زن در چشم محمد*

نادره افشاری
یکی از اسناد مستند و معتبر اسلامی، نهجالفصاحه (۱) است كه كتابی است در
ردیف نهجالبلاغهی علی ابن ابیطالب و «مجموعهی كلمات قصار، خطبهها و
تمثیلات حضرت رسول اكرم» را در برمیگیرد. جمع آوری و ترجمهی این كتاب را
شادروان ابوالقاسم پاینده به عهده داشته است. پاینده (۱۲۷۸ ـ ۱۳۶۳) متولد
نجفآباد اصفهان است. مقدمات عربی و علوم مذهبی و فلسفه را در اصفهان
فراگرفت و در همین دوران با زبان فرانسه نیز آشنا شد. پاینده در سال
۱۳۱۲خورشیدی به تهران آمد و در سازمانهای مختلف از جمله فرهنگستان ایران
به كار پرداخت. چندی هم نمایندهی مجلس شورای ملی و مدتی هم رئیس ادارهی
رادیو و تبلیغات بود. در سال ۱۳۲۱ نامهی هفتگی صبا را بنیاد گذاشت كه تا
سال ۱۳۳۰ انتشار مییافت. پاینده در سال ۱۳۴۴ به نمایندگی ایران در كنفرانس
اسلامی مكه شركت كرد. ترجمهی قرآن مجید، زندگانی محمد، نهجالفصاحه، تاریخ
سیاسی اسلام، تاریخ عرب، تمدن اسلام، التنبیه و الاشراف، مروجالذهب، علی
ابر مرد تاریخ، تاریخ طبری و… از جمله كارها و ترجمههای اوست. برای این
بخش از كتاب، از ترجمهی نهجالفصاحهی این مترجم و نویسندهی پركار اسلامی
استفاده كردهام. ویژگی این كتاب در این است كه تمام گفتههای محمد را در
دو زبان عربی و فارسی در برابر هم چاپ كرده است، و آنانی كه كمی هم به زبان
عربی آشنا باشند، میتوانند درستی ترجمهها را خود به چشم ببینند.(۲)
نهجالفصاحه شامل ۳۲۲۷ جملهی كوتاه یا تقریبا كوتاه است كه پاینده از
آنها به عنوان كلمات قصار نام برده است. در ادامهی كتاب، بخشی به
خطبههای محمد و بخشی هم به تمثیلات او اختصاص داده شده است. در مجموع ۳۲۲۷
كلمهی قصار ۱۵۷ بار از زنان صحبت شده است كه عموما بر روی این محورها
تنظیم شده است: اسارت زنان در خانهی مردان، مكر و شیطنت عموم زنان، لزوم
پرهیز از زنان بد و خوب، وجوب اطاعتٍ زنان از مردان؛ حتا اگر این مردان
ستمگر باشند، و در نهایت سجده در مقابل مردان، اگر خدایی نمیبود، یا
اینگونه كه هست نمیبود.
زنان اساسا از اهالی دوزخ هستند و بیشترین ساكنان جهنم را تشكیل میدهند.
به اعتقاد پیامبر اگر جهانی بدون زنان ساخته میشد، مردان آسانتر
میتوانستند به بهشت بروند. این نمونهها، استنتاج من از كلام خود محمد است.
اكنون میپردازم به بررسی كوتاهی در این كتاب و نگاهی به دیدگاه محمد در
مورد جماعت زنان! (۳)
اولین نقل قولها در رابطه با «نقش طبیعی» زنان در خانهی «مردان» است و
اینكه زنان در این خانهها اسیر و زندانی هستند و بر مردان است كه كمی هم
به این اسرا «توجه» كنند: «در بارهی زنان از خدا بترسید كه آنها پیش شما
اسیرند.» (ش ۴۵، ص ۱۶۳)
پرهیز از زنان در دیدگاه محمد جایگاه ویژهای دارد: «از دنیا بترسید و از
زنان بپرهیزید؛ زیرا شیطان، نگران و در كمین است و هیچیك از دامهای وی [شیطان]
برای پرهیزگاران مانند زنان مورد اطمینان نیست» (ش۵۰ ص ۱۶۴)
محكمترین سلاح شیطان هم زنان هستند. (ش۹۷۰، ص ۳۵۰) به همین دلیل و هزارها
دلیل دیگر مبنی بر مكر زنان، ای مردان مسلمان، بر شما واجب است كه: «از بی
لباسی برای نگه داری زنان [در خانه] كمك جوئید؛ زیرا زن وقتی لباس فراوان و
زینت كامل دارد، مایل به بیرون رفتن است.» (ش ۲۸۲ ص ۲۰۹) با زنان هم اساسا
نباید گفتوگو كرد؛ چرا كه هرگاه مردی با زنی خلوت كند، حتما قصد او
میكند. (ش۱۰۰۴، ص ۳۵۶)
تاكیدهای دیگری هم بر عریان نگه داشتن زنان شده است. «اعرو والنساء یلز من
الحجال. زنان را بی لباس بگذارید تا در خانهها بمانند.» (ش۳۴۳، ص ۲۲۰)هر
زنی كه بدون اجازهی شوهرش از خانه بیرون برود، مورد خشم خداست تا به خانه
برگردد، یا شوهرش را راضی كند. (ش۱۰۲۰، ص ۳۵۹) در همین رابطه، محمد، زنانی
را كه از خانههای خود، دامن كشان برای شكایت از شوهرهاشان بیرون میروند،
دشمن میدارد. (ش۹۶۰، ص ۳۴۸)
فتنهی اساسی برای مردان مسلمان این است كه زنانشان زینت و آرایش كنند، عطر
بزنند، و با لباسهایی فاخر، پا به معابر عمومی بگذارند! «فتنهی سخت را
دیدید و صبر كردید و من از فتنه[ای] سختتر بر شما بیم دارم كه از طرف
زنان میآید؛ هنگامی كه النگوی طلا به دست و پارچههای فاخر به بر [می]كنند…»
(ش۳۱۴، ص ۲۱۵)
«از هیچ فتنهای كه خطرناكتر از زن و شراب باشد، بر امت خویش بیم ندارم.»
(ش۲۶۱۱، ص۶۹۴)
زنانی كه آرایش میكنند، عطر میزنند و به معابر عمومی پای میگذارند، حكم
زناكاران را دارند.
«اگر زنی خود را معطر كند و بر مردمی بگذرد كه بوی او را دریابند، زناكار
است.» (ش ۱۷۷، ص۱۸۸) و (ش ۱۰۱۹، ص ۳۵۹) زنی هم كه برای كسانی جز شوهرش، بوی
خوش بكار میبرد، مایهی آتش و ننگ و عار است. (ش ۱۸۸، ص۱۹۰)
«هر چشمی زناكار است و زن وقتی خوشبو شود و بر انجمنی بگذرد، زناكار است.»
(ش ۲۱۵۷، ص۶۱۱)
«بهترین عطر مردان آنست كه بویش عیان و رنگش نهان باشد. و بهترین عطر زنان
آن است كه رنگش عیان و بویش پنهان باشد.» (ش ۱۵۱۶ ص ۴۷۱)
قیمت گذاری روی زنان هم براساس زیبایی بیشتر، خرج كمتر، مهریهی سبكتر و
اطاعت بیشتر انجام گرفته است: «بهترینِ زنان، آن است كه رویش خوبتر و مهرش
كمتر است.» (ش ۳۵۶، ص۲۲۲)
«از همهی زنان پر بركتتر آنست كه خرجش كمتر باشد.» (ش ۳۵۷ صص ۲۲۲ تا ۲۲۳)
«نشان میمنت زن این است كه خواستگاریش آسان و مهرش سبك باشد.» (ش ۹۲۹، ص
۳۴۲)
بهترینِ زنان هم زنی است كه با تن و مال خود از شوهرش فرمان میبرد و
برخلاف رضایت او كاری نمیكند. (ش ۱۵۰۴، ص ۴۶۹)
باز هم «بهترین زنان شما زنِ عفیفٍ راغب است كه در ناموس خود عفت، و به
شوهر خود رغبت داشته باشد.» (ش ۱۵۳۴، ص۴۷۵) عفت هم زینت زنان است. (ش ۲۰۰۸،
ص ۵۷۹)
در رابطه با لزوم تحمل مردان، در هر شرایطی آمده است كه اگر مردی هیچ خیری
به زنش نرساند، مهم نیست، ولی اگر زنی در رابطه با بیخیری شوهرش اعتراضی
بكند، تمام اعمال نیكش بیاثر میشود. (ش ۲۲۶ ص ۱۹۸)
وقتی امرای مسلمانان، اشرار باشند و كار مسلمانان به دست زنان بیفتد، شكم
زمین [قبر] برای مسلمانان بهتر از پشت زمین است. (ش ۲۳۲صص ۱۹۸ تا ۱۹۹) به
بیان امروزیتر: اگر كار مسلمانان به دست زنان بیفتد، بهتر است كه مردان
بمیرند و نسلشان از روی زمین كنده شود، تا به این ننگ تن دردهند و كارهاشان
را به زنان بسپارند.
«پس از من برای مردان، فتنهای زیانانگیزتر از زنان نخواهد بود.» (ش۲۵۷۲،
ص ۶۷۸)
«گروهی كه زمام كار خویش [را] به زنی سپارند، هرگز رستگار نشوند.» (ش ۲۲۹۴،
ص ۶۳۹)
«گروهی كه زمامدارشان زن است، رستگاری نبینند.» (ش۲۵۵۱ ص ۶۸۳)
هیچ زنی اجازه ندارد جز در خانهی شوهر و اربابش، شبی را به روز آورد، چرا
كه فرشتگان در تمام مدتی كه زن بیرون از خانه به سر میبرد، به لعن و نفرین
زن مشغولند:
«وقتی زنی دور از بستر شوهر خود شب را به روز آورد، فرشتگان تا صبح [یا تا
وقتی كه زن به خانه برگردد] او را لعنت كنند.» (ش ۱۸۷، ص۱۹۰)
نماز و روزهی زنی كه از شوهرش اطاعت نمیكند، از سر و گردنش بالاتر
نمیرود. نمونهای از این تهدیدات پیامبر به این صورت تئوریزه شده است: «دو
كسند كه نمازشان از سرهاشان بالاتر نمیرود، بندهای [بردهای] كه از
آقایان [اربابان] خود گریخته باشد، و زنی كه شوهر خود را نافرمانی كرده
باشد. (ش ۵۴، ص ۱۶۵)
«سه كسند كه نمازشان از گوشهاشان بالاتر نمیرود: بندهی فراری تا
بازگردد، و زنی كه شب بخوابد و شوهرش بر او خشمگین باشد و…» (ش۱۲۲۲، صص ۴۰۲
تا ۴۰۳)
«سه كسند كه از آنها سخن مگوی… كنیز یا بندهای كه از آقای خود گریخته و
در حال گریز مرده باشد. و زنی كه شوهرش از او دور باشد و مخارج او را
بپردازد و او در غیبت شوهرش آرایش كند. از آنها سخن مگوی!» (ش۱۲۲۴، ص ۴۰۳)
و (ش ۱۲۳۳، ص ۴۰۵) یكی از مایههای خوشبختی مرد، زن پارسایی است كه دیدارش
مرد را مسرور میكند و چون مرد غیبت كند، او را بر حفظ عفت خویش امین بداند
و… یكی از مایههای بدبختی مردان این است كه زنان زبانی دراز داشته باشند و
بر حفظ عفتشان امین نباشند، و زنانی كه مرد را به رنج دراندازند. (ش ۱۲۴۲،
ص ۴۰۸)
سه نفر هم هستند كه دعاهاشان مستجاب نمیشود: یكی از این سه تن، مردی است
كه زنی بداخلاق دارد و طلاقش نمیدهد… (ش ۱۲۵۳ص ۴۱۳) سه چیز از نعمتهای
اساسی دنیا است: زن پارسا و… (ش ۱۲۸۹ ص ۴۲۵)
محمد در نهایت معتقد است كه: زنان، دام شیطانند. (ش ۱۷۹۲ ص۵۳۴)
دشمنترین دشمن مردان، همسران ایشانند: «خطرناكترین دشمن تو همسر توست كه
با تو همخوابه است و مملوك تو» (ش ۳۳۹، ص ۲۲۰)
بیشترین اهالی جهنم هم زنانند: «در جهنم نگریستم و دیدم كه بیشتر مردمان آن
زنانند.» (ش۳۳۱، ص ۲۱۹)
«ان اقل ساكنی الجنه النساء. كمترین ساكنان بهشت زنانند.» (ش ۶۰۳
ص ۲۷۴) همان تعداد اندكی از زنان هم كه به بهشت میروند، زنانی هستند كه بر
اساس فرامین اسلامی، شوهرانشان را كاملا از خود خشنود میكنند، بعد جان
میسپارند! (ش ۱۰۲۲، ص ۳۵۹)
«بدترین زنان شما آرایش كنان و متكبرانند و آنان منافقانند و از آنها جز
به اندازهی كلاغی كه خط سفید برگردن دارد، به بهشت نمیروند.» (ش۱۵۳۵، ص
۴۷۵)
«اگر زن نبود، مرد به بهشت میرفت.» (ش ۲۳۵۸، ص ۶۵۳)
«اگر زنان نبودند، خدا چنان كه شایستهی پرستش اوست، پرستیده میشد.» (ش۲۳۶۱،
ص ۶۵۳)
«النساء حباله الشیطان، زنان، دامهای شیطانند.» (ش ۳۱۵۳، ص ۷۸۹)
«وای بر زنان از دو چیز، طلا و جامهی زیبا!» (ش۳۱۹۰، ص ۷۹۶)
زنانی كه بدون دلیل موجهی طلاق میخواهند، بوی بهشت بر ایشان حرام است. (ش
۱۰۲۱، ص ۳۵۹) لازم به تاكید است كه خشونت، كتك زدن، هوو آوردن، خرجی ندادن
و… دلایل موجهی برای طلاق نیستند!
«زنان باردارِ فرزند دار و شیرده، كه با فرزندان خود مهربانند؛ اگر رفتاری
كه با شوهران خود میكردند [نبود] نمازگزارانشان به بهشت میرفتند.» (ش
۱۳۴۰، ص ۴۳۷)
مردان بر زنان حقوقی دارند و زنان در برابر مردان تكالیفی: «حق شوهر بر زن
آن است كه بدون اجازهی او، جز روزهی واجب نگیرد و اگر گرفت گناهكار است [و
از او] نپذیرند. و بدون اجازهی او [مرد] چیزی از مال او را به كسان ندهد.
اگر داد ثوابش از شوهر و گناه [آن] از زن است. و از خانهی او [مرد] بی
اجازه بیرون نرود و اگر رفت خداوند و فرشتگان غضب، او را لعنت كنند، تا
توبه كند یا بازگردد؛ اگر چه شوهرش ستمگر باشد!» (ش ۱۳۸۸، صص ۴۴۵ تا ۴۴۶)
«حق شوهر بر زن آنست كه از بستر او [مرد] دوری نگیرد و… فرمانش را اطاعت
كند و بیاجازهی او بیرون نرود و كسی را كه [مرد] دوست ندارد، به خانهی
او [مرد] نیاورد.» (ش ۱۳۸۹، ص ۴۴۶)
«اگر زن، حق شوهر [را] بداند، هنگام ناهار و شام او ننشیند تا فراغ یابد.»
(ش ۲۳۱۸، ص۶۴۴) خانمهای مسلمانی كه با همسرانشان سر یك میز یا سر یك سفره
مینشینند، یا با ایشان در رستورانی غذا میخورند، به این فرمان پیامبر
توجه داشته باشند!
«خدا مماطلهگر را لعنت كند؛ یعنی زنی كه شوهرش به بسترش خواند و گوید:
“كمی بعد” تا خوابش ببرد.» (ش ۲۲۳۷، ص ۶۲۸)
در رابطه با اجبار به زندگی با یك مرد، حتا اگر ستمگر باشد، چند بار تاكید
شده است كه خداوند زنانی را كه چند بار شوهر میكنند، و به همان اولی ـ اگر
چه خیری هم نداشته باشد ـ بسنده نمیكنند، دوست نمیدارد. (ش۷۱۴ص ۲۹۹) و (ش
۱۱۴۶، ص ۳۸۳) زنانی كه بدون حضور شاهد شوهر میكنند، زناكارند. (ش ۱۱۱۲، ص
۳۷۶) متاسفانه در این بحث، تكلیف مردانی كه بیحضور شاهد زن میگیرند، مشخص
نشده است!! گاه نوعی تبعیض نژادی در كلمات محمد به چشم میخورد. مثلا:
«برای نطفههای خود جای مناسبی انتخاب كنید و از سیاهان بپرهیزید [چرا] كه
سیاهی رنگ زشتی است.» (ش ۱۱۳۳، ص ۳۸۱) «زن آزاد مایهی اصلاح خانه است و زن
بنده [كنیز] موجب فساد خانه است.» (ش ۱۴۰۴، ص ۴۴۹)
در رابطه با پتانسیل گمراه شدن مردان توسط زنان، نمونهی تاریخی[!] جالبی
در رابطه با یهودیان نقل شده است: « از زنان بپرهیزید، زیرا نخستین گمراهی
یهودان در خصوص زنان بود.» (ش ۵۳۸، ص۲۶۲)
نشانههای خوشبختی مردان هم چهار چیز است كه مهمترینش داشتن زن یا زنانی
است كه به ناموس و مال مردان خیانت نمیكنند. (ش ۲۵۹ص ۲۰۴) دو ردیف بالاتر
از این كلمهی قصار، بر چهار نشانهی خوشبختی تاكید شده است: خوشبختترینِ
مردان، مردی است كه زنی پارسا [زوجهی صالحه] داشته باشد. (ش ۲۵۷، ص ۲۰۴)
از زنان بد باید به خدا پناه برد و از زنان خوب هم باید پرهیز كرد. (ش ۲۷۹،
ص ۲۰۹) زنان هم اغلب به صورت شیطان میآیند و به صورت شیطان میروند.
(ش۸۲۱، ص ۳۲۰) زنان از دندهای خلق شدهاند كه به هیچوجه راستیپذیر نیست.
(ش ۸۲۳، ص ۳۲۱) هیچ مردی نمیتواند كجی زنان را كه ناشی از خلقت ایشان است،
راست كند. (ش ۸۲۵، ص ۳۲۱)
فرمان بردن زنان از مردان هم، بهترین گنجینه برای مردان است:
«میخواهی تو را از بهترین گنجینهی مرد خبر دهم؟ زنی پارسا كه وقتی بدو
نگرد مسرور شود، و همینكه بدو فرمان دهد، اطاعت كند و هنگام غیبت [مرد]
امانت او را [عفتش] محفوظ دارد.» (ش ۴۶۰، ص ۲۴۱)
بجز خوشبختیهای بالا، مردان باید از سه بلا به خدا پناه ببرندكه یكی از
این بلایا همسر بد است كه: «اگر پیش وی باشی، بد زبانی كند، و اگر پیش وی
نباشی، به تو خیانت كند.» (ش ۱۱۶۳، ص ۳۸۷)
در مورد ثوابهایی كه برای زنان در نظر گرفته شده، خشنودی مردان از ایشان و
شیر دادن به كودكان و در خانه به عبادت مشغول شدن است.
ای زنان «آیا خشنود نیستید كه وقتی یكی از شما از شوهر خود آبستن است و
شوهرش از او خشنود است، ثواب كسی را دارد كه روز روزه گیرد و شب برای عبادت
خدای بپا خیزد و هنگامی كه بار میگذارد، هر جرعهای كه از شیر او درآید و
هر دفعه كه پستان او مكیده شود، برای هر جرعه شیر و هر مكیده شدن پستان
ثوابی دارد و اگر برای مراقبت طفل خود شبی بیدار ماند، پاداش او چنانست كه
هفتاد بنده را در راه خدا آزاد كرده باشد؟» (ش ۵۳۴ ص ۲۶۰)
از دیگر ثوابهایی كه خدا برای زنان در نظر گرفته است، و آن را با رنجِ
شركت در جهاد برابر دانسته، صبر بر رنج هووداری است: «خداوند رنج هوو داری
را نصیب زنان و جنگ را قسمت مردان قرار داد. هر زنی كه از روی ایمان و در
انتظار پاداش خدا، بر رنج هوو داری صبر كند، ثواب شهید را دارد.» (ش۷۱۰، ص
۲۹۸)
یكی دیگر از ثوابهایی كه برای زنان مومنه نوشته میشود، زنی است كه شوهرش
بمیرد و «وی گوید [كه] من با وجود یتیمان خود شوهر نمیكنم.» (ش۱۲۲۰، ص
۴۰۲)
زنان هم دو پرده دارند: قبر و زناشویی. (ش۲۲۷۰، ص ۶۳۴)
جهاد زنان، شوهرداری خوب است. (ش ۱۴۰۳، ص ۴۴۹)
«بهترین مسجد زنان، كنج خانهی آنهاست.» (ش ۱۵۳۲، ص ۴۷۴)
«نمازی كه زن، در تاریكترین گوشهی خانهی خود كند، از همهی نمازهای او
نزد خدا محبوبتر است.» (ش ۲۵۸۸، ص ۶۹۰)
«اینكه زن در اتاق خویش نماز كند برای او بهتر است تا در ایوان خویش نماز
كند، و اینكه در ایوان خویش نماز كند، بهتر است تا در صحن خانه نماز كند،
و این كه در صحن خانه نماز كند، برای وی بهتر است تا در مسجد نماز كند!» (ش
۲۲۰۷، ص ۶۲۲)
«نماز زنان، تنها، بیست و پنج بار از نماز جماعت بهتر است.» (ش۱۸۴۸، صص ۵۴۵
تا ۵۴۶) احتمالا زنان اسلامیای كه در نمازهای جمعه و جماعت شركت میكنند،
از این ثواب عظیم ۲۵ برابر اطلاعی ندارند؛ وگرنه در خانههاشان میمانند و
«تنها» نماز میگزارند!
«اگر به كسی دستور میدادم كسی را سجده كنند، به زن دستور میدادم شوهرش را
سجده كند.» (ش ۲۳۴۸، صص ۶۵۰ تا ۶۵۱)
«اگر به كسی دستور میدادم كسی را سجده كند، به زنان دستور میدادم شوهران
خویش را سجده كنند، از بس كه خدا برای شوهران حق به گردن زنان نهاده است.»
(ش ۲۳۴۹، ص ۶۵۱) (بدون شرح)
مشاغلی كه محمد برای زنان در نظر گرفته است، كارهایی است كه ایشان را هرچه
بیشتر در خانهها زندانی میكند:«بهترین سرگرمی زن، دستگاه نخریسی است.»
(ش ۱۵۲۷، ص ۴۳۷) فرزندانتان را [پسرانتان] را شنا و تیراندازی بیاموزید و
زنان را نخ رشتن!» (ش ۱۹۵۴، ص ۵۶۷) چرخ ریسی هم برای زن مومن در خانهاش
سرگرمی خوبی است. (ش ۱۹۵۵، ص ۵۶۸)
«[ای زنان] هریك از شما با اشتغال در خانهی خویش، اگر خدا بخواهد، ثواب
مجاهدان [را] خواهد [خواهید] یافت.» (ش ۲۸۹۲، ص ۷۴۶)
در جمعبندی نهایی: «حكایت زن پارسا در میان زنان، چون كلاغ نشاندار است كه
یك پای آن سفید باشد.» (ش۲۷۳۱، ص ۷۱۹) من متاسفانه از این جمله چیز زیادی
دستگیرم نشد. احتمالا حضرت به تك نمود بودن زن پارسا ـ حتا در میان زنان
مسلمان ـ نظر داشته است!
در نهایتٍ تمامی این تبعیضها حضرت محمد باز هم معتقد است كه: «من اگر كسی
را برتری دادمی، زنان را برتری دادمی!» (ش۱۷۲۸، ص ۵۲۰)
پانویسها
* - این کار بخشی است از کتاب «خشونت، زنان و اسلام»
۱ ـ نهجالفصاحه، مجموعهی كلمات قصار حضرت رسولالله اكرم (ص) انتشارات
جاویدان، چاپ سوم، ۱۳۷۷، تهران، ترجمهی ابوالقاسم پاینده
۲ ـ برای این زندگینامه كوتاه از شرح داخل جلد كتاب مروجالذهب و معادن
الجواهر ابوالحسن علی بن حسین مسعودی استفاده شده است.
۳ ـ اعداد سمت راست داخل پرانتز، شمارهی جملهی قصار و عدد سمت چپ، صفحهی
كتاب است
برگزیده از آرشیو نوشته ها
_______________________________________________________
|