سکولارهای جغرافیایی

مهرنوش موسوی

„سکولار جان من جدی جدی فقط در میان روشنفکران مملکت خودمان این ادعا را دیده ام که برای مقابله با هر بحث انتقادی رابطه جغرافیایی منتقد با موضوع انتقاد را پیش میکشند. در غرب این روش منسوخ است. تنها و فقط عمق و کالیبر استدلال و نقد افراد مهم است و سطح دیسکورسها به هیچ عنوان به اندازه پایین انداخته نمیشود.

من یکی از این سقف جهان سومی بحث کردن راستش خسته ام. خسته شدم بس که شنیدم که وقتی در باره اوضاع داخل کشور صحبت کردیم یک عده مبصر پیدا شدند بگویند ای وای، وامصیبتا شما داخل کشور نیستید. جالب اینجاست که این افراد به مخملباف، به نبوی، سازگارا حتی به کلینتون و اوباما نمیگویند آقا یعنی چه؟

 شما داخل کشور ما نیستی، شما باید اهل قم باشی، نون سنگکت را از نانوایی مش قاسم پشت کوچه ما بخری و به فلان گرمابه بروی تا حق داشته باشی در دنیایی که همه میگویند یک دهکده بیش نیست در باره سیاست یک مملکتی نظر بدهی، نقد کنی و تحلیل ارائه بدهی. این یک متدولوژی ارتجاعی و شرقزده است. این متدولوژی یک الیتی در مملکت ماست که پروفایل سیاسیشان قادر به مواجهه با فکر نو نیست. لذا به این مسائل متوسل میشوند. متاسفم اعلام کنم که این متدولوژی بر بحث شما هم ناظر است.

 اینکه شما به اندازه من از دست مذهب ناراحت نیستی ربطی به لیوانهای یک بار مصرف ماه رمضان شما ندارد، به نداشتن جنون مذهب در جایی که من هم زندگی میکنم ندارد میدانی چرا؟ به سادگی عبای آقای کدیور در واشنگتن و وجود هزارها هزار جوان ضد مذهب شدید در داخل کشور که راه به راه وبلاگهایشان را علیه دین میبندند ولی حریفشان نیستند. آخر دوست عزیز این چه استدلالی است در رد دلایل من؟ خوب خامنه ای داخل کشوری است، ندا آقاسلطان هم داخل کشوری، این دو چه ربطی به هم دارد؟

شما سیاست مرا قبول نداری چکار به داخل و خارج بودن هم داریم. من اگر همسایه روبروی شما هم بودم حرفتان را قبول نداشتم. به نظر من نفس وجود دین را باید زد، باید نقد کرد، باید رسوا کرد. ما در ایران به یک رنسانس ضد اسلامی احتیاج داریم. با کوتوله بازی در سیاست به جایی نمیرسیم. سکولاریسم اگر با روند مذهب زدایی همراه نباشد، حتی قدرت بیرون انداختن دین از دولت را هم نخواهیم داشت.

 شما الان در بلژیک سکولاریسم داری اما همین دولت بلژیک آمد و گفت سکولاریسم درست اما من برقع پوشیدن را ممنوع اعلام میکنم. این چه ربطی به استبداد دارد؟ یارو میگوید من میخواهم یک مملکت امن داشته باشم. تو برقع میپوشی اولن کودکان جامعه را میترسانی، در ثانی در فرودگاه و پشت فرمان اتومبیلت نمیتوانم کنترل کنم ببینم شما زیر این برقع حسن آقایی یا زهرا خانم؟

روشنفکری مثل شما داد و هوار راه انداخته و وامصیبتا دمکراسی از کف رفت سر میدهد، آدمی مثل من میگوید دستشان درد نکند. این شد سکولاریزه کردن. به نظر من بدبختی مملکت ما وجود روشنفکران هراسیده از دینی مانند شماست. در مملکت ما هر وقت صادق هدایتهای آن بلند شدند شر اسلام را از سرمان کم کنند، یک عده مثل شما بال و پرشان را قیچی کردند. خمینی از دامن چنین روشنفکرانی متولد شد. جای شکرش باقی است که الان حداقل دم از سکولاریسم میزنند تا دیروز که حتی حق گفتن این را هم به خاطر رعایت مذهب توده ها به کسی نمیدادند“


14.08.2010

_______________________________________________________