|
تاریخ انتشار: 19.03.2014
ریشه یابی
رشد لمپنیزم سیاسی در حزب کمونیست کارگری ایران
سعید صالحی نیا
ریشه یابی رشد لمپنیزم سیاسی در حزب کمونیست
کارگری ایران
در حاشیه اعتراض محمود قزوینی،حامد خاکی، فردین آرام و عباس رضائی
به "فرهنگ" کادرهای حزب کمونیست کارگری
salehinia@aol.com
مقدمه:
بسیار خوشحال شدم چند نفر از فعالین کمونیست،محمود قزوینی،حامد
خاکی، فردین آرام و عباس رضائی با گرد آوری چند مورد اتهام زنی
امنیتی کادرهای حزب کمونیست کارگری، به من و بهزاد جواهری، رهبری
حزب کمونیست کارگری را خطاب قرار داده اند و از آنها برخورد اصولی
خواسته اند. این حساسیت را باید به فال نیک گرفت هر چند که هم
بسیار دیر است و هم تا حدود زیادی در فرمتی که ارائه شده، ساده
انگارانه!
دو نامه ای که از سوی این عزیزان در سایت آزادی بیان ارائه شده
(1و2) این درک را متبادر می کند که گویا تعدادی کادر این حزب
کمونیست کارگری حرفهای بد زده اند و حالا رهبران اون حزب مورد
خطابند که؟ اونها را سرجایشان بنشانند و از من و بهزاد جواهری عذر
بخواهند! از دید من این توهم است! مسئله را وارونه انگاشتن است و
من در این مقاله توضیح می دهم که روند رشد لمپنیزم سیاسی در حزب
کمونیست کارگری ایران همانند فرقه مجاهد یک روند از بالا به پائین
است و نه پائین به بالا! لذا؟ اساسا این انتظار که رهبری این حزب
بیاید و خواست دوستان ما را برآورده کند ، خواستی توهم برانگیز است.
این مقاله را برای اطلاع عموم برای رشد افکار عمومی در مورد پدیده
لمپنیزم سیاسی که اصلا در مورد حزب کمونیست کارگری هم محدود نیست،
می نگارم.امید من اینست که فعالین آزادیخواه چه در اون حزب و چه در
سایر سازمانها و چه فعالین منفرد از این مقاله چیزهائی بگیرند و و
کمکشان باشد برای مبارزه با لمپنیزم سیاسی:
(1)تجربه شخصی من در حزب کمونیست کارگری ایران
به مقاله نیز قبلیم رجوع کنید(3)
بیش از 7 سال فعالیت در حزب کمونیست کارگری داشتم و با تجربه عینی
دیدم که این حزب با مخالف سیاسیش چه می کند. این حزب در حالیکه
مدعی است که عضوش و کادرش می تواند نظرات خودش را رو به جامعه
منتشر کند، از زمانی که نقدهای ن به لنینیزم شروع شد به نوشتن
مقالاتی با مضمون لیچار انهم از سوی رهبرانش مثل محمد اسنگران و
محسن ابراهیمی و مصطفی صابر "نبرد ضد سعید صالحی نیا" را شروع
کرد.در فاز بعدی حمید تقوائی بدون اینکه از من برای مناظره برابر
حقوق دعوت کند به یک سخنرانی چند ساعته در تورنتو در پاسخ به نقد
لنینیزم مبادرت کرد و تلاش کرد اعضای متعجب شده اش را سر خط نگه
دارد! و متعاقب این نقدهای من به لنینیزم که سایت روزنه در مقطعی
از ادامه انتشار انها سر باز زد، و باز شدن فضای فیسبوک، حملات
شخصی کادر-لمپنهای این حزب به "سعید صالحی نیا" بطور سازمان یافته
شروع شد. در فاز بعدی با شروع نقدهایم به مضحکه برهنگی، دیگر
سازمانی از کادرهای حزب و سازمان جوانان کمونیست، وارد صحنه شدند
تا سعید صالحی نیا را روانی، مشکوک، مزدور ، خوک، ضد کمونیست،
لیبرال مذهبی و توده ای بنمایانند! اینها را من در مقالات متعددی
ثبت کردم و منتشر کردم(4). یادم نمی آید ، دوستانی که امروز به
شکایت از این حزب پرداخته اند، در آنزمان چه می کردند؟! ظاهرا مرغ
همسایه در آنزمانها غاز بود!
تا اینکه رسیدیم به فاز جدیدتر و متعاقب "اخراج سعید صالحی نیا" که
بنا به ادعای اصغر کریمی و خانم نازنین برومند، قرار بود بخاطر عمل
"توهین" این اخراج قانونی جلوه داده شود! نعل را وارونه زدند اینها
و بجای اخراج یک لشکر بزرگ از کادر-لمپنهای خودشان، تصمیم گرفتند
که از شر این مزاحم فکری که قلم فعالی هم دارد رها شوند! شر را
بکنند! فاز نقد برنامه دنیای بهتر که شروع شد، اکثریت کادر لمپنهای
حزب کمونیست کارگری به فراخوان "بایکوت سعید صالحی نیا" پیوستند.
اما؟ تعدادی بیخبر از این فراخوان مثل اقبال نظرگاهی ، بند را آب
دادند و به فاز اتهام زنی امنیتی یعنی "سعید صالحی نیا پاسدار توده
ای است و مزدور است" که قبلا توسط فرقه علی جوادی، محمود احمدی،
آذر ماجدی، علی جوادی و سیاوش دانشور ، ارائه شده بود، پیوستند!
اما "اخراج سعید صالحی نیا" نتوانست مسئله اینها را حل کند! چون
مسئله اینها، سقوطشان بود در سیاست، راست زدنشان بود و انزوای
سیاسیشان و شکستشان در جلب جنبش انقلابی در ایران!ماجراهای اخیر،
عنوان کردن "اعتراض عریان" و گیر کردن این حزب در مناظره هایش در
فیسبوک، انفجار دیگری از فحاشیها و اتهام زنی ها که ظاهرا اینبار
یقه هم حزبی محمود قزوینی را گرفته و او را وادار کرده که معترض
شود! همین هم خوبست بهتر از هیچ چیز است!
(2) ریشه های عروج لمپنیزم سیاسی در حزب کمونیست کارگری چیست؟
لایه ها و علل مختلفی این عروج لمپنیزم دارد:
اولا: ماهی از سر می گندد نی زدم!: تا رهبری نباشد که این حرکات را
در سطح کادرها سازمان دهد و حداقل ندیده بگیرد، تا رهبری نباشد که
فرهنگ مخالفت را عملا تابد، و مخالفش را "خاله خرسه، " نخواند ،
نگوید که "آزادی را نمی شناسد" نگوید که "حرفهاش در سمساری اسماعیل
آقا پیدا نمی شود" یا "مخالف داروینیزم است"..پیروها دست به
سازماندهی نمی زنند تا برخورد شخصیتی را به نقطه بالاتری برسانند!
از دید من بخش مهمی از رهبری حزب کمونیست کارگری در سازماندهی این
برخوردها نقش فعال دارد و بخش دیگرش هم سکوت مصلحت آمیز می کند! هر
دوی اینها مسئولیت درجه اول داشته اند در رشد این لمپنیزم زیر پوست
این حزب.
دوما:فرهنگ لمپنیزم جهان سومی: لمپنیزم در بستر فرهنگ شرق زده و
جهان سومی در بستر فرهنگی که مخالفت ، کفر محسوب می شود ، رشد می
کند.فرهنگی که مجاهد و کمونیست ندارد! همه جا هست.فرهنگ بولی کردن،
کلاف بوقی سر مخالف گذاشتن، هو کردن به امید اینکه مخالف ساکت و
مخالفت محو شود! مخالفت نه ابزار رشد و تکامل بلکه گناهی کبیره است
در این فرهنگ!
سوما: شکست در سیاستها ، شکست در اجتماعی شدن و حاشیه ای شدن:
منحنی برخوردهای لمپنی حزب کمونیست کارگری ایران دقیقا مثل فرقه
مجاهد، با شکست سیاستهایش و منزوی شدنش بالا می کشد! فرقه مجاهد هم
دقیقا به موازات شکستهای سیاسیش، دچار فرقه ایزم و لمپنیزم شد و
مخالف را مزدور و کافر اعلام کرد و دنیا دیگر برایش "یا با ما و یا
با رژیم خمینی " تعبیر شد!
چهارم: رشد فرقه ایزم: فرقه ایزم ، برادر دوقلوی لمپنیزم سیاسی
است.این دو بدون هم زنده نمی مانند.بررسی تحلیلی عروج فرقه ایزم در
فرقه مجاهد و فرقه های کمونیست کارگری دقیقا همین روند را نشان می
دهد که با رشد فرقه ایزم و بیرون افتادن از فضای واقعی مبارزه
اجتماعی، دنیای کاذبی در اذهان فعالین این سازمانها رشد می کند که
کاملا مجازی است.اگر نمی توانند واقعیت را تغییر دهند، واقعیت
گاذبی می سازند که با "تحلیلهاشان بخواند"! در برابر این دنیای
کاذب و دروغین، طبعا حساسیت بر علیه مخالف، دوچندان می شود.مخالف
طبیعتا یک پدیده بسیار خطرناک محسوب می شود که می تواند فرقه را از
هم بپاشاند! لذا فرقه بو می کشد تا از "شخصیتهایش و رهبرهایش" دفاع
کند.اسطوره می سازد تابو می یسازد و کارش می شود نگهبانی از این
اسطوره ها و تابوها! و مخالف؟ سزایش انزوا، اخراج است و اگر ساکت
نشود ،فحاشی، اتهام امنیتی و بایکوت "نثارش می شود"!
خلاصه کنم:
لیست کادر-لمپنها ی حزب کمونیست کارگری بسیار بلند است و من در
مقالات متعددی اینها را افشا کرده ام.تاریخ پیدایش و عروج این
پدیده در حزب کمونیست کارگری ، تاریخ یکتائی نیست.پدیده ای
قانونمند است که مقل شتر در خانه هر حزب سیاسی خوابیده! مدت مدیدی
است که این سرطان احراب کمونیست کارگری (نه فقط حزب کمونیست کارگری
ایران) را مورد تهاجمی مداوم قرار داده.انتظار اینکه رهبری این حزب
یا احزاب مانع رشد این سرطان شوند کاملا ساده انگارانه است.همانطور
که بارها گفته ام رهبران احزاب موجود عاملان درجه اول شکست
احزابشان هستند.تا اینها مثل کوروش مدرسی کناره گیری نکنند و پروژه
احیای کمونیزم کارگری با بازنگری وسیع در برنامه و سیاستهای تاریخ
کمونیزم کارگری انجام منشود، در به همین پاشنه خواهد چرخید و زمانی
هم خواهد رسید که دیگر پاشنه ای نخواهد ماند که در بدورش بچرخت!
منابع بیشتر:
(1)محمود قزوینی: حزب کمونیست کارگری چه پاسخی دارد؟
http://www.azadi-b.com/J/2014/03/post_573.html
(2)حزب کمونیست کارگری و فرهنگ مجاهدینی / حامدخاکی , فردین آرام و
عباس رضایی
http://www.azadi-b.com/J/2014/03/post_573.html
(3)سعید صالحی نیا: داستان من و حزب کمونیست کارگری ایران
http://monazere-siasi.com/زندگینامه/491-داستان-من-و-حزب-کمونیست-کارگری-ایراناز-سعید-صالحی-نیا
(4)آرشیو نقد به فرهنگ لمپنی حامیان حزب کمونیست کارگری(از: سعید
صالحی نیا)
از منصور حکمت تا محمد آسنگران تا اقبال نظرگاهی سیر سقوط !
http://monazere-siasi.com/در-نقد-برنامه-دنیای-بهتر/595-از-منصور-حکمت-تا-محمد-آسنگران-تا-اقبال-نظرگاهی-سیر-سقوط
سعید صالحی نیا: "نهایت بلاهت و سفاهت" و فرهنگ محمد آسنگرانی!
http://monazere-siasi.com/مقالات-سیاسی/مقالات-سال-٢٠١٤/588-نهایت-بلاهت-و-سفاهت-و-فرهنگ-محمد-آسنگرانی
سقوط تاسفبار فرهنگی حزب کمونیست کارگری ایران(از: سعید صالحی نیا)
http://monazere-siasi.com/مقالات-سیاسی/مقالات-سال-٢٠١٣/495-سقوط-تاسفبار-فرهنگی-حزب-کمونیست-کارگری-ایران
فرهنگ کی ها در چه حزب کمونیست کارگری؟(سعید صالحی نیا)
http://monazere-siasi.com/مقالات/مقالات-سال-٢٠١٣/389-فرهنگ-کی-ها-در-چه-حزب-کمونیست-کارگری؟
در حاشیه استعفای سیمین مجد از عضویت حزب کمونیست کارگری ایران
http://www.azadi-b.com/arshiw/?p=46570
هواداران “کمپین برهنگی” چگونه از خودشان دفاع می کنند؟ نگاهی
دوباره به مشکل فرهنگ برخورد به مخالف
http://www.azadi-b.com/arshiw/?p=31829
_______________________________________________________
توجه کنید . نوشتن یک ایمیل واقعی الزامی است . درغیر این صورت پیام
دریافت نمیشود.
|
