ذره بین تاریخ !
چند روز پیش و در پی انتشار مطلب گوادلوپ دوم ، نقدهای متفاوت و جالبی گرفتم . از جمله موردی که دوستانه نوشته بود : با همه حرفهای من موافق است به جز ادبیات نوشتن من ، که خوب نیست و ضرر داره و فرهیخته و اینا.....باشه ، بهتر است ! ما هم این حرف را آویزه گوش خود کرده و رندی را پرسیدیم : بالاخره داستان شیرینی شیره از کجا الهام گرفت ؟ نمیگویم خوبم و کارم خالی از اشکال نیست ...نمیگویم حتی چه فرقی بین آب شکر و شیره گل هست ؟ و چرا اغلب زنبوران عسل این فرق را تشخیص نمیدهند ؟ اگر فرضا و بنا به پیشنهاد این دوست عزیز ، من خیلی مودبانه مینوشتم که صدراعظم آینده ایران ( خوانساری ) و معاونان محترم ایشان حاج آقا مدحی و حاج آقا علیرضا نوری زاده و.....انبوهی نوشته های مودب دیگر که سالیان است انواع رسانه های ملی و سکولار و مذهبی و حاج خارجی و وطنی ......آنها را انعکاس میدهد ، و این همه انعکاس درهرجایی ، مگر به این جماعت سمت و سوی مردمی داد ....؟ که حالا با نوشتن من بخواهند در زمین سیاست انسان شوند !؟ آقای اکبرگنجی ، یک نمونه بسیار جالب و حاضر است . قبلا از بدنه حکومت اسلامی بوده است . بعد زاویه پیدا کرد و رفت به زندان اوین و در آنجا کتاب و مانیفست نوشت و بعد آزاد شد و رفت کرملین و قلم طلای دریافت کرد و بعد مفتخرشد تا شهروند فلورانس شود و بعد رفت و انواع پارچه و رنگ سبز را با خود آویخت و بعد دست آخر وقتی ندایش را برای گاندی شدن و ماندلایی رفتن ، به گوش جان نشنیدند .....رفت به بنیاد فریدمن و با دریافت یک جایزه نیم میلیون دلاری به پاس تمامی همین خدماتی که نوشتم ... بار دیگر مانیفست جدید خودش را در یک جمله تصریح کرد : سرنگونی حکومت اسلامی به نفع ما نیست ! آقای گنجی مدتی بعد از آن جایزه نیم میلیون دلاری و حمایت لشگر رسانه های درپیتی وطنی و جهانی ، رفتند به پارکینگ . یعنی خبری نبود به جز چند مورد انعکاس سکولاریستی ! تا اینکه در جریان گوادلوپ دوم ، وقتی خیلی شلوغ و خرتوخر شده بود ناگهان آقای گنجی دوباره مثل بچه غول از توی چراغ نفتی جادو در اومد و بازهم ضمن تکرار گاندی و ماندلا و بخشش عظما و اینا ... به چند نکته تکراری هم اشاره کرد . تیترهای از افاضات جدید اکبر گنجی ملقب به اکبر پونز : اولا حکومت اسلامی در ایران درسته که دیکتاتوره ....ولی در منطقه بعد از اسرائیل و ترکیه مقام سوم دموکراسی خواهی را دارد ! دوما زندانهای این حکومت خیلی هم بد جایی نیست چون خیلی از زندانیها میتوانند آزادانه نامه بنویسند و بدهند بیرون ! تازه من خودم کتاب دادم ! سوما تعداد زندانی سیاسی در حکومت اسلامی زیاد نیست و فقط چند نفر هستند ، ارقام اپوزسیون اغراق آمیز است ! چهارما شما میتوانید از سازمانهای جهانی "حقوق بشر" سوال کنید تا با رقم به شما بگویند حکومت اسلامی ازپینوشه و فرانکو و اینا دموکراتکتر است! کل تعدادی که در جریان جنبش مردم کشته شدند فقط 70 نفر بود که نصفش هم بسیجی های مظلوم بودند ! رژیم اصلا زیاد بد نیست ! دیکتاتور هست ولی از پینوشه و فرانکو و.....بهتره ! و انبوهی نظریات دیگرو به قول حضرت تزاد...نسل بی سر و ته نسلی در این مملکت انقلاب کرد که قادر است یک ساعتِ تمام بنشیند برایت حرف بزند و آخرش هم نفهمی و یا به یاد نیاوری حرف حسابش اصلا چی هست !. اگر هم سوال بپرسی آقا جان شما آخرش چی می خواستی بگویی یک ساعت دیگر مزخرف می گوید و آدم را پشیمان می کند. لینک حرفهای گنجی http://www.youtube.com/watch?feature=player_embedded&v=S8s62o6dUio آقای اکبر گنجی پاسدار نظامی امنیتی سابق ، در مسیری خوش مشرب به یک پاسدار سیاسی حکومت اسلامی تبدیل شدند ! پاسدار سیاسی موجودی است که بیلان مملو از جنایت حکومت الله و اسلام را خوش ندارد درست و به موقع ببیند . 33 سال حکومت دینی که هیچ فرقی با دوران قرون وسطی اروپا ندارد . دهها هزار زندانی سیاسی اعدامی ....یک میلیون تلفات جنگ احمقانه ایران و عراق.....سرکوب عریان و رسمی در تمام مکانهای عمومی و خصوصی....سنگسار و قصاص و دست و پا قطع کردن و چشم در آوردن و تجاوز علنی به مخالفان و زندانیان و..... از اقتصاد دست خری امامش بگذریم ! نزدیک به 10 میلیون معتاد ....5 میلیون شاغل موارد فروشی.....5 میلیون آواره و پناهجو.....تولید انبوه فاحشه در حد چند میلیونی.....ترورهای دسته جمعی در تمام نقاط دنیا....و هنوز هم این داستان ادامه دارد .... آقای گنجی فکر میکند این هیولا زیاد هم بد نیست ! در برابر این حکومت اسلام در ایران و کارنامه جنایت بار 33 ساله اش ، بابا صد رحمت به پینوشه و فرانکو و تمام دیکتاتورهای معمولی در تاریخ ..! من که برایم مثل روز روشن بود و هست که ادبیات مثلا فرهیخته و مودب نوشتن هیچ سمت و سوی انسانی به خیلی از این حاضران در صحنه نمیدهد که اگر قرار بود بدهد انبوهی رسانه مودب تا به حال به این مقصود رسیده بودند . با این همه این بار هم گفتیم مودب شویم تا ببینیم که " جمع یاران " در تصمیم خودش مبنی بر آدم شدن در زمین سیاست تجدید نظرخواهد کرد یا نه ؟ چه بشود و چه نشود ....یک چیز را هیچ کس فراموش نکند . با هر خیزی و وحدتی و هر جمعی از یارانتان درهرمقامی ، ....فراموش نکنید که در فردای بعد از حکومت اسلامی شما و تمامی مدعیان دیگر در زیر ذره بین تاریخ هستید و این از همین حالا ، یعنی فاجعه برای بند بازان و شارلاتانها ! اینکه آقای گنجی در جریان وقوع انقلاب 19 ساله بوده و تاثیرگذار نبوده( البته به جز پونز کاری ).....هیچ ربطی به امروز در سن 50 سالگی و تن دادن به هر بندبازی رقت انگیز سیاسی ندارد . دیروز حسابش با امروز جداست . لطفا قاط نزنید . صدراعظمی برای ایران که مهرداد خوانساری با بقیه خیزش را برداشته بودند ، البته که با خیلی از فاکتهای مشابه تاریخی مثل اعتماد الدوله و میرزا آقا خان نوری در زمان امیرکبیر ممکن است قابل قیاس نباشد ولی شک نکنید که جامعه ایران از فاز جدی و کمدی این صحنه ها و سناریوها عبور کرده است و تکرارش یعنی آب در هاون کوبیدن ! مشکل اصلی کسانی نیستند که خوابند ، بلکه کسانی هستند که خودشان را به خواب زده اند و هنوز درفاز قالب کردن وزغ به جای قناری سوت بلبلی میزنند ! قابل توجه بند بازان رسانه ای فارسی زبان هم......
اسماعیل هوشیار 25 خرداد 1390 15 ژوئن 2011
ژنو
توجه کنید . نوشتن یک ایمیل واقعی الزامی است . درغیر این صورت پیام دریافت نمیشود.
دوست گرامی دست شما درد نکند
|
مقاله ها | نظریات | اطلاعیه | گوناگون | طنز | پیوندها | تماس
-----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه تیف) مانع ندارد