مقاله

 

 

 

سخنرانی استالین ۱۱ دسامبر ۱۹۳۷ Речь Сталина


همنشين بهار


http://www.youtube.com/watch?feature=player_embedded&v=hDtQFxnw22I

 

هیچ جبّاری بدون کسانی که او را عَلَم می‌کنند و به او ایمان می‌آورند موضّوعیت نمی‌یابد. با وجود هر فردی که آماده پیروی و اطاعت ازنظام جبارّیت باشد، یک سنگ از مفروضات و مقدمّات روان شناسانه بنای چنین رژیمی نیز فراهم شده است.

نقد و تحلیل جبّاریت (Zur Analyse der Tyrannis )، مانس اشپربر. ترجمه دکتر کریم قصیم



سخنرانی با اهمیت استالین که مدّت‌ها از آثار وی حذف شده بود و در ایران هم شناخته شده نیست، درسهای قابل تأمّلی دارد.

اگرچه خود او و کسانیکه ۱۱ دسامبر ۱۹۳۷ در «بالشوی تئاتر مسکو» Большом театре کف و دَف می‌زدند دست‌شان از دنیا کوتاه شده است، امّا با توجه به زمان سخنرانی، مضمون و جوهر حرفهای استالین، عبرت انگیز است. بویژه برای ما که با شب یلدای ستم و جبارّیت روبرو هستیم (و خواهیم بود.)

.............................

حقیقت نباید در بند این پرسش باشد که به نفع کیست.

نه تنها جنایاتی چون کاتین Katyn زیر سر استالین و مریدانش بود، جزمیّت فلسفه حزبی و رواج فرهنگ چاپلوسی نیز، در زمان او رنج و شکنج آزادیخواهان را بر باد داد، منتقد را مخالف و مخالف را دشمن خلق Враг народа (وِراگ نارُودا) جلوه داد و با محاکمات نمایشی و مخوف مسکو، تزار و تزارها را روسپید کرد.

جزمیّت فلسفه حزبی و فرهنگ چاپلوسی، مثل یک بیماری مُسری، به امثال خروشچف، سرایت نمود. همان «خروشچف»ی که در مخفی نگاه داشتن جنایت کاتین‌ با «بریا» و پلیس مخفی شوروی رویهم ریخت و خودش بیش از دیگران پیش استالین دولّا و راست ‌شد و او را باد ‌کرد، نام استالین را از کتب درسی حذف نمود و استالینگراد را هم ولگاگراد نامید.

.............................

هرکه خر شد پالونش و هرکه در شد دالونش می‌شویم.

به وجود آوردن محیطی که کسی جرأت ابراز مخالفت با نظرات آقابالاسر را نداشت و حتی انقلابیون صدیّق هم در لاک خود فرو می‌رفتند، فقط زیر سر استالین (که خدمات زیادی هم کرده است) نبود.

«هیچ جبّاری بدون کسانی که او را عَلَم می‌کنند و به او ایمان می‌آورند موضّوعیت نمی‌یابد.»

دیوار خودکامگی را مداّحان بی‌صفتی که هر طرف باد می‌آمد هی‌شون می‌کردند و به هر سازی می‌رقصندند، بالا ‌بردند. کسانی که معتقد بودند «هرکه خر شد پالونش و هرکه در شد دالونش» می‌شویم.

جزمیّت فلسفه حزبی و فرهنگ چاپلوسی (جبر جّو)، جمع چاپلوسان را بر سر نویسندگان آزاده ‌‌ریخت و امثال «بوریس باسترناک» و «الکساندر اوستاپوویچ آودینکو»، «اوسیپ ماندلشتام»، «میخائیل بولگاکف»، «پلاتونوف» و «یوگنی آلکساندروویچ یفتوشنکو»... را به توبه و کرنش و گزارش نویسی وا‌داشت.

.............................

انقلابیون شریف‌ وادار می‌شدند خودشان را طعمه نازی‌ها معرفی کنند.

در دورانی که شریف‌ترین کمونیست‌ها وادار می‌شدند خودشان را ضدانقلابی، پادوی فاشیسم و طعمه نازی‌ها معرفی کنند، بعد از تیرباران امثال گریگوری زینه ویف و کامنف، زمانی که کم کم آردان مارکیزوف و لو شوبنیکوف و بوخارین و ریکوف و ژنرال میخائیل توخاچفسکی... هم «آر پی جی» می‌خوردند و زیر تیغ می‌رفتند رهبر وقت اتحاد جماهیر شوروی با کارچاق‌کنی و خوش آمدگویی «نیکیتا سرگه‌ویج خروشچف» رئیس سازمان حزبی پایتخت، در بالشوی تئاتر مسکو خط و نشان کشید. (۱۱ دسامبر ۱۹۳۷)

سه سال پیش از آنکه پلیس مخفی استالین، با تبر به جان تروتسکی بیافتد.

............................

شما می‌توانید با خیال راحت روی رفیق استالین حساب کنید.

رهبر وقت اتحاد جماهیر شوروی گفت انتخابات آزاد و واقعا دموکراتیک تنها می‌تواند در یک سیستم سوسیالیستی انجام شود و انتخابات در شوروی واقعا آزاد و واقعا دموکراتیک است و هیچ سابقه ای در تاریخ بشر ندارد...

شما می‌توانید با خیال راحت روی رفیق استالین حساب کنید. رفیق استالین می‌تواند وظیفه خودش را نسبت به طبقه کارگر، دهقانان و روشنفکران به انجام رساند...

استالین در پایان صحبتش برای تصفیه های تازه نیز «آتش تهیه» ریخت و به نقل از نیکلای واسیلویچ گوگول Никола́й Васи́льевич Го́голь نویسندهٔ بزرگ روس گفت: آدمهایی هستند که مشخص نیست کیستند و چکار می‌کنند. هیچ جوری‌شان معلوم نیست.

ни в городе Богдан, ни в селе Селифан (نه زنگی زنگی اند نه رومی رومی)

بعد اضافه نمود در هر خانواده ای بالاخره کسی هست که با بقیه جور نیست. در هر خانواده ای گوسفند سفید و سیاه، هردو پیدا می شود. семья не без урода ...

(سخنرانی ۲۵ دقیقه ای استالین حدوذ ۳۰ مرتبه با کف زدنهای طولانی، همراه شد.)

***

شمار نامعلومی از حضار کف زننده، بعدها (در جنگ و در تصفیه ها) سر به نیست شدند و یا چون «نیکلای یژوف» تیرباران گشتند. خروشچف نیز که در آغاز شغب بپا کرد و با های و هوی و هورا و مورا، به استالین خیرمقدم گفت، بعدها حتی از جسد بیجان وی که عمری را در تبعید و زندان و مبارزه گذرانده بود، نگذشت. شرم و حیا را قورت داد و او را گور به گور کرد و جباّر دوران خواند.

***

از شما دعوت می‌کنم ویدیوی ضمیمه را که حدود ۲۰۰ عکس و سند بهمراه دارد با صبر و حوصله ببینید.



Stalin's Speech. Речь Сталинаسخنرانی استالین ۱۱ دسامبر۱۹۳۷

http://www.youtube.com/watch?v=hDtQFxnw22I





من بدون وقفه چندین شبانروز پشت سرهم، روی آن وقت گذاشته ام. در وب فارسی این نخستین مطلب در این مورد است و از نارسایی هایش صمیمانه پوزش می‌خواهم.

جز یک بخش کوتاه، سخنان استالین را به زبان فارسی بیان کرده ام. (دقیقه ۱۶ به بعد)



ترجمه انگلیسی سخنان استالین



http://www.marxists.org/reference/archive/stalin/works/1937/12/11.htm





متن روسی سخنان استالین (البته در چند جا اسامی سانسور شده است.)



http://www.oldgazette.ru/lib/stalin2/01.html



توجیه جنایت، جفا به حقیقت است.

دیدگاه من در مورد انسان و تاریخ و وجود، ماتریالیستی نیست و کمونیست نبوده و نیستم اما می‌دانم سرمایه داری جهانی دل خونی از آن داشته و برای کوبیدنش، امثال استالین را می‌کوبد و می‌دانم حمله به استالین همیشه با نیّت پاک دفاع از حقیقت صورت نمی‌گیرد و در تکامل خود به وداع با ارزشها و حمایت از جنگ افروزان جهانی می‌رسد...

اینکه حامیان مالکیت خصوصی و استثمار انسان از انسان از استالین با کینه نام می‌برند، و در زمان او کشور شوراها را نشانه گرفتند... دلیل نمی‌شود که هر انتقادی را به استثمارگران و جنگ افروزان نسبت دهیم.

می‌توان این جنبه کار استالین را که سازندگی جامعه سوسیالیستی و لغو مالکیت خصوصی بر ثروتهای ملی در نظرش بود، احترام گذاشت اما نباید از اختناق و استبدادی که حاکم کرد، گذشت و آنرا توجیه کرد و هر واقعیتی را به تبلیغات مسموم ارتجاع جهانی نسبت داد. توجیه جنایت، جفا به حقیقت است.

واقعش این است که با روی کارآمدن استالین و صنعتی شدن شوروی، فرهنگ کار میلیون‌ها انسان بطور اساسی تغییر یافت و هزاران کتابخانه، تئاتر و موزه احداث شد و برای اولین بار در تاریخ، حقوق نوینی چون حق کار، حق استراحت، حق تحصیلات عالیه، تضمین بازنشستگی و... بر سر زبانها افتاد و عملاً اولین نسل رها از ترس تیفوس و مالاریا روی خوش دیدند.

نسلی که در زمان استالین متولّد می‌شد، اولین نسلی بود که تقریباً تماماً باسواد بود. مهندسان برای آموزش تکنولوژی صنعتی به خارج فرستاده می‌شدند و صدها فنی‌کار خارجی با قرارداد به روسیه می‌آمدند. راه‌های حمل و نقل پیشرفت یافت و مترو و راه آهن‌های جدید بسیاری ساخته شد.

در بیشتر کشورهای شوروی سابق و در خود روسیه، هنوز بسیارند کهنسالانی که از دوران استالین (منهای بگیر و ببندها) به خوبی یاد می‌کنند و می‌گویند وی در انقلاب اکتبر و شکست آلمان نازی نقش بزرگی ایفا نمود و اتحاد شوروی در زمان او به رشد اقتصادی و علمی رسید و شاهد رشد موقعیت‌های شغلی، بخصوص برای زنان، بود. دست سرمایه داران و کولاکها از زندگی کارگران و دهقانان فقیر تا حدود زیادی کوتاه شد و ارائه کار، نان، مسکن و همگانی شدن بهداشت، آموزش و فرهنگ تا دورترین نقاط دور افتاده کشور در دستور کار قرار گرفت و تاریح و شکوفائی اتحاد شوروی با نام او پیوند خورد، امّا...

امّا، این همه داستان نیست.




hamneshine_bahar@yahoo.com

 




_______________________________________________________

  Share

توجه کنید . نوشتن یک ایمیل واقعی الزامی است . درغیر این صورت پیام دریافت نمیشود.

: اسم
: ایمیل
پیام

 

مقاله ها   |    نظریات   |    اطلاعیه   |    گوناگون    |      طنز     |      پیوندها    |    تماس

-----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه تیف) مانع ندارد