مه 1985 – گراهام فولر کارشناس خاورمیانه در سیا، در
یادداشتی خصوصی پیشنهاد می کند که آمریکا حمایت خود را
از عراق به ایران تغییر دهد. این یادداشت مورد توجه و
حمایت ویلیام کاسی (رئیس جدید سیا) و رابرت مک فارلین
قرار می گیرد. فولر در 17 مه 85 می نویسد که در اوائل
حمله عراق به ایران و شروع انقلاب کار درستی بود که به
سوی عراق متمایل شویم، اما زمان رسیده که دوباره به
سوی ایران متمایل شویم، و به اسرائیل اجازه صدور سلاح
به ایران را بدهد. فولر در 20 مه 1985، طی یادداشت
محرمانه دوم خود تحت عنوان «
Special National Intelligence Estimate (SNIE)»
و در راستای پیشبرد اهداف رونالد ریگان بحث می کند که
« ما می دانیم اتحاد شوروی ایران را بعنوان «جایزه»ای
برای خود ارزیابی می کند، و این امکان بسیار محتمل است
که شوروی بتواند زودتر از آمریکا روابط حسنه با ایران
ایجاد کند». این یادداشت را تنها تعداد انگشت شماری
دریافت و رؤیت کرده بودند. (بطور مثال بوش آن را
نخواند). شایان توجه اینکه وقتی مضمون نامه در 1991
علنی شد، مسوول میز شوروی نظری کاملا متفاوت با این
داشت و معتقد بود که شوروی هرگز خود را در چنان
جایگاهی نمی دیده است. کارشناسان شوروی در سیا در رد
طرح فولر (هر چند با 6-7 سال دیرکرد) معتقد بودند که
شوروی حامی نظامی عراق بود. ایران از مبارزان مسلمان
در افغانستان حمایت می کرد. و تنها با توجه به این دو
نکته می توان نتیجه گرفت که شوروی دل به ایران نبسته
بود و فولر به عمد کاخ سفید را گمراه کرده بود. هر چه
بود یا نبود، بوش از وجود چنین یادداشت هایی باخبر
بود یا نه، وی از سال 1985 در چندین جلسه پیرامون
ارسال اسلحه به ایران شرکت کرد. کاخ سفید در ظاهر علیه
رژیم اسلامی موضع می گرفت، اما در خفا مستقیما و یا از
طریق اسرائیل به رژیم کمک نظامی می کرد.
3 مه 1985 – میخاییل لدین، نویسنده نئوکان، و مشاور
شورای امنیت ملی آمریکا، در ملاقاتی غیر رسمی با شیمون
پرز به اطلاع می رساند که آمریکا از گسیل سلاح به
ایران توسط اسرائیل حمایت خواهد کرد.
28 مه 1985 – دیوید جاکوبسون (یاکوسون) – مدیری در
بیمارستان آمریکایی در بیروت توسط حزب الله به گروگان
گرفته شده و در نوامبر 1986 آزاد می شود.
6 ژوئن 1985 – جرج شولتس به مک فارلین می نویسد که طرح
دخالت دادن اسرائیل برای مذاکره بر سر آزادی گروگان ها
غیر قابل اطمینان است. و ادامه می دهد که اهداف
اسرائیل با اهداف آمریکا در ایجاد رابطه با ایران
متفاوت است. وی به گونه ای بر مشکوک بودن میخائئل لدین
بعنوان جاسوس اسرائیل در دولت آمریکا اشاره می کند.
9 ژوئن 1985 – توماس ساترلند کارمند دانشگاه آمریکایی
در بیروت توسط حزب الله لبنان گروگان گرفته می شود.
11 ژوئن 1985 – اختلاف بین دو جناح موافق کمک به ایران
و کمک به عراق در دولت ریگان تشدید می یابد و مک
فارلین از ریگان می خواهد که تصمیم خود را اعلام کند.
شولتز وزیر خارجه و کاسپر واینبرگر وزیر دفاع به شدت و
با عصبانیت به این خواست برخورد می کنند تا به آن حد
که واینبرگر می گوید این پیشنهاد آنقدر احمقانه و بد
است که حتی نباید در با آن نظر داد. با این وجود، طرح
«اسلحه برای ازادی گروگان ها» بدون دخالت دادن شولتس و
واینبرگر به اجرا گذاشته می شود.
14 – 30 ژوئن 1985 – هواپیمای 847 تی دبلیو ای توسط
حزب الله ربوده می شود. آنها خواهان آزادی تعدادی از
زندانیان شیعه و الدعوه (که در بمب گذاری کویت شرکت
داشتند) بودند. وقتی این خواست براورده نمی شود،
ربایندگان، رابرت دین (یک غواص آمریکایی) را کشته و از
هواپیما به روی باند پرتاب می کنند. پس از آزادی
گروگانها (مسافرین) اسرائیل به مرور تعدادی از
زندانیان (شیعی) را آزاد کرد.
3 ژوئیه 1985 – دیوید کیمشه (رئیس وزارت خارجه
اسرائیل) با مک فارلین ملاقات کرده و اعلام آمادگی می
کند که اسرائیل در «سلاح برای آزادی گروگانها» فعال
شده و از امکانات خود برای آزادی گروگانها که حزب الله
دارد استفاده کند.
8 ژوئیه 1985 – ریگان پس از اینکه دو گروگان دیگر توسط
حزب الله کرفته می شود، رژیم ایران را حامی تروریسم
نامیده و اعلام می کند که آمریکا هرگز در مقابل
تروریسم سرخم نخواهد کرد، در حالیکه تعدادی از اعضای
عالیرتبه کاخ سفید در حال برنامه ریزی برای ارسال
اسلحه به ایران بودند.
اواسط ژوئیه 1985 – ریگان دستور به ایجاد ارتباط با
ایران را صادر می کند.
18 ژوئیه 1985 – ریگان دستور تماس با منوچهر قربانیفر
را صادر می کند.
25 ژوئیه 1985 – اسرائیل با قربانیفر ملاقات می کند
6 اوت 1985 – ایران می پذیرد که به حزب الله بگوید که
4 گروگان را آزاد کند.
20 اوت 1985 – اسرائیل 96 ضد تانک تی او دبلیو ارسال
می کند، اما گروگانی آزاد نمی شود.
سپتامبر 1985 – مک فارلین 23 تُن اسلحه به ایران می
برد.
15 سپتامبر 1985 – در 30 اوت اسرائیل 500 ضد تانک به
ایران می دهد، و ایران کشیش بنیامین (بنجامین) ویر را
آزاد می کند.
30 اکتبر 1985 – 500 ضد تانک (تی او دبلیو) به ایران
ارسال می شود.
17 نوامبر 1985 – سرهنگ اولیور نورث مسوول ارسال اسلحه
به ایران می شود. و ارسال موشک های ضد هوایی (هوک) در
دستور کار قرار می گیرد.
24/25 نوامبر 1985 – سیا 18 هوک از طریق اسرائیل به
ایران ارسال می کند.
4 دسامبر 1985 – رابرت مک فارلین استعفا می دهد.
6 دسامبر 1985 – رونالد ریگان هشدار مبنی بر اینکه
فروش و ارسال اسلحه به ایران غیر قانونی است را نادیده
می گیرد.
8 دسامبر 1985 – اعضای عالیرتبه دولت ریگان در جلسه ای
تصمیم می گیرند که به ارسال اسلحه پایان دهند. معاون
سیا چنین خبری را تکذیب می کند.
12 دسامبر 1985 – هواپیمایی (پرواز 1285) با 256
سرنشین در کانادا سقوط می کند. کلیه سرنشینان و خدمه کشته
می شوند. جهاد اسلامی (بخشی از حزب الله، نه آن حزب
اللهی که رهبرش شمزواهری است) مسوولیت را به عهده می
گیرد. کاخ سفید سقوط هواپیما را تصادف اعلام می کند.
یک گروه از اف بی آی به سرعت خود را به آن منطقه می
رسانند، اما تمام مدت در اتاق هتل می نشینند، و به جمع
آوری اطلاعات و دلایل سقوط اقدام نمی کنند. شواهد (سالها
بعد) مشخص می کند که سقوط یک تصادف نبوده و هواپیما پیش
از سقوط آتش گرفته است (که نشان دهنده انفجار است).
15 ژانویه 1986 – ریگان، بوش (پدر)، شولتز در جلسه ای
تصمیم می گیرند که اسلحه در ازای گروگان را دوباره
آغاز کنند و 4000 موشک ضد تانک از طریق اسرائیل به
ایران بفرستند.
17 ژانویه 1986 – ریگان دستور ارسال 400 موشک را می
دهد. شولتس و واینبرگر مخالفت می کنند. جان پویندکستر
می گوید که بوش (پدر) در ایمیلی (فوریه 1986) موافقت
خود را اعلام می کند. بعد ها آلبرت حکیم (فروشنده سلاح
- ایرانی – آمریکایی) به کنگره می گوید که آنها برای
آزادی گروگانها ضرب العجل دشاتند چرا که انتخابات
نزدیک می شد.
16/17 فوریه 1986 – 500 – 1000 موشک ضد تانک به ایران
(از طریق اسرائیل) ارسال می شود.
27 فوریه 1986 – آمریکا محموله دوم را ارسال می کند.
23/24 مارس 1986 – آمریکا 500 موشک ضد تانک، و 240
یدکی برای هوک ارسال می کند.
اواخر مه 1986 – در ژانویه دو کشور ایران و آمریکا به
بن بست می رسند. ریگان دستور ارسال 4000 موشک را صادر
می کند. مک فارلین و اولیور نورث مخفیانه وارد ایران
در رأس هیأتی وارد ایران می شوند. ایران می خواهد
گروگان ها را دو تا دو تا آزاد کند (تا بهتر بتواند
بدوشد). اولیور نورث ینجیلی را که ریگان امضا کرده به
همرا کیک شکلاتی به ایران می دهد، اما نتیجه ای نمی
گیرد. ایران چند تا گروگان آزاد می کنند ولی چند نفر
دیگر را به گروگان می گیرند و موقعیت به حالت همیشگی
باز می گردد.
29 مارس 1986 – مک فارلین به ریگان و بوش گزارش می
دهد، و پیشنهاد می کند که اسلحه در ازای گروگان فعلا
غیر فعال شود. ریگان موافقت می کند.
23/29 ژوئیه 1986 – ویلیام کاسی – رئیس سیا، در
ملاقاتی بوش را متقاعد می کند که سفری محرمانه به عراق
داشته و با صدام دیدار کند و در این دیدار، صدام را
متقاعد کند که بر بمباران ایران شدت ببخشد. هدف کاسی و
اولیور نورث از این طرح این است که بر ایران فشار وارد
آمده و آنها دوباره وارد مذاکره (سلاح در ازای گروگان)
بشوند.