مقاله

 

 

تاریخ انتشار:17.03.2015

پناهندگان آخوند پسند

حمید محبی

در چند هفته اخیر، موضوع سفر دارندگان کیس پناهندگی، به کشوری که در ظاهر از آن گریخته اند، به یکی از سوژه های روز ایرانیان در تبعید تبدیل شده است.داستان از کشور کانادا آغاز شد. مقامات دست اندرکار امور پناهندگی در کانادا از اجرای قانونی جدید خبر دادند. براساس این قانون کانادا، پناهندگی کسانی که " دوباره از سرزمین مادریشان نفع میبرند" را لغو میکند. آنچنان که در اخبار آمده اجرای قانون جدید چندی پیش در دستور کار قرار گرفته واداره مهاجرت کانادا دست اندرکار بررسی تعداد بیشتری از پرونده هاست. نفع بردن دوباره از کشور مادری شامل حد اقل دو دسته از دارندگان اقامت پناهندگی میشود وخواهد شد.

یکم کسانی که پس از دریافت پذیرش پناهندگی به همان کشوری که ادعا میکنند از آن گریخته اند سفر میکنند.

دوم پناهندگانی که برای دریافت گذرنامه ویا سایر مدارک وامکانات به سفارت چنین کشوری مراجعه میکنند.

در پی این موضع کشور کانادا، خبرهای مشابهی از کشورهای بلژیک ودانمارک نیز از سوی خبرگزاری ها مخابره شد. در کشور هلند نیز چنین قانونی وجود دارد.

ترم پناهنده در کنوانسیون های  مربوط به پناهندگی سازمان ملل متحد به طور دقیق، کامل وحقوقی تعریف میشود.

قوانین تصویب شده در این کنوانسیون ها چارچوبهای مربوط به پناهندگی را نیز به صورت کامل مشخص کرده اند.

متن انگلیسی کنوانسیون پناهندگی سازمان ملل را میتوانید در لینک زیر بخوانید:

http://www.unhcr.org/protect/PROTECTION/3b66c2aa10.pdf

 در پروسه مصاحبه های تعیین تکلیف درخواست پناهندگی، هر متقاضی باید ثابت کند که زندگی یا آزادی او درکشورش در خطر جدی قرار گرفته است. مسئولیت اثبات این امر با شخص متقاضی پناهندگیست نه اداره مهاجرت کشور میزبان.

در صورت پذیرفته شدن درخواست وبه همراه نامه مبنی بر اعطای پناهندگی، توضیاتی نیز به پناهجوی قبلی وپناهنده کنونی داده میشود. در برخی از کشورها یکی از توضیحات این است:

" درصورتی که پس از دادن پناهندگی مشخص شود که درخواست کننده کیس نادرست وغیر واقعی ارائه کرده ومصاحبه کننده را گمراه کرده است،  پناهندگی اعطا شده پس گرفته خواهد شد."

این را بدان جهت میگویم که بدانیم زیربنای این قانون چیز جدیدی نیست ودر قوانین پیشین پناهندگی نیزتعریف شده است.حال سخن چیست؟

پناهندگان کشور های دیگر مورد نظر من نیستند. تنها به ایران نگاه میکنم.

 به ایرانی که در آن جمهوری جنایتکاران اسلامی حاکم است. حکومتی که از همان آغاز به قدرت رسیدنش سرکوبی را

بنیاد گذا شت و بی وقفه ادامه داد. در دهه شصت چند ده هزار از بهترین های ایران را قتل عام کرد. زندان کهریزک براه انداخت. مراجع بی شرمش تجاوز به زندانی را مجاز میدانند. به گلوله میبندد. حلق آویز میکنند.

به ایرانی که در آن  آزادی های ابتدایی انسانها به رسمیت شناخته نمیشود. حتی به خوردن و پوشیدن وخوابیدن وشادی کردن  مردم هم کار دارند.

با آخوندهای جنایتکارودستگاه سرکوبشان حرفی نیست. مدتهاست که حرفی نیست. حرفها در همان سالهای نخست به آخر خط رسید. سرنگونی تمام دستگاه جنایت با تمام جناحهایش.

با کسانی که در مقابل جمهوری اسلامی ایستادند و هر کدام از راهی وبه گونه ای در غرب پناهنده شده اند به شرطی که تن به تسلیم و ننگ آخوند ها نداده باشند نیز در این مقوله حرفی نیست.

اما ایرانیانی که یک کیس پناهندگی ساختگی میدهند و پس از بدست آوردن موقعیت جدید با کرنش به حکومت آخوندها، گذرنامه دریافت میکنند وبه راحتی به حاکمیت این جلادان سفر میکنند در کجای ای داستان ایستاده اند؟؟

چه کسانی را به سخره گرفته اند؟؟ کشور های پناهنده پذیر را که میخواهند به  درخطر افتادگان پناه بدهند؟؟

خون ورنج فرزندان این مرز وبوم را که به جنایتکاران نه گفته اند؟؟ اعتبار گفته های پناهجویان را؟؟

حق پناهندگی را؟؟ به راستی کدام را؟؟

ظاهرا تعدادی از طرفداران پناهندگی آخوند پسند، برای سفر پناهندگانی همانند خودشان به ایران کمپین هم براه انداخته اند.

همزمان معاون کنسولی وزارت امور خارجه آخوندها نیز برای سفر این حضرات چراغ سبز لازم را پر نور تر از همیشه روشن کرد.

معاون کنسولی جمهوری جنایتکاران تنها سه درصد از ایرانیان خارج کشور را در صف مخالفین و اپوزیسیون گذاشت. از تک تک پناهندگان سیاسی میپرسیم. پاسخ شما چیست؟؟ به فرض که خود را در زمره اپوزیسیون نمیدانید. آیا به این رژیم تن میدهید؟؟  چه پاسخی به این مردک خواهید داد؟؟ در کجای آن سه درصد قرار دارید؟؟

 

رفتن به ایران حق هر کس است که بخواهد. دیدن پدر ومادر واقوام ودوستان حق هر کسی است که میخواهد.

نکته اینجاست که چنین کسی پس از دریافت گذر نامه وسفر بی خطر به ایران، دیگرنمیتواند ادعاکند که زندگی وآزادیش در کشور زادگاهش در خطر است وبیش از این مشمول قوانین پناهندگی نیست. به همین سادگی. هرکه میخواهد باشد. حتی اگر مدتی تنش به گروههای سیاسی مالیده شده باشد.

میدانیم ومیدانید که پایه ومایه اصلی رسیدن به یک کشور پناهنده پذیر پول است. پول نه در خطر بودن و داشتن مشکل در کشور زادگاه. چه بسیارند دختران، زنان، پسران ومردانی که زندگیشان در ایران در تهدید وخطر جدیست اما امکان بیرون آمدن از کشور را ندارند ویا تنها موفق میشوند خود را به یک کشور همسایه برسانند ودر انتظار باز اسکان توسط کمیساریای پناهندگی سازمان ملل، سالها از عمرشان را در دشوار ترین وضعیت بسر ببرند.

وچه بسیارند  آنانکه به دلیل داشتن امکانات مالی ونه مشکل در کشور، به راحتی به یک کشور پناهنده پذیر میرسند واز امکانی که برای پناهجویان واقعی در نظر گرفته شده است بهره مند میشوند.

چه شرم آوراست که ادعای پناهندگی سیاسی داشته باشی بعد به نمایندگی جلادان حاکم بر ایران مراجعه کنی، عکس واثر انگشت بدهی، گذر نامه بگیری، ظاهر آخوند پسند بسازی وبه زیر حاکمیت آنها بروی.  چه شرم آور است.

 

به کجای این شب تیره بیاویزم، قبای ژنده ی خود را؟؟؟

16.03.2015

 

 

 

________________________________________________________

  Share

توجه کنید . نوشتن یک ایمیل واقعی الزامی است . درغیر این صورت پیام دریافت نمیشود.

: اسم
: ایمیل
پیام

 

مقاله ها   |    نظریات   |    اطلاعیه   |    گوناگون    |      طنز     |      پیوندها    |    تماس

-----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه تیف) مانع ندارد