|
انتخاباتی تماما طراحی شده
امین نامداری
نگاهی کوتاه به شرایطی که رژیم آخوندی در آن وارد پروژه خود خوانده
انتخابات شد .
دو مشکل عمده ای که رژیم آخوندی تا روز سرنگونی همیشه با آن دست به گریبان
بوده و هست و بدون شک از آنها خلاصی ندارد عبارتند از :
۱، بحرانهای بین المللی
۲، بحرانهای داخلی
از مهمترین بحرانهای خارجی رژیم آخوندی که میتوان به آنها اشاره ای کوتاه
کرد < مسله هسته ای ، صدور تروریسم ،بحران به خطر افتادن و سرنگونی متحدین
کلیدی > آن میباشد .
بحران اتمی ظرف ۱۰ سال گذشته به نقطه تعیین و تکلیف رسیده و غرب به جد به
دنبال پایان این بازی جنون آمیز رژیم آخوندی میباشد و یک هدف هم بیشتر
ندارند خلع سلاح پدر خوانده تروریسم جهانی . اما رژیم آخوندی تجربه عراق و
لیبی خلع سلاح شده را به خوبی به یاد میاورد .
یک نمونه کوچک :
زمانی که شرایط داخلی لیبی به علت تظاهراتها و مقاومت مسلحانه مردم علیه
دیکتاتوری لیبی آغاز و مدتی بعد همراه با مداخله نظامی ناتو که در نهایت
باعث سرنگونی زودتر قذافی شد ،اسنادی به دست آمد که نشان دهنده روابط بسیار
نزدیک بین حکومت سابق لیبی و انگلستان و...جود داشته ،از تحویل دادن
مخالفین سیاسی حکومت لیبی به دستگاه اطلاعات قذافی توسط سازمانهای اطلاعتی
غرب گرفته تا سفر های محرمانه تونی بلر با هواپیما خصوصی قذافی به لیبی ،که
خود گویای روابط دوستانه دولتهای غربی با دیکتاتور خلع سلاح شده بود .
سرمایه گذاری چند دهه رژیم آخوندی بر روی متحدین و جریانات افراطی تروریستی
دست نشانده خود در خاور میانه که امروز میتوان گفت شاهرگ حیاتی آنها در
بقاء رژیم بشار اسد میباشد ، چرا که با سرنگونی رژیم اسد پل ارتباطی رژیم
آخوندی با دست نشاندگانش برای صدور تروریسم و بنیادگرایی به واقع تقریبا
قطع میشود .
رژیم آخوندی از زبان خامنه ای گرفته تا...بارها اعلام کرده است که سوریه
حکم قلب تبنده و یاهمان خط مقدم جبهه مقاومت میباشد و تا آنجا که در توان
داشته باشد از سقوط حکومت اسد جلوگیری میکند.
در خصوص بحرانهای داخلی میتوان به وجود این بحرانها در تمام زمینه ها بویژه
<اقتصادی ،اجتماعی و سیاسی> اشاره کرد که به اختصار گذری بر آنها خواهیم
داشت.
زمینه اقتصادی :
در یک کلام باید گفت اقتصاد رو به مرگ و متلاشی شده به دلیل ماهیت ضد ملی
بودن رژیم حاکم امکان بازسازی آن وجود ندارد .اقتصادی که در راستای منافع
ملی نمیباشد و برعکس در راستای منافع حاکمیت است ،منافع حاکمیت هم در صدرش
چیزی نیست به جز بقاء آن ،بقائی که باید با تجهیز به سلاح اتمی ،صدور
تروریسم و تامین الزامات آن به خارج ،سرکوب داخلی ،چپاولهای نجومی سران
نظام و... تأمین شود. طراحان و برنامه ریزان داخلی این به اصطلاح اقتصاد هم
کسانی نیستند بجز نفراتی که خود در زمینه های بالا دست داشته و دارند ،در
نتیجه اقتصادی که اهدافش و مدیرانش چنین کسانی باشند بدون شک باید فاتحه آن
را خواند .
برای فهم بهتر اوضاع اقتصادی به آخرین جمله رفسنجانی در این روزها که خود و
خانواده اش یکی از اصلی ترین اشخاص در متلاشی کردن اقتصاد کشور بوده اند
بسنده میکنم .
وب سایت هاشمی رفسنجانی ۲۴ خرداد ۱۳۹۲
(رفسنجاني طي بيانيه اي اعلام كرد: ۲۴ خرداد به بزرگان انديشه‌ساز در داخل
كشور، درس داد كه تحجّر، دگم‌انديشي، بداخلاقي‌ها، حذف‌ها، طردها و
انحصارطلبي‌ها، متاعي بي‌بها و مقطعي است. انتخابات ۲۴ خرداد، يك هشدار<
اقتصادي> و... است.)
بحران های اجتماعی هم خود زاده همین حکومت است و نباید برای پیدا کردن علت
آن به دنبال چیزی بیرون از این حاکمیت گشت .
یک نمونه ، فاجعه ای به نام اعتیاد: همگان میدانند که وارد کننده ، توزیع
کننده و ترانزیت مواد مخدر زیر نظر سپاه پاسداران انجام میگیرد<برادران
قاچاقچی سپاه> و این حقیقت بر کسی پوشیده نیست و بارها توسط نفرات مطرح
نظام در جنگ گرگها علیه یک دیگردر این رابطه افشاگری شده است . سازمانها
اطلاعتی دنیا هم بارها و بارها به این موضوع اعتراف کرده اند وحتی در اسناد
افشاء شده توسط وب سایت ویک لیکس بر این حقیقت انگشت گذاشته شده ، ولی سوال
اینجاست که چرا حاکمیت چنین خطی را دنبال میکند ؟ بسیاری معتقد هستند به جز
سود هنگفتی که مواد مخدر برای سران رژیم دارد دو هدف دیگر به شکل موازی و
پنهانی دنبال میشود :
اول ،انهدام پتانسیل اجتماعی جامعه که هر روز به زمان انفجار نزدیکتر میشود
،از نظر تئوریسین های نظام ،جامعه و نسلی که در منجلاب اعتیاد فرو برود
بیشک پتانسیل انقلابی دیگر را ندارد و کنترل آن به مراتب راحت تر است.
دوم ،تأمین نیاز مندیهای جریانات تروریستی در سراسر دنیا ،از پول ،سلاح ،مواد
منفجره تا پشتبانی لجستیکی ،پول شویی و هزینه تبلیغات سیاسی جریانات مزبور
و...از این کانال تأمین میشود .شاخص پیاده کردن چنین روشی را میتوان در
تنظیم رابطه رژیم آخوندی با گروه تروریستی حزب الله لبنان دید .
بحرانهای سیاسی :
رژیم حاکم را دقیقا باید در چهار چوب ماهیت همین حاکمیت بررسی کرد ،در چهار
چوب دیکتاتوری تمامیت خواهی که حتی حاضر نیست امروز به خودی های نظام هم
میدان دهد ،چه رسد به مخالفین نظام .کوچکترین رقیبی را به رسمیت نمیشناسد و
هر صدای منتقدی حتی از سمت خودیهای بیرون از حاکمیت را با نگاه امنیتی جواب
میدهد ،این خصیصه مشترک دیکتاتورها میباشد که به جامعه هشدار دهند در شرایط
خطیری به سر میبریم . به این جمله رفسنجانی در روز انتخابات و پای صندق رای
دقت کنید
وب سایت هاشمی رفسنجانی ۲۴ خرداد ۱۳۹۲
( آیت الله هاشمی رفسنجانی در اولین ساعت آغاز رای گیری از انسجام در مقابل
خطرهای خارجی و داخلی صحبت کردند و در ادامه فرمودند دعا می کنیم و
امیدواریم خداوند کشور را از شرورانی که در کمین هستند نجات دهد.)
از دید حاکمیت میباید همیشه جامعه را در آماده باش امنیتی نگاه داشت در هر
مقطع و بنا به شرایط و نیاز حاکمیت این شرایط امنیتی یا به قول رفسنجانی
خطرهای خارجی و داخلی باید در شکلی به جامعه نشان داده شود ،یک روز و در
اوج شعار های مستضعف پناهی خمینی به بهانه حمله همه جانبه استکبار جهانی با
سرکوب قلب تبنده جنبش بیداری جامعه یعنی دانشگاه ها و به نام <انقلاب
فرهنگی>،یک روز تحت عنوان جنگ خارجی وبرای سرکوب علنی گروه های سیاسی مخالف
نظام و به نام <دفاع مقدس> ،یک روز با عنوان کم کردن فاصله طبقاتی در جامعه
که خود علت آن بوده و به نام <دوران سازندگی>،و یک روز هم به دلیل عدم پاسخ
گو بودن به نیازهای جامعه و در راستای حفظ شرایط خفقان امنیتی با شعار <اصلاحات>با
محوریت حفظ اصل نظام . سوالی که اینجا مطرح میشود این است که به قول خودتان
انقلاب فرهنگی کردید تا فرهنگ را از هر چه ناخالصی فرهنگی پاک کنید ،دفاع
مقدس انجام دادید تا شر دشمن خارجی را کم کنید ،دوران سازندگی شروع کردید
تا فاصله طبقاتی را از بین برده و یا حدالامکان کم کنید ،اصلاحات به راه
انداختید تا آخرین نیازمندی های کشور در زمینه های <اقتصادی،سیاسی،اجتماعی
و...>را برطرف کنید ،پس دیگر از کدام خطرها صحبت میکنید که در کمینند؟
حاکمیت بهتر از هر کس میداند که مدارهای قبلی از سازندگی تا اصلاحات و تا
انقباض بی دنده و ترمز هشت سال گذشته دیگر جوابگو نمیباشد و به کرات فهم
کرده جامعه ای که با بی اهمیتی و تنفر به حاکمیت مینگرد و تمامی ارزشهای
حاکمیت را بی ارزش میداند و مشروعیتی برای آن قائل نیست دیگر نمیتوان به آن
جامعه اطمینانی داشت ،شرکای غربی رژیم آخوندی هم بارها و بارها اثبات کرده
اند که در شرایط مشابه و حساس همچون <مصر ،تونس،و...>منافع را میشناسند و
به سرعت دست از بهترین دوستان و شرکای خود میکشند چه رسد به رژیم آخوندی که
امروز برایشان تبدیل به یک بچه شرور ،دردسر ساز و بی ادب شده .
شروع خیمه شب بازی
نمایشی که این بار خامنه ایی تحت عنوان انتخابات، طراحی کرده بود ، برعکس
دوره های قبلی کاملا حساب شده بود و جلوی هر گونه شکافی را حد الامکان
گرفته بود،حتی توانست زلزله چند ریشتری حضور رفسنجایی و مشائی در صف
کاندیداهای ریاست جمهوری نظام را از سر بگذراند و با تیغ رد صلاحیت ،هر دو
آنها را از میدان خارج کند . یکی از وب سایت خبری جناح غالب در این رابطه
از قول خامنه ای چنین نوشت
وب سایت رجانیوس ۲۰ خرداد ۱۳۹۲
(بسيارى از انقلابى هاى دنيا وقتى كه از دوران جوانى خارج مي شوند و به
پيرى مي رسند، دچار ترديد مي شوند، دچار محافظه‌كارى مي شوند؛ حتّى گاهى
حرف هاى اصلى خودشان را هم پس مي گيرند.)
مشخصا منظور خامنه ای رفسنجانی بود و در واقع از موضع قدرت برتردر جنگ جناح
ها آب پاکی را روی دستش ریخت .به زبان ساده تر اگر نظام را جهنم تصور کنیم
و خامنه ای را به ابلیس یعنی فرمانروای جهنم و جریانات وابسته به نظام را ،
حالا در هر حد و اندازه ای که میخواهند باشند به عقرب جراره و مار غاشیه
و... این ابلیس است که باید تشخیص دهد در این آشفته بازار کدام عقرب و یا
مار بر کدام صندلی تکیه بزند ، البته اینجا یک سوال جدی پیش میاید و آن این
است ، مگر نظام حاکم نظامی یک دست است ؟جواب منفی است و باید گفت نظامی چند
شقه شده با مشکلاتی مرگبار، ولی فقیهی که به کلاهش پشمی نمانده و بیشتر با
سیلی صورت خود را سرخ نگه میدارد. این را دیگر سران نظام هم بهتر میدانند
ولی همین ولی فقیه بی یال و کوپال هنوز ابزارهایی همچون سپاه پاسداران،قویه
قضائی ,شورای نگهبان و ...را در اختیار دارد .
بیگمان رفسنجانی هم به اندازه خود در این سالیانی که مورد تحقیر و تکفیر
قرار گرفته آموخته است که نباید پا را از گلیم خود درازتر کند به همین دلیل
مدتی بعد از انتشار این خبر چنین واکنش نشان داد
وب سایت تهران ریویو ۲۱ خرداد ۱۳۹۲
( بنده واقعا تصمیمی برای حضور نداشتم ولی وقتی با تقاضا‌های جمع کثیری ...
مواجه شدم ...با توجه به اینکه به رهبری گفته بودم در انتخابات شرکت نمی
کنم تصمیم گرفتم با ایشان صحبت کنم . همان شب با رهبری تماس گرفتم که موفق
به صحبت نشدم و روز بعد از صبح چندین بار تماس گرفتم که هر بار به دلایلی
صحبت مقدر نشد و در نهایت آخرین بار ساعت ۵ بود که تماس گرفتم و با آقای
حجازی صحبت کردم. باز هم نتیجه‌ای حاصل نشد و در نهایت بعد از تماسی دیگر
به آقای حجازی فقط گفتم که ایشان را از خواب بیدار نکنند و برایشان پیغام
گذاشتم و در نهایت برای ثبت نام راهی وزارت کشور شدم...از آنجایی که در
مسیر تأیید صلاحیت بنده نیز بهانه و مشکلی نبود، وزیر اطلاعات برخلاف عرف و
قانون، شخصاً در جلسه بررسی صلاحیت‌ها در شورای نگهبان حضور یافت و لذا این
شورا را متقاعد کرد که به بهانه شرایط جسمی رأی به عدم احراز صلاحیت بنده
دهند.)
این سخنرانی رفسنجانی که همراه با اعلام حمایت وی از روحانی بود دقیقا
مصادف بود با اعلام حمایت خاتمی هم از روحانی در همان روز ، که بی شک در
هماهنگی کامل با یکدیگر صورت گرفته بود .
خبرگزاری ایلنا ۲۱ خرداد ۱۳۹۲
( هاشمی رفسنجانی رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام و محمد خاتمی رئیس جمهور سابق
، در اظهارنظرهایی جداگانه از نامزدی حسن روحانی در انتخابات ریاست جمهوری
حمایت کردند...)
بسیاری بر این باورند که کودتای رفسنجانی ،خاتمی موفق بوده و خامنه ای
مغلوب این بازی بوده ،بیگمان این تحلیل نمیتواند تحلیلی واقعی و کاملی باشد
به این چند نمونه توجه کنید:
(محمد رضا خاتمی:اینک که جشن ملی بر پا شده است اولین درخواست ما...درخواست
میلیونها اصلاح طلبی است که در خلق آرزوی رهبری نقش بی بدیل داشتند...
<وب سایت ندای سبز آزادی ۲۵ خرداد ۱۳۹۲>
اکبر هاشمی رفسنجانی :آنچه روز جمعه؛ ۲۴ خرداد با قدم‌ها و قلم‌هاي شما در
صحيفه‌ي تاريخ اين سرزمين رقم خورد...اينجانب خاضعانه از همه شما؛ مردان و
زنان، دختران و پسران و پير و جوان از همه‌ي قشرها و صنوف در شهرها و
روستاها كه «حماسه سياسي» در تعبير رهبري را عينيت بخشيديد؛ تشكّر و
قدرداني مي‌نمايم...< وب سایت هاشمی ۲۶ خرداد ۱۳۹۲>
محمد خاتمی :شورای مشورتی اصلاح طلبان ... و این حماسه بزرگ را به مردم
عزیز و آگاه، مقام معظم رهبری و منتخب ملت، جناب آقای دکتر حسن روحانی
تبریک و تهنیت می گوید...<وب سایت رسمی محمد خاتمی ۲۶ خرداد ۱۳۹۲ >)
در تمامی موارد فوق بر تعبیر و خواست رهبری تاکید شده است حال اینکه کسانی
که این را پیروزی جناح های مغلوب نظام میدانند،باید پاسخ گوی بسیاری از
سوالات باشند از قبیل :
<۱>آیادستگاه عریض و طویل اطلاعتی خامنه ای از ماهیت آخوند روحانی بیخبر
بوده ؟
<۲>آیا خامنه ای که در روز انتخابات چند صد هزار نیروی انتظامی ،نظامی و
اطلاعتی را در آماده باش کامل قرار میدهد توان کنار گذاشتن روحانی را
نداشته و روحانی وزنه سیاسی سنگین تر از موسوی ،خاتمی ،کروبی و رفسنجانی
بوده ؟
<۳> بر فرض مثال که خامنه ای در روز انتخابات غافلگیر شده باشد آیا توان
تغییر نتیجه انتخابات را همچون گذشته در”اتاق تجميع آراء” را نمیداشت ؟
و دها سوال دیگر در این زمینه .
نکته اصلی و کمتر توجه شده به آن :
خامنه ای به دلیل اوضاع بحرانی داخلی و خارجی نظام و رفسنجانی به دلیل
اوضاع بحرانی داخلی و خارجی نظام و بویژه نجات جناح رو به موت خود وارد
معامله با یک دیگر شدند، بدون شک توافق در بالا صورت گرفته بود تا روحانی
<حماسه گونه> از صندوق بیرون کشیده شود ،هم خامنه ای و هم رفسنجایی بهتر از
هر کس میدانستند بالانس قدرت از سال ۱۳۸۸ به هم ریخته و تاحدودی از کنترل
خارج شده است و به شکل افسار گسیخته ای به هر سو میرود و کافیست در این
آشفته بازار منطقه موسوم به بهار عرب جرقه ای هم در ایران خورده شود ،دیگر
کنترل آن با این جبهه آشفته داخلی امکان پذیر نمیباشد .
نکاتی که باید بر آن دقت بیشتر کرد تا در این گرد و غبار به قول حاکمیت
<حماسه سیاسی >محو نشود این میباشد :
<نکته اول >عدم شرکت رفسنجانی ،خاتمی و...به معنای تائید خط تحریم انتخابات
از سوی مخالفین نظام و در رأس آن تائید حرف مخالفین برانداز که به چیزی
کمتر از سرنگونی نظام فکر نمیکنند . بدون شک کارچاق کنان این خیمه شب بازی
بهتر از هر کس میداند که در یک کشتی سوارند و سوراخ شدن هر قسمتی از این
کشتی به منزله غرق شدن کل کشتی بحران زده <نظام> میباشد به همین دلیل در
آخرین لحظه و با هماهنگی کامل ولی با نقاب منتقد و در لباس اپوزیسیون وارد
بازی شدند ، تا حد اکثر برد تبلیغاتی آن را به جیب خود بریزند و به بخش
ناآگاه جامعه بخورانند که برنده بازی ما هستیم والبته بدشان هم نمیآمد در
این شعبده بازی به خامنه ای نشان دهند هنوز اهرمهایی همچون قدرت بسیج
نیرویی را دارند ،از حق نگذریم که شبکه لابی رژیم آخوندی هم که سالهاست دل
در گرو جناح مغلوب نظام داشته به شکل بسیار گسترده و فعال در همه رسانه ها
از فارسی زبان تا انگلیسی ،عربی،فرانسوی و در راستای جلو گیری از اضمحلال
جناح مربوطه وارد شدند .در این میان بی بی سی و صدای امریکا،رادیو فردا به
جد برای جلو گیری از مرگ همیشگی جناح رفسنجانی ،خاتمی سنگ تمام گذاشتند از
پوشش خبری لحظه به لحظه <تجمع ایرانیان خارج کشوردر بیرون و داخل سفارتخانه
ها>ی رژیم آخوندی برای دادن رای به امام زاده جدید ، گرفته تا عکس های
تبلیغاتی که سوژه های آنان چه زن چه مرد بی شباهت به هنر پیشه های هالیوودی
نبودند و همگی خوشحال و با انگشتانی آغشته به جوهر (که در آینده رنگ خون
خواهد گرفت) از فتح صندوقهای رای گیری باز میگشتند . کارزار تبلیغاتی
گسترده و دقیقی که حتی روی کلمات گفته و نوشته شده هم دقت بسیار بالایی
داشتند تا مبادا خط حمایت از جناح در حال انقراض به خطر بیفتد ،به ادبیات
استفاده شده در این جملات که در وب سایت های صدای امریکا ، رادیوفردا و بی
بی سی آمده است خوب تأمل کنید (رئیس‌جمهوری <منتخب> ایران) ، (رئیس‌جمهوری
<منتخب مردم>ایران ) ،(رئیس‌جمهوری آینده <میانه رو پیروز انتخابات>) و...
<نکته دوم >اشراف کامل جناح های مغلوب نظام به اینکه در صورت شرکت نکردن در
این بازی چه عواقبی در انتظارشان خواهد بود .بدون شک سناریو های فحاشی کردن
و زندان رفتن فرزندان حضرات،بازداشت حلقات نزدیک و اعترافات تلویزیونی ،
توقیف نشریات و ...بی وقفه ادامه خواهد داشت و در نهایت خامنه ای چنان عرصه
را به آنان تنگ میکرد که آرزوی حصر خانگی همچون منتظری و ...را داشته باشند
<نکته سوم > تمرکز بر روی ضیف ترین حلقه : از نظر جناح مغلوب ،هاشمی و
خاتمی با این تحلیل که شاید بتوانند در نهایت با جذب آخوند روحانی وی را در
خط خود و رو در روی خامنه ای قرار دهند دست به قمار بزرگی زدند و در واقع
تلاش میکنند با کندن و جدا کردن آخوند روحانی از خامنه ای پشت وی سنگر
بگیرند ،بدون شک خامنه ای در منجلاب بحرانها دست و پا میزند ولی هنوز با آن
میزان توانایی دارد که با ابزارهایی که در دست دارد آخوند روحانی را همچون
دیگر گماشتگان اسبق خود<خاتمی،احمدی نژاد > زیر پا له کند .
نکته دیگری که در ارتباط با مردم ایران میباشد در این مسئله نهفته است که
اگر چه همه جناح های نظام تلاش میکنند این خیمه شب بازی< حماسه سیاسی>را به
جیب خود بریزند و از این نمد < مرده محتضر>برای خود کلاهی بسازند ولی بدون
شک بنا به ماهیت نظام ،اختلافات را در رأس حاکمیت و به تبع آن در بدنه نظام
بیشتر میکند ،زیرا به گواه تاریخ این حکومت ثابت کرده به هیچ عنوان توان
ترمیم و حل و فصل مشکلات اساسی خود را ندارد چه رسد به کوه سر به فلک کشیده
مشکلات مردم .
حال بگذارید در پایان نگاهی کوتاه به کارنامه < رئیس جمهور منتخب میانه رو
و معتدل> بعد از <<تجدید بیعت، رئیس جمهور منتخب با آرمانهای بنیانگذار
جمهوری اسلامی>> بیندازیم تا معنی میانه رو و معتدل در نظام فاشیستی حاکم
را بهتر فهم کنیم
۱،عضو شورای سرپرستی راديو و تلويزيون رژيم (از سال ۱۳۵۹ تا ۱۳۶۲ )
۲،نماینده پنج دوره مجلس رژيم آخوندي (از سال ۱۳۵۹ تا ۱۳۷۹ )
۳، عضو شورایعالی دفاع (از سال ۱۳۶۱ تا ۱۳۶۷ ).
۴، رئیس ستاد مرکزی قرارگاه خاتم‌الانبیاء (از سال ۱۳۶۴ تا ۱۳۶۶ )
۵، فرماندهی پدافند هوایی کل کشور (از سال ۱۳۶۴ تا ۱۳۷۰ )
۶،عضو شورایعالی پشتیبانی جنگ (از سال ۱۳۶۵ تا ۱۳۶۷)
۷،معاون جانشین فرماندهی کل قوا (از سال ۱۳۶۷ تا ۱۳۶۸ )
۸، مشاور امنیت ملی رئیس جمهور به مدت ۱۳ سال (از سال ۱۳۶۸ تا ۱۳۷۶ و از
سال ۱۳۷۹ تا ۱۳۸۴ )
۹، دبیر شورایعالی امنیت ملی به مدت ۱۶ سال (از سال ۱۳۶۸ تا ۱۳۸۴ )
۱۰، رئیس کمیسیون دفاع (دوره اول و دوم)
۱۱، نایب رئیس اول مجلس و رئیس کمیسیون سیاست خارجی (دوره چهارم و پنجم)
...
البته ای کاش جارچیان خارجی و داخلی نظام مشخص میکردند که اگر مشاغل اشخاص
<میانه رو >در این نظام اینچنین میباشد که در بالا به آنها اشاره شده ، پس
روشن کنند شغل اشخاص تند رو در این نظام چه میتواند باشد؟ .
روزگاری هم مسلک سابق آخوند روحانی یعنی آخوند شیاد خاتمی دم از اصلاحات و
گفتگوی تمدنها و...میزد و شعارش<تبدیل معاند به مخالف و مخالف به منتقد
نظام >بود
شرکای غربی نظام هم احتمالا در راستای اصل جهانشمول حقوق بشر برایش مدرک
دکترای افتخاری صادر کردند ولی زمان گذشت و همگان به چشم دیدند که در نهایت
همه پرده ها را کنار زد و گفت <من با نظامی که به اصل آن معتقدم سر جنگ
ندارم > و <رئیس جمهور در این نظام تدارکچی بیش نیست >
حال باید دید که تدارکچی جدید نظام که در اولین کنفراس خبری خود دم از
«آغار فصل نو» میزند و قرار است که همراه با «ميانه روي و اعتدال» باشد
چگونه حرفهای خود را اثبات میکند .
_______________________________________________________
توجه کنید . نوشتن یک ایمیل واقعی الزامی است . درغیر این صورت پیام
دریافت نمیشود.
|
