تاریخ انتشار:04.12.2014
امریکا و
افغانستان
ویلیام بلوم
ترجمه احمد سیف
«لطفا یک بار دیگر به من بگو… راستی جنگ افغانستان برسر چیست؟»
حالا که جنگ امریکا در عراق بهاصطلاح به یک سرانجام خوب رسیده (نسبتاً
خوب،… یا بهتر از هیچ چیز… یا تا چندتایی از ما هنوز زندهایم از
این جا بزنیم بیرون و چند تا عراقی باقی ماندهاند که هنوز
نکشتهایم) بهترینها و زرنگترینها در دولت و مطبوعات ما
توجهشان جلب شد که دربارهی افغانستان چه کنیم؟ به نظر نمیرسد
کسی به خاطر داشته باشد که افغانستان به جریان یازده سپتامبر یا
مبارزه با تروریسم ربطی ندارد (به غیر از تعداد زیادی تروریست
احتمالی که امریکا با اشغال نظامیاش تولید کرده است). درگیری
امریکا درافغانستان دربارهی خط لوله (نفت) است.
رییس جمهور اوباما در اوت 2009 اعلام کرد: «هرگز نباید فراموش کنیم
که این جنگ جنگی نیست که ما انتخاب کرده باشیم. این جنگ یک جنگ
ضروری است. آنها که در 11سپتامبر به امریکا حمله کردهاند برای
حملهی دیگر آماده میشوند اگر این وضعیت کنترل نشود شورش طالبان
به این معناست که پناهگاه عظیمتری ایجاد میشود تا از آنجا
القاعده برای کشتن شمار بیشتری امریکاییها برنامهریزی کند»(1)
حالا بماند که از دهها هزار تنی که امریکا و ناتو در افغانستان
کشتهاند حتی یک تن هم نیست که در حادثهی 11سپتامبر 2001 نقشی
ایفا کرده باشد. این هم بماند آنها که در 2001 توطئه کرده به
امریکا حمله کردند «در آلمان، اسپانیا و در امریکا چنین کرده بودند
نه در افغانستان». چرا امریکا به این کشورها حمله نکرده است؟ برای
خرید بلیت هواپیما و اسمنویسی در کلاس خلبانی در امریکا چه لازم
بود؟ یک اتاق با چند تا صندلی! آن وقت «پناهگاه عظیمتر» به واقع
یعنی چی؟ یعنی یک اتاق بزرگتر با صندلی بیشتر؟ شاید یک تخته سیاه
هم هست! تروریستهایی را که قصد حمله به امریکا را دارند میتوان
تقریباً در هرجایی ملاقات کرد. تنها «ضرورتی» که امریکا را به
افغانستان کشاند علاقهی امریکا به حضور نظامی دراین کشور است که
همسایهی دیواربهدیوار منطقهی خزر و آسیای مرکزی است که براساس
گزارشهای منتشرشده دومین ذخایر اثبات شدهی نفت و گاز جهان را
دارد تا ساختن خط لولهی نفت و گاز که از این منطقه شروع شده از
افغانستان بگذرد.
موقعیت افغانستان برای خط لولهی نفت و گاز که به بخش عمدهای از
جنوب آسیا نفت و گاز برساند بسیار مناسب است که میتواند ایران و
روسیه را دور بزند؛ تنها اگر طالبان به خط لوله حمله نکنند. این هم
گفتهی ریچارد بوچر معاون وزیر برای آسیای مرکزی و جنوبی است که «یکی
از اهداف ما ثباتآفرینی در افغانستان است تا بتواند مجرا و قطبی
بشود بین آسیای مرکزی و جنوبی تا انرژی بتواند به سوی جنوب جریان
یابد».(2)
از 1980 به این سو انواع خط لوله برای این منطقه برنامهریزی شد که
به خاطر مشکلات مالی، نظامی، یا سیاسی لغو شد و به تأخیر افتاد.
برای مثال خط لولهی TAPI (ترکمنستان، افغانستان، پاکستان،
هندوستان) که بهشدت مورد حمایت واشنگتن بود و حتی امریکا آماده
بود جلوی خط لولهی رقیب را که قرار بود از ایران به پاکستان و
هندوستان برود بگیرد. «تاپی» به سالهای پایانی دههی 1990 باز
میگردد که رژیم طالبان با کمپانی نفتی Unocal Corporation در
کالیفرنیا مذاکره هم کرد. این مذاکرات با اطلاع کامل دولت آقای
کلینتون انجام میگرفت و سرکوب خشونتبار طالبان هم (برای
مذاکرهکنندهی امریکایی) مسئلهای نبود. مقامات طالبان برای
مذاکره به امریکا هم سفرکرده بودند(3). نمایندهی کمپانی یونوکال ـ
جان مرسکا ـ در برابر کمیتهی آسیا و اقیانوسیهی مجلس نمایندگان
از اهمیت این خط لوله سخن گفت و از درگیریهای روزافزونی که با
طالبان دارند:
«کل ذخایر نفتی منطقه احتمالاً 60 میلیارد بشکه است. بعضی از
برآوردها این میزان را 200 میلیارد بشکه برآورد میکنند. از همان
ابتدا گفتیم خط لولهی سراسری افغانستان که پیشنهاد کردهایم فقط
موقعی ساخته میشود که حکومتی قابل پذیرش برسرکار بیاید که اعتماد
دولتها، رهبران و کمپانی ما را داشته باشد».
وقتی این مذاکرات در ژوییهی 2001 به بنبست رسید دولت بوش طالبان
را تهدید کرد در صورتی که با تقاضای امریکاییها موافقت نکنند به
حملهی نظامی دست بزند. مذاکره در اوت 2001 ـ یک ماه قبل از
11سپتامبر ـ به بنبست کامل رسید و قطع شد. ایالات متحد امریکا
دربارهی مناطق نفتی و گازی دریای خزر و خلیج فارس بسیار هم جدی
است. با جنگهای مختلف که با جنگ اول خلیج فاری در1990 تا 91 شروع
شد امریکا توانست در عربستان سعودی، کویت، بحرین، قطر، عمان،
افغانستان، پاکستان، ازبکستان، تاجیکستان، قرقیزستان و قزاقستان
پایگاه نظامی ایجاد کند.
جنگ علیه طالبان نمیتواند بدون کشتن همهی افغانها به «پیروزی»
برسد. امریکا بعید نیست دوباره بخواهد با طالبان دربارهی خط لوله
مذاکره و بعد از افغانستان خارج شده اعلام «پیروزی» بکند. باراک
اوباما حتما سخنرائی غرائی دربارهی پیروزی خواهد کرد. احتمالاً
از «آزادی» و «دموکراسی» حرف خواهد زد ولی بهیقین به «خط لولهی
نفت» اشاره نخواهد کرد.
________________________________________________________
توجه کنید . نوشتن یک ایمیل واقعی الزامی است . درغیر این صورت پیام
دریافت نمیشود.
|