جواب منصور حکمت به سئوالی در باره تئوری کمونیسم امروز لنینیسم هم همینطور است. من نمیدانم اگر انقلاب روسیه شکست خورده بود یا اصلن بلشویکها سر کار نیامده بودند و در همان حد فوریه باقی مانده بودند، آیا بلشویسم و یا تئوریهای لنین با کتابهایی که اکنون در دست داریم جایگاهی در تفکر چپ امروز پیدا میکرد؟ چه جایگاهی پیدا میکرد؟ معلوم نیست. در نتیجه میخواهم تاکید کنم که خیلی از پاسخهای نظری در تئوری مارکسیسم ممکن است هم اکنون هم روی کاغذ وجود داشته باشد، ولی همین پاسخهای فعلی، جامعیت و قدرت اجتماعی پیدا نکرده است و برای همین هم من معتقدم که ما پدیده متضادیم. من معتقدم حتی آینده نظری کمونیسم تا حدود زیادی در گرو ابراز وجود قدرتمداری سیاسی کمونیسم امروز هست. در گرو این است که آیا برای مثال حزبی شبیه ما در یک کشور نیمچه معتبرو پر جمعیتی مثل ایران، یا برای مثال در ترکیه یا ایتالیا دخالت جدی در صحنه سیاسی میکند؟ آیا میتواند در قدرت سیاسی نقش بازی کند؟ اگر چنین بشود آنوقت اندیشه ها و تئوریهای ناظر بر حرکت وی و آن قشر و جنبشی که توانسته به وسیله آن نقش ایفاء بکند جهانی میشود، مطرح میشود، مورد بحث قرار میگیرد به صدر پروسه تفکر اروپای غربی برده میشود. اما درغیاب چنین امری معتبر شدن نظری کمونیسم هم امکان پذیر نیست، حتی بهترین نظریات تئوریک مارکسیستی توانایی قدم برداشتن به سمت اجندای روز جهان را ندارد و به جایی نمیرسد. اینجاست که من برای همین فکر میکنم تحزب کمونیستی و مبارزه سیاسی برای گرفتن قدرت ولو حتی در یک کشور تا این حد روی آینده مارکسیسم تاثیر دارد. فرض کنید اگر حزب کمونیست کارگری ایران یا مثلن در عراق یا فرضن در ترکیه یا هر حزب دیگری در این ممالک قدرت را بگیرد کاری میکند که کمونیسم اعتبار جهانی پیدا کند. کما اینکه در کشورهایی که حتی کمونیستها در آنجا برد انتخاباتی معینی داشتند، دیدگاههای این احزاب فورن مطرح شده، بحث شده ، پاسخهایشان مورد توجه و بحث قرار گرفته است. بهر حال میخواهم بگویم قبول دارم که مسائل تئوریکی زیادی هست که باید پاسخ بگیرد، البته آنهم از جنبشهای کمونیستی و نه از احزاب کمونیستی. چرا که به نظر من احزاب کمونیستی کارشان صرفن کار تئوریک نیست. جنبش کمونیستی اما در مجموعه خود مکاتبی دارد، دیدگاههایی دارد، احزابی دارد، جنبشهایی و متفکرینی دارد که اینها در این امر دخالت میکنند. حزب کمونیستی امروز نمیتواند کسی را منصوب کند به این کار برسد یا نمیتواند مواظب باشد که کار تئوریکی انجام بشود، این جنبش کمونیستی است که باید به این کار برسد.
اما مسئله مهم
همچنان که تاکید کردم این است که در هر حال جوابها و دیدگاههای جدید باید
با پیروزیهای سیاسی قابل اندازه گیری همراه بشود تا در اینصورت دوباره ما
مارکسیسم را در آکادمیهای جهان ببینیم، در دانشگاهها ببینیم. تنها در این
صورت است که تئوریهای مارکسیستی برد پیدا میکند. اما در غیاب چنین قدمی و
چنین جایگاهی من خوشبین نیستم که نفس نقد نظری کمونیستی بتواند خودش را
مطرح کند. خوشبین نیستم که نقد کمونیستی بدون اینکه واقعن زورش را داشته
باشد بتواند خودش را مطرح کند.
|
مقاله ها | نظریات | اطلاعیه | گوناگون | طنز | پیوندها | تماس
-----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه تیف) مانع ندارد