مصطفی صابر: اهمیت مرگ منتظری

 

خیلی ها از اهمیت واقعی مرگ منتظری "غافل" شدند. برخی (مثل شیرین عبادی) با محاسبات خردشان چرتکه برداشتند و شروع کردند به مرثیه خوانی که "پدر بزرگ قدر تو را ندانستیم". برخی دیگر (مثل بی بی سی فارسی) شرم و حیا را کنار گذاشتند و سعی کردند یک آخوند بنیانگذار جمهوری اسلامی و اسلام سیاسی کثیف را بعنوان "مظهر تقوای قرن بیستم و بیست و یکم" جا بزنند. برخی هم (مثل چپ های منزوی) بعنوان اپوزیسیون مادام العمر به نقد همین لاطائلات نشستند (که البته کار مفیدی بود). این وسط انقلاب جاری در ایران کار خودش را کرد و نقشی به مرگ منتظری داد که همه اینها از آن غافل بودند. شاید هم نبودند، بعضی خودشان را به آن راه زدند و بعضی جایگاه شان همین را اقتضاء میکرد. در هر حال جلوه ای بود از پاسخ شان به همین انقلاب. نشان دادند که یا چقدر از این انقلاب می ترسند و متنفرند و یا چقدر به آن نامربوط اند.

اما انقلاب با مرگ منتظری چه کرد؟ صاف و ساده آنرا تبدیل به یک قدرت نمایی در برابر "دیکتاتور" و رژیم رو به موت اسلامی کرد. آنهم در قم! درست در لانه زنبور. به ویدئو ها نگاه کنید و ببینید که چطور مردم علیرغم تلاش بلندگوهای رسمی بر علیه دیکتاتور شعار میدهند. "این ماه ماه خونه، سیدعلی سرنگونه"، "مرگ بر طالبان چه کابل چه تهران"، "مرگ بر دیکتاتور"، "خامنه ای حیا کن، مملکت و رها کن"، "زندانی سیاسی آزاد باید گردد" و... از جمله شعارهاست. و این تازه آغاز یک موج پیشروی از انقلاب است. این قدرت نمایی در روزهای آینده به تصاعد هندسی بالا خواهد رفت. (همین الان یکی از دوستان خبر میدهد که امروز دوشنبه ۲۱ دسامبر در میرداماد تظاهرات است و مردم برای فردا تدارک می بینند.) طبعا برخی سعی میکنند که این موج را در چهارچوب قابل قبول رژیم اسلامی و با شعار مسخره "ابوالفضل علمدار" و "حسین حسین" و اینگونه مزخرفات مهار کنند. اما اینها هم مردم و شعور و انقلاب شان را دست کم گرفته اند.

در یادداشت قبلی هم اشاره کردیم، رژیم اسلامی در آستانه سقوط است. ماجرای عکس خمینی به روشنی نشان داد که بنزین دیکتاتور ته کشیده است. در واقع شکست مفتضحانه دیکتاتور در ماجرای عکس خمینی توازن قوا را به نفع مردم تغییر داد و چنانکه می بینیم با تعرض انقلاب در تبدیل کردن تشییع جنازه منتظری به تظاهرات علیه رژیم اسلامی جواب گرفت و ادامه خواهد داشت. این رژیم غرق در درگیری های درونی در محاصره یک انقلاب عظیم است. بحران همه جانبه اقتصادی و گرانی و فلاکت روز افزون هم مزید بر علت است. مردم پایان رژیم را به خوبی حس کرده و از هر فرصتی برای پیشروی علیه جمهوری اسلامی استفاده میکنند. مردم بهتر از هرکسی میدانند که آخوند خوب و بد ندارد و رژیم اسلامی سرتاپا و از ابتدا تا امروز جز جنایت و جهل و فقر و فلاکت نبوده و نخواهد بود. پس انقلاب به پیش! سرنگون باد جمهوری اسلامی! (۲۱ دسامبر ۲۰۰۹)

 

 

خانه    |    مطالب    |    نظریات    |    تلنگر    |    پیوندها    |    تماس