سرمستی دیکتاتور
این نیروها شرکت خود در انتخابات و یا اعلام اشتباه خود در تحریم انتخابات را "همراهی" با توده مردم و "درس گرفتن" از توده ها ی مردم اعلام می کنند و تحریم کنندگان را به تکریم در برابر "نبوغ سیاسی" اکثریت مردم در انتخابشان فرا می خوانند، در حالی که آنها فراموش می کنند که نیروی سیاسی نه تنها باید از توده ها بیاموزد بلکه باید به آنها نیز آموزش دهد. وظیفه نیروی سیاسی آن نیست که به چشمان مردم خاک بپاشد. نیروی سیاسی نباید دنباله رو تحولات بوده و به تحولات خیره شود و آنقدر در برابر تصمیم اکثریت کرنش کرده و تا به کمر خم شود که فقط زمین جلوی پایش را ببیند. بدون شک مردم بهتر از هر نیروی سیاسی دیگری خواستهای خود را تشخیص می دهند ولی این لزوما" به معنی درستی راهی که در رسیدن به این خواستها انتخاب می کنند نیست.
واقعیت آن است که رژیم زیر فشار اعتراضات داخلی و خارجی به مهندسی زمخت انتخابات سال ٨٨، زیر فشار تحریم های کمرشکن ناشی از سیاستهای اتمی خود و رشد روز افزون اعتراضات مردم، زیر فشار وحشت ناشی از خطر حمله نظامی، ادامه سیاستهای کنونی را با فرم کنونی غیرممکن دانسته و تغییر تاکتیک را واجب. ولی آیا این تغییر سیاست، مثبت نیست؟ تقریبا" همه نیروهای اپوزیسیون خواهان آن بوده و هستند که رژیم دست از سیاست اتمی خود بکشد و از هرگونه حرکت رژیم در این جهت و حرکت در جهت لغو تحریم ها استقبال می کنند. ولی این استقبال باید از تغییر استراتژی اتمی رژیم باشد و نه تغییر تاکتیک. در واقع رژیم به یک تغییر سیاست تاکتیکی دست زده تا استراتژی خود را بهتر به پیش ببرد که نتیجه اش خانه خرابی بیشتر مردم است. فراموش نکنیم که خامنه ای رژیم خود را نه در "شعب ابی طالب" که در مرحله بدر و خیبر و در واقع تهاجمی می دید و باز فراموش نکنیم که او و مشاوران سیاسی و امنیتی اش تحلیلشان این بوده و هست که اگر بتوانند تا دو یا سه سال در مقابل تحریم ها دوام بیاورند (فارغ از اینکه مردم چه مصیبتی را باید تحمل کنند)، با توجه با اوضاع اقتصادی غرب، در نهایت برنده این کشمکش آنها خواهند بود. هیچ شکی وجود ندارد که رژیم در پی دست یابی به سلاح اتمی است و آن را تضمینی برای ادامه حیات خود می بیند. آنها مطلوبشان کره شمالی است که در مقابله با غرب حتی تا تهدید به جنگ اتمی پیش می رود. دست یابی به این موقعیت، دیگر با سیاست و روش قبلی امکان پذیر نیست. لذا باید با نشان دادن در باغ سبز، مذاکره با غرب را کش داده تا زمان به دست بیاورد و لذا محال است که کل این سیاست را کنار گذارده واز در آشتی و مسالمت در آیند. رژیم انتخابات را در همین جهت، بسیار ظریف مهندسی کرد. انتخابات باید به گونه ای باشد تا ضمن کشاندن مردم به پای صندوقها، بدون اینکه خطری متوجه رژیم گردد هیچگونه تقلبی صورت نگیرد. خاتمی و یا رفسنجانی نباید کاندید می شدند چرا که قطعا" مردم به آنها رای می دادند و از جهت خاتمی با توجه به تجربه سال ۷۶ و از جهت رفسنجانی با توجه به نفوذ رفسنجانی و اختلاف نظرش با خامنه ای و به قول تحلیلگران امنیتی، امکان وجود حاکمیت و قدرت دوگانه در رژیم، این امر امکان پذیر نبود و لذا کسانی از فیلتر شورای نگهبان رد شدند که رژیم با خیال راحت می توانست از آنها درخدمت این استراتژی انتخاباتی استفاده کند. مهندسین انتخابات بر خلاف بعضی تحلیلگران که معتقدند خامنه ای و دارو دسته اش از رفسنجانی وخاتمی با اعلام حمایت از روحانی رودست خوردند، به خوبی می دانستند که منظور رفسنجانی از چلوگیری از انصراف روحانی به چه معنی بود، بنا براین از این حمایت به هیچ وجه غافلگیر نشدند. آنها به خوبی می دانستند که اگر خاتمی و رفسنجانی از هرکس حمایت کنند، مردم برای دادن رای "نه" به رژیم، به او هجوم می آورند.
پیش بینی انصراف یکی از این دو کاندیدا نیز وقتی به
ذهن توده عادی مردم رسیده بود قطعا" به ذهن آنها نیز رسیده بود. لذا اجازه
دادند که جریان امورطبق همین روال به پیش برود وحتی با دادن بخشنامه از
هرگونه اعلام نظر نیروهای مسلح (سپاه و بسیج) ونیروهای "خودسر" جلوگیری
کردند. اصولا" نیروهای مسلح و "خودسر" بر علبه چه کسانی به جز آنهایی که
ممکن بود مورد حمایت رفسنحانی و خاتمی قرار گیرند، اعلام نظر کنند؟ آنها با
یک تیر چند نشان زدند: حماسه سیاسی آفریدند، از زیرسایه سنگین اعتراضات
ووقایع سال ٨٨ خارج شدند، جو خوشبینی بوجود آوردند، مردم را امیدوار و
منتظر نگه داشتند، رای مردم و "اپوزیسیون" شرکت کننده در انتخابات را به
نفع خود مصادره کردند، خامنه ای را در"جایگاهی فراتر از سایر رهبران منطقه"
قرار دادند و غرب را نیز متمایل به چندین دور مذاکره اتمی جدید، و ادامه
آرامتر استراتژی اتمی خود، ولی در عوض مانند چندین چهار سال گذشته، یک "نه
بزرگ" از مردم دریافت کردند به نظرتان کدام شیرین تر است؟ آیا به راستی "کشتیبان
(خامنه ای) را سیاستی دیگر آمده است"، از تحریم و مداخله نظامی "نجات"
یافتیم و به قول بعضی حتی "امکان راه رشد غیرسرمایه داری با سمت گیری
سوسیالیستی" فراهم آمده و به سمت "شکوفایی" پیش می رویم؟ اگر به راستی چنین
فکر می کنید، چنین "پیروزی" "شایستگی" تبریک گفتن را نیز دارد.
توجه کنید . نوشتن یک ایمیل واقعی الزامی است . درغیر این صورت پیام دریافت نمیشود.
|
مقاله ها | نظریات | اطلاعیه | گوناگون | طنز | پیوندها | تماس
-----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه تیف) مانع ندارد