
وقتی شما خصوصی سازی می کنید، تلفن، الکتریسیته، پست، قطار، چه اتفاقی می
افتد؟
8.47
یک : دولت درآمد کمتری خواهد داشت.
8.50
دو : مردم خیلی گرانتر می پردازند، در واقع هرگز به این اندازه گران نبوده
است
8.54
یعنی این که باز هم در این جا دولت یک بار دیگر از جیب مردم به حساب
ثروتمندان ریخته است
9
بر این اساس شرکت های فرانسوی و چند ملیتی و اروپائی سود های کلانی نسیبشان
شده
9.05
در نتیجه جایگزین کردن سرکوزی توسط تروتسکان چیزی را تغییر نمی دهد
9.15
می خواهند به ما بقبولاند که با تعویض اسب مشکل حل می شود
9.18
مشکل اسب نیست
9.21
مشکل به اصول اسب دوانی باز می گردد
9.33
در پایان این برنامۀ تلویزیونی، که در هر صورت شایستۀ آن است که دربارۀ آن
فکر کنیم
9.36
همه می خواهند بدانند چه راه حلی به ما پیشنهاد می کنند؟
9.46
در این ازدحام، آیا جائی برای فرانسه وجود دارد؟
9.48
البته، باید تهدیدات را به فرصت تبدیل کرد
9.52
من خیلی مسافرت می کنم. فکر می کنم که مسئلۀ آب یکی از مسائلی بسیار مهمی
است که کرۀ زمین با آن مواجه خواهد بود
10.01
دو شرکت بزرگ آب، و تصفیه آب، دو شرکت فرانسوی هستند
10.09
میشل کولن : در این مورد البته، موضوعی است که من مورد بررسی قرار داده ام
10.17
که چگونه در آمریکای لاتین ولی به طور کلی در جهان
10.21
در واقع موضوع خصوصی سازی آب است که خیلی تازگی نیز دارد
10.26
در واقع شرکت چند ملیتی فرانسوی سوئز و وی وندی،که بعد به و اولیا تبدیل شد
10.32
که بازار آب را به خودشان اختصاص داده اند
10.35
با پشتیبانی صندوق بین المللی پول، بانک جهانی و دوستان کوهن و اورسنا
10.42
به نقل می گویم :
10.46
تنها طی سال 2000 بانک جهانی و صندوق بین المللی پول، خصوصی سازی آب را به
12 کشور فقیر و مقروض تحمیل کردند : آنگولا ، گینه بی سائو، هندوراس و غیره...
10.55
ولی این برنامه چگونه در محل اجرا می شود؟
10.57
در پورتوریکو، به عنوان مثال، قاضی کارلوس لوپس سوئز را مورد انتقاد قرار
داده
11.07
به این علت که انرژی زیادی برای تکمیل و تجهیز روش صدور قبض و صندوق داری
صرف کرده است
11.08
ولی در وضعیت آب آشامیدنی و قابل دسترسی ساختن آن برای مصرف کنندگان هیچ
تحولی ایجاد نکرده است
11.16
در مکزیک واولیا بهای آب را 60 درصد افزایش داده است
11.18
با اشتباهات متعدد در صورت حساب، چندین قطع آب، و کانالیزاسیون که به خوبی
نگهداری نشده و در نتیجه هرز رفتن آب و ایجاد سیل آب از موارد دائمی بوده
است
11.23
همه شاکی هستند. در بولیوی مبارزۀ قابل توجهی علیه خصوصی سازی آب صورت گرفت
11.28
موفق شدند از این واقعه جلوگیری کنند
11.30
در این جا آقای اورسنا، نمی دانم به چه دلیلی ادعا می کند که باید بخاطر
فرانسوی هایی که آب را به خودشان اختصاص داده اند
10.39
و مثل دزدان آب در جهان عمل می کنند، افتخار کنیم
10.43
آردیتی : یک نفر هست که هنوز اصول اخلاقی را به خاطر داشته است
نام او محمد یونوس است
10.48
محمد یونوس : من فکر می کنم مبلغ مختصری می تواند زندگی افراد را کاملا
متحول سازد
10.53
من برای حق وام مبارزه می کنم، و آن را یک حق بنیادی می دانم که افراد
بتوانند به حساب خودشان کار کنند
12.02
میکرو وام، یک نظام وام بانکی است که به نیازمندان اجازه می دهد که برا ی
راه اندازی
یک کارگاه و راه اندازی یک کار تجاری وام بگیرند و از فقر نجات پیدا کنند.
12.10
میکرو وام، ظاهرا ایده آل، بشر دوستانه به نظر می رسد و گویی سرانجام نظام
سرمایه داری سخاوتمند شده
12.18
ولی درواقع باید بگوییم که راه حل بیهوده ای است
12.21
در سایت ما «انوستی آکسیوم» ما ترازنامۀ میکرو وام را منتشر کرده ایم
که توسط سنات اقتصاددان هندی تهیه شده و نشان می دهد که در محل عملا به چه
شکلی است
12.32
اولین موضوعی را که مطرح می کند این است که
در واقع تهی دستان نیستند که از این وام ها استفاده می کنند
بلکه فقرای متوسط الحال هستند،
12.40
و البته مشکلی را حل نمی کند
12.41
تعدادی از زنان توانسته اند به شکل موقتی برخی مشکلاتشان را حل کنند
12.45
ولی مشکل اساسی را حل نمی کند
12.47
بررسی های انجام شده دراین زمینه نشان می دهد که
12.49
8 سال پس از استفاده از وام های آقای یونوس
12.53
اکثر خانواده ها در وضعیتی نیستند که بتوانند به نیازهای اساسی زندگی شان
پاسخ بگویند
12.59
با پولی که به عنوان وام می گیرند برای خوردن غذا استفاده می کنند و نه
برای ایجاد کارگاه تولیدی
13.04
این موضوع را می توانیم درک کنیم
13.07
وام، به طور متوسط در این بانک، 130 دلار است
13.12
کمی بیشتر در بنگالادش و کمی کمتردر هند
13.15
ولی با این پول شما چه کار می توانید بکنید
13.16
با 130 دلار شما نمی توانید حتی یک گاو خریداری کنید
13.18
در نتیجه نگوییم که مشکل زمین، مکشل این دهقانان هندی را حل کرده ایم
13.23
زمین ندارند، برای زمین، دست کم باید 2000 دلار داشته باشند
13.28
مشکل بزرگ این است که
13.30
چرا چنین پولی در اختیار ندارند، چرا در این سال های گذشته 150000 هندی
خودکشی کرده اند
چون که نمی توانستند وامشان را پس بدهند
13.38
در بست قرار گرفته بودند
13.40
نکته ای را که باید گفت و دراین برنامۀ تلویزیونی گفته نشده
13.43
برای درک درام زندگی این دهقانان و دهقانان کشورهای جنولی
13.47
شرکت های چند ملیتی ما مسول چنین وضعیتی هستند
13.49
شرکت های چند ملیتی ما وارد این مناطق می شوند
13.52
موارد اولیه را می برند بی آن که بپردازند
13.54
نیروی کار محلی را تا جائی که می توانند ارزان می پردازند
13.58
در نتیجه به فقر گسترش می دهند
14.01
با سرازیر کردن محصولاتشان، کشاورزی محلی را از بین می برند
14.04
از منابع محلی استفاده می کنند، برای کشاورزی صادراتی، ولی نه برای ایجاد
گسترش بازار محلی
14.14
علاوه بر این، قروض، باید اضافه کنیم، که بانک ها روی دوش کشورهای جنوبی
ثروت اندوزی می کنند
خصوصی ساز، بزهکاری
14.16
در نتیجه می بینیم که شرکت های چند ملیتی ما راه حل نیستند، بلکه خود مشکل
هستند
14.24
بودجه برای میکرو وام، 12 میلیارد در سال است
14.28
چه مبلغی شرکت های چند ملیتی شمالی از کشورهای جنوبی سود می برند ؟
300 میلیارد دلار سود
14.35
فقط توتال فرانسوی 14 میلیارد دلار
14.39
در نتیجه در این گونه موارد هست که می بایستی در این برنامۀ تلویزیونی مطرح
می کردند
14.40
چه کسی به فقر دامن می زند؟ شرکت های چند ملیتی
14.42
بانک لازار و آقای کوهن ، طبیعی است که دربارۀ این موضوعات حرفی نمی زنند
چون که بانک ثروتمندان است
14.48
نتیجه گیری
14.51
تمام این برنامۀ تلویزیونی بر اساس این نظریه تهیه شده که بحران به دلیل
حرص و طمع چند نفر به وجود آمده
14.58
و اگر این موضوع را رعایت کنیم، و جلوی این طمع کاری را بگیریم می توانی
ماز بحران بیرون بیاییم
15.05
در واقع، طمع تمام موتور نظام را تشکیل می دهد
15.12
در نتیجه ضروری است که ما هر چه زودتر از این تفکر، این توضیحات رسمی خارج
شویم
15.19
بازهم ضروری است، شاید که هنوز از سوداگری ها در این فیلم چیزی ندیده باشیم
15.23
حباب های اقتصادی دیگری وجود دارد، در ایالات متحده، و به همین گونه در
اروپا که با وام زندگی می کنند و قروض رو به وخامت می رود
15.29
وقتی حباب ها منفجر شوند، وضعیت بازهم وخیم تر خواهد شد
15.31
و هر راه حلی به وخامت مسائل درازمدت می انجامد
15.36
باید این موضوع را درک کرد، این یک بحران استثنائی نیست
15.42
نظام سرمایه داری سه بحران عظیم به خود دیده است
15.46
از بحران هائی که هر چهار یا پنج سال به وقوع می پیوندد حرف نمی زنم
15.48
ولی سه بحران که خیلی پیش از این ها به وقوع پیوست
15.51
بحران 1873، چگونه از این بحران بیرون آمدند
15.54
اروپائی ها نظام استعماری را به راه انداختند، و با تصاحب و چپاول ثروت ها
16.00
و تمام این رویدادها به جنگ جهانی اوّل انجامید
16.03
دومین بحران عظیم در سال 1929 بود که طی تمام سال های 1930 ادامه پیدا کرد
و به جنگ جهانی دوّم انجامید و به ویرانی های بسیاری دامن زد
16.12
سومین بحران، همین بحرانی است که در آن هستیم
در نتیجه آیندۀ خطرناکی در پیشد ریم
16.16
پرسشی که مطرح می شود، این است که ایالات متحده که روی دوش تمام جهان سوار
شد
16.20
و حالا مقروض است و اقتصادش ورشکسته شده
16.23
که به ماجراجوئی های نظامی شان برای خروج از بحران ادامه می دهند
ماجراجوئی هاوی که بیش از پیش خطرناک به نظر می رسد ، آیا ما اجازه خواهیم
داد کهه این کار ادامه دهند
16.32
در این مورد فکر می کنم که
16.34
ما واقعا یک مسئولیت تاریخی به عهده داریم
16.38
اگر بخواهیم برای آیندۀ زندگی فرزندانمام تصمیم بگیریم که در چه دنیائی
باید زندگی کنند
16.40
باید نظام دیگری را به وجود بیاوریم، بی آن که تابو و یا سانسوری وجود
داشته باشد، در فراسوی تفکر یگانه
16.46
نظام اقتصادی که تنها در خدمت یک عدۀ قلیل نباشد ولی در خدمت همۀ مردم باشد
_______________________________________________________
توجه کنید . نوشتن یک ایمیل واقعی الزامی است . درغیر این صورت پیام
دریافت نمیشود.
|