مقاله

 

 

شرم کنید برای تغییر !

hoshyaresmaeil@yahoo.com

 

مدتی پیش دولت امریکا تیتری زده بود مبنی براینکه امید دارد تا مجاهدین دموکراتیک شوند ! و من برای رهبرعقیدتی نوشتم آنقدرشرم کن تا تغییر کنی ! چون اگرفرضا امریکا آن دستکش های نرمش را درآورد و با پس گردنی تغییرت دهد...ارزشی ندارد . هیچ کاری وقتی زور پشتش باشد ارزشی ندارد !

 

چند روز پیش به زندانیان لیبرتی توسط حکومت اسلامی حمله موشکی یا خمپاره ای شد . درپی وقوع این جنایت انواع مختلفی نظرات متفاوت درفضای مجازی شکل گرفت . حکومت اسلامی گفت من نبودم !!!وزارت خارجه امریکا مثلا محکوم کرد و مشتی وزارت خانه های درپیتی  دیگر.....!

 

 

اما این پایان داستان نبود و نیست . رهبری مجاهدین صراحتا ازخط ماندگاری درعراق در بازگشت به عقب و انتقال به اشرف خبرداد . منتقدینی نوشتند و گفتند که اگربرای امنییت یا حفاظت است که دراشرف هم حمله بود و ممکن است دوباره بشود . ولی باز همان داستان یاسین است به گوش خر . تعدادی هم از جمله کریم قصیم و علیرضا یعقوبی نوشتند که مجاهدین اول میروند اشرف بعد میروند کشورثالث!!!!

 

 

از طرفی دیگر کمپینی با تلاش انسانهای آزاده و مستقل تشکیل شد که حرف اول و آخرش خروج از باتلاق عراق و نجات جان زندانیان بود . این کمپین درفیس بوک شکل گرفت و هنوز هم پابرجاست . خلاصه مطلب اینکه رهبری مجاهدین با پرچم ماندگاری درعراق وارد میدان شده است و این کمپین پرچم خروج از باتلاق عراق و نجات زندانیان را دردست دارد .

 


https://www.facebook.com/groups/410717902350233/
permalink/410737722348251/?comment_id=410832962338727
&notif_t=like%DA%A9%D9%85%D9%BE%DB%8C%D9%86

 

رهبری مجاهدین را از این کارمستقل جمعی و سیاسی خوش نیامد و به صورت گله ای بسیجی ها را روانه کردند تا شکل دموکراتیک شدن خودشان را نمایش دهند آنها از مزدوری و رژیمی بودن فعالان کمپین گفتند تهدید کردند...... ما هم تعدادی مطالب را دیدیم و گفتیم جوابی کوتاه به رهبری مجاهدین بدهیم تا بازگشت به اشرف و خط ماندگاری درعراق ؛  که همان دفن شدن دیگران است برای گرفتن امتیازات سیاسی است....بهتر مشخص شود .

 

علیرضا یعقوبی و کریم قصیم از فعالان ماندگاری درعراق هستند و مثلا میگویند که زندانیان ،اول بروند زندان اشرف اول و بعد کشور ثالث!!!یعنی خط ماندگاری درعراق را ترویج میکنند آن هم ازراه دورو امنییت کامل....یعنی کسانی که نمیتوانند فقط یک لحظه خودشان را آنجا بگذارند. شرط میبندم 99 درصد کسانی که زیر پرچم رهبری مجاهدین ( خط ماندن درعراق) سینه میزنند نمیدانند موشک و خمپاره و بمب و فاضلاب و........یعنی چی؟

 

اما ظرافت این بحث چیست ؟ یعنی وقتی مریم و مسعود رجوی و شورای مجاهدین پرچم ماندگاری درعراق را بلند کرده ا ند و برای ماندن دیگران جانشان درمیرود ! آنوقت از زبان دیگران مدعی است که اول برویم اشرف و بعد کشورثالث ! مثلا میخواهد سرآمریکا شیره بمالد .

 

 

چون ازاشرف که رفت لیبرتی... مزدش را گرفت و ازلیست خارج شد . حالا برگردد اشرف که چه امتیازی بگیرد ؟ تمام دعوا سرهمین است که سگ بشاشد توی اون امتیازی که قیمتش خون و رنج دیگران باشد . آقای رجوی و خانم رجوی و شورای مجاهدین ؛ کسی که مدعی است اول برویم اشرف و بعد خارج شویم.....اگر صداقتی داشته باشد اول اطلاعیه رسمی خروج را صادرمیکند و پرچم خارج شدن از باتلاق عراق را بلند میکند ؛ کارزار به راه میاندازد عملا وارد این کارزارمیشود برای خروج از عراق و نه برای کمپ پناهندگی و بازگشت به عقب ! آنوقت سرشیوه اش و اینکه ازچه محلی خروج راحتراست میشود بحث کرد که دست برقضا شرایط سخت و ناامنی لیبرتی برای فشار به بیرونی ها درخروج از عراق عامل مثبتی است .اما هیچ خبری ازشعارو اعلامیه خروج نیست ؛ به جز مواردی که درآینده نظرفردی آنها تلقی خواهد شد . شما یک اطلاعیه و یک کلمه ازمسعود و مریم و شورا که ازخروج از عراق گفته باشند بیاورید جناب یعقوبی و قصیم و بقیه های شریک دراین بلاهت و جنایت..... و بعد سنگ دفن شدن زندانیان را از راه دور به سینه بزنید .

 

 

به دنبال شروع کمپین خروج از عراق یکی از رسانه های حکومت اسلامی آمد و مثلا نظرداد که این کمپین یعنی شکاف درمیان هواداران !

 

 

 ما هم نوشتیم که : کمپینی انسانی از طرف انسانهای مستقل برای نجات زندانیان از عراق بعد از آخرین حمله به زندانیان مجاهدین درعراق شکل گرفته است . حکومت اسلامی مدعی شده است که این کمپین از طرف هوادارن مجاهدین است که دچار اختلاف شده اند !!! مدعی چنین سناریویی کاملا از نظر سیاسی بی سواد است چون هوادار مجاهدین تعریف مشخصی دارد . هواداران مجاهدین به 3 دسته تقسیم میشوند . گروه اول کسانی هستند که برای آینده سیاسی از حالا کسیه دوخته اند و فکر میکنند که ممکن است مجاهدین در آینده سیاسی ایران دست بالا پیدا کنند و مراقب رابطه شان هستند مثل مثلا کریم قصیم !

 

 

 گروه دوم کسانی هستند که صرفا نخ وصل های عاطفی دارند اگر هم عوامل دیگری باشد ولی عامل اصلی همین نخ وصل های عاطفی است مثل حسن حبیبی . گروه سوم کسانی هستند که با هواداری تضادهای روزمره شان را حل میکنند مثل غذا و مسافرت و تائیدیه پناهندگی !.....وجه اشتراک هر سه گروه این است که بدون سوال و ابهامی هرچه از بالا بگویند تائید میکنند و شعارش را میدهند . هوادر نمیتواند بر خلاف سیاست و نظر رهبری چیزی بگوید و فکری بکند و حرفی بزند . حال اگر از نظر حکومت اسلامی تلاشی مستقل برای نجات جان زندانیان از جهنم عراق اسمش هواداری از مجاهدین است پس من هم یک هوادارم......

 

 

مدعیان مجاهد هم قضیه اش شکل دیگری دارد که بعدا خواهم گفت . فقط اشاره کنم که زمانی اینها مدعی بودند اسماعیل هوشیار سواد خواندن و نوشتن هم ندارد مقالاتش را وزارت اطلاعات مینویسد و برایش میفرستد این آدم اصلا سیاسی نیست قیافه هم ندارد حتما به جاهای زیادی وصل است ای ی ی ی.....یعنی چه از طرف حکومت اسلامی و چه رهبرعقیدتی ؛ اصلا هر چه تو گویی هستم ؛ فقط تو بگو کی هستی  یا امام.....؟! مطمئن باشید با هر خس خس و فس فس و خش خشی تمرکزم از روی مسائل کلیدی مثل خروج زندانیان از عراق و.......به هم نمیخورد !

 

 

یک شخصی به نام حسن حبیبی ناگهان فریاد زد یافتم یافتم.....دور از انتظار نبود...بالاخره قربانعلی حسین نژاد ، متعفن ترین و تهوع آورترین محصول خمینی که جزءآخرین محصولاتش نیز هست ،تالی و همتای برون مرزی خودرا پیدا کرد و ودو دستی اورا برفرق سر گذاشت و به حلوا حلوا کردنش پرداخت...

 

 

حسن حبیبی یا نمیداند و یا بازهم نمیداند که : قربانعلی حسین نژاد و امثالهم وبه قول مسعود رجوی آن مردک یا آن زنک...قبل از اینکه پشت بلند گوی رژیم بروند قبل از اینکه وارد خیمه رژیم بشوند ( جبری یا اختیاری ) و قبل از همه چیزهای دیگر....ازمحصولات انقلاب ایدئولوژیک و از بینات خواهر مریم بودند . قربانعلی حسین نژاد فقط 3 ماه است رفته درخمیه رژیم ...قبل ازآن 30 سال درهمان مناسبات عن قلابی ایدئولوژیک رشد و نمو داشته است . قربانعلی حسین نژاد و امثالهم از محصولات بلافصل انقلاب ایدئولوژیک خواهرمریم طی دهه ها  هستند که توسط حکومت اسلامی طی چند روز شکار شدند ! جهت یادگیری یا یاد آوری بقیه حسن حبیبی ها........

 

منتها وقتی رهبرعقیدتی دستش خالی باشد و بخواهد کمپین را بمالاند مجبوراست به همین حسن حبیبی ها آویزان شود . حسن حبیبی بیچاره نمیداند که اینترنت بزرگترین اختراع بشر در قرن 21 است چون به جیک ثانیه هرکسی میتواند بخواند و بنویسد . ویکی لیکس میتواند انفجاراطلاعاتی ایجاد کند .....حال اگرحکومت اسلامی مطلبی را تفسیر به رای کرد بی سوادان سیاسی فکر میکنند یافته اند و مثلا بهترین فرصت است برای مالاندن !

 

 

بین خواهرمریم و جان بولتون فاصله ای نیست . جواز سیاسی قتل را جان بولتون ( امریکا ) میدهد ؛ حکومت اسلامی اجرا میکند و مجاهد خلق ایدئولوژیک از خون و رنج بقیه امتیاز سیاسی میخواهد بگیرد ! آقای رجوی و شورای مجاهدین...... تمامی شماها هم درکنار امریکا و حکومت اسلامی در قتل و جنایتهایی که محصول سیاست ماندگاری درعراق است شریک هستید ! از ما گفتن .

 

 

آقای رجوی شما برای نجات جان زندانیان اطلاعیه بدهید و تلاش برای خروج از باتلاق عراق را عملا آغاز کنید و بعد اگر ما  " دراین زمینه مشخص " درکناراین خواست انسانی نیامدیم پس به جای ریگ کلوخی درکفش داریم ! والا میشود همان تناقضی که سربحث رهبرعقیدتی کردید . به تعبیر خانم مریم رجوی رهبرعقیدتی همان امام معصوم دردستگاه مذهبی است که دچاراشتباه نمیشود و پاک است . اگر هم سوال و جوابی هست فقط با خداست ! شما که میگویی ما هم بدون اشتباه نیستیم و من پاسخگو هستم ؛ یعنی اول باید نقطه پایان بحث رهبرعقیدتی را رسما بزنی تا آدم معمولی و پاسخگو باشی . ولی شما همزمان هنوز رهبرعقیدتی هستی و مدعی پاسخگویی ! این یعنی دورغ مصلحتی ....... همان چیزی که درحوزه علمیه قم به آن تقیه میگویند .

 

 

درزمینه سیاسی هم شما برای به باور رساندن بقیه و اینکه به فکرنجات زندانیان هستی ؛ باید کمی صریح باشی . خط ماندگاری نیروها درعراق ( چه لیبرتی و چه اشرف ) خط امتیازگیری سیاسی برای شماست . اگرغیر از این است لطفا رسما اطلاعیه بدهید وعملا وارد کارزار نجات زندانیان و درتلاش برای خروج از عراق باشید و نه شیوه های مزدورسازی کهنه و نخ نمای دوران مائو ! از شیوه های سرکوب استالینیستی دردوران صدام که به جایی نرسیدی . این شیوه های بسیجی گونه مائوئیستی هم علامت دموکراتیک شدن نیست و هیچ دردی از شما دوا نمیکند مطمئن باشید ! آن کلیدی که 33 سال توی هر سوراخی کردی و با انقلاب درونی خواهرمریم.....فقط مزدور بیرون دادی ؛ این قفل را باز نمیکند . این کمپین حرکتی انسانی و یا حداکثر سیاسی است . حرف سیاسی اگر داری در خدمتیم ......

 

 

کلام آخر: حداقل وظیفه انسانی واخلاقی یا سیاسی همگان ؛ تلاش برای خروج و نجات زندانیان اززیر چرخ دنده های سیاست درباتلاق عراق است . بقیه اش حرف مفت است از راه دور ....توجیه است...."زندگی شرافتمندانه" درسوراخ و سکوت است.....حفظ تعادل گوسفندی است ...ملاحضات سیاسی است......اختلاف نظر سیاسی است....معذوریت های غرب پسند است....واین همه ؛ یا هرتوجیه بی مقدار دیگری ثبت است درتاریخ سیاسی ایران و سینه مردم ایران . آن زندانیان درعراق همین امروز به کمک نیاز دارند !

 

 

اسماعیل هوشیار

14.02.2013

 

 

 

..................................................



یادم می آید وقتی خمینی در سالهای اول انقلاب، مجاهدین را خیلی زیر فشار گذاشته بود که هیچ مخالفتی نکنند و آزادی بیان نداشته باشند... اونروزهایی که میگفت مجاهدین مسلمان نیستند و حکم کافر بودنشون را داده بود - حکم کافر آنروز معادل مزدور وزارت اطلاعات امروزی بود- در دانشگاه تهران مسعود طی یک سخنرانی گفت آیا باید شهادتین گفت که باور کنید ما کافر نیستیم و مسلمان هستیم و شروع کرد شهادتین گفتن همراه جمعیت.. آنروز ما هم در میان آن جمعیت بودیم.. من در بین کسانی که زنجیر حفاظتی بدور کسانی که به آنها اعتماد داشتم و زندگیم را به دستهایشان سپرده بودم، بسته بودم... البته بهای این حمایت ها را ما بعد با زندان و .... پرداختیم. اما امروز بیادم آمد که شاید باید ما نیز در برابر اینهمه تهمت بیشرمانه فریاد بزنیم : اشهد ان لا اله ان الله..... اشهد ان ..... چه روزگار وقیحی است نازنین

عاطفه اقبال - 13 فوریه

 

...............................................................

اطلاعیه مریم رجوی که خواهان بازگشت به گذشته است . یک کلمه از خروج و نجات زندانیان نگفته است !

..............................................

مریم رجوی: تنها راه جلوگیری از کشتارهای بعدی، برگرداندن مجاهدین به کمپ اشرف است
دوشنبه، ۲۳ بهمن ۱۳۹۱ / ۱۱ فوریه ۲۰۱۳


همبستگی ـ خانم مریم رجوی، رئیس جمهور برگزیده مقاومت ایران امروز اعلام کرد که کشتار ۲۱ بهمن ثابت نمود، پروژه انتقال اعضای مقاومت ایران از اشرف به کمپ لیبرتی که بنا بر خواست دولت نوری المالکی توسط سازمان ملل دنبال شد، یک پروژه کاملا شکست خورده است و ایده تضمین سلامت و امنیت ساکنان در لیبرتی سرابی بیش نیست.
عصر روز دوشنبه یک اجلاس بین المللی در اورسوراواز پاریس برای تجلیل از شهیدان مجاهد خلق و محکومیت حمله موشکی سبعانه رژیم ولایت فقیه به لیبرتی برگزار شد. چندین تن از شخصیتهای اروپایی، آمریکایی و عربی در این اجلاس شرکت نمودند.
خانم رجوی تاکید کرد هیچ تضمینی برای حفاظت و سلامت ساکنان در کمپ لیبرتی وجود ندارد و تنها راه جلوگیری از کشتارهای بعدی، وادار کردن دولت عراق به برگرداندن ۳۱۰۰ ساکن بی دفاع کمپ لیبرتی به کمپ اشرف، خانه ۲۶ساله شان می باشد.
خانم رجوی گفت شورای امنیت و دیگر مراجع بین المللی باید دولت عراق را ملزم کنند درهای لیبرتی را به روی وکلا، خبرنگاران، هیأتهای پارلمانی و شخصیتهای سیاسی آمریکایی و اروپایی و عربی بگشایند تا وضعیت غیرقابل قبول آن و خطراتی را, که ساکنان را تهدید می کنند به چشم ببینند.
خانم رجوی در سخنرانی خود تصریح کرد که اطلاعات موثق از داخل رژیم ملایان مبین آن است که حمله روز ۲۱ بهمن با ۴۰موشک علیه کمپ لیبرتی توسط تشکیلات نیروی تروریستی قدس در عراق با همکاری مشخص از درون دولت عراق صورت گرفته است. خانم رجوی تاکید نمود که کمپ لیبرتی در یک محدوده کاملا بسته نظامی در نزدیکی فرودگاه بین المللی بغداد قرار دارد و امکان دسترسی به آن منطقه بدون همکاری مشخص از درون دولت عراق عملی نیست.
رئیس جمهور برگزیده مقاومت ایران خاطر نشان نمود که این حمله بزدلانه به ساکنان بی دفاع لیبرتی مبین ترس و وحشت فزاینده ملایان از اوج گیری محبوبیت مجاهدین خلق در ایران و مشخصا در واکنش به گسترش شبکه مقاومت در داخل کشور می باشد. شبکه مقاومت در ماههای اخیر بویژه بدنبال خروج نام سازمان مجاهدین خلق ایران از لیست تروریستی آمریکا در حال گسترش مشخصا در بین جوانان بوده است.

 

.........................................................................................................................

انتقال به اشرف زندانیان لیبرتی یک ضرورت انسانی و حقوق بشری

علیرضا یعقوبی

با حمله جنایتکارانه خمپاره ای رژیم به اردوگاه مرگ لیبرتی ضرورت انتقال ساکنان لیبرتی به محل اقامتگاه سابقشان یعنی شهر اشرف به یک ضرورت مرحله ای و انکارناپذیر انسانی و حقوق بشری تبدیل شد و بحق در صدر خواسته های ساکنان لیبرتی قرار گرفت. قبل از انتقال قهرمانان ساکن اشرف کارشناسان امور سیاسی و نظامی هر کدام از دریچه دید و نظر خود انتقال ساکنان اشرف به لیبرتی را اقدامی بغایت اشتباه و توطئه ای در خدمت مطامع رژیم خمینی و دست نشانده اش یعنی دولت مالکی در عراق ارزیابی می کردند. مجاهدین تمامی امکانات دمکراتیک را از طرق مختلف بکار گرفتند تا با توجه به تمامی اشکالات و کمبود امکانات زیربنایی کمپ لیبرتی مانع این انتقال گردند اما دلایلی که همگان از آن مطلعند باعث شد که در نهایت علیرغم خواست و میل ساکنان اشرف این انتقال صورت بگیرد. مجاهدین برای اینکه هرگونه بهانه را از دست مالکی و اربابش و همچنین مارتین کوبلر نماینده ملل متحد که خود نه بیطرف بلکه یک طرف ماجرا بود بگیرند در نهایت به انتقال در قبال قراردادهایی که فیمابین طرفین ذیربط به امضاء رسید تن در دادند. از همان ابتدا هیچیک از مفاد قرارداد از سوی طرف عراقی محترم شمرده نشد که یک مورد آن جلوگیری از انتقال اموال منقول ساکنان اشرف به لیبرتی و همچنین توطئه برای سلب مالکیت امکانات موجود در اشرف از مالکان آنها یعنی ساکنان کمپ لیبرتی می باشد. تمامی اشکال تراشی ها و تضعییقات ایجاد شده توسط کوبلر توجیه شد تا آنجا که او بیشرمانه طرف قربانی ماجرا را هم حتی در گزارش خود مقصر تعلل و عدم پیشرفت امور دانست. سوال اساسی مجاهدین این بود که اگر هدف، انتقال ساکنان اشرف به یک یا چند کشور ثالت است چه اجباری به انتقال موقت افراد به کمپ لیبرتی وجود دارد؟ کمپی که نه تنها از حداقل شرایط لازم برای سکونت این تعداد از افراد برخوردار نبوده و نیست بلکه اصولا بیشتر به یک اردوگاه مرگ شبیه است تا یک کمپ پناهندگی.

 متانت طبع و همچنین خودگذشتگی ذاتی تک تک افراد حاضر در کمپ لیبرتی باعث شد که حتی مشکلات و تضعییقات موجود کمتر رسانه ای شده تا از التهابات و تشنجات موجود در رابطه دو طرف قضایا تا حد امکان کاسته شده و ترتیب انتقال ساکنان لیبرتی به کشور ثالت بنا به قراردادهای فی المابین داده شود اما ریل کند و فرسایشی مصاحبه های طاقت فرسا و بیهوده علیرغم تمامی مدارک و اسناد موجود و به رسمیت شناخته شدن چندین باره استاتوی پناهندگی ساکنان لیبرتی خبر از طولانی شدن اقامت ساکنان لیبرتی شده و هیچ چشم انداز روشنی هم برای انتقال آنها به کشور یا کشورهای ثالث وجود نداشت. خانم رجوی به دلیل مسئولیتی که در قبال ساکنان لیبرتی داشت بارها چه از طریق کنفرانس های عمومی و یا بیانیه ها خواست عمومی ساکنان لیبرتی برای انتقال به شهر اشرف مطرح ساختند. این خواست بحق توسط ایرانیان آزاده و هواداران مقاومت ایران حمایت شده و تبدیل به یک ُ ُخواست عمومیُ ُ گردید.

 رژیم غرق در بحران فاشیسم مذهبی حاکم بر ایران در حضیض ذلت و درماندگی در آستانه سالگرد ۲۲ بهمن چاره تمامی دردهای بی درمان خود را دست زدن به یک جنایت علیه بشریت و ساکنان بی دفاع لیبرتی دید. این حمله نمی توانست بدون سازش های لازم و هماهنگی با طرفهای بین المللی ذیربط در عراق بوقوع بپیوندد. اما آنچه که بعنوان خواست عاجل ساکنان لیبرتی مطرح است همانا انتقال سریع آنان به محل اقامت پیشین آنها یعنی شهر اشرف است. این انتقال هیچ تناقض و تضادی با انتقال آتی ساکنان کنونی لیبرتی به کشور و یا کشورهای ثالت نداشته و نخواهد داشت و تنها می تواند از تکرار جنایت بوقوع پیوسته و ابعاد فاجعه تا حد ممکن جلوگیری بعمل آورد. تجمع بیش از حد ساکنان در یک فضا و محیط تنگ و کوچک هر حمله احتمالی و آتی از سوی رژیم را به یک فاجعه دردناک دیگر تبدیل می سازد که بهای آن از جان بهترین فرزندان ملت ایران پرداخت شده و می شود. تکرار چنین جنایتی برای ایرانیان آزاده و هواداران مقاومت که خویشاوندان و بهترین یاران خود را بیدفاع در معرض تجاوز و جنایت رژیم ضد بشری حاکم بر تهران و مزدورانش در عراق می بینند غیر قابل تحمل است.

هستند در این میان بریدگان از وادی مبارزه و انقلاب که شعر و نثر را با هم در خدمت توجیه بریدگی و ضعف خود و توهین و تهمت به رهبری مقاومت در سازش آشکار و پنهان با بریده مزدوران مرتبط با وزارت اطلاعات رژیم بدون درک و فهم عمق فاجعه ای که بوقوع پیوسته و روند فرسایشی که در رابطه با انتقال ساکنان لیبرتی به کشور یا کشورهای ثالث وجود داشته و دارد تنها بدنبال توجیه بیشتر و عمیق تر بریدگی خود از مبارزه، آب به آسیاب رژیم ریخته و با طرح انتقال ساکنان لیبرتی به کشور یا کشورهای ثالث که که بهیچوجه با روندی که تیم ملل متحد در مصاحبه ها به پیش برده و می برد افقی برای تحقق آن در آینده نزدیک وجود ندارد، خواسته یا ناخواسته زمینه جنایات آتی دشمن ضدبشری و عوامل آن در عراق را فراهم می آورند و باید در این رابطه شدیدا به این افراد تذکر لازم داده شود که با اقدامات نابخردانه و عناد کودکانه خود تاکجا علیه عالیترین منافع ملت ایران در شرایط حاضر یعنی حفظ جان انقلابی ترین فرزندان ملت با دشمن ضدبشری و مزدورانش در عراق همسو و هم رأی شده اند و می شوند.

با وجود محدودیت اشراف نگارنده حاضر نسبت به عمق مسائل و چالشهای پیش روی ساکنان لیبرتی اذعان می دارد که انتقال ساکنان لیبرتی به اشرف بنا به خواست تک تک آنها، یک ضرورت انسانی و حقوق بشری در راستای حفاظت از جان ساکنان کنونی کمپ لیبرتی می باشد. این انتقال هیچ تناقضی با انتقال آتی این افراد به کشور یا کشورهای ثالث نداشته و می تواند در مقطع حاضر تضمین نسبی در حفاظت از جان ساکنان لیبرتی و محدود ساختن دشمن ضد بشری در رسیدن به اهداف جنایتکارانه اش می باشد. به کارزار برای انتقال ساکنان اردوگاه مرگ لیبرتی به شهر اشرف بنا به خواست تک تک افراد حاضر در کمپ لیبرتی بپیوندیم
 

 

............................................................


کور، کور رو ميجويد و آب گنديده، چاله را

حسن حبیبی پاریس


دور از انتظار نبود...بالاخره قربانعلی حسین نژاد ،


متعفن ترین و تهوع آورترین محصول خمینی که جزءآخرین محصولاتش نیز هست ،تالی و همتای برون مرزی خودرا پیدا کرد و ودو دستی اورا برفرق سر گذاشت و به حلوا حلوا کردنش پرداخت...


چه میشود کرد مبارزه با دیکتاتورها قانونمند است وصف بندی های آن بیرحم.وقتی حرف دیکتاتور خونریز را تکرار و تبلیغ کنی و برایش کمپین راه بیندازی به ناچار عبایش رابرسرت میکشدو دیگر نه راه پس داری ونه پیش.نه این اولین مورد است و نه آخرین خواهد بود.
"قربانعلی" در ننگین نامه اش با شعف آخوندی اینطور مینویسد:


"شکاف بین هواداران فرقۀ رجوی (مجاهدین خلق) در خارجه به دنبال حادثۀ لیبرتی
بیان اطلاعاتی چی را ملاحظه میفرمایید."قتل عام"تبدیل شده به "حادثه"ومشتی بریده از مردم "دهن گشاد"و وقیح که فقط خودشان و رژیم فکر میکنند که ضدیت بیمارگونه شان با مجاهدین و رهبری آنها برکسی پوشیده است،شده اند "هوادار". وصد البته که در این بیان سازمان هم میشود"فرقه
مزدور مفلوک در ادامه مینویسد:


این کمپین را در پاریس عفت و عاطفه اقبال خواهران محمد اقبال از مسئولان و سخنگویان سازمان مجاهدین خلق در کمپ لیبرتی به راه انداخته و نوشته اند: « مامی گوییم کسانی که برای ماندن این عزیزان بی گناه در عراق این جهنم آخوند ساخته خواسته و یا نا خواسته پافشاری می کنند و از خون و جان این عزیزان مایه می گذارند شریک جرم قاتلان محسوب شده و دستشان در ریخته شدن خون این عزیزان آلوده می باشد و در آینده ای نه چندان دور باید در مقابل خدا و مردم پاسخگو باشندسی سال است که شاهد تکه و پاره شدن افراد بی گناه و مظلومی هستیم که هدفی جز اعتقاد بشرف و انسانیت نداشتند ...دیگر سکوت بس است...


به آن مفلوک کاری ندارم که حسابش با خدا مردم روشن است .ولی از آنجا که من یکی از کوچکترین آن "کسانی " هستم که "خواسته "و با آگاهی وکامل و اصرار و الحاح خواستارانتقال فرماندهان سرفراز ارتش آزادی که هم اکنون در اردوگاه مرگ لیبرتی اسیر هستند،به قرارگاه اشرف (که فرارگاهی است با سرپناه کافی در برابر حملات هوائی و موشکی) هستم ،به خس و خاشاکی که ما "کسان "را شریک جرم قاتلان نامیده و دستمان را در خون "آنان"کرده اند که قرائت دیگری از همان حرف قدیمی است که "اینها خودشان خودشان را میکشند" ،بآ صدایی بلند و"نه شیادانه و در لفافه به شیوه شما" میگویم که:


1-اگر همانطور که اعتراف کرده اید شهدای مقاومت در برابر فاشیسم مذهبی از سی سال پیش تا کنون همه "قربانی و خون هایشان نیز، همه خون های به هدر رفته است" بریدگی شما حداقل سابقه سی ساله دارد و بسیار مزمن تر ازآن است که ادعایش را دارید.
2-شما همگام و همصدا و همسو و هم خط با عناصر فعال و تازه نفس اطلاعات آخوندی به تبلیغ حرف های آنها پرداخته اید.
لذا همانطور که گفتم در مقام یکی ازآ ن"کسان" ،و با مسئولیت خودم با قاطعیت و صدای بلند میگویم که شما در خدمت وزارت اطلا عات آخوندها هستید.به خط آنها کمک میکنید و عملا برعلیه خواست مکتوب اسیران لیبرتی اقدام
میکنید رژیم و کوبلر هم خواست شما را دارند چون میدانند که به وسیله مالکی هرگز نخواهند گذاشت اسیران لیبرتی به کشور ثالث منتقل شوند و در لیبرتی "سیبل" میمانند تا در فرصت مناسب قتل عام شوند.


شما در استمرارخطری که جان اسیران لیبرتی را تهدید میکند شریک هستید....
فاصله بین شما و "قربانعلی"به باریکی یک مو است....


حسن حبیبی پاریس 12 فوریه 2013
 



_______________________________________________________

  Share

توجه کنید . نوشتن یک ایمیل واقعی الزامی است . درغیر این صورت پیام دریافت نمیشود.

: اسم
: ایمیل
پیام

 

مقاله ها   |    نظریات   |    اطلاعیه   |    گوناگون    |      طنز     |      پیوندها    |    تماس

-----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه تیف) مانع ندارد