تاریخ انتشار :01.03.2019
ظریف چند
تَن را سر کار گذاشت ؟
حمید محبی

محمد جواد که مانند دیگر سرکردگان جمهوری آخوندی، هیچ شباهت و
میانهای با ظریف بودن ندارد، اما او را ظریف نام گذاشتهاند، روز
دوشنبه ششم اسفند ماه جاری در یک پست اینستاگرامی، از تصمیم خود
برای استعفا خبر داد.
لینک:
https://www.radiofarda.com/a/zarif-resigns-a-…/29792064.html
دو روز بعد، یعنی در هشتم اسفند ماه جاری، حسن فریدون در نامهای،
استعفای او را رَد کرد.
لینک:
https://www.radiofarda.com/a/29793257.html
باز هم در همان دو روز بعد، یعنی همان هشتم اسفند ماه ِ باز هم
جاری، همان محمد جواد و باز هم در همان اینستاگرام خبر داد، که به
عنوان مسئول پیشبرد سیاست خارجی (وزیر امور خارجه) باقی خواهد ماند.
لینک:
https://www.radiofarda.com/a/iran-zarif-stays…/29793337.html
استعفا دادن یا ندادن ظریف چندان حائز اهمیت نیست.
او مهرهای است که برای پیش بردن سیاست خارجی حکومت آخوندی، بکار
گرفته میشود. درست مانند حسن فریدون که او هم مهرهای است و برای
پیش بردن کار ادامهی بقای این حکومت، بکار گماشته شده است.
همچنانکه تا کنون دیدهایم، رژیم آخوندی هر وقت لازم باشد، مهرهی
مناسبش را بکار خواهد گرفت و بسیاری را سر کار خواهد گذاشت.
شاید بدانید شاید هم ندانید، تصمیم گیریهای حسن فریدون، مستقل و
جدا از نظر سید علی خامنهای نیست.
علیرغم جنگ و دعواهای دو جناح اصلی رژیم و پرت و پلا گوییهای افراد
دست چندم که به سر و کلهی خود و دیگران میزنند، سیاست خارجی
تمامیت رژیم آنها، همان است که تعیین شده و هم اکنون پیش میبرند.
امروز، حسن شریعتمداری نمایندهی به ظاهر تند روی سید علی در
روزنامهی حکومتی کیهان، نوشت:
« در این زمینه انتظار از آقای ظریف این بوده و هست که میدان را
ترک نکنند.»
لینک:
https://www.tabnak.ir/…/واکنش-حسین-شریعتمداری-به-استعفای-ظر…
از آنجا که همواره احتمال پیش نرفتن و شکست سیاست خارجی آخوندها
وجود دارد، آنها همواره یک تاکتیک آخوندی را با دو هدف، در کنار
سیاست خارجیشان بکار میبندند.
تاکتیک، تند رو نشان دادن خود و ایجاد این شُبه است که گویا ولی
فقیه و تعدادی دیگر با سیاست خارجی دولت که در واقع سیاست خارجی
خودشان است، مخالفند.
هدفها چنیناند:
یکم. مطرح کردن خط تندرو و مخالف همان سیاست خارجی تعیین شده، تا
چنانچه کار پیش نرفت، عدم موفقیت را به گردن چند تن بیندازند و خود
را از مسئولیت بَری نشان بدهند و شاید از مهلکهی سیاسی بدر ببرند.
دوم. کنترل گروه عوامالناسی که آنها را حول محور تندروی و شعار
مرگ بر همه، گرد خود جمع کردهاند. اینها سرمایههای مبنایی رژیم
هستند و آخوندها به داشتن و حفظ آنها نیاز حیاتی دارند.
آخوندها تا اینجای داستان محمد جواد را از بشار اسد سوری دور
نگهداشتند.
ادامهی بازی را در روزهای آینده خواهیم دید.
در این میان، بیش از داستان استعفای اعلام شده و داده نشدهی ظریف،
واکنشهای ناظران هیجان زده سیاست و اخبار ایران قابل توجه بود.
تعدادی، پیش از بررسی، در حین بررسی و پس از بررسی یک خبر
اینستاگرامی که رسمیتی ندارد، آخوندها را در فضای مجازی تا سرنگونی
بردند و در همین فیسبوک، سرنگون هم کردند.
این یک نمونهی قابل تأمل از برداشتی است که میگوید، جمهوری اسلامی
خودش فرو خواهد پاشید.
در پشت داستان حضراتی هستند که ناچارند چمدانهای در نظر گرفته شده
را برای پر کردن جای خالی آخوندها هر از چند گاهی ببندند و بار
دیگر باز کنند.
هنوز کار داریم تا جا بیفتد که با ظریف و بی ظریف، حرف اصلی را
باید مردم ایران بزنند.
پارامتر تعیین کننده، پارامتری است فرهنگی و سیاسی که بایستی در
میان مردم ایجاد شود و از همانجا خود را نشان بدهد.
بهداد محبی
27-02-2019
________________________________________________________
توجه کنید . نوشتن یک ایمیل واقعی الزامی است . درغیر این صورت پیام
دریافت نمیشود.
|