مقاله

 

 

تاریخ انتشار:05.04.2015

همه کمونیستهائی که از حزب کمونیست کارگری ایران جدا می شوند

سعید صالحی نیا


salehinia@aol.com


4 آوریل 2015

مقدمه:

نزدیک به دوسال پیش نوشتم:(1)

"کمونیزم کارگری را باید از این وضعیت رقت آوری که احزاب موجود بهش تحمیل می کنند نجات داد. این احزاب نباید سرنوشت جنبش و تحزبی را که برای اولین بار کمونیزم مداخله گر کمونیزم احتماعی و کمونیزم آزادیخواه را به صحنه سیاست آورد مورد تحدید قرار دهند. شما عزیزانی که درون این احزاب هستید و بسیاریتان "مصلحت" دانسته اید بسوزید و بسازید و سکوت کنید چون "راه بهتری" نمی شناسید.شما عزیزانی که فکر می کنید بیرون شدن از این فرقه ها سرنوشت سیاسی شما و هویت شما را نابود می کند. از شما می خواهم بیدار شوید. لازم نیست حتی از این احزاب بیرون بزنید .فعال باشید.درگیر باشید.زبان باز کنید.انتظار خودتانرا بالا بربرید. به شانتاژها و تهدیدها بها ندهید.مسئولیت حس کنید برای سرنوشت کمونیزمی که منصور حکمت شروع کرد و بدست قشریون و فرقه ایزم دارد درون خودش چروک می خورد. سعی کنید نقد کنید به سیاستهای حزبتان! فراکسیون خودتانرا بسازید.نشان دهید "لیدرها" و رهبران نمی توانند خلاقیت کمونیستی و مداخله گری را با تاروپود تابوهای خودساخته خفه کنند.


شما عزیزانی که از این احزاب کناره گرفته اید یا مثل من اخراجتان کردند به بهانه های واهی! نگذارید تجربه تلخ این احزاب شما را از سیاست از کمونیزم و از کمونیزم کارگری فراری دهد.نگذارید هوچی گری قشریها و لمپنها شما را به گوشه بکشد.تحارب خود را انتشار دهید.زبان بگشائید.نقد کنید مداخله کنید.کمونیزم کارگری نیاز به بازسازی و احیا دارد.راه دیگری برای پیشرفت و سعادت انسان جز این نیست که اکثریت جامعه مزدبگیران و زحمتکشان و کارگران بالاخره به این دنیای وارونه پایان دهند. کمونیزم کارگری جتبش اجتماعی بخش پیشروی طبقه کارگر ایران و جهانی است که دیگر نباید ماندن در نظم موجود را برتابد.


صدایتانرا چه درون احزاب موجود و چه بیرون این احزاب بلند کنید.مرئی شوید.نشان دهید که وجود دارید.هویت شما در نبرد شما برای ساختن دنیای بهتر در تحقق امال و ارزوهای نسلهای ستم کشیده، آزادیخواه و برابری طلب باید معنی یابد.فعالین درون و بیرون احزاب موجود کمونیست کارگری تجربه ناتمام نسلی هستند که شکست را دیده اند هم نپذیرفته اند.این شکست احزاب موجود کمونیست کارگری را نباید پذیرفت.این اخر کمونیزم کارگری نیست.فصل دیگری را باید باز کرد!"

روند ریزش در حزب کمونیست کارگری ایران در حال تشدید است.کادرهای این حزب در حال استعفا هستند یا تنبیه انظباطی شده و اخراج می شوند. همان مسیری که من بطور سریعتری طی کردم در حال توسعه در این حزب بحران زده و به حاشیه کشیده شده است. جدا شدگان از این حزب توسط فعالین کنونی اش زیر فشارهای مستقیم یا غیر مستقیم هستند تا زبان نگشایند و عارفانه سرنوشت خود را بپذیرند. بپذیرند که کم آورده اند.بپذیرند که چون راه طولانیست اونها بریده اند.بپذیرند که باید می ماندند و مقاومت می کردند تا اوضاع بهبود یابد! بپذیرند که تنها یک راه حل هست و انهم حززب کنونی کمونیست کارگریست و رهبریش! بپذیرند که چون "از این بهتر نیست" پس همین را باید چسبید!


طبعا مشکل این قبیله اینست که بالاخره فعالین و کادرهای این حزب هم عقل و شعور دارند و گاه و بیگاه از "جاذبه فرقه" بیرون می زنند!
از گوشه و کنار خبر استعفای چندکادر حزب کمونیست کارگری بدستم رسید.خوب بود اینها بطور علنی مقالاتی می نوشتند خطاب به چامعه و کمونیستها و تجارب خود را به اشتراک می گذاشتند. هنوز هم دیر نیست.بعد از خروج ادمها از فرقه ها بخشی از هدف فرقه ها این می شود که زبان مستعفی بسته بماند. به هر شکل.یا با زبان "رفاقت" یا با زبان اتهام زنی و فحاشی و کافرسازی و شانتاژ یا با ابزار سانسور. درون فرقه حزب کمونیست کارگری ایران هم همین داستان است.


در این مقاله کوتاه به ماجرای اسعفای رضا آزموده نگاهی می اندازم تا جامعه و کمونیستها بهتر حال و روز این فرقه را بشناسند:

(1)رضا آزموده از کجا آمد و سرانجام سیاسیش در حزب کمونیست کارگری چه شد؟

رضا آزموده از فرقه رجوی بیرون آمد.از همان قرارگاههای "ارتش آزادیبخش" رجوی! به حزب کمونیست کارگری پیوست به امید اینکه آزادیخواهی و برابری طلبی را به پیروزی برساند. در زمان ورودش وقتی ازش خواستم یک نقد کامل و همه جانبه به فرقه رجوی و تجارب خودش بنویسد ، ایشان مثل برخی دیگر از جداشدگان از فرقه رجوی اعلام کرد که "الان موفعش نیست"! به گروهی تعلق داشت که افشای فرقه رچوی را "صلاح نمی دانست" به "نفع رژیم" می دانست!


در فاز بعدی زمانی که نقدهای من بعنوان کادر حزب کمونیست کارگری به سیاستهای این حزب آغاز شد ایشان از فعالینی بود که به حمله جمعی به سعید صالحی نیا پیوست و باران لیچارگوئی را مثل بقیه هم فرقه ایهاش آغاز کرد.در مسابفه بر سر "اعتقاد به فرقه" از طریق سنگ پرتاب کردن به سعید صالحی نیا پیوست!

حالا مدتی از اون دوران گذشته ببینیم ایشان در هنگام استعفا از فرقه جزب کمونیست کارگری چه نوشته: (2)
بخشی از مکاتبات رضا آزموده متعاقب استعفایش از حزب کمونیست کارگری ایران:


"نادر جان، متاسفانه حزب بهتری سراغ ندارم اما این خلاء نمی تواند دلیلی برای ماندن بشود! در حالیکه افق تغییر وجود ندارد! "
"ممنونم ناصر جان، من بیشتر از اینکه تلاش کردم، نه توانش را دارم و نه اعصاب آنرا"
"ممنونم آذر جان، به نظرم آنچه مهم است باید دلایل این چرخ گردان را از رهبران این احزاب پرسید!"
"میلاد جان، بی تفاوتی رهبری حزب در پاسخ به سوالات و پیشنهادات را نمی توانم بپذیرم"
"یدی جان، من رهبری فردی را قبول ندارم"

در همین متن بالا می بینیم که رضا آزموده رهبری فردی ، پاسخ ندادن به انتقادات و پیشنهادات از سوی رهبری، بی افقی را در حزبش می بیند و با ذکر اینکه دیگر "اعصابش را ندارد" و توانش را ندارد ، تایید می کند که این حزب هم به چرخه گردان مواجه شده!اینها البته همه حرف رضا آزموده نیست.امیدوارم اینبار بر خلاف زمانی که از فرقه رجوی جدا شد، زبان بگشاید و همه حرفهایش را بزند انهم خطاب به جامعه.

(2)انتظار از رضا آزموده و جداشدگان از حزب فرقه کمونیست گارگری چیست؟

شخصا فکر نمی کنم رضا آزموده با اون گذشته که حتی در نقد اجتماعی فرقه رجوی دچار "مصلحت" شده ، هرگز نخواهد توانست بیاید بطور شفاف تجربه شکست خورده اش در حزب فرقه کمونیست کارگری را بنویسد. نمی تواند مکانیزمهائی که بقول خودش "چرخه شکست" را بازتولید می کنند برشمرد.نمی تواند توضیح دهد که چه شد که از تیم فحاشی و لیچارگوئی به سعید صالحی نیای "کافر" کارش به این نقطه رسید که حداقل در همین بیاناتش دارد برخی از نتایج سعید صالحی نیا را تکرار می کند؟!


اما من ایشان و همه جداشدگان اخیر و آینده حزب کمونیست کارگری را خطاب قرار می دهم: همانطور که دو سال پیش خطاب قرار دادم.راهی بجز تلاش برای احیای تحزب کمونیزم کارگری نیست.باید به نقد و بازنگری برنامه دنیای بهتر، نقد و بازنگری به تمامی سیاستهای احزاب موسوم به کمونیزم کارگری پرداخت.باید دستها را فعالین کمونیزم کارگری به هم دهند.از شر این صاحبان امام زاده منصور حکمت که اسمشان را "رهبران" احزاب موجود کمونیزم کارگری گذاشته اند خلاص شد و همه شان را به بازنشستگی تشویق کرد! همان راه را که کوروش مدرسی طی کرد نشانشان داد!


اعلام استعفا از حزب کمونیست کارگری نباید به انزوا و رفتن به تاریکی بینجامد.نباید تسلیم شانتاژه های فعالین این فرقه شد و سکوت کرد.باید شفاف و همه جانبه به تجربه شکست برخورد کرد و آنرا برای آگاهی نسلهای بعد رو به جامعه نوشت و دیالوگی انسانی و کمونیستی را تقویت کرد.


زنده باد تلاش برای بازسازی تحزب کمونیزم کارگری!
منابع بیشتر:
(1)سخنی با فعالین جنبش کمونیزم کارگری
http://monazere-siasi.com/مقالات-سیاسی/مقالات-سال-٢٠١٣/497-سخنی-با-فعالین-جنبش-کمونیزم-کارگری



(2)بخشی از نظرات مختلف راجع به مناسبات قبیله کمونیستها(اسماعیل هوشیار)
http://www.tipf.info/hezb,konisti,chormang.htm
 

 

 

________________________________________________________

  Share

توجه کنید . نوشتن یک ایمیل واقعی الزامی است . درغیر این صورت پیام دریافت نمیشود.

: اسم
: ایمیل
پیام

 

مقاله ها   |    نظریات   |    اطلاعیه   |    گوناگون    |      طنز     |      پیوندها    |    تماس

-----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه تیف) مانع ندارد