مقاله

 

 

تاریخ انتشار:29.12.2014

شکنجه آمریکائی و استثناگرائی آمریکائی

ویلیام بلوم

ترجمه: آمادور نویدی


ارتش برزیل در سال ۱۹۶۴ ٬ در یک کودتای طراحی شده آمریکائی٬ دولت لیبرال( نه بیشتر تمایل به چپ) را سرنگون ساخت و برای ۲۱ سال آینده با مشت آهنین به حکومت ادامه داد. در سال ۱۹۷۹ رژیم نظامی با ایجاد لایحه عفو٬ ازتعقیب قانونی اعضای خود بدلیل شرکت در شکنجه و جنایات دیگر جلوگیری کرد. این عفو تا به امروز پابرجاست.۱


چنین مسائلی را در جائی که جهان سوم خوانده می شد بدین گونه اداره می کنند. بهرحال٬ در جهان اول٬ آنها به چنین لایحه های قانونی نیازی ندارند. در آمریکا٬ عفو شکنجه گران نظامی و پدرخوانده های سیاسی آنها بطور خودکار٬ بسادگی بدلیل آمریکائی بودن٬ تنها بدلیل عضویت در«باشگاه مردان خوب» تضمین شده است.


بنابراین٬ با انتشار گزارش کمیته اطلاعات مجلس سنا در مورد شکنجه سیا(آٓژنس اطلاعاتی آمریکا- سی آی ای)٬ ما افشاگرهای افسرده کننده بیشتری درباره سیاست خارجی آمریکا داریم. اما آیا آمریکائی ها و جهان هنوز به یادآوری دیگری نیاز دارد که آمریکا پیشرو حرفه ای شکنجه است؟ بله. این پیام نمی تواند اغلب بیش از حد پخش شود٬ برای این که تلقین مردم آمریکا و آمریکوفیل های بخوبی جاسازی شده در سراسر جهان عمیقا به شوک های مکرر به سیستم نیاز دارد تا آن را بیرون اندازد. هیچ کسی نمی تواند مانند مخترعان یانکی(آمریکائی) کهنه کار تبلیغاتی وروابط عمومی٬ شستشوی مغزی را انجام دهد. و همواره یک نسل جدید تازه به دوران رسیده با ستاره(و سردوشی) در چشمان آنها وجود دارد.


به مردم نیز دوباره باید آوری کرد که – برخلاف آن چه بسیاری از رسانه ها و آقای اوباما میخواهد همه ما باور کنیم- رئیس جمهور بخودی خود در واقع هرگز شکنجه را ممنوع نکرده است٬ علی رغم اینکه اخیرا می گوید پس از شرفیاب شدن به دفتر ریاست جمهوری «صراحتا شکنجه را ممنوع ساخته است»۲


مدت کوتاهی پس از اولین مراسم تحلیف اوباما٬ هردو٬ او و لیون پانیتا٬ مدیر جدید سیا٬ بصراحت اظهار داشتند که « تحویل/تسلیم» (رندیشن) پایان نیافته است. همان گون که لس آنجلس تایمزدر آن زمان گزارش داد:«تحت فرمان اجرائی صادره توسط اوباما بتازگی٬ سیا هنوز قدرت انجام آن چه را که معروف رندیشن است دارد٬ آدم ربائی مخفی و انتقال زندانیان به کشورهائی که با آمریکا همکاری می کنند»۳


ترجمه انگلیسی «همکاری» «شکنجه» است. رندیشن بسادگی برون سپاری شکنجه است. دلیل دیگری وجود نداشت که زندانیان را به لیتوانی٬ لهستان٬ رومانی٬ مصر٬ اردن٬ کنیا٬ سومالی٬ کوزوو٬ یا جزایر اقیانوس هند در دیگو گارسیا٬ در میان مراکز شکنجه دیگر بکار گرفته شده توسط آمریکا برد. کوزوو و دیگوگارسیا- که هردو خانه پایگاه های بزرگ نظامی بسیار مرموز آمریکا هستند- اگر نه برخی از نقاط دیگر٬ ممکن است هنوز بخوبی برای اعمال شکنجه باز باشند٬ هم چنان که پایگاه گوانتانامو در کوبا است.


علاوه براین٬ کلید نظم دستور مراجعه کننده به٬ شماره ۱۳۴۹۱ ٬ صادر شده در ۲۲ ژانویه ۲۰۰۹ ٬ «اطمینان از بازجویی قانونی»٬ یک راه فرار عمده را باقی می گذارد. این دستور مکررا بیان می کند که رفتار انسانی٬ از جمله عدم وجود شکنجه٬ فقط برای زندانیان بازداشت شده در «درگیری مسلحانه» قابل اجرا است. بنابراین٬ شکنجه توسط آمریکائی ها خارج از محیط «درگیری مسلحانه» بصراحت ممنوع نیست. اما شکنجه در یک محیط «ضد تروریستی » چگونه است؟


طبق دستور اجرائی٬ سیا باید فقط از آن روش های بازجوئی استفاده کند که در کتابچه اصلاح شده راهنمای ارتش مشخص شده است. با این حال٬ اگرچه استفاده از کتابچه راهنمای ارتش بعنوان یک راهنما جهت برخورد با زندانی و بازجویی است ولی هنوز مجاز به استفاده به از سلول انفرادی٬ محرومیت ادراکی یا حسی٬ حسی بیش از حد٬ محرومیت از خواب٬ القای ترس و ناامیدی٬ داروهای روان گردان٬ دستکاری محیطی مانند درجه حرارت و سر وصدا٬ و شرایط استرس زا٬ در میان دیگر مثال های جذاب استثناگرائی آمریکائی است.


پس از آن که پانیتا توسط پانل مجلس سنا مورد سئوال قرار گرفت٬ نیویورک تایمز نوشت که او «این امکان را باز گذاشت که آژانس اجازه استفاده از روش های بازجوئی تهاجمی تر از آن چه کتابچه محدود رئیس جمهور اوباما تحت قوانین جدید مجاز دانسته داشت... آقای پانیتا هم چنین گفت آژانس سیاست به اجرا گذاشته شده ' رندیشن ' دولت بوش را ادامه خواهد داد... اما او گفت که آژانس از ارسال مظنونان به دست کشورهائی که برای شکنجه یا اقداماتی دیگر شناخته شده اند که ' ارزش های انسانی ما را نقض می کند ' خود داری خواهد کرد.»۴
البته جمله آخر پوچ و کودکانه است. کشورهائی زندانیان سیاست« رندیشن» را دریافت کردند که دقیقا و تنها بدلیل آن که مایل و قادر به شکنجه زندانیان بودند انتخاب شده بودند.


چهار ماه پس از آن که اوباما و پانیتا به ریاست دسترسی پیدا کردند٬ نیویورک تایمز گزارش داد که سیاست« رندیشن » به اوج جدیدی رسیده است.۵


گزارش جدید خبری نشان می دهد که وسواسی واشنگتن با ادامه شکنجه جهت جلوگیری از تکرار حادثه ۱۱سپتامبر۲۰۱۱ بود. رئیس جمهور از «ترس بسیار زیاد دوران پسا حادثه ۱۱ سپتامبر» صحبت می کند. در مورد آن عقیده چیزی وجود دارد٬ اما مسئله بسیار مهمی نیست. در واقع شکنجه در آمریکا به همان اندازه قدمت کشور است. چه کشوری بیشتر از آمریکا از نزدیک با وحشت آن درگیر بوده است؟ آموزش شکنجه٬ عرضه کردن کتابچه راهنمای شکنجه٬ تهیه تجهیزات شکنجه٬ ایجاد مراکز بین المللی شکنجه٬ آدم ربائی به این مکان ها٬ سلول انفرادی٬ تغذیه اجباری٬ گوانتانامو٬ ابوغریب٬ بگرام٬ شیلی٬ برزیل٬ آرژانتین٬ شیکاگو... خداوندا ما را ببخش!


در سال ۲۰۱۱ ٬ برزیل بطور رسمی کمیسیون حقیقت یابی را جهت تحقیق جنایات دولت نظامی بنیاد نهاد که در سال۱۹۸۵ به پایان رسید. اما آقای اوباما در واقع فراخوان ها را برای کمیسیون حقیقت یاب در مورد شکنجه های سیا رد کرده است.۶ با این حال٬ در ۱۷ ژوئن امسال (۲۰۱۴)٬ وقتی که جوزف بایدن معاون رئیس جمهور در برزیل بود٬ درباره کمیسیون حقیقت یاب مکاتبات و گزارشات شماره ۴۳ وزارت خارجه کشور در ارتباط با رژیم نظامی برزیل صحبت کرد٬ از جمله یکی تحت عنوان « دستگیری های گسترده و بازجوئی روانی از خرابکاران مشکوک». ۷


بنابراین آمریکا یک بار دیگر برای شکستن قوانین آمریکا٬ قوانین بین الملل٬ و قوانین اساسی کرامت انسانی در معرض هیچ پاسخ گوئی قرار نمی گیرد. اوباما می تواند همان خوش قلبی را از جانشین خود توقع داشته باشد همان گونه که او آن را از جورج واکر بوش به میراث گرفت.


بیانیه نوشته شده بارک اوباما لحظاتی پس از که آن گزارش مجلس سنا علنی شد:«یکی از از نقاط قدرت که آمریکا را استثنائی می سازد تمایل ما به مقابله آشکار با گذشته خودمان است٬ روبرو شدن با عیوب خود٬ باعث ایجاد تغئیرات و بهتر عمل کردن می شود». ۸
و چنان چه که انباشتی از ریاکاری به اندازه کافی بزرگ یا به اندازه ای بدبو نباشد٬ سعی کنید اظهارات بایدن را در بازدید دوباره او از برزیل اضافه کنید:«امیدوارم که در برداشتن گامی برای فائق آمدن به مقابله با گذشته خود بتوانیم راهی جهت تمرکز بر وعده های بی شمار آینده پیدا کنیم.»۹


اگر شکنجه گران دولت های بوش و اوباما در آمریکا پاسخ گو نیستند٬ آنها باید در سطح بین المللی تحت اصول قضائی جهانی محاکمه شوند.
در سال ٬۱۹۸۴ یک گام تاریخی توسط سازمان ملل متحد با پیش نویس «کنوانسیون علیه شکنجه و دیگر مجازات های بیرحمانه٬ غیرانسانی یا اهانت آمیز» برداشته شد(در سال ۱۹۸۷ به اجرا در آمد٬ در سال ۱۹۹۴ در آمریکا تصویب شد). ماده ۲ ٬ بخش ۲ از این کنوانسیون می گوید:« به هیچ وجه٬ تحت هر شرایط استثنایی چه حالت جنگی یا تهدید جنگی٬ بی ثباتی سیاسی داخلی یا هرگونه شرایط اضطراری عمومی که باشد٬ نباید استناد به شکنجه را توجیه نمود.»


چنین زبان روشن٬ صریح و اصول شگفت انگیزی٬ استانداردی برای جهان می سازد که احساس غرور انسانی فزاینده را برای یک نفر دشوار می کند. ما نمی توانیم به عقب برگردیم. اگر امروز تلقی شکنجه کردن شخصی که احتمالا اطلاعاتی حیاتی برای «بمب تیک تاک» دارد برای نجات انسان ها قابل قبول باشد٬ فردا شکنجه او برای پیدا کردن هویت باصطلاح همکاران توطئه گرش قبول خواهد شد. آیا ما باید فقط جهت از سرگیری مدت کوتاهی خدمت به برخی «اظطراری های ملی» یا برخی «هدف های بالاتر» دیگر به برده داری اجازه دهیم؟


اگر شما پنجره شکنجه را حتی فقط به اندازه یک درز باز کنید٬ هوای سرد قرون تاریک٬ تمام اتاق را پر خواهد کرد.


درباره نویسنده:


ویلیام بلوم یک نویسنده٬ مورخ٬ و منتقد مشهور سیاست خارجی آمریکاست. او نویسنده کتاب های کشتن امید: ارتش آمریکا و مداخلات سی آی ای از زمان جنگ جهانی دوم٬ و کشورهای یاغی: راهنمائی به تنها ابرقدرت جهان٬ در میان دیگران است.

williamblum.org


منابع:


Associated Press, December 11, 2014
New York Times, December 11, 2014
Los Angeles Times, February 1, 2009
New York Times, February 6, 2009
New York Times, May 24, 2009
Washington Post, December 11, 2014
National Security Archive’s Brazil Documentation Project
Washington Post, December 10, 2014
See note 7
 

_________________________________________________________

  Share

توجه کنید . نوشتن یک ایمیل واقعی الزامی است . درغیر این صورت پیام دریافت نمیشود.

: اسم
: ایمیل
پیام

 

مقاله ها   |    نظریات   |    اطلاعیه   |    گوناگون    |      طنز     |      پیوندها    |    تماس

-----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه تیف) مانع ندارد