پیام تظاهُرات دولتی 22 بهمن به مُخالفان و
مُعترضان
منصور امان
یک روز پس از نمایش کوتاه و بی رمق دولتی در اطراف میدان آزادی، دستگاه های
سیاسی و تبلیغاتی حُکومت برای دفن این افتضاح زیر آوار تصویرهای وارونه و
دروغهای گزاف بسیج شده اند. اگرچه فرکانسهای یکنواختی که چانه ی لق
کارگُزاران و بُلندگوهای "نظام" به مُناسبتهای این چنینی تولید می کند،
تازگی ندارد اما در جدیدترین همهمه دسته جمعی، یک زیر دنگ نیز شنیده می شود
که سرچشمه آن به سیاست روتین لاف درمانی برنمی گردد و زخمه اش را شرایط روز
به ارتعاش درآورده است.
ناتوانی حُکومت حتی از تکرار نمایش رُسوای سال گُذشته که به مدد اتوبوس و
ساندیس و مُشوقهای نقدی و جنسی روی صحنه برد، می تواند برای آن پیامدهای
وخیمی داشته باشد. این امر به ویژه از آن رو حساس تر می شود که "نظام" به
گونه ناخواسته در برابر چالش بُزُرگ تظاهُرات غیردولتی در 25 بهمن قرار
گرفته است. آنچه که آقای خامنه ای و دوستان با تبلیغات و تدارُکات گُسترده
چند هفته ای و با هدف قُدرت نمایی و نمایش ثبات در روز 22 بهمن عرضه کردند،
قوی ترین پیامی نیست که به آدرس مُعترضان و مُخالفان ارسال شد تا آنها را
از مُبارزه جویی پرهیز دهد.
اکنون رژیم ولایت فقیه تلاش می کند این کمبود در پهنه حقیقی را در عرصه
مجازی جُبران کند؛ ماموریتی که بُنگاه های رنگرزی اخبار و مظنونان همیشگی،
اجرای آن را به عُهده گرفته اند تا مُمکن ناپذیر بودنش را در عمل به آزمون
بگذارند. چه، مُشکل اصلی "نظام" در ایجاد اقتدار ذهنی، درجا زدن آن در زمین
متُد و ابزارهای بدون تغییر و مُستعملی است که تقریبا به طور روزانه برای
باز تعریف و آرایش زوایای گوناگون فعالیت عادی خود به کار می گیرد و جامعه
و شهروندان به طور روزانه نا راستی آن را تجربه می کنند.
رژیم ولایت فقیه به صورت داوطلبانه در سالگرد قیام ضد سلطنتی دو واقعیت
پیرامون خود را در میدان آزادی به تماشا و داوری همگانی گذاشت:
نخُست، در حالی که از داشتن پایگاه اجتماعی محروم است، قُدرت بسیج و
استخدام سیاهی لشگر آن نیز در حال آب رفتن می باشد.
سپس، باند خامنه ای به گونه یک پایه روی دستگاه سرکوب ایستاده است، بدون
هیچ پُشتوانه ای که در یک درگیری سخت همراه با استهلاک و فرسایش نیروهایش
بتواند به آن به مثابه منبع ذخیره مُراجعه کند
_______________________________________________________
|