"مردم فریبی" با
ابزار "مردم"
سروش سکوت
یکی از نیرنگ های مشترک در میان "اهل اصلاح" و دیگر باندهای "سر قدرت
جمهوری اسلامی"، بهره گیری از ادبیات "مردم" یا ملت در گفتارهایشان است.
هدف از سخن گفتن از مردم، مردمی نشان دادن چهره ی کریح دیکتاتوری و موجه
نمایاندن رژیم اسلامی است.
این گروه ها، برای مردمی نمایاندن خود و مردم فریبی، دو اقدام را انجام می
دهند:
1) پاک و پیراسته دانستن مردم و به اصطلاح پیچیدن مردم در زرورق و نمایاندن
اینکه مردم هر کار کنند درست است و نشانه ی رای اعتمادشان به نظام است.
غافل از این که فارغ از هر تعصب و لاپوشانی، یکی از دلایل اساسی وضع موجود
و بلای جمهوری اسلامی، بی خردی و خرافه باوری بسیاری از مردم کشورمان است.
و این خردگریزی و خرافه پرستی که از هنگامه ی شورش 57 رشد گسترده ای یافت،
شوربختانه هنوز هم ادامه دارد!
این گروه ها –که در اینجا بیشتر منظورم اصلاح طلبان و حامیان جنبش سبز
هستند- با آوردن بهانه های واهی و احمقانه ای از این دست که: خارج نشین ها
حق تعیین سرنوشت برای مردم داخل ندارند و اگر مردم پای صندوق های رای (همیشه
با تقلب) جمهوری اسلامی رفتند، باید به نظر آنها احترام گذاشت و حتا با
آنها همراهی کرد، سرانجام می خواهند با مقدس گرداندن مردم از هر خطا و
اشتباهی و زیر ذره بین ننهادن بسیاری از اخلاق ها و کردارهای ناپسند همین
مردم -که به شکل فرهنگی بیگانه در رگ و پی آنها نفوذ کرده- سیمای حکومت
اسلامی را از هر گونه فساد درونی، پیراسته کنند و هدف خود را که همانا حفظ
رژیم و تحمیق مردم با کشاندن آنها پای صندوق (به اصطلاح) رای است، انجام
دهند.
2) اصلاح طلبان ادعا می کنند همه ی کسانی که از راه روشنگری به مردم می
فهمانند که مشارکت با همه ی کنش های اجتماعی که یک طرفش جمهوری اسلامی است
(از قبیل انتخابات و...)، چیزی جز ثبات و ماندگاری نظام ندارد، مروج خشونت
هستند و با دعوت مردم به انزوای سیاسی و تبلیغ انجام ندادن فعالیت های
اجتماعی مانند انتخابات، می خواهند با یک شیوه ی غیر دموکراتیک (به زعم اهل
اصلاح!) نظر خود را به مردم تحمیل کنند!
در بسیاری از مناظره ها میان این جماعت اصلاح طلب و پادوهای رژیم اسلامی با
اعضای اپوزیسیون جمهوری اسلامی، دیده شده که این افراد با مغالطه و بازی با
کلمات می کوشند با تکرار واژه ی "مردم" در سخنان خود، عملا مهر سکوت بر
دهان هر منتقدی بزنند و به این شیوه، انتخابات، اصلاح طلبان و در نهایت
حکومت اسلامی را توجیح کنند.
وجه اشتراک این ادبیات بین رژیم و اصلاح طلبانِ رژیم هم دقیقا همین است که
حکومت برای توجیه مشروعیت نداشته ی خود از واژه ی مردم و ملت استفاده می
کند و بنابراین کناره گیری مردم از حکومت و نه گفتن به انتخابات آن، بازار
و دکان هر دو گروه را کساد و بی رونق می کند.
شرکت در هر انتخابات، پیروزی رژیم است
بیش از سی سال است که در ایران رژیمی بر سر کار است که بسته شدن نطفه ی
آغازینش چیزی جز پشت کردن به رای و نظر مردم و مردم فریبی و دیکتاتوری
نبوده است. خمیرمایه ی چنین حکومتی با دروغ سرشته شده است و کوس پایان آن
به سبب غیر مردمی و ضد مردمی بودن، از همان آغاز تولد نامبارکش، به صدا
درآمده است.
درست از زمانی که براساس وعده های دروغ خمینی، این رژیم شکل گرفت و پس از
به اصطلاح رفراندوم 12 فروردین –که در آن مابین دو گزینه ی جمهوری اسلامی
آری یا نه، درباره ی شکل نظام تنها دو انتخاب و نه بیشتر وجود داشت- عملا
کلید دیکتاتوری زده و چیزی به نام رای و انتخاب در این رژیم بی معنا و بی
پایه شد.
جمهوری اسلامی، در این سی و اندی سال همانند گندآب بدبویی بود که تئوریسین
های آن، برای بازی و فریب دادن مردم و بالابردن آستان تحمل آنان به این بوی
بد، "عطرهای فریبنده ای" به آن زدند. از هشت سال دوره ی اصلاحات خاتمی تا
وعده و وعیدهای موسوی و به پا کردن قائله ی موسوم به سبز و شاید در آینده
بهره گیری از شگرد دیگری... . درست است بسیاری از مردم در این مدت، اتخابات
رژیم را تحریم کردند، اما بی گمان یکی از دلایل ماندگاری و دراز شدن عمر
حکومت اسلامی را باید همین شرکت مردم در انتخابات و فریب خوردن آنها دانست.
نگاهی به انتصابات دو سال پیش و حضوری پرشمار (و به قول حکومت و اهل اصلاح:
حضور پرشور!) مردم (به هر دلیلی حتا اگر گزینش بد و بدتر یا انگیزه ی تغییر
باشد) خود گویای این نکته است که رژیم با ابزاری همچون نمایشهای تلویزیونی
مناظره ی کاندیده ها، در زمینه ی فریب مردم در کشاندن آنها پای صندوق های
رای، موفق بوده اند.
اینک و در آستانه ی چند صحنه های مضحک دیگر از انتصابات رژیم و پس از تجربه
ی دو سال پیش و تجربه های مشابه، دیگر این مردم باید از تاریخ درس گرفته و
آبدیده شده باشند و دیگر به هیچ روی، در فرآیند انتصابات رژیم شرکت نکنند.
بی گمان و فارغ از هر تعارف، درس نگرفتن از "دورهای تاریخ" و "تکرارهای
بیهوده" نشانه ی ندانم کاری و بلاهت است.
و در شرایطی که جمهوری اسلامی در سراشیبی سقوط قرار دارد، شرکت در
انتخابات، برای مردم خطرناک ترین و برای حکومت ساده ترین راه برای ماندگاری
آن است. یکی از برنامه های اساسی و دراز مدت اپوزیسیون با در جهت آگاه کردن
مردم به ویژه توده های محروم در شهرستان ها نسبت به پوشالی بودن وعده های
نامزدهای انتخاباتی جمهوری اسلامی و عدم شرکت در چنین نمایش های مسخره ای
است.
نگاهی به رویدادهای اخیر پس از انتخابت دو سال پیش، نشاندهنده ی آن است که
اگر رژیم در راه فریب مردم و کشاندن آنها به صندوق های رای، موفق بود، اما
بی گمان، کسادی جنبش موسوم به سبز و بت سازی از اصلاح طلبان و عدم توجه
مردم به آن، نشانه ی پیروزی مردم و شکست پروژه ی رژیم بود.
اکنون، اگر مردم هوشیار باشند، ضربه ی نهایی بر پیکره ی جمهوری اسلامی
خواهد نشست و این بار اعتراضات نه از قضیه ی رای و انتخابات بی معنی، بلکه
از متن و بطن مردم به جان آمده از این رژیم، شعله ور خواهد شد.
5 تیر 1390

_______________________________________________________
توجه کنید . نوشتن یک ایمیل واقعی الزامی است . درغیر این صورت پیام
دریافت نمیشود.
|