مقاله

 

 


اکبرآغا و آیدا....!

hoshyaresmaeil@yahoo.com



این یک دیالوگ واقعی و جدید است . فقط نکته دارد و اینکه "اکبر" اسم مستعاراست . این اکبرآقا یکی از دوستان قدیمی من (از نظرزمانی) بود. شاید حدود 20 سالی ازش بی خبربودم . تا اینکه همین چند روز پیش تلفنم زنگ خورد واکبرآقا پشت خط بود . بعد از حال واحوالی مختصر ؛ قرار گذاشتیم تا هم را ببینیم . اکبرآقا روزگاری مثلا به عنوان هوادار مجاهدین سیاست هم میکرد اما خیلی زود به قول خودش رفت پارکینگ ! ولی به نظرمن اکبرآقای قصه ما هیچوقت ازپارکینگ خارج نشده بود که بخواهد برگردد . اکبری فقط دنبال جواب پناهندگی بود . قدیما هم که باهاش حشرونشری داشتیم...بیشترجنبه تفریح داشت . آخه اکبرآقا ذهن وکاراکترخیلی عتیقه ای داشت و جون میداد واسه خنده ! به خصوص وقتی مست میکرد وبرای تفریح و خنده عربده میزد : آهای مردم ایران.... منم ثارالله.....یعنی من سرگین خدا هستم !

 



هرچند دیگه مثل گذشته وقت برای کارهای اینطوری نداشتم ولی کنجکاو بودم که بعد از20 سال کسی را میدیدم . رفتیم و نشستیم و نوشیدنی واینا....تا اینکه من پرسیدم چه خبرا اکبرآقا ؟ اکبرهم با آب و تاب خبرها را با تفسیرخودش منتقل کرد !

 



رضا از زنش طلاق گرفته.....عباس دوست پسرجدید گرفته....فلانی رفته ایران....اون یکی فلانی رفت کانادا....اقدس شوهرکرد....اصغرهم بالاخره ترانسفرشد و افتاد قبرستان ( یعنی مرد ) .....اکبرآقا کلی خبرهایی ازهمین دست داد . ولی خبردوست پسرجدید عباس را با حرص و عصبانییت میگفت . گفتم : حالا تو چرا اینقدرعصبانی هستی مگه عباس به تو بدی کرده ؟ گفت بدی که نکرده ولی همینکه همجنس بازشده و رفته ته خط بی ناموسی.........خیلی بدم میاد ! تو دلم گفتم پس بی ناموسی یعنی این !؟ تصمیم گرفتم که فقط گوش کنم وبحثی نکنم که وضعش خرابتراز توضیح و روشنگری بود !

 



تا اینکه اکبرآقا درنقطه ایی گفت : خب  " دربدر"حالا تو چه خبر؟ سوال سختی پرسیده بود ومن درفکربودم ازکجا باید با این پدیده شروع کنم ؟ گفتم خبرکه زیاده . اصلا تو اخبارمیخونی ؟ گفت : نه کاری با سیاست ندارم . من سیاسی نیستم !! گفتم یعنی چی که من سیاسی نیستم !؟ گفت : حوصله دردسرندارم . گفتم : این تعریف بهترشد . چون من وتو وما... خواهی نخواهی سیاسی هستیم حتی نوشیدن و نشخوارمان... ولی دخالت نمیکنی چون به قول خودت آرامش نباتی ات به هم میخورد و دردسر دارد .

 

 

 والا 12 درصد زنان متاهل از فقر خود فروش شدند....نتیجه سیاست غلط و احمقانه است ؛ به فرزندان آزادی، دختران و پسران در کهریزک وزندانها تجاوز کردند....محصول یک سیاست است . سن خود فروشی دختران از فقر به زیر 12 سال رسیده ؛ یعنی سیاست.......همشهری ات سالهاست در نوبت فروش کلیه است به خاطر خرج زندگی...عین سیاست است ! قیمت نان و گوشت و بنزین و...100 برابر شده ؛ اصل سیاست است ! قیمت جان انسان مفت شده ؛ فرزندان مردم در این سرزمین از نالایقی رهبران وسیاست آنها هر روز معتاد می شوند ؛ میادین شهرمان صحنه های اعدام و جان کندن انسان ها ست ؛ ته سیاست است ! استمرار مذاکرات هسته ای غرب با حکومت اسلامی...ظهورخمینی درایران ؛ مرگ زندانیان واسیران مجاهد درلای چرخ دنده های سیاست نظم نوین؛ انواع جنگها ؛ تحولات خاورمیانه ؛ یک دست بودن رنگ لباس رئیس جمهوربرگوزیده با ژئوپلتیک تخمی عراقی  ؛  نمایش انتخابات حکومت اسلامی ؛ سود خالص 11.6 میلیارد دلاری یک شرکت غربی فقط طی 3 ماه...ودرعوض مرگ 4 کودک درهرثانیه دردنیا...

 


 

دریک نقطه ایی متوجه شدم که اکبرآقا اصلا گوشش با من نیست ولی زل زده توی صورتم . گفتم : اکبرآقا تو گوشت با منه ؟ گفت : نه . گفتم پس چرا زل زدی به من ؟ گفت : توی این فکرم که تو با این قیافه زاقارتت چند سال دیگه زشترمیشی وهنوزتنهایی !! تقریبا خیالم راحت شد . گفتم پس تو فکرمنی ! با هیجان گفت : آره . یه دخترخاله دارم به اسم آیدا ؛ خیلی خوشگوله ؛ فقط به درد تو میخوره....سفارش "عرق سگی" دادم تا زودتر با الکل آروم بشم . بالاخره اکبرآقا موفق شد بحث را به آیدا و دخترخاله کانالیزه کنه . منم که حالا کمی با تب الکل آروم شده بودم درجواب سوالات اکبرآقا گفتم : دنبال دخترخاله نیستم اینجا اگه بخوای همه دخترخاله میشن . ولی سالهاست دنبال یه آیدا هستم . با خوشحالی گفت : دخترخاله منم اسمش آیداست ! گفتم من ازآیدای مفهومی میگم وتو ازشکل و اسم ! ازنظرمن آیدا با دخترخاله فرق میکنه . گفت : بالام جان من که نفهمیدم تو چی میگی ! ولی اگه همون آیدا رو پیدا نکردی چکار میکنی ؟ گفتم منتظر میمونم ! گفت : منتظر دخترخاله من.......!؟ خیلی جدی وباشوخی بهش گفتم : نه ؛ منتظر مرگ !
 

 


 قبل ازاینکه دوباره زل بزنه و تعجب کنه ؛ پیچوندمش و گفتم وقت ندارم وباید برم . ولی خوشحال بودم ازاینکه دیدمش ویه قراردیگه هم باهاش گذاشتم . میدونید چرا ؟ چون واقعا ازش چیزیاد میگیرم ! هرچند ممکنه خودش فکرکنه که قراربعدی برای دخترخاله ست . ولی به نظرمن ازاین توده چربی و قلمبه بلاهت مثلا غیرسیاسی هم .....میشه چیز یاد گرفت !! فقط ممکنه باعث سکته بشه......
 

 

 

 

اسماعیل هوشیار

30.01.2013

 


_______________________________________________________

  Share

توجه کنید . نوشتن یک ایمیل واقعی الزامی است . درغیر این صورت پیام دریافت نمیشود.

: اسم
: ایمیل
پیام

 

مقاله ها   |    نظریات   |    اطلاعیه   |    گوناگون    |      طنز     |      پیوندها    |    تماس

-----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه تیف) مانع ندارد