مقاله

 

 




حامیان بقای نظام مقدس
چگونه غرب را تسخیر کردند!!
؟

بصير نصيبي



* در باره رفتار غیر دمکراتیک گنجی وعبادی در لایپزیک



وقتی اکبر گنجی ، و شیرین عبادی (این دو سالهاست ادعا می کنند که در راه استقرار آزادی در ج. اسلامی فعالیت می کنند) در شهر لایپزیک آلمان با توسل به بهانه های واهی ماهیت ضد دمکراتیگ واندیشه پوسیده و آمیحته به تو هم مذهبی را به نمایش گذاشتند،می باید سریع و بدون وقفه واکنش تند نشان داده می شد هر چند ،چند مطلب ومقاله در این زمینه منتشر شد اما در لحطه ای که من این یادداشت را می نویسم از میان کانون ها، «کانون سینماگران در تبعید» اطلاعیه قاطع صادر کرده است. امااین میزان مقابله کفایت نمی کند. می بایستی صدای اعتراض به حدی گسترده باشد که دول غربی در یابند که سالهاست در نقش حامی ناجیان ایران بزرگترین ضربه را به رهایی مردم اسیر ما وارد کرده اند . ما سالها بود که فریاد میزدیم که این اصلاح طلبان حکومتی هیچ تفاوتی با باند های دیگر ندارند تنها بر سر کسب قدرت به جان هم افتاده اند البته جمعی به ما ایراد می گرفتند که ما همه چیز را سیاه وسفید می بینیم بشر تغیر پذیر است واینها تغیر کرده اند ، پس باید با آغوش باز پذیرایشان شد.

جمهوری اسلامی خود وسیله خروج بی درد سر اینها را فراهم کرد وموسسات حقوق بشری ورادیو ها و تلویریون های فارسی زبان دولتی هم همگام با سیاست دولت های متبوع خود امکاناتات وسیع تبلیغاتی را در اختیارشان گذاشتد. گویی جامعه تبعیدی نه مفسر سیا سی داشت نه طنز نویس و کاریکاتوریست ، نه نویسنده وسینماگر( تبعیدیان تا کنون بیش از400 فیلم ساخته اند) ونه فعال حقوق بشر ونه هنری نویس. همه ما دست روی دست گذاشته بودیم ومنتظر بودیم تا بین باند های جکومتی اختلاف بیفتد و حامیان بخش خوب نظام صادرشوند وبرای ما مواهب دنیای امروز را که لابد در همراهی وهمکاری با نظام فاسدقرون وسطایی جمهوری اسلامی وشرکت در جنایت های ج. اسلامی آموخته اند به ارمغان بیاورند!. اگر در دوران اول صدارت پرزیدنت دکتر!!احمدی نژاد که خاتمی شارلاتان انتصاباتش را انجام داد . فرستادگان محدود بودند وهنوز قدرت لازم برای تصاحب کامل همه امور را نداشتند .

 در دوره دوم انتصاب این مردک که جناح قالب دارد یکی، یکی پایگاه های مغلوبین را تصاحب می کنند . میزان صدور به شدت افزایش یافته وچون تعداد صادر شده هارو به افزایش گذاشته خوراک تلویزیون های فارسی زبان غرب وسایت های حامی اصلاح طلبان راهم همین ها تامین می کنند تا هیچ غریبه ای ( تبعیدیانی که سالهاست از ج. اسلامی خارج شده اند و حاضر به تمکین نشده اند) بلند گویی در دستش نباشد،حالاوزیر ارشاد اسلامیشان آقای مهاجرانی را هم با باند وتشکیلاتش منتقل کرده اند به لندن ، هر فیلمساز ویا هنرمند ویا حتا فعال سیاسی که در شرایط حاضر بخواهد اینجا رشدش دهند باید مچ بند سبز ببندد وخودش را به موسوی وکروبی وخاتمی وفادار نشان بدهد یا خودش را به نوعی وصل کند به جایزه بگیر ها تا اصلا به حساب بیاید.

 برای نمونه شیرین نشاط سبز پوش می شود وگوگوش هم که بعد ازورود به اروپا مبلغ اصلاحات شده بود وخوانندگان لوس انجلسی را تحقیر می کرد ابتدا ،زیاد تحویلش نگرفتند اما با بوسه بر پرچم شیر وخورشیذ نشان توبه کردوتوبه اش پذیرفته شد، اما بعد از خیزش مردمی با ردیگر به همان باند منتها این بار با ماسک سبز می پیونددودر دکان حقوق بشری گنجی با مچ بند سبز ظاهر می شود وهنور هم همان مج بند را به وسیله تجارت زیر عنوان هنرمردمی تبدیل کرده است در کنسرت اخیرش در اربیل کردستان عراق بلیط های کنسرت این خواننده سبز مردمی 300 دلار است. همین وضعیت را دارند شهره آغداشلو وهوشنگ توزیع که با قلم موی آعشته به سبز سیدی مردم را رنگ می کنند. فیلمسازی مثل کیارستمی که فرصت طلبیش زبان زد خاص وعام است ، چنان اوضاع را در هم می بیند و موقعیت رژیم را در داخل متزلزل می یابدکه ترجیج می دهد خودش را بچسباند به بخش خارج کشوری ج. اسلامی واز طریق اینان تغذیه شود. او اعلام کرده که دیگر در ایران فیلم نمی سازد ! عجب !!

چه بد شد، یکی نیست از این جناب بپرسد که مگر تا حالا که در ایران فیلم می ساختی یک فریم از فیلم هایت را مردم ایران می دیدند؟ چه فرق می کنند که فیلم «شیرین» تو در کجا ساخته می شد؟ در این فیلم صد بازیگر زن لچگ به سر وهمراه ژولیت بینوش در یک فضای بسته به نوبت روی یک صندلی می نشینند. خب اصلا در این فیلم فصا ومکان مطرح است؟ بحث بن بستی که سینما گران رژیم هم مثل خود نظام بدان دچار شده اند را باید جدا گانه مطرح کنیم حالا بر گردیم به مسئله اصلی این بارمان.

وقتی اکبر گنجی در زندان بود وآن ماجرای اعتصاب غذای جنجالیش که تبدیل شد به یک کار نمایشی و خوراک تبلیغاتی برای وی .ما نگران بودیم که بعد از دوره زندان چه بسر او می آورند؟ اما همین نظام جباربلافاصله بدون هیج مانعی آقا راصادر وهدیه کرد بما، از وقتی که اینجا تشریف آورده اند دایم هم برای آزادی ایران شعار های مردم رنگ کن صادر کرده اما ایران تحت نفوذ جمهوری اسلامی هر روز قدمی به عقب برداشته ورسیده است به ریاست احمدی نژاد. معلوم نیست این ادعای مداوم اینها که برای استقرار دمکراسی در ایران مبارزه می کنند. چرا هیچ نشانه ای از خود در داخل سر زمین اسیر باقی نمی گذارد؟

هر روز وهر لحظه میزان کشتار، قتل، جنایت ، رو به افزایش است همین آقا را نسرین بصیر ی نامی با چاپلوسی رهبر مبارزه دانست . در خبراست که موسسه جهانی مطبوعات او را به عنوان قهرمان جهانی آزادی مطبوعات ستود از تعداد کلید های طلایی شهر ها که در جیب این آقا گذاشته اند خبرندارم از کمک های پنهان به ایشان هم ا طلاعی در دست نیست اما یک قلم500 هزار دلار چند وقت پیش به جیب آقا سرازیر شد. آیا حالا که واقعیت چهره اینان روشن شد از موسساتی که در مورد مدافعین حقوق بشر صادراتی اینقدر دست ودل بازند می شود سئوال کرد این چگونه شخصیت بزرگ آزادمنش است که نمیتواند اهدای جایزه به یک کاریکاتوریست را که کاریکاتوری از محمد را کشیده تحمل کند ؟همین آقا وهمان خانم نوبلی البته بیش از این توان حمایت از استبداد را ندارد اگر قدرت به چنگ بیاورند آیا فکر می کنید از تبیه این کاریکاتوریست محارب به شیوه نظام مقدس جمهوری اسلامی امتناع خواهند کرد؟

 ا ین اتفاقات باید چشم مارا باز کند وبه آنها که از دل این حکومت بیرون آمده اند بها یی بیش از ظرفیتشان ندهیم. دفاع از یک زندانی یک چیز است و سینه چاک دادن برای اینان و قهرمان جهانی ساختن از اینان چیز دیگر. فکر می کنید پیشینه بزرگ بانوی صلح!! وبرنده لاتاری یک ملیون نیم دلاری بهتر از این یکی باشد. این خانم که این همه به او افتخار کردیم چه تاجی بسرمان زد؟او در باره پرونده هایی که وکیلش بود چه اقدام موثری انجام داد ؟یک مورد را بمن بگوئید که شیرین خانم با اقدامش تغییری در وضعیت پرونده داده باشد؟ آیا پرونده جنایت رژیم در مورد زیباکاظمی به انجامی رسید؟ مگر این خانم نگفت که تا قاتلان زهرا بنی یعقوب را به دادگاه نکشاند از پای نخواهد نشست؟ آیا آن پرونده هم یه سرنوشت هزاران پرونده مشابه اش دجار نشد؟ مسئولین نوبل ادعا داشتند که با اهدای این جایزه پشتوانه ای قوی برای شیرین عبادی ایجاد می کنند واو می تواند جلوی دولت به ایستد ووضعیت حقوق بشر را بهبود بخشد او که خود وصل بود به باند دوم خرداد و شیفته خاتمی وحاتمی چیان چطور می توانست چنین توانی داشته باشد؟

 این خانم که بارها شجاعت وشهامتش را ستوده بودیم وقتی موقعیت باند دوم خردادرا متزلزل دید به جای ایستادگی پا به فرار گذاشت. این جا هم به شیوه گذشته با اعلامیه های بی خاصیت وانشاء وارخودش را مدافع حقوق محرومان جا می زند . دستمزد هنگفتی بابت سخنرانی های بی خاصیتش می گیرد وهمه اینها به کنار در اینجا اگر حس کند کسی به اسلام عزیزشان با لاتر از گل گفته ،عصبانی می شود، حیف که انقدرقذرت ندارد تا وسترگارد کاریکاتوریست خاطی را شخصا به مجازات برساند تا هم اجر دنیوی نصیبش شود و هم پاداش اخروی.

نحوه تنظیم برنامه کنگره رسانه لاپپزیک ،خب طبیعی است بعهده مسئولین کنگره وموسسه ای است که جایزه نقدی را اهدا می کند . معلوم است که یک گروه با تعدادی پرسونل این برنامه را تنظیم کرده اند .هر چند اهدای این گونه جوایز هم هماهنگ است با سیاست های دولت های غربی. به ندرت پیش آمده که یک هنرمند، یک نقاش، یک نویسند ه ی تبعیدی چنین امتیازی بدست آورد. چرا که مبارزه علیه کلیت نظام جمهوری اسلامی، رضایت به حداقل زندگی در تبعید، روی خوش نشان نداد ن به باند های حکومتی . چندان خوش آیند کشورهای غربی نیست.

برگردیم به کنگره لایپزیک، کارمندا نی که جلسات کنگره را می گردانند معمولا خود نیز چندان اطلاع دقیقی از مسایل پشت پرده ندارندوبراساس برنامه تنظیمی انجام وظیقه می کنند. گنجی وعبادی اینان را کلک زن دروغ گو می نامند. این اتهام است که درست ویا نادرست بودنش رادادگاه می تواند مشخص کند، اما این دو به شیوه جمهوری اسلامی خودشان هم شاکی هستند وهم قاضی وهم رای صادر کرده اند. اما حتا اگر دروغگویی وکلک زنی کنگره هم ثابت شود وقتی شیرین بانو ادعا می کند انتشار کاریکاتورهای پیامبر اسلام احساسات مذهبی مسلمانان را جریحه دار کرده است. پس ایشان و آقای گنجی در صورت اطلاع از نحوه تنظیم برنامه هم همین رفتار غیر دمکراتیک را مرتکب می شدند . اعتراض ایندو کپی ی همان نظری است که خمینی با توسل بدان فتوا علیه سلمان رشیدی راصادر کرد وبرای سر سلمان رشدی جایزه گذاشت، این نظر یه شبیه همان فتوایی است که برای ترور منوچهر مظلومان به دلیل مذ هب ستیزی صادر شد و... به همین دلایل هم کنگره می بایستی برای دفع خطر از جان کاریکاتوریست دانمارکی ،تدابیر امنیتی شدید برقرار کند.

امید اینکه نیروی های اپوزیسیون واقعی با هوشیاری بیشتری با دوم خردادی های صادراتی برخورد کنند، مبارزه با نظام حمهوری اسلامی فقط جوک ساختن برای احمدی نژاد ومسخره شکل وشمایلش نیست. شبه روشنفکرانی که زیر عنوان ملی/ مذهبی ویا حامیان سبز سیدی غرب را اشغال کرده اند. اگر خطر شان بیشتر از دار ودسته جنتی و کیهان شریعتمداری نباشد کمتر که نیست.

18 اکتبر 2010

بصیر نصیبی

www.cinemaye-azad-com



 



_______________________________________________________

: اسم
: ایمیل
پیام

 

مقاله ها   |    نظریات   |    اطلاعیه   |    گوناگون    |      طنز     |      پیوندها    |    تماس

-----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه تیف) مانع ندارد