مقاله

 


خانم شيرين عبادی، سپاه پاسداران و بسيج، برادران شما، اما دشمنان مردمند!


«...خانم "حقوق بشري" خجالت نميکشيد يک دستگاه مخوف جنايت را که اکنون به يمن اسلامي بودن حکومت، در عين حال يک دستگاه پول درآوردن و چپاول ميليونها دلار و صاحب سرمايه عظيمي است، پاسدار حقوق مردم خطاب ميکنيد...»ـ

خانم شيرين عبادی، سپاه پاسداران و بسيج،

برادران شما، اما دشمنان مردمند!

پيام شيرين عبادی: "ما مدافعان حقوق بشر از شما برادران سپاهي و بسيجي مردمي ميخواهيم که برادران و خواهران خود را که سوگند به پاسداري آنها خورده ايد،..."

***

شيرين عبادي در يک پيام به مردم و مقامات حکومتي!؟ ظاهرا با هدف جلوگيري از خشونت و خونريزي، به نحو زننده اي، به دفاع از حکومت در حال ريزش اسلامي، دستگاه سرکوب اين حکومت، سپاه پاسداران و بسيج پرداخته و چشمش را بر واقعيات در ايران بسته است. ايشان تاريخ شروع خشونت در ايران را به اين چند ماه گذشته محدود کرده و ميگويد:

"ايرانيان که همواره خواهان برقراري صلح در سراسر جهان بوده اند، اکنون ناباورانه خشونت و آتش را در خانه خويش و در بين برادران و خواهرانشان مي بينند"

خانم عبادي! جنگ و گريز خياباني با مزدوران جنايتکار حکومت اسلامي، جنگ تازه شروع شده بين " برادران و خوهران ايراني" نيست. در ايران سي و يکسال است که يک حکومت ديکتاتور با حضور آخوندهاي "ايراني" و مزدوران " ايراني" آنها، خون مردم را در شيشه کرده است. ميکشند و سنگسار ميکنند و چشم در مي آورند و فقر و فلاکت و بي حقوقي و خفقان را بر اين مردم تحميل ميکنند. خشونت از زماني شروع شد که جمهوري اسلامي ايران به قدرت رسيد. چند هفته بعد از به قدرت رسيدنش کارگران بيکار اصفهان را مورد حمله قرار داد و يکي از آنها را کشت. چند ماه بعد به دانشگاهها حمله کرد، دانشجويان را با چاقو و قمه و کلاشينکف به خون کشيد، کارگران را به گلوله بست، به کردستان و ترکمن صحرا لشکر کشيد و به خانه هاي ما مخالفين حکومت، ما منتقدين از روز اول اين دستگاه جنايت و آدمکشي، نيمه شبها ريختند و تعداد زيادي دختر و پسر جوان را از رختخوابهايشان بيرون کشيده و بعد از تجاوز به جوخه اعدام سپردند. فعالين سياسي زنداني دوران شاه را دوباره دستگير کردند و کشتند. و.... اين درست است که شما و طرفداران سينه چاک "جمهوري اسلامي و خميني و حکومت اسلامي" نيش اين حکومت را اخيرا تجربه کرده ايد، همچنانکه حزب توده و اکثريت بعد از خوشرقصيهايشان براي خميني قرباني اين دستگاه شدند، اما لطفا از جانب ما حرف نزنيد! ما ميليونها نفر مردم ايران، ما کارگران، ما زنان، ما دانشجويان، ما لامذهبان و ما مردم ايران که قرباني اين دستگاه فساد و چپاول و خونريزي اسلامي شديم. از سي و يکسال پيش!

براي اين ميليونها نفر، خشونت از لحظه به قدرت رسيدن جمهوري اسلامي و سپس اعلام قانون اساسي مورد لطف شما آغاز شد. خشونت ذاتي اين حکومت است. حکومتي مذهبي که در قوانين اش، ضديت با انسان، ضديت با بي دين، ضديت با زن، ضديت با همجنسگرا، ضديت با کارگر و دانشجو حک شده، و جز لايتجزاي آن است؛ حکومتي که در قانون اساسي اش، اعدام و سنگسار و چشم در آوردن و دست بريدن حک شده و اينها را روزانه اجرا ميکند، نمونه بارز و تجسم خشونت است. شما به اين حکومت و اين دستگاه جنايت و آدمکشي، لقب " محترم" داده و از آنها گدايي انصاف ميکنيد؟ اين دستگاه چپاول و فساد و خونريزي سي و يکسال است که خون مردم ايران را ميمکد و درست در روزهايي که اين مردم متحدانه به خيابان آمده و سوت پايان عمر اينها را به صدا در آورده اند، شما با مدال "حقوق بشرتان" وسط معرکه پريده و قصد نجات اينها را داريد؟ نجات حکومت اسلامي ومشروعيت دادن به اين حکومت در اوج جنگ و نبرد روزانه مردم با اين دستگاه براي خرد کردن آن و پايان دادن به کابوسي به اسم حکومت اسلامي، عين دفاع از خشونت است.

در بخش ديگري از پيام خانم عبادي ميخوانيم:

"چه روزهاي سختي را پشت سر گذاشتيم . زماني صدام جنگ عليه ايران را آغاز کرد و صدها هزار ايراني را به خاک و خون کشيد و ميليون ها مادر ايراني را به سوگ نشاند، و..."

عبادي که حقوق بشرش اتفاقا به نحو زننده اي ناسيوناليستي و ظاهرا فقط براي "ايرانيان" است، به آنسوي صحنه کاري ندارد. انگار در جنگ ايران و عراق مادران عراقي داغدار نشده اند. همين نکته نشان ميدهد که ناسيوناليسم خانم عبادي و همفکرانش تا چه حد ضد انساني است و نه حقوق بشري.

هزاران جوان با تهديد و تطميع و اجبار ديکتاتور بيرحمي همچون صدام حسين، در عراق و در اينجا نيز با مغزشويي و تهديدات سران رژيم اسلامي روانه ميدانهاي جنگ شده و جانشان را از دست دادند. دو حکومت فاشيست براي منافع پليد خودشان به جنگي خانمانسوز دست زدند که نتيجه آن مرگ ميليونها نفر از دوسو بود. جنگ ايران و عراق جنگي ارتجاعي بود که صدام حسين و خميني و اعوان و انصارش و جانيان حاکم بر ايران، براي منافع خودشان به آن دامن زدند و ويراني و مرگ را براي ميليونها نفر ايراني و عراقي به ارمغان آودند. خميني و همه سران ريز و درشت رژيم بارها تکرار کرده اند که جنگ نعمت الهي براي آنها بوده است. با اين جنگ توانستند، هر صداي اعتراضي را خفه کنند و حکومت ننگينشان را در ايران تثبيت نمايند. براي فرستادن جوانان به صحنه جنگ، کليد پلاستيکي بر گردن کودکان انداخته و آنها را روانه ميدان مين کردند و همه اينها براي ماندن خودشان و چاپيدن مردم و فربه کردن آقا زاده هايشان بود.

تاريخ سي و يکسال گذشته حکومت اسلامي را تحريف کردن و براي سران آن آبرو خريدن ظاهرا دروجود عبادي و کل جنبش ملي اسلامي ژنتيک شده و دربند بند پيام اين خانم "حقوق بشري" تصويري کاملا وارونه از همه چيز ارائه داده ميشود.

عبادي با کرشمه تمام در رابطه با کشتارهاي اخير رژيم اسلامي تاکيد ميکند که:

"اين امر اگر نگوييم ناشي از خشونت طلبي و مردم ستيزي عده قليلي از حاکمان قطعا از بي تدبيري، بي کفايتي و بي لياقتي برخي از ايشان است که ترديد هاي جدي در افکار عمومي ايجاد کرده است ودر آينده نه چندان دور تاريخ اين ترديد ها را روشن خواهد ساخت."

ترديدهاي جدي در مورد حکومت اسلامي بعد از سي سال کشتار بيرحمانه تازه امروز براي خانم عبادي آغاز شده است؟ ترديد يعني چه؟ امروز عالم و آدم در مورد جنايتکار بودن و فاشيست بودن اين حکومت حرف ميزنند. حتي رسانه هاي بين المللي که نان به نرخ روز خور بوده و منافع دولتهاي غربي را پاس ميدارند، مجبور شده اند، از جنايت و آدمکشي اينها حرف بزنند و محکومشان کنند. " فعال حقوق بشري جنبش ملي اسلامي" نميخواهد به اينها اسم واقعي اشان را بگويد. جنايتکاران قرن که پرونده سازي ميکنند و دروغ مي بافند و تجاوز ميکنند و به دختر و پسر رحم نميکنند، ميکشند و مي چاپند، تازه خانم صاحب جايزه صلح نوبل را به صرافت اين انداخته است که به اينها آوانس سياسي بدهد و بگويد ترديد جدي در افکارش ايجاد شده است.!؟

با سنگسار مريم ايوبي"ترديد جدي" ايجاد نشد، با اعدام دلارا دارابي جوان، با اعدام احسان فتاحيان، و با تجاوز به صدها دختر جوان در سالهاي شصت و قتل عام و نسل کشي اين رژيم جاني " ترديدي" در دل اين خانم "حقوق بشري" ايجاد نشده است. آيا اينها بشر نبودند و فقط دوستان دوم خردادي و مدافعين قانون اساسي جمهوري اسلامي بشر هستند که در مورد آنها زبان باز ميکنيد و در مورد بقيه مهر سکوت برلب داريد؟

عبادي در پيامش چپ و راست از عدم ضرورت استفاده از خشونت از سوي مردم حرف ميزند وميفرمايد!

"جوانان آگاه وطنم! بايد ممارست و مقاومت کرد و حتي در مقابل توپ و تانگ و گلوله ، سنگ هم در دست نگرفت.راه رسيدن به عدالت و آزادي و دموکراسي و حقوق بشر راه گل گون مي طلبد نه راه پرخون."

سوال اين است آيا جواناني که در مقابل گلوله و گاز اشک آور و پرتاب شدن از بالاي پل و غيره، سنگ پراني ميکنند و يا باريگاد مي بندند، دست به خشونت ميزنند؟ خانم عبادي با اين پيام، ميخواهيد مردم را از مقاومت و دفاع از خود محروم کنيد؟ يا ميخواهيد حمله مردم به مراکز حکومت اسلامي را مترادف با خشونت قلمداد کنيد؟ آيا جرات ميکنيد و بر اين عقيده هستيد که همين را به جوانان فلسطيني هم بگوييد که در مقابل ارتش متجاوز اسرائيل سنگ پراني ميکنند؟

اين اولين بار نيست که مردم يک کشور عليه ديکتاتورها به شورش و انقلاب دست ميزنند. در مقابل حکومتهاي تا دندان مسلح، روزي بايد دست به اسلحه برد. قيام مرحله اي از انقلاب است که در آن مردم به مراکز حکومت، به زندانها و پادگانها حمله ميکنند و دستگاه حکومتي را عملا ساقط ميکنند. لطفا بين اين مردم، بين اين جواناني که جانشان به لب رسيده و حکومت فاشيست اسلامي را به تنگ آورده اند حائل نشويد. خشونت از سوي پسرعموهاي شما است که مردم ايران را به مدت سي سال تمام در زير تحقير و توهين و شمشير اسلام و شليک گلوله، نگه داشته و به جوانان و مردم اين مملکت رحم نميکنند. از روز اول چنين بوده و ما قربانيان هميشگي اين خشونت، حق داريم روزي براي تعيين تکليف نهايي با اينها که با زبان خوش پايين نمي آيند و تاج و تخت را رها نميکنند،بپا خيزيم. اين نه خشونت بلکه پايان دادن به خشونت جنبش شما است.

پاسخ جوانان به شما اينست خيلي ممنون از اين پيام دراماتيک. تا همين جا هم به اندازه کافي ما را کشته و زنداني کرده اند. براي اينکه بيش از اينها جنايت نکنند، ما بايد متحدانه عمل کنيم. متمدنانه ترين راه پايان دادن به خونريزي جنبش اسلام سياسي و حکومت اسلامي ايران، انقلاب متحدانه و قيام سراسري عليه اينها است. هيچ ديکتاتوري با زبان خوش از قدرت کنار نرفته و هميشه مبارزه مردم را به خون کشيده و راه پرخون را به مردم معترض تحميل کرده اند. مردم راهي به جز مبارزات متحدانه و همبسته و در نهايت قيام عليه اين حکومت ديکتاتور ندارند. لطفا به نفع جنايتکاران عمل نکنيد. اگر مردم را کمک نمي کنيد کنار بنشينيد و به اعتراضات بحق ما و حرکات اعتراضي ما مهر خشونت طلبي نزنيد.

بخشي از پيام خانم عبادي رو به پاسداران است!: "ما مدافعان حقوق بشر از شما برادران سپاهي و بسيجي مردمي ميخواهيم که برادران و خواهران خود را که سوگند به پاسداري آنها خورده ايد، بي گناه و بي دفاع به خاک نيفکنيد و مادران خود را رخت ماتم نپوشانيد و بر سر مزار شهدايي ديگر ننشانيد."

خانم "حقوق بشري" خجالت نميکشيد يک دستگاه مخوف جنايت را که اکنون به يمن اسلامي بودن حکومت، در عين حال يک دستگاه پول درآوردن و چپاول ميليونها دلار و صاحب سرمايه عظيمي است، پاسدار حقوق مردم خطاب ميکنيد. خجالت نميکشيد، دستگاهي را که از روز اول، لرزه بر تن مردم انداخته و جنايتکاري و سبعيت آن زبانزد خاص و عام است، دستگاه مردمي خطاب کرده و براي آن آبرو ميخريد. خانم عبادي اين پاسداران و تمام دم و دستگاه مسلح و سرکوبگر رژيم اسلامي" برادران" شما هستند!! اين انتخاب شما است. اما اين ستگاه جنايت، دشمن مردم، ايران بوده و هست. مردم ايران اين دستگاه مخوف را دشمن خود و قاتلان خود ميدانند. خانم عبادي در پاسخ مادراني که اين دستگاه جنايت فرزندانشان را زير شکنجه به قتل رسانده و به آنها تجاوز کرده چه ميگوئيد؟ پاسختان به هزاران نفري که به دست اينها کشتار شده و خاورانها نتيجه اعمال آنها است چيست؟ پاسخ مردمي را که زير چکمه اين دستگاه خون و جنايت له شده اند را چه ميدهيد؟ آيا اين همه جنايت بس نيست که هنوز آنها را برادر خود و مدافع مردم ميدانيد؟ تا چه اندازه بايد کشتار کنند و خون بريزند که شما آنها را دشمن مردم بدانيد؟ آيا ارتش نازي و لشکريان هيتلر برادر مردم بودند که اکنون سپاه پاسداران و نيروهاي امنيتي و سرکوبگر را برادر خود و مدافع مردم ميدانيد؟

امروز در ايران همين دستگاه جنايتکار است که حکومت ميکند و پاسخ اينها را نه با ضجه و التماس هاي فريبکارانه امثال شما بلکه در خيابان بايد داد. با حمله به مراکز اينها، با خلع سلاح اين جانيان و با واژگون کردن حکومت اشان مردم جواب آنها را خواهند داد.


زنان و مردان آزاده، جوانان انقلابي ايران!

عبادي و شرکا، در ساختن اين حکومت و آبرو خريدن براي آن و جار زدن اصلاح پذيري اين حکومت و دفاع جانانه از خاتمي و شرکا يعني يک جناح ديگر اين نظام، از سي سال قبل تا امروز پرونده سياهي دارند. امروز با دفاع از سر پا ماندن اين حکومت اين پرونده را سنگين تر ميکنند. درست در شرايطي که اسبها همديگر را گاز ميگيرند، و حکومت در حال فروپاشي کامل است، خانم عبادي به اين ساختمان در حال ريزش دخيل مي بندد.

فراخوان من به زنان و جوانان، به مردم آگاه و انقلابي ايران اين است که تکليف اين بساط جنايت و آدمکشي، تکليف اين جانيان بيرحم را بايد هر چه زودتر روشن کرد. حکومت اسلامي بايد سرنگون شود و اين مهم با نيروي متحدانه مردم و با حمله به اين حکومت امکان پذير است. هر کس مخالف خشونت است بايد کمک کند دستگاه خشونت اسلامي زودتر برود. خشونت هميشه و همه جا از جانب حکومتيان بوده است. در هيچ جايي در دنيا اعمال خشونت از جانب مردم نبوده است بلکه اين حکومتگران و دستگاه قدرت است که تا کنون مدافع و اعمال کننده خشونت بوده است. انقلاب حق مردم است. انقلاب بهترين و بي دردسرترين راه براي واژگون کردن ديکتاتوري اسلامي است.

زنده باد انقلاب

سرنگون باد

حکومت جنايتکار اسلامي
مینا احدی

 

مقاله ها   |    نظریات   |    اطلاعیه   |    گوناگون    |      طنز     |      پیوندها    |    تماس

-----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه تیف) مانع ندارد