17 ژوئن از نگاهی متفاوت 

در آستانه 17 ژوئن هستیم. در 17 ژوئن 2003 و بعد از توافقات مجاهدین و پنتاگون ، دولت فرانسه در هماهنگی کامل با سیاستهای ایالات متحده ، طی عملیاتی اکثر پایگاههای مجاهدین را تصرف کرد و اکثریت مسئولان ارشد مجاهدین نیز بازداشت شدند . در باره آن واقعه ، چرایی ها و چگونگی و تمامی ابعاد آن داستان میشود از زوایای مختلفی صدها مقاله و مطلب نوشت . مجاهدین با امکانات و دستگاه جهنمی تبلیغاتی خودشان تصویر خودشان را از آن داستان ارائه کرده و میکنند . مظلوم نمایی مجاهدین تا رسیدن به قدرت سیاسی ادامه خواهد داشت . این مظلوم نمایی تا همیشه وجود د ارد !

چند وقت پیش دیداری داشتم با مادر همتی در شهر زوریخ . مادر همتی با آن لهجه شیرین لری ، خاطره ایی را برایم تعریف کرد از داستان 17 ژوئن .

خانواده همتی از فاز سیاسی و با تمام هستی خود در کنار مجاهدین بودند و سالهاست در شهر زوریخ زندگی میکنند .

مرتضی همتی اولین فرزندشان در سال 1360 در سن 20 سالگی توسط رژیم خمینی و به حکم قرآن تیر باران شد .

مصطفی همتی فرزند دیگر این خانواده در سال 1367 و در سن 33 سالگی در عملیات چلچراغ ، به خاطر آزادی جانش را داد

مجید همتی آخرین پسر این خانواده در سال  1999 و در سن 33 سالگی توسط مجاهدین بروی مین فرستاده و کشته شد .

هایده همتی فرزند دیگر این خانواده به خاطر عفونت داخلی و عدم رسیدگی لازم از طرف مجاهدین ، در سن 40 سالگی و در سال 2000 کشته شد .

مرضیه همتی ، تنها عضو این خانواده که هنوز زنده و در قرارگاه اشرف است همین چند وقت پیش وقتی صلیب سرخ سوئیس نامه ایی از طرف خانواده برای مرضیه همتی میبرد مرضیه هم بنا به فرموده نامه را تحویل نمیگیرد و پیام داده بود که من اصلا خانواده ایی ندارم و میخواهم در اشرف ایستادگی کنم .

پدر همتی هم در سال 2008 بر اثر بیماری در شهر زوریخ وفات یافت . یادشان همیشه گرامی باد .

قطعا در باره تک تک اعضاء این خانواده و مسیری که از فاز سیاسی تا به امروز طی کردند همگان بیشتر آشنا خواهند شد .

مادر همتی تعریف میکرد که در جریان 17 ژوئن ، من و پدر همتی هم که آن موقع هنوز زنده بود رفته بودیم .اینکه با چه مشکلات و بیماری این پدر و مادر پیر خودشان را به آنجا رسانده بودند فعلا بماند . به قول مادر همتی ، برایشان سخت بود که آن ته مانده اعتمادشان را از دست رفته ببینند . اما متاسفانه در پناه مناسبات و ارزشهای اسلام انقلابی و جامعه بی طبقه تولیدی .....و دنیای مجاهدین اعتماد و ارزش انسان کیلو چند ؟!

خانم مریم رجوی که از زندان آزاد میشود قبل از اینکه بیاید و مثل امام خمینی با تکان دادن دست خاک بر سر مشتاقان خود بریزد ، اعلام میکند که اول میخواهم مادرن شهدا را ببینم و با آنها بنشینم . همه مادران را جمع میکنند از جمله مادر همتی .

در یک جلسه معارفه کوتاه بین مریم رجوی و مادران شهدا ، هنگامی که قرار است این مادران را به محل دیگری برای نشستن ببرند مادر همتی را از بقیه مادران جدا کرده و از در دیگری او را به خیابان میفرستند ! بدون هیچ توضیحی ! بعدها مشخص شد که از اول اشتباه کرده بودند و قرار نبود تا مادر همتی را با مادران دیگر به داخل کاخ ریاست جمهوری ببرند . چرایش را هیچکس توضیح نمی دهد ! اما میشود حدس زد که ملازمان مریم رجوی و صد البته خود مریم رجوی، نگران بودند که مبادا مادر همتی در میان جمع سوالی از مریم رجوی بپرسد و این علامت سوال در ذهن بقیه مادرن هم نقش ببندد .

_ چرا هایده همتی را زودتر برای معالجه نیاوردید تا زنده بماند ؟ این نظریه قطعی پزشکان سوئیس بود که اگر شش ماه زودتر اقدام میشد حتما زنده میماند !

_ داستان مجید همتی که به اسم ماموریت ، بروی مین فرستاده و کشته شد ، به طور واقعی چه بود ؟

_ چرا مسعود رجوی شخصا در نشست عمومی اعلام کرد : برای مراسم خاکسپاری مجید همتی من اجازه ندادم تا خانواده اش شرکت کنند ؟!

و خلاصه انبوهی چراهای دیگر.......؟؟؟؟؟

از مادر همتی پرسیدم که آیا آن روز قصد داشتی سوال بپرسی ؟

گفت : نه

من و پدر همتی حرف و درد دل زیاد داشتیم ولی سوال نداشتیم .

حق با مادر همتی بود که هیچ سوالی نداشت . او هم از تجربه  بی جوابیها ، خاطره ها داشت .

از اسلام که کسی سوال نمیکند . حتی درد و دل معمولی هم با انسانهای متعارف که شعور انسانی داشته باشند امری معقول است . ایدئولوژی آسمانی و اسلام ان قلابی و مکتب و ترازو و.........این حرفها چه ربطی به انسان دارد ؟

اسماعیل هوشیار

10 ژوئن 2009

محمد همتی ( پدر همتی ) که در تاریخ 09 .11 . 2008 در شهر زوریخ وفات یافت . یادش همیشه گرامی باد